با جاودانه کردن دین، تاریخ را نجات داد; خطبه تاریخی حضرت زینب(س) آیت بیان هنرى است
صدای شیعه: در سالروز وفات حضرت زینب(س) که نمونه صبر و ایثار و الگوی تمام و کمال مقاومت برای تمام مسلمانان است؛ بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری راهگشای خوبی برای بررسی سیره و زندگی ایشان است.
ارزش حضرت زینب؛ به خاطر موضع ایشان و بر اساس تکلیف الهی است
زینب کبرى(س) یک زن بزرگ است. عظمتى که این زن بزرگ در چشم ملتهاى اسلامى دارد، از چیست؟ نمىشود گفت به خاطر این است که دختر علىبنابىطالب(ع)، یا خواهر حسینبنعلى و حسنبنعلى(ع) است. نسبتها هرگز نمىتوانند چنین عظمتى را خلق کنند. همه ائمهى ما، دختران و مادران و خواهرانى داشتند؛ اما کو یک نفر مثل زینب کبرى؟ ارزش و عظمت زینب کبرى، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او اینطور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین(ع) هم نباشد، عظمت پیدا مىکند. بخش عمده این عظمت از اینجاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین(ع) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت.
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانى مثل ابنعباس و ابنجعفر و چهرههاى نامدار صدر اسلام، که ادعاى فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگى و امثال اینها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چهکار باید بکنند؛ ولى زینب کبرى گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه اینکه نمىفهمید راه سختى است؛ او بهتر از دیگران حس مىکرد. او یک زن بود؛ زنى که براى مأموریت، از شوهر و خانوادهاش جدا مىشود؛ و به همین دلیل هم بود که بچههاى خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس مىکرد که حادثه چگونه است.
حضرت زینب(س) به مقامی رسید که فقط والاترین انسانهای بشریت به آن میرسند
در آن ساعتهاى بحرانى که قویترین انسانها نمىتوانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانى کرد و او را براى شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسینبنعلى هم که دنیا ظلمانى شد و دلها و جانها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نورى شد و درخشید. زینب(س) به جایى رسید که فقط والاترین انسانهاى تاریخ بشریت - یعنى پیامبران - مىتوانند به آنجا برسند.
مادر او فاطمهى زهرا(س) زن دیگرى بود که مقامش از زینب کبرى هم بالاتر بود. اینها زنان الگو و نمونهى اسلامند. زن امروز دنیا الگو مىخواهد. اگر الگوى او زینب و فاطمه زهرا(س) باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیارى در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ ولو با فداکارى و ایستادن پاى همه چیز براى انجام تکلیف بزرگى که خدا بردوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانى که الگویش فاطمهى زهرا یا زینب کبرى(س) باشد، این است.
زینب الگوست. زینب زنى نبود که از علم و معرفت بىبهره باشد؛ بالاترین علمها و برترین و صافیترین معرفتها در دست او بود. همان «سکینهى کبرى»یى که شما اسمش را در کربلا شنیدهاید، و دختر امام و برادرزاده و شاگرد زینب است - کسانى که اهل تحقیق و کتابند، نگاه کنند - او یکى از مشعلهاى معرفت عربى در همه تاریخ اسلام تا امروز است. کسانى که حتّى زینب و پدر زینب و پدر سکینه را قبول نداشتند و ندارند، اعتراف مىکنند که سکینه(س) یک مشعل معرفت و دانش است. (1370/08/22- بیانات در دیدار جمعی از پرستاران)
زینب کبرى(س) در بازار کوفه، آن خطبه عظیم را اساساً بر همین محور ایراد کرد: «یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر، أتبکون؟!»مردم کوفه وقتى که سرِ مبارک امام حسین را بر روى نیزه مشاهده کردند و دختر على را اسیر دیدند و فاجعه را از نزدیک لمس کردند، بنا به ضجّه و گریه کردند. فرمود: «أتبکون؟!»؛ گریه مىکنید؟! «فلا رقات الدمعه ولاهدئت الرنه»؛ گریهتان تمامى نداشته باشد. بعد فرمود: «انّما مثلکم کمثل التى نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا تتّخذون ایمانکم دخلاً بینکم». این، همان برگشت است؛ برگشت به قهقرا و عقبگرد. شما مثل زنى هستید که پشمها یا پنبهها را با مغزل نخ مىکند؛ بعد از آن که این نخها آماده شد، دوباره شروع مىکند نخها را از نو باز کردن و پنبه نمودن! شما در حقیقت نخهاى رشته خود را پنبه کردید. این، همان برگشت است. این، عبرت است. هر جامعه اسلامى، در معرض همین خطر هست.
حضرت زینب(س) با جاودانه کردن دین، تاریخ را نجات داد
حضرت زینب، آن کسى است که از لحظه شهادت امام حسین، این بار امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و با کمال اقتدار؛ آنچنان که شایسته دختر امیرالمؤمنین است، در این راه حرکت کرد. اینها توانستند اسلام را جاودانه کنند و دین مردم را حفظ نمایند. ماجراى امام حسین، نجاتبخشىِ یک ملت نبود، نجاتبخشىِ یک امّت نبود؛ نجاتبخشى یک تاریخ بود. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند. (1377/02/18- بیانات در خطبههاى نمازجمعه)
به نظر من بنیانگذار بناى حفظ حوادث با ادبیات و هنر، زینب کبرى(س) است. اگر حرکت و اقدام حضرت زینب نمىبود و بعد از آن بزرگوار هم بقیه اهل بیت(ع) - حضرت سجاد و دیگران - نمىبودند، حادثهى عاشورا در تاریخ نمىماند. بله، سنت الهى این است که اینگونه حوادث در تاریخ ماندگار شود؛ اما همه سنتهاى الهى عملکردش از طریق ساز و کارهاى معینى است. ساز و کار بقاى این حقایق در تاریخ این است که اصحاب سِرّ، اصحاب درد، رازدانان و کسانىکه از این دقایق مطلع شدند، این را در اختیار دیگران بگذارند. بنابراین خاطرهگویى و تدوین و پخش خاطرات را باید در جایگاه حقیقى خودش نشاند، که جایگاه بسیار بالا و والایى است و بسیار مهم است.
بیان هنرى هم شرط اصلى است؛ کما اینکه خطبه حضرت زینب(س) در شهر کوفه و شهر شام، از لحاظ زیبایى و جذابیت بیان، آیت بیان هنرى است؛ طورى است که اصلاً هیچکس نمىتواند این را نادیده بگیرد. یک مخالف یا یک دشمن وقتى این بیان را مىشنود، مثل تیر بُرنده و تیغ تیزى، خواهىنخواهى این بیان کار خودش را مىکند. تأثیر هنر به خواست کسى که مخاطب هنر است، وابستگى ندارد. او بخواهد یا نخواهد، این اثر را خواهد گذاشت. حضرت زینب (س) و امام سجاد در خطبه شام و در بیان رسا و بلیغ و شگفتآور مسجد شام این کارها را کردند. (1384/06/31 - بیانات در دیدار جمعى از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت)
زینب کبری(س) نمونه کامل یک زن مسلمان
شخصیت زینب کبرى(س) منحصر در بُعد غمگسارى و پرستارىِ آن بزرگوار نیست. زینب کبرى(س) یک نمونهى کامل از زن مسلمان است؛ یعنى الگویى که اسلام براى تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. زینب کبرى داراى شخصیت چند بُعدى است؛ دانا و خبیر و داراى معرفت والا و یک انسان برجسته است که هر کس با آن بزرگوار مواجه مىشود، در مقابل عظمتِ دانایى و روحى و معرفت او احساس خضوع مىکند. شاید مهمترین بُعدى که شخصیت زن اسلامى مىتواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد - تأثیرى که از اسلام پذیرفته - این بُعد است. شخصیت زن اسلامى به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهى، آنچنان سعه و عظمتى پیدا مىکند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز مىشود. در زندگى زینب کبرى، این بُعد از همه بارزتر و برجستهتر است. حادثهای مثل روز عاشورا نمىتواند زینب کبرى را خرد کند. شکوه و حشمت ظاهرى دستگاه ستمگر جبارى مثل یزید و عبیداللَّهبنزیاد نمىتواند زینب کبرى را تحقیر کند.
حضرت زینب(س)؛ یک شخصیت همهجانبه بود
زینب کبرى(س) در مدینه - که محل استقرار شخصیت باعظمت اوست - و در کربلا - که کانون محنتهاى اوست - و در کاخ جبارانى مثل یزید و عبیداللَّهبنزیاد، همان عظمت و شکوه معنوى را با خود حفظ مىکند و شخصیتهاى دیگر در مقابل او تحقیر مىشوند. یزید و عبیداللَّهبنزیاد - این مغروران ستمگر زمان خود - در مقابل این زنِ اسیر و دستبسته، تحقیر مىشوند. زینب کبرى(س) شور عاطفه زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فىسبیلاللَّه، و زلال معرفتى که از زبان و دل او بیرون مىتراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت مىکند. عظمت زنانهاش، بزرگان دروغین ظاهرى را در مقابل او حقیر و کوچک مىکند. عظمت زنانه، یعنى این؛ یعنى مخلوطى از شور و عاطفهى انسانى، که در هیچ مردى نمىتوان این عاطفه شورانگیز را سراغ داد؛ همراه با متانت شخصیت و استوارى روح که همه حوادث بزرگ و خطیر را در خود هضم مىکند و روى آتشهاى گداخته، شجاعانه قدم مىگذارد و عبور مىکند؛ در عین حال، درس مىدهد و مردم را آگاهى مىبخشد؛ در عین حال، امام زمان خود - یعنى امام سجاد(ع) - را مانند یک مادر مهربان آرامش و تسلا مىبخشد؛ در عین حال، با کودکان برادر و بچههاى پدر از دست داده آن حادثهى عظیم، در میان آن طوفان شدید، مثل سد مستحکمى براى آنها امنیت و آرامش و تسلا ایجاد مىکند. بنابراین زینب کبرى(س) یک شخصیت همهجانبه بود. اسلام زن را به این طرف سوق مىدهد.
زینب کبرى براى زنان ما در طول تاریخ یک الگوست؛ عقل و متانت، قدرت و شجاعت، شور و احساس عاطفى، صراحت زبان، متانت دل، استوارى روح؛ در عینحال، مادرانه، خواهرانه، با همهى انسانها برخورد کردن، در محیط خانه شمع محبت را روشن نگه داشتن، همسر و فرزندان را بر سر سفرهى محبت و عاطفهى خود دور هم جمع کردن؛ اینها خصوصیات زن مسلمان است. امیدواریم دختران جوان و زنان جامعهى ما در الگوى زینب کبرى دقت کنند و هویت و شخصیت خود را در آن ببینند. (1384/03/25 - بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم)
انتهای پیام