وی افزود: درباره زمینه پیدایش فتنه جمل به این نکته باید اشاره کرد که عملکرد منفى خلیفه سوم و ستم کارگزاران اموى، اعتراض بسیاری از مسلمانان را به همراه داشت و زمينه شورش عمومى را فراهم آورد. در آغاز، اعتراض از سوى گروهى از مصریان بود. به دليل عدم توجه به خواست آنان، بحران تشديد شد. با پيوستن شمارى از اصحاب پیامبر(ص) و همچنین برخی از مردم کوفه و بصره به معترضان، خانه عثمان به محاصره در آمد. معترضان از امام على(ع) خواستند از سوى آنان با عثمان گفت وگو کند. اما ميانجيگرى امام به نتيجهاى نينجاميد و ناسازگارى عثمان و معترضان ادامه يافت و پیشگامی بیش از هشتصد نفر از صحابه از جمل افرادی مانند طلحه و زبير اوضاع را پيچيدهتر کرد.
عضو هيأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ادامه داد: عثمان پس از چهل و نه روز محاصره، در ذى حجه سال 35 کشته شد و پس از قتل او، نگاه همگان به على(ع) بود و تمامی ستمديدگان، حاکميت عدالت را تنها در حضور او میديدند. در نگاه آنان تنها على(ع) میتوانست دين و سنت رسول خدا(ص) را احيا کند، کالبد زخم خورده اسلام را التيام بخشد و سيماى واقعى حاکميت عدالت گستر دين را آشکار سازد. امام از پذیرش خلافت سرباز زد اما اقبال و فشار عمومی، امام را به پذیرش واداشت. در بیعت با امام طلحه پیشدستی کرد و به عنوان نخستین نفر، برخاست و دست بيمار و ناتوانش را پيش آورد و با امام بيعت کرد. سپس زبير و آنگاه مهاجران و انصار و همه ساکنان مدينه با حضرت على(ع) بيعت کردند. به گفته مورخان، همه شرکت کنندگان در جنگ بدر که تا آن زمان زنده بودند، با على(ع) پيمان وفادارى بستند.
این مدرسه حوزه علمیه بیان داشت: طلحه و زبير، که در آغاز خلافت به حق على(ع) به آرزوى ديرينه خويش نرسيدند، مترصد بودند تا در فرصتى مناسب غائلهاى را بر پا نموده و شورشى را به راه اندازند امّا اين غائله سازى نياز به يک نوع تشکيلات بنيادى داشت تا با طرح نظريات مختلف و اخذ تصميمات لازم آن هم در جمع گروهى منسجم، پرچم مخالفت را برافراشته و عليه حکومت نوپاى علوى قيام کنند. در اين ميان اطلاع يافتند که عايشه مکّه را مرکز فعاليّت قرار داده و مردم نا آگاه را عليه على(ع) تحريک میکند. لا جرم اين دو براى وصول به هدف، از احترام مردم نسبت به عايشه همسر رسول خدا(ص) استفاده کرده و به بهانه انجام عمره راهى مکه شدند و پس از ورود به مکّه و ملاقات با عايشه در معيّت وى و بسيارى از ناراضيان به سوى بصره حرکت کردند. در این جمع، بسیاری از خاندان امیه همچون مروان بن حکم و ولید بن عقیه حضور داشتند.
وی درمورد اینکه جنگ جمل چگونه آغاز شد؟ گفت: با پا گرفتن فتنه، تلاش زیادی بر انحراف و جلب افکار عمومی صورت گرفت، موفقیت در این عرصه، جلب اعتماد چهره های موثر بود. سران فتنه برای نیل به این هدف، صدور نامه ها و بیانیه های متعدد و زنجیره ای را آغاز کردند. تاریخ، از ارسال نامه از سوی طلحه و زبير برای چهره های شاخص بصره نیز گزارش می دهد و این نامه نگاری ها زمینه حرکت فتنه گران به عراق و بیعت شکنی و اعلان جنگ با خلیفه مسلمین را فراهم کرد. جلال الدین سیوطی در تفسیر الدر المنثور(ج 3 ص 177) از مطرف روايت می کند که گفت: ما به زبير گفتيم: يا ابا عبد اللَّه! خود شما خليفه (عثمان) را تنها گذاشتيد تا کشته شد، آن وقت خود شما آمديد و خون او را از على(ع) مطالبه می کنید؟ زبير گفت: آرى ما در عهد رسول خدا(ص) و همچنين در عهد ابوبکر و عمر و عثمان آيه" وَ اتَّقُوا فِتْنَه لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّه" را قرائت مىکرديم، وهرگز به خيالمان نمىرسيد که خود ما به پا کننده آن فتنهايم، تا آنکه شد آنچه که واقع گرديد.
پورامینی در مورد اینکه آیا قبل از جنگ رایزنی و گفتگوی خاصی هم صورت گرفت یادآور شد: فتنه پیمان شکنان، آرامش را از جامعه اسلامی سلب کرد و تهدیدی برای امنیت و زندگی مردم شد. بدان حد که این خطر؛ کیان و اساس جهان اسلام را دستخوش التهاب و فروپاشی قرار داده بود و امیرمومنان(ع) برای دفع این فتنه، با تمام وجود تلاش کرد. یکی از تلاش های امام، فرستادن نامه و نماینده برای بیداری سران فتنه بود.
وی افزود: امیرمومنان(ع)، نخست نامه مشترکی توسط صعصعه به زبیر و طلحه فرستاد و در پایان آن نامه چنین مرقوم فرمود: «پس اى دو پيرمرد، از آنچه انديشيده ايد باز گرديد که اکنون بزرگترین چيز ـ که دامنتان را گيرد ـ عار است؛ و از اين پس شما را هم عار است و هم آتش خشم کردگار». آن حضرت در مرحله بعد، نامه اى به ابن عباس داد تا به زبير رساند. امام به فرزند عباس فرمود: به سر وقت زبير رو که خويى نرمتر دارد و بدو بگو دايى زادهات گويد: در حجاز مرا شناختى و در عراق نرد بيگانگى باختى، چه شد که بر من تاختى؟ همچنین پيش از آغاز جنگ، صعصعه نامهاى از سوى امام به طلحه داد. ابن عباس نيز مأموريت يافت با وى گفت و گو کند. البته امام اين اقدامها را بىنتيجه مىدانست و درباره طلحه مىفرمود: گاوى را مانَد شاخها راست کرده، به کارِ دشوار پا گذارَد و آن را آسان پندارد. ابن عباس در ديدارش، از واقعيات گذشته پرده برداشت و در پايان چنين گفت: شگفتا، تو در خلافت سه خليفه پيشين ساکت و آرام بودى، اما نوبت به على(ع) که رسيد از جاى کنده شدى! به خدا سوگند، على(ع) کمتر از شماها نيست.
پورامینی در مورد اینکه بعد از پایان جنگ، امام با توبه کنندگان و نادمان از حضور در فتنه چه کرد؟ تصریح کرد: وقتی جنگ پایان یافت و امیرمومنان(ع) وارد شهر بصره گردید، فضای عمومی، پشیمانی از بیعت شکنی جنگ طلبان را گواهی می داد. حضرت با مردم سخن گفت و فرمود: «اى مردم! خداى عز و جل رحمتى فراگير و آمرزشى هميشگى و بخششى فراوان و کيفرى دردناک دارد و اراده کرده است که رحمتش همه چيز را فراگيرد و آمرزشش براى مخلوقات فرمانبردارش باشد و به رحمتش هدايت يابندگان هدايت گردند و مقدر کرده که نقمت و سطوت و عذابش براى معصيت کاران باشد و راه و نشانههاى هدايت همواره از گمراهان دور باشد. اى مردم بصره چه مىپنداريد شما که بيعت مرا شکستيد و از دشمن من پشتيبانى کرديد در حالى که من بر شما حجت اقامه کردم و خطاها و لغزشهاى خروج کنندگان را بيان کردم!؟ آنان که بيعتم را شکستند توبه دادم اما ايشان از راهى که بر آن پاى مىفشردند برنگشتند و خداوند پيمان شکنان شان را هلاک ساخت و به سبب شقاوتشان مرگ را بر سرنوشت آنها رقم زد... ».
وی افزود: در اين هنگام مردى از ميان جماعت برخاست و گفت: ما گمان خير و نيکى داشتيم و مىبينيم که پيروز شدهاى و غلبه يافتهاى. اگر ما را کيفر کنى به سبب اين است که خطا کاريم اما اگر ببخشايى که تو محل بخشش هستى، نزد خدا و ما محبوبتر است. امير المؤمنين(ع) در جواب فرمود: از شما در گذشتم اما از فتنه بپرهيزيد که از کشتار شديدتر و بدتر است و شما اولين مردمانى هستيد که بيعت شکستيد و يکپارچگى اين امت را دريديد. آنگاه امير المؤمنين(ع) نشست و مردم مىآمدند و با او بيعت مىکردند.
وی ادامه داد: البته امير المؤمنين(ع) درباره عايشه فرمان داد که او را تحت الحفظ و به همراه سى مرد و بيست زن با ايمان، به مدينه باز گردانند. گویا عايشه قبل از حرکت به امام پیشنهاد داد: آن چه شد، گذشت ولى الان دوست دارم با تو باشم شايد در جنگ با دشمنانت حاضر شوم. اما امير المؤمنين(ع) فرمود: «نه بلکه به همان خانهاى برگرد که رسول خدا در آن تو را ترک کرد».
این مدرس حوزه بیان کرد: خطیب بغدادی از عروه نقل می کند که هيچگاه پيش نيامد «عايشه» از روز جمل ياد کند مگر اينکه به شدّت مىگريست. بطوريکه روسريش اشک آلود مىشد! و مىگفت: اى کاش «نسيا منسيّا» ( کنايه از جنين سقط شده اى که از زن باردار دفع مى شود) بودم.
وی در مورد اینکه بهترین منبع تاریخی پیکار جمل کدام است گفت: روایت فتنه جمل، در متون مستقل و متون عمومی تاریخ اسلام به تفصیل مندرج است؛ مهمترین اثر مستقل در این باره، اثر فاخر «الجمل يا کتاب النصره لسيد العتره فى حرب البصره»، نوشته شيخ مفيد (411 ه. ق.) است که در نوع خود از بهترين ها شمرده می شود./ مهر نیوز