( 0. امتیاز از )

حجت‌الاسلام حميد‌رضا مظاهري‌سيف، استاد حوزه و دانشگاه و مؤلف کتاب «جريانشناسي انتقادي عرفان‌هاي نوظهور» در نشست بررسي کيفيت عرفان‌هاي نوظهور، که به همت بسيج دانشجويي دانشگاه جامع علمي کاربردي در سالن همايش معاونت بهداشت، درمان و توانبخشي هلال‌احمر برگزار شد، به معرفي برخي عرفان‌ها و اديان نوظهور پرداخت و آنها را از جنبه‌هاي مختلف مورد بررسي قرار داد.

*دين، نياز هميشگي انسان

وي در ابتداي سخنان خود گفت: انسان هرچه تلاش کند تا از دين، معنويت و عرفان فاصله بگيرد، ناکام خواهد شد؛ چون همه هستي انسان روح اوست و روح انسان از ملکوت و خدا نشأت مي‌گيرد، تشنگي ذاتي‌اش تنها با دين سيراب مي‌شود.
وي افزود: حال اگر در مسير سيراب کردن خود، آب گوارا يافت، سعادتمند مي‌شود اما اگر به سرچشمه حيات، معنويت و معرفت نرسيد، کام خود را به هر لجنزاري نزديک خواهد کرد.
مظاهري‌سيف در ادامه سخنان خود اظهار کرد: در عصر حاضر و پس از چند قرن تلاش که نيروهاي مختلف فکري و جريان‌هاي اجتماعي وجود داشته تا به نام عصر روشنگري و مدرينيته دين و معنويت را به نام اسطوره از زندگي بشر خارج کند، ناکام شد به نحوي که امروز بشر در زندگي خودش هزاران فرقه معنوي و عرفاني را مي‌بينيد و در اين آشفته بازار، هر کس ادعايي مطرح مي‌کند.

* افزايش چشمگير دين‌هاي نوين در عصر حاضر

وي تأکيد کرد: دين‌ها و جريان‌هاي معنويت‌‌گراي گوناگون بسياري اعلام موجوديت کرده‌اند به طوريکه محققان مربوطه مانند ايرين بارکر، که سال‌ها تحقيق در اين باره دارد، مدعي است که نمي‌توان تعداد دين‌هاي جديد در دنيا را بيان کرد.
نويسنده کتاب «جريان‌‌شناس عرفان‌هاي نوظهور» ادامه داد: اين محقق عرفان‌هاي نوظهور در بخش ديگري از سخنان خود عنوان کرد: در طول 50 سال اخير تعداد پيامبران و ادياني که ظهور کرده‌اند، شايد بيش از اديان طول تاريخ شوند.
مظاهري سيف گفت: براي تحليل اين‌ اديان نوين مي‌توان، 3 رويکرد را نام برد. رويکرد توهم توطئه‌ يکي از اينها است. به اين نحو که اين توهم را داشته باشيم که همه اين اديان را استکبار جهاني ايجاد کرده تا با انقلاب اسلامي به مبارزه بپردازد. هرچند ممکن است شواهدي همه وجود داشته باشد اما اشکالاتي هم دارد. از جمله اينکه تنها 3 دهه از عمر انقلاب مي‌گذرد، اما بنا به گفته گاردون ميلتون و ايرين بارکر، پيدايش دين‌هاي جديد به حدود 60 سال پيش بازمي‌گردد.
وي افزود: ديدگاه ساده‌انگارانه، دومين رويکرد تحليل پيرامون عرفان‌ها و دين‌هاي نوظهور است. برخي معتقدند که بشر در عصر بحران معنويت به اين جنبش‌هاي معنوي نوين براي پاسخ گرفتن نيازهاي امروز نياز دارد.
مظاهري سيف ادامه داد: اين ديدگاه هم اشکالات اساسي دارد. الان در غرب که دولت و نظريات سکولار است و با دين کاري ندارند، آنجا هم نهضت‌هاي مردمي و کانون‌هاي قانوني براي جلوگيري از شکل‌گيري اين فرقه‌ها ايجاد شده است.
اين محقق عرفان‌هاي نوظهور ادامه داد: ديدگاه کاوش‌گرانه تحليل سوم است که تنها دلايل علمي را قبول مي‌کند. تبليغ خيرخواهي و انديشه‌هاي نيک پذيرفته است، اما اگر شاهدي برانديشه‌هاي نيک نباشد، بلکه تبليغ خلاف شود، نمي‌توان آن را تبليغ کرد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود اظهار کرد: وقتي معنويت‌هاي نوظهور در قلمرو جهاني را با پارادايم‌هاي علمي مطالعه مي‌کنيم، در مي‌يابيم که گرايش به معنويت يک گرايش اصيل است که غالب جامعه انساني متوجه اين موضوع شده است که بدون دين و موقت نمي‌تواند زندگي کند.

* دين‌هاي جديد منشأ مشترک دارند

مظاهري‌سيف در ادامه به بيان نقاط مشترک عرفان‌هاي نوظهور و معنويت‌هاي نوظهور پرداخت و گفت: در اين عرفان‌ها خداي متعالي، به زمين آمده و در درون بشر جاي گرفته است. کساني مانند پائولوکوئيلو، اوشو و وين‌ دائر از خدا سخن مي‌گويند، اما خداي متعالي در تعاليم اين افراد مرده و تنها شامل يک نيروي دروني است که با نيروي فکري به خصوص تمرکز مي‌شود اين نيرو را مهار کرد و به جريان انداخت و از ان استفاده کرد.
وي افزود: اين موضوع، غربي‌هاي متدين را نگران کرده است به طوريکه نام اين جنبش جديد را شرقي‌سازي غرب گذاشته‌اند. چون در تفکر تائو و بودا، خداي متعالي را خيلي قبول ندارند و از نيروي درونيه صحبت مي‌کنند. مانند معابد تائو (دين باستاني در سرزمين چين) که در آن معابد ورزشي است و نيروهاي دروني را در قالب تمرينات ورزشي به جريان‌ مي‌اندازد. به همين علت است که تئولوژيست‌ها و الهي‌دانان غربي، فريادشان بلند شد که مسيحيت از دست مي‌رود و دين‌داري مردم غرب، در حال شرقي شدن است.

* در غرب، باور به تناسخ جاي اعتقاد به معاد را گرفته است

وي به بيان آماري از کتاب «جنبش‌هاي نوين ديني، چالش‌ها و راهکارها» نوشتند برايان ويلسون، گفت: ويلسون در مقاله‌اي به نام «شرقي‌سازي غرب» مي‌گويد که در 40 سال اخير، 30 درصد از مردم غرب و مسيحيان، باور به معاد را از دست داده‌اند و باور به تناسخ را پذيرفته‌اند.
مظاهري‌سيف در خصوص عامل مشترک دوم بين عرفان‌هاي نوظهور گفت: در اين عرفان‌ها، خدايي دروني با شبکه‌اي از نيروي طبيعي و شعور عالم‌گير در ارتباط است و خداي ما جلوه‌اي از خداي کيهاني است.
وي در خصوص نقطه مشترک سوم عرفان‌‌هاي نوظهور گفت: اين عرفان‌ها مي‌گويند براي هدايت شدن به نداي درون خودش گوش کن. البته قلب جلوه‌گاه الهامات الهي است و پيامبر براي احساس خير و شر، رجوع به قلب را سفارش مي‌کند، پس قلب سرچشمه الهامات الهي است، اما وسوسه‌ها در اين قلب حضور جداي دارند. پيامبران عصر جديد، اين موضوع که به نداي دروني گوش کن را بيان مي‌کنند در حاليکه هيچ معياري از تشخيص خير و شر را معرفي نمي‌کنند.
حجت‌الاسلام مظاهري‌سيف در ادامه سخنان خود اينگونه نتيجه‌گيري کرد: اين اديان نوين سرچشمه واحدي دارند. اگر مشترک نباشند، منشأ مشترک دارند.

*ردپاي يهود در زايش دين‌ها و عرفان‌هاي نوين

اين محقق و پژوهشگر در ادامه سخنان خود به نقش يهوديت در پيدايش اديان جديد اشاره کرد و گفت: گاردون ميلتون نظر جالبي دارد. وي مي‌گويد؛ با اينکه جمعيت يهوديان نسبت به ديگر اديان کم است اما معمولاً يا پايه‌گذار اديان جديد هستند يا به اديان جديد وارد مي‌شوند.
وي به معرفي سازمان‌هاي توليد اديان جديد پرداخت و گفت: مرکز گفت‌وگوي بين‌الاديان که در انگلستان واقع شده است، بخش‌هايي از اديان مختلف را جذب مي‌کند و با ادغام آنها يک دين جديد مي‌سازند. همچنين جرياني وجود دارد به نام پارلمان اديان جهان که تحت نفوذ کامل يهودي‌ها است. درکتاب «تاريخ اديان» نوشته «جاني بي‌ناس» تنها 12 دين تا قبل از قرن بيستم، معرفي شده است اما مؤسسان پارلمان اروپا انتظار دارند تا 220 دين در جلساتشان شرکت کنند. وي ادامه داد: اسپانسر و حاميان مالي اين پارلمان نيز خانواده‌هايي مانند روچيل و مردوخ، مالکان رسانه‌هاي گسترده و صاحب‌نام هستند. مؤسسه توسعه يهوديت، يکي ديگر از بنيادهاي فعال در زمينه دامن زدن به اين جنبش است.
وي افزود: يهوديان که نژاد سامي دارند و خود را برتر از ديگران مي‌دانند، هيچگاه قبول نمي‌کنند که پيروان دين ديگر به دين آنها در آيند حال اين يهوديت چگونه مي‌خواهد توسعه پيدا کند؟ اين بنياد در حقيقت در زمينه معنويت و با تبليغ عرفان يهود يعني «کابالا» انديشه‌هاي خود را تبليغ مي‌کند.

* کاباليست‌ها، پيشرو در توليد عرفان‌هاي نوظهور

اين محقق ادامه داد: ‌هم‌اکنون در دنيا کاباليست‌هاي يهودي، کاليست‌هاي مسيحي، کاباليست‌هاي زرتشتي و کاباليست‌هاي هندو به دنبال دست‌يابي به يک هژموني و سلطه و اقتدار جهاني حرکت مي‌کنند.
اين استاد حوزه و دانشگاه گفت: وقتي عرفان يهود و کابالا را مطالعه مي‌کنيم، به همان آموزه‌هاي عرفان جديد، نيروي کيهاني، نداي درون، نيروي فکر و تمرکز براي رسيدن به قدرت انجام کارهاي خارق‌العاده برمي‌خوريم. گرهارد شولم که خود يهودي است مي‌گويد: عرفان يهود بيش از اينکه عرفان باشد، جادوگري است.
پژوهش‌گر جنبش دين‌هاي نوين در ادامه سخنان خود گفت: عرفان يهود در راستاي 3 اصل اساس گام بر مي‌دارد. ايجاد جنبش‌هاي ديني نوين و معنويت نوظهور با مطالعه بر فرهنگ‌ها و دين‌هاي مختلف، راه‌اندازي تشکيلاتي به نام «دين عصر جديد» که اختلاف‌نظر وجود دارد که آيا اين دين عصر جديد، تنها يک دين يا بستري براي پيدايش و زايش اديان جديد است و اصل سوم نيز شيطان‌پرستي نام دارد.

* شيطان‌پرستي، محصول عرفان يهود

مظاهري‌سيف ادامه داد: در عرفاني يهود، چند قاعده وجود دارد. يکي از آنها تئوري «سفيراها» يا تجليات الهي است. در اين قاعده تجليات الهي شامل 2 بخش تجليات خير و تجليات شر است. در اين عقيده تجليات شر يا عالم ستيراهرا در اختيار فرشته‌اي به نام سمائيل قرار دارد.
وي افزود: در اين اعتقاد، جهان هستي به طور تناوب در اختيار تجليات خير و شر است و هر دوره اقتضائات خودش را دارد. به عنوان مثال در اين عقيده، دوران بازگشت مسيحا، اوج تجليات خير الهي است و جهان پر از صلح مي‌شود. آنها معتقدند که اين تجليات، پشت سرآمده و رفته‌اند و پيش از ظهور حضرت مسيح (ع) دوره تجليات شر است. گاهي حتي مي‌گويند که در اين دوره فرزندان خدا عليه خدا شورش مي‌کند و گاهي نيز مي‌گويند جنگي بين خدا و نيروهاي شر در بر مي‌گيرد به هر حال اين عقايد ريشه در عرفان يهود دارد.
مظاهري‌سيف ادامه داد: اگر انجيل‌هاي شيطاني را ورق بزنيد، اصطلاحات آن با ادبيات عبري که زبان مذهبي يهود است، نوشته شده‌اند. در اين انجيل‌ها معتقدند که در دوره‌‌اي که تجليات شر الهي جريان دارد، راه زندگي خوب، هماهنگي با شيطان و کرنش کردن در برابر اوست. حال شيطان‌پرستان به طور صريح مي‌گويند که الان نيروهاي خير ضعيف شده‌اند و خدا ضعيف شده و نمي‌تواند کاري کند.
وي افزود: کابالان‌ها معتقدند که در عالم يک توازن و يک هارموني وجود دارد و آن هارموني بين نيروهاي خير و شر برقرار است. اين توازن و هارموني در بسياري از جنبش‌هاي عرفاني نوظهور با نام‌هاي مختلف وجود دارد. بسياري از آثاري که در ايران ترجمه مي‌شوند نيز بحث نيروهاي خير و شر و توازن بين آنها را مطرح مي‌کنند و القاء مي‌کنند که براي زندگي خوب بايد توازن را برقرار کرد.
وي افزود: اين اعتقاد مي‌گويد که براي رسيدن به خدا، نياز به طاعت و بندگي و ترک گناه نيست؛ بلکه مي‌توان با خير و شر و هماهنگي و هارموني به خدا رسيد. معتقدند که اگر توازن را برقرار کنيد، مي‌توانيد به راه خدا برسيد.
حجت‌الاسلام حميدرضا مظاهري سيف در بخشي از سخنان خود اظهار کرد: 3 ملاک براي شناخت عرفان‌هاي درست و نادرست وجود دارد و مي‌توان با عقل (در طرح سؤالات اوليه، بسياري از مدعيان فرقه‌‌سازي در کشور ما ناتوان مي‌مانند)، اصول اخلاقي (صداقت، راستگويي، حيا، مهر‌باني و عدم خشونت) و داشتن معيارهاي شرعي (شريعت و دين) ميزان درستي عرفان‌ها را سنجيد.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر