( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: در پی برگزاری نمایشگاه بین المللی تهران برای دومین سال بخش رهیافتگان در این نمایشگاه برگزار شد، این بخش به معرفی تازه مسلمانان می پردازد. در دهمین روز ماه رمضان خانم «ستسکو سوگی موتو» از ژاپن در این بخش حضور یافت که در گفتگویی پای صحبت های وی نشستیم در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید:

در ابتدا خود را به صورت اجمالی معرفی کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم. سِتسِکو سوگی مورو اهل کشور ژاپن هستم. بنده تا دوران جوانی مثل سایر ژاپنی ها تابع دین موروثی خود بودم و بودیسم دین من بود. بنده برای ادامه تحصیل به کشور انگلیس سفر کردم و در دانشگاه محل تحصیل خود با شوهرم آشنا شدم و ایشان مرا با دین اسلام آشنا کردند.سپس بعد از تحقیق و مطالعه فراوان مسلمان شدم و تقریباً 34سال است که به همراه شوهرم در ایران زندگی می کنم.
قبل از آشنایی خود با اسلام چقدر در مورد ادیان مطالعه داشتید؟
بعد از جنگ جهانی دوم و ورود آمریکایی ها به ژاپن، روند دین و دین گرایی به شدت نزول پیدا کرد. من هم ارتباط کمی با دین داشتم ولی قرآن و انجیل را می شناختم تا اینکه برای تحصیل به انگلیس رفتم. آن زمان در وجود خود نیاز شدیدی به دین و پرستش خدا را احساس می کردم، به همین خاطر همیشه انجیل در دست داشتم و انجیل می خواندم. یک روز که انجیل در دستانم بود یک پسر ایرانی در مورد آن کتاب از من پرسید و من به او گفتم انجیل است، آن را می خوانم چون به دنبال انتخاب یک دین هستم. او کم کم مرا با قرآن و اسلام آشنا کرد و منطق بالای اسلام مرا شیفته ی خود نمود. من اسلام آوردم و با همان پسر ایرانی ازدواج کردم.
انسان هر وقت بخواهد تغییر بزرگی در زندگی خود ایجاد کند با سخت یهایی روبروست، آیا پس از قبول اسلام با مشکلاتی روبرو شدید؟
با اسلام اوردن مجبور بودن قسمت اعظمی از گذشته خود را پاک کنم و همین فکر تلاطم بالایی در درون من ایجاد می کرد و حل کردن این مشکل در وجود من سختی های بسیاری به وجود می آورد و با اطمینان می گویم که بدون کمک همسرم این کار برایم غیرممکن می شد.
پس از قبول اسلام خانواده شما چه واکنشی نسبت به آن نشان دادند؟
در مورد پذیرش دین آنها با روی باز با من برخورد کردند ولی برای ازدواج با یک غیر ژاپنی در ابتدا مخالفت کردند که پس از آشنا شدن با شوهرم به این ازدواج راضی شدند.
آیا اولین باری که نماز خواندید را به یاد دارید؟
اولین باری که نماز خواندم زمانی بود که برای اولین بار به ایران آمدم، آنجا مادر شوهرم یک چادر سفید به من دادند و به کمک شوهرم توانستم برای اولین بار نماز بخوانم و این جزء بهترین خاطرات بنده است. همچنین از خاطرات خوب من روزی بود که به دیدار شهید دکتر بهشتی رفتیم، ایشان خیلی بسیار زیبا و معقول با من صحبت کردند و به من توصیه نمودند برای زندگی یک کشور اسلامی را انتخاب کنم.
آیا برای مسلمان کردن فرد دیگری تلاش کرده اید؟
زمانی که در ایران انقلاب شد مردم ژاپن اطلاعاتی از انقلاب ایران و اسلام نداشتند و ما از همان زمان تلاش بسیاری برای شناساندن انقلاب اسلامی ایران به مردم ژاپن می کردیم که مردم هم با کنجکاوی بالا از برنامه های ما استقبال می کردند، جوانان ژاپنی تمایل بسیاری برای رسیدن به یک دین الهی و واقعی دارند ولی متاسفانه تبلیغ اسلام در این کشور بسیار ضعیف است و ابزار برای ریسیدن به چنین دینی برای آنها مهیا نیست.
از بین ائمه به کدام یک از امامان ارادت بیشتری دارید؟
من دلبستگی خاصی به امام حسین (ع) دارم چراکه ایشان از خود گذشته ترین فردی هستند که می شناسم، من شیفته شخصیت والای ایشان می باشم.
آقای چاووشی چطور شد که توانستید با وجود تفاوت فرهنگی بین دو کشور با هم ازدواج کنید؟
نقطه اولی که اختلافات بین ما را پوشش می داد دین اسلام بود که ما را به هم نزدیک می کرد، این دین باعث ایجاد روابط دوستانه بین ما می شد. نقطه دوم آن بود که کشورهای شرقی هم مثل ایرانی ها مردم خانواده دوستی هستند و به پدر و مادر خود اهمیت بالایی می دهند که همین فرهنگ های مشترک نیز کمک بسیاری در استحکام زندگی ما داشت.
آقای چاووشی نظر شما در مورد این سؤال چیست؟
اسلام آوردن خانم من باعث نزدیکی بالای ما به هم شد، چراکه این مسئله به من یک حس اطمینان و همچنین یک حس مسئولیت بالا می داد. وقتی می دیدم همسر بنده توانست دین اسلام را اشتیاق فراوان بپذیرد، عشق من به ایشان صد چندان شد. از طرفی ازدواج من با خانم سوگی موتو یک ازدواج تحقیقی و عقلانی بود. من برای رسیدن به ایشان تلاش بسیاری کردم و همین تلاش های دو نفره ما موجب استحکام زندگی ما شد.
پس از آنکه به همراه همسرتان به ایران آمدید، مشکل خاصی برای شما پیش نیامد؟
بین ما مشکلی خاصی نبود، تنها نکته ای که وجود داشت این بود که خانم بنده انتظار داشت از ایران همان اسلامی که آموخته بود را ببیند و وقتی دروغ گفتن ها و غیبت را بین بعضی مردم مشاهده می کردند برایشان عجیب بود. حدود دو سال طول کشید که به ایشان اثبات کنم اسلام با مسلمان ها تفاوت دارد و شیطان بر روی همه نفوذ دارد.
خانم بنده واقعا انسان فهمیده ای می باشد، همیشه در مشکلات و سختی های زندگی کنار من بودند و هیچگاه انتظار خارج از توان از بنده نداشتند. خانم بنده 9سال رنگ طلا را ندیدند و معتقد نبودند که شخصیت خود را با طلا بسنجند.
من سال ها استاد دانشگاه بودم
خانم سوگی موتو توصیه شما به مردم ایران چیست؟
من وقتی به ایران آمدم خیلی محبت های ایرانی ها را دیدم و بسیار دلگرم شدم. از طرفیمی دانستم طبق نظر اسلام دینداری به عمل کردن است و من هم اینجا توصیه میکنم که مردم به دین عمل کنند، متاسفانه گاهاً افرادی که خود را دیندار می دانند در عمل ضعیف اند و فقط در بیان خود را دیندار می دانند که این اشتباه است.
شما سابقه زندگی در 3کشور ژاپن، انگلیس و ایران را دارید، تفاوت این کشورها در چیست؟
در ژاپن روابط خانوادگی در حد معمول خوب است و تنها نکته منفی دین ژاپنی هاست که نمی تواند آنها را به رضایت برساند. در کشور انگلستان بنیان خانواده بسیار ضعیف است و فرزندان فقط منتظر اند که به سن 16سالگی برسند تا از خانه خداحافظی کنند، در زمانی که من در انگلیس اقامت داشتم بارها دیدم پدر و پسری پس از 10سال یکدیگر را به طور اتفاقی در خیابان ملاقات میکردند و نهایتاً یک برخورد سرد و معمولی با هم داشتند، متاسفانه در جامعه ی غرب چیزی به نام ازدواج وجود ندارد و زن برای شوهر خود نیستند ولی خدا را شکر در ایران وضع بسیار خوب است، نعمت هایی در ایران وجود دارد که شاید دیدن آنها سخت باشد ولی فردی مثل من که از بیرون وارد این محیط شده ام به خوبی بر آنها واقف ام.
شما به عنوان یک مادر ژاپنی چه چیزهایی از فرهنگ ژاپنی به فرزندان خود آموخته اید؟
از فرهنگ هایی که من از کشور خودم به فرزندانم انتقال دادم یکی آن بود که چون خودم هیچوقت دروغ نگفتم، فرزندان من هم دروغ نمی گویند. همچنین در امتحانات هیچ تقلبی نکردم. در ژاپن اگر سه نفر در حال صحبت کردن باشند و یک نفر انها پشت سر نفر چهارمی حرف بزند، آن دو نفر دیگر آن فرد را طرد می کنند و پشت سر فرد غائب حرف زدن را بسیار بد می دانند.
روند تمایل و گرویدن مردم ژاپن به دین اسلام چگونه است؟
جوانان ژاپنی به شدت به دنبال رسیدن به یک دین کامل هستند ولی متاسفانه ابزار و وسیله رسیدن به چنین دینی وجود ندارد. خدا را بارها شکر می کنم که از بودایی نجات پیدا کردم. بودیسم یک نوع بت پرستی است و نهایت عبادت ما سجده به بت هایمان است
توصیه شما به جوانان ایرانی چیست؟
من فکر می کنم که جوانان مسلمان باید چشمشان را باز کنند، چراکه تشخیص دادن بسیار راحت است. البته نقش والدین بسیار مهم است که بتوانند جوانان را قانع بکنند، والدین باید با فرزندان خود دوست باشند تا حرف آنها در فرزندانشان تأثیر بگذارد.
بدترین چیزی که در بودیسم هست را بیان کنید.
تعظیم جلوی بت ها بدترین چیزی است که من در بودیسم دیدم. عقیده دارم چون انسان اشرف مخلوقات است نباید جلوی ساخته دست خود تعظیم کند.
گفت و گو از سعید علی بیگی
شبستان


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر