حجاب بی‌عفاف ابتر است; به کجا چنين شتابان؟

صدای شیعه: عد از شنيدن کلمه حجاب اولين تصويری که در ذهن افراد نقش می‌بندد يک بانوی محجبه است در صورتی که در تعاليم دينی حجاب غالبا همراه با عفاف مطرح می‌شود و معنايی فراتر از پوشش ظاهری دارد.

وضعيت حجاب در کشور ما طی 100 سال گذشته با تغييرات فراوانی روبرو بوده است به طوری که امروزه کمتر شاهد بحث پيرامون موضوع حجاب آقايان نسبت به حجاب بانوان هستيم و موضوع حجاب را صرفا در پوشش ظاهری بانوان می‌جوييم.

اما اگر بخواهيم نگاهی دقيق‌تر به مقوله حجاب داشته باشيم بايد به معنای اين کلمه که در لغت‌نامه‌ها با مفهوم «پرده، رادع، مانع، سد و حائل بين دو چيز» بيان شده است نيز توجه کنيم. در اين صورت نمی‌توانيم برای باحجاب بودن فقط به يک پوشش ظاهری که در گذر زمان هر روز شکل‌های متفاوتی به خود گرفته و در برخی موارد از معنای واقعی خود نيز فاصله گرفته است بسنده کنيم.

اکتفا کردن به حجاب ظاهری بدترين جفايی است که می‌توان نسبت به اين سنت الهی داشت، در واقع حجاب ظاهری بدون حجاب باطن که معنای دقيق‌تر آن همان عفاف است ناکارآمد و ابتر است. البته در اين ميان نيز افراد سوءاستفاده‌گر با مهم‌تر شمردن حجاب باطن از زير بار مسئوليت حجاب ظاهر شانه خالی می‌کنند و تنها به اين کلام که «دل بايد پاک باشه» اکتفا می‌کنند.

امروز بی‌حجاب و بدحجاب در نظر اکثر افراد کسی است که ظاهر مناسبی ندارد در صورتی که خانمی که از ارتباط بی‌هدف و غيرضروری با يک آقا امتناع نمی‌کند و مردی که به هر بهانه‌ای سر صحبت بيهوده و يا شوخی و مزاح را با يک خانم نامحرم باز می‌کند نيز يک بی‌حجاب محسوب می‌شود.

دل پاک باشه، کافی نيست

مردی که از همسر خود توقع دارد به بهترين و جذاب‌ترين ظاهر ممکن در سطح شهر و در بين خانواده و اقوام ظاهر شود تا بتواند به خيال خام خود فردی امروزی و روشن فکر محسوب شود نيز به اندازه همان خانمی که ابايی از در پوشش و حجاب نبودن در ملأ عام و در نگاه نامحرم ندارد، بی‌حجاب محسوب می‌شود.

بی‌حجابی امروز در ابعاد مختلف سبب آسيب به جامعه و خانواده شده است. بانوانی که به عشق آزادی و حضور بی‌پروا در جامعه و همسان شدن ظاهری با آقايان، با همسران خود دچار اختلاف نظر می‌شوند و غيرت مردان خود را نوعی تحجر می‌نامند و مردانی که با مشاهده بانوان رنگ به رنگ در خيابان از همسران خود توقع دارند که کمی امروزی‌تر در سطح انظار ظاهر شوند تا برای همسران خود آبرويی پوشالی کسب کنند همان بی‌حجابانی هستند که از فلسفه حجاب بی‌خبرند و آتش اين پرده‌دری را به خانه و کاشانه خود می‌کشند.

واقعيت ماجرا اين است که وضعيت حجاب در کشور ما طی سال‌های اخير نسبت به اوايل انقلاب اسلامی از وضعيت خوبی برخوردار نيست و اين در حالی است که متوليان فرهنگی نيز برای درمان اين درد که به راستی ريشه بسياری از مشکلات خانوادگی محسوب می‌شود کار در خورد توجه و اثرگذاری انجام نمی‌دهند.

امروز ما نمی‌توانيم از جوانان انتظار حجابی را داشته باشيم که الگو و نمونه آن را به نمايش نمی‌گذاريم، نمی‌توانيم از جوان انتظار داشته باشيم از حجابی استفاده کند که در فيلم‌ها و سريال‌ها فقط مورد استفاده قشر ضعيف جامعه قرار می‌گيرد، نمی‌توان انتظار داشت با مشاهده مدل‌های مختلف و خوش رنگ و لعابی که از صدا و سيما و به ويژه سينما به نمايش گذاشته می‌شود، دل بکند در حالی که جايگزينی برای آن نداريم. به تصوير کشيدن رفتارهای صميمی مردان و زنان در محيط‌های کاری و ارتباط بی‌هدف و بيهوده دختران و پسران در محيط‌های آموزشی از رسانه ملی و سينما جايی برای اعتراض به جوان امروز باقی نمی‌گذارد.

در حالی که رسانه‌های غربی تمام توان خود را برای بيهوده شمردن حجاب به کار گرفته‌اند، مسئولان فرهنگی به برپايی چند همايش و نمايشگاه که مخاطبان آن نيز کسانی جز همان بانوان با‌حجاب نيستند اکتفا کرده‌اند، هفته‌ای که گذشت به نام عفاف و حجاب مزين بود اما به راستی خروجی اين برنامه‌ها سبب جذب چند نفر به موضوع حجاب شد؟ چه تعداد افراد غير معتقد به حجاب به اين رويه روی آوردند و از ارزش واقعی آن آگاه شدند؟ مخاطب کدام يک از اين برنامه‌ها بانوانی بودند که حجاب را سد راه فعاليت خود می‌دانستند؟

اگر پای صحبت دختران و زنان اين شهر بنشينيم نظرات ضد و نقيضی را در مورد حجاب می‌شنويم که شايسته است کمی مدبرانه‌تر به اين موضوع توجه و سرچشمه و علت اين همه تفاوت در رأی و نظر را بيابيم. به طور مثال وقتی با جمعی از دختران جوان هم کلام می‌شوم و از آنان می‌خواهم که پيشنهادهای خود را برای ترويج حجاب در سطح جامعه بيان کنند واژه‌هايی را می‌شنوم که شک می‌کنم اين سوال را از دختران يک کشور مسلمان پرسيده‌ام يا دخترانی در يک کشور آمريکايی و اروپايی؟

اختلاف نظرها به وفور به چشم می‌خورد

اختلاف نظرها به وفور به چشم می‌خورد، جمع ديگری از دختران دانشجو در جواب به اين سوال خواستار برخورد با بانوانی شدند که هيچ حد و مرزی را برای پوشش خود در نظر نمی‌گيرند و در سطح جامعه حاضر می‌شوند.

خانم کارمندی با تأکيد بر اينکه مسئولان بايد به اين باور برسند که هرگز از طريق اجبار نمی‌توانند اشاعه دهنده حجاب در سطح جامعه باشند اظهار کرد: اجبار هميشه نتيجه عکس دارد، افرادی که توسط گشت ارشاد جمع‌آوری می‌شوند کودکانی نيستند که بتوان از راه اجبار آنان را ملزم کرد، پس بايد برای متقاعد کردن آنان از ابزار ديگری که منجر به تفکر و تعقل شود استفاده کرد.
 ورود بانوان بدحجاب ممنوع
تا زمانی که سر در مغازه‌ها به جمله «ورود بانوان بدحجاب ممنوع» آراسته ولی محصولات فروشگاه چيزی برای عرضه به يک بانوی محجبه نداشته باشد نمی‌توانيم شاهد گسترش فرهنگ حجاب در جامعه باشيم

دختر دانشجوی ديگری که حجاب ظاهری خود را با مانتو و مقنعه حفظ کرده است ديدن افرادی با ظاهری نامناسب در سطح شهر را سبب ايجاد حس عدم امنيت در خود دانست و گفت: از ديدن بانوانی که حريم خود را حفظ نمی‌کنند نه تنها احساس عدم امنيت بلکه از اينکه با چنين افرادی هم جنس هستم احساس شرمندگی می‌کنم، برخی از خانم‌ها با اين رفتارهای غيرمعقول خود شأن زنان را زير سوال برده‌اند.

وی از سرگذشت تلخ خانواده‌هايی می‌گويد که شوهرانشان توقعاتی نامعقول از همسران خود داشته و برای کسب آبرو بين دوستان و آشنايان همسران خود را از داشتن حجاب منع کرده‌اند و همين امر باعث ايجاد اختلاف در ميان آنان شده است. چنين سخنانی انسان را به فکر فرو می‌برد که چه عواملی سبب کم رنگ شدن غيرت برخی مردان سرزمينم شده است. کدام تريبون چنين موفق و کدام يک چنين بی‌اثر عمل کرده است که نتيجه آن تنوع‌طلبی نامشروع برخی همسران شده است.

در پايان از همه مسئولان فرهنگی انتظار داريم که با سعه صدر و با تمرکز و دور‌انديشی بيشتری در راه اشاعه حجاب و عفاف گام بردارند و به اين باور برسند که با طرح جملاتی همچون «از پذيرفتن بانوان بدحجاب معذوريم» و «ورود بانوان بدحجاب ممنوع» در سر در مغازه‌ها، فروشگاه‌ها، رستوران‌ها و .... نمی‌توانيم راه به جايی ببريم، تا زمانی که سر در مغازه‌ها به جمله «ورود بانوان بدحجاب ممنوع» آراسته ولی محصولات فروشگاه چيزی برای عرضه به يک بانوی محجبه نداشته باشد نمی‌توانيم شاهد گسترش فرهنگ حجاب در جامعه باشيم.