( 0. امتیاز از )


شهریار زرشناس در بررسی عدالت از منظر اندیشمندان غربی و اسلامی، تحقّق عدالت در اندیشه‌های اسلامی را یکی از هدف‌های اصلی در اندیشه‌های اجتماعی و سیاسی نظام اسلامی معرّفی می‌کند.

 

این مدرّس دانشگاه که با فارس گفتگو می‎کرد، با بیان اینکه براساس اعتقادات شیعی، نظام هستی بر پایه عدالت خداوند بنا شده، در همین ارتباط معتقد است: عدل را می‌شود یکی از اندیشه‌های محوری دانست و در واقع، جایگاهی که عدل در اندیشه‌های اسلامی دارد با مبحث دیگری قابل مقایسه نیست.

این نویسنده پرکار در حوزه مطالعات غرب‌شناسی در ادامه به معنای لغوی عدل اشاره کرد و گفت: از نظر دینی و طبق آنچه که در نهج‌البلاغه و کتاب‌های دینی آمده، عدل به معنای قراردادن هر چیز در جایی است که استحقاق آن را دارد و در واقع از این منظر، عدل در مقابل ظلم، که به معنی تجاوز از حد و قرار دادن چیزی در جای نامناسب آن است، قرار می‌گیرد.

او اعتقاد دارد که در اندیشه‌های سیاسی یونان باستان که خود مهد تفکّر غربی است، مسئله عدل نیز همواره مورد استقبال بوده است. زرشناس در همین راستا و در تأکید صحبتش به تأثیر عدالت در اندیشه‌های بزرگان یونان باستان اشاره کرد و گفت:  افلاطون و ارسطو در واقع در اندیشه‌های سیاسی غرب باستان آنقدر که به مفهوم عدل توجه می‌کنند، سراغی از آزادی نمی‌گیرند که این نشان از اهمیت عدالت در اندیشه‌های آن‌هاست.

نویسنده کتاب «نیهیلیسم»، افلاطون را یک متفکّر غیردینی معرّفی کرد و گفت: او به‌ هر حال از اندیشمندان عالم‌محور است، نه خدامحور و در عینیّت ‌بخشیدن به مفهوم عدل و تعریف آن در معنای راستینش، مقداری دور افتاده است.
استاد فلسفه دانشگاه تهران همچنین بیان کرد:‌ در اندیشه‌های غربی، عدالت را بیشتر به معنای یک نوع تقسیم کار تعریف می‌کنند؛ یعنی عدالت افلاطونی معنایش نوعی تقسیم کار است که به معنی صلاحیت بخشیدن به هر چیزی، بسته به ظرفیت گوهری وجودی آن است.

زرشناس یکی از اصلی‌ترین مشخصه‌های نظام سیاسی و اجتماعی اسلام را "عدل" دانست و ادامه داد: یعنی اگر بگوییم که نظام سیاسی و اجتماعی اسلام چه کاری می‌خواهد برای بشر بکند، در جواب باید گفت در گام اول می‌خواهد عدل را محقّق کند.

نویسنده «تاریخچه روشنفکری در ایران» یادآوری کرد: در جهان موسوم به اسلام، تمدّن به وجود آمده در آن را، نمی‌توان تمدّن اسلامی عنوان کرد، چرا‌که در آن، معصوم حضور ندارد. چون در این تمدّن، خلفای غاصب و جابر در رأس امور هستند و بنابراین مبنای اداره زندگی و امور شریعت با سخن و فعل معصوم نیست و نمی‌توانیم آن را تمدّن اسلامی بنامیم.

زرشناس در ادامه به نبود فلسفه سیاسی منجیف در دیدگاه خلفای اموی و عباسی پرداخت و بیان کرد: اندیشمندان اسلامی بر خلاف متفکّران غرب، ساحت تفکّر خود را یک‌سره بر فلسفه برپا نکرده‌اند، امّا در غرب، فلسفه مبنا است و به نوعی تکیه کردن بر عقلِ منقطع از وحی است.

این نویسنده حوزه غرب‌شناسی با تأکید بر این‌که در حوزه تفکّر نیز همین بحث مطرح است، ادامه داد: با ظهور و ورود فلسفه یونان و تأثیر آن بر متفکّران اسلامی که بیشتر متکّلم بوده‌اند تا فیلسوف، جریانی که در اندیشه‌ سرزمین‌های اسلامی به وجود آمد را مبتنی بر فلسفه قرار داد، اگرچه به طور تام نیز از فلسفه تأثیر نمی‌گیرد.

این پژوهشگر و نویسنده در بخش دیگری از صحبت‌هایش به بررسی مفهوم عدالت و نگاه اندیشمندانی چون سهروردی، فارابی، ملاصدرا و ابن‌سینا پرداخت و در توضیح عدالت در اندیشه‌های فارابی معتقد بود: فارابی به مفهوم عدالت توجه داشته و در مدینه فاضله‌ای که مطرح می‌کند، بیش از بقیه متفکّران اسلامی بحث‌های روشن سیاسی را در باب عدالت مطرح کرده است، اما اینکه مدینه فاضله او چقدر دینی است یا فلسفی، بحثی جداست.

او در اشاره به این‌که ملاصدرا و ابن‌سینا بحث‌های عدالت را مطرح کرده‌اند، اما به‌روشنی به آن نپرداخته‌اند، گفت: چند مقوله در اندیشه‌های اسلامی و در سنّت فیلسوفان اسلامی وجود دارد که تصریح نشده و حالت منظّم و طبقه‌بندی‌شده پیدا نکرده که عدالت از جمله آنهاست.

وی "هنر" را از دیگر مسائلی خواند که در اندیشه اسلامی به صورت یک فعل جدا و مقوله‌ای مستقل مطرح نشده است.
زرشناس با اشاره به اینکه سهروردی هم مانند ابن سینا و ملاصدرا - بر خلاف فارابی- بابی جدا و مستقل در مورد عدالت ارائه نکرده‌اند، گفت: البته تعاریفی که همه این اندیشمندان از عدالت مطرح می‌کنند، عمدتاً آمیزه‌ای است از جمع تعریفی که افلاطون ارائه می‌دهد، تعریفی که در متن اندیشه‌های دینی است؛ یعنی قرار دادن هر چیز در جای خودش.

او  در ادامه به شئون مختلف عدالت از جمله عدالت اقتصادی، اجتماعی، عدالت فردی و جمعی اشاره کرد و اضافه کرد: "عدالت" به عنوان یک ملکه در نفس انسان مطرح می‌شود، اما آن چیزی که عمدتاً در جهان امروز از عدالت مطرح می شود و در بحث‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد، همان عدالت اقتصادی و اجتماعی است.

زرشناس در همین رابطه بیان کرد:‌ در اندیشه‌های اسلامی، عدالت به معنای توجه به شایستگی‌ها و ظرفیت‌های وجودی تمام موجودات است و در واقع، تلاشی است که هر  موجودی بتواند آن ظرفیت وجودی خودش را از قوه به فعل دربیاورد.

او همچنین یادآوری کرد: اهمیت فوق‌العاده عدل به گونه‌ای است که همه احکام مربوط به آن می‌شوند، چرا که عدالت با زندگی انسان‌ها مرتبط است و باید به آن عینیّت بخشید و از اجمال به تفصیل درآورد.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه برای دریافت معنای اصیل عدل در اندیشه‌های اسلامی باید به سراغ تعاریف شیعی رفت، ادامه داد: عدالت در اندیشه‌های اسلامی، شاخصه‌هایی دارد که از جمله آن فراهم کردن فرصتی برابر برای همه افراد جامعه است.

او، بزرگ‌ترین نیاز جامعه امروز برای دستیابی به عدالت را بازگشت به سنّت و روایات ائمه معرفی کرد و گفت: توجه کردن به روایات و استخراج یک فرمول فکری و کاربردی کردن مفهوم عدالت از دل این روایات می‌تواند مبنای نظری و مدل اقتصادی اسلامی قرار گیرد تا نیاز امروز جامعه را برطرف کند.

زرشناس معتقد است که اگر بتوانیم گنجینه مفهومی و ارزشمندی را که در مورد عدالت در آئین و تمدّنمان وجود دارد از قوه به فعل دربیاوریم، بسیاری از مشکلات نظام و انقلاب برطرف می‌شود و این بزرگ‌ترین وظیفه‌ای است که امروز بر عهده متولّیان نظام اسلامی است.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر