چرا قدس آزاد نمیشود؟; بررسی عوامل طولانی شدن اشغال فلسطین
صدای شیعه: 67 سال از آغاز غم دردآور و بحران بزرگ نه برای جهان اسلام بلکه برای تمامی دنیا میگذرد و سؤالی بجا و مهم در ذهن متبادر میشود و آن هم اینکه چرا فلسطین از اشغال خلاصی نمییابد و چرا مردم فلسطین کماکان آواره هستند و رژیم اسرائیل با همه ناامنی که احساس میکند؟ هنوز پا برجاست؟
متأسفانه در وهله اول باید گفت، نه تنها تلاشها برای آزادی فلسطین افزایش نیافته، بلکه روندی به سمت سازش به خود گرفته است.
در ادامه به عمدهترین دلایل به درازا کشیدن این قصه تلخ در داخل جهان اسلام میپردازیم. نگارنده معتقد است، پرداختن صرف به تأثیرات قدرتهایی چون آمریکا و انگلیس در چرایی عدم آزادی قدس شریف، آدرس اشتباهی است که راه به جایی نمیبرد و عمده کمکاریها، در جهان اسلام و سیاستهای کشورهای منطقه و مدعی اسلامی بودن، نهفته است.
1- نگاه ناسیونالیستی به قضیه فلسطین: اینکه فلسطین یک موضوع عربی است، بزرگترین ضربه را تاکنون به آزادی قدس زده است. چنین دیدگاهی عمدتا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سوی برخی کشورهای عربی و همچنین برخی معاندان داخلی مطرح شده است و کشته شدن کودکان و زنان و آوارگی صدها هزار نفری فلسطینیان را از یک فاجعه انسانی به یک مسأله قومی تقلیل داده است.
کشورهایی که ما در اینجا آنها را جبهه سازش مینامیم، از اینکه جمهوری اسلامی ایران نقش بزرگی در فلسطین به خود بگیرد، ناراضی هستند و بارها این مسأله را که فلسطین یک موضوع عربی است و به ایران مربوط نمیشود، مطرح کردهاند.
2- لزوم خانهتکانی در گروههای فلسطینی: از ابتدای شروع زمزمههایی در سرزمین فلسطین مبنی بر حضور دستههای یهودی در زمان دولت عثمانی تا تشکیل سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) در سال 1964 گروههای فلسطینی متعددی بودند که خواستار نابودی اسرائیل و آزادی کامل فلسطین را داشتند یا خود جنبش فتح به طور گسترده علیه نیروهای اسرائیلی (جنگ الکریمه به عنوان نمونه) اقدام میکردند، اما پس از تأسیس ساف، گروههای نظامی فلسطینی نیز کنترل شده و رویارویی نظامی کم کم جای خود را به سازش داد تا اینکه «یاسر عرافت» در سال 1993 در نامهای به «اسحاق رابین» نخستوزیر وقت اسرائیل، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و جنبش فتح نیز دیگر آن سازمان آزادی بخش نبود، بلکه صرفا یک نام را یدک میکشید.
طرح تشکیل ساف در اتحادیه عرب، میتوانست برای این منظور باشد تا گروههای جهادی فلسطینی را سازماندهی کرده و تحت کنترل درآورند، از این به بعد، جامعه فلسطین دو تکه شد، گروهی وجود رژیم اسرائیل را پذیرفته بودند و اوج خواستههایشان عقبنشینی اسرائیل به مرزهای 1948 بود و گروهی اما همچنان تمامی خاک فلسطین را حق مردم فلسطین میدانستند و اسرائیل را اشغالگر و نامشروع میخواندند؛ نکته قابل توجه اینجاست که علی رقم تأکید دائمی جنبش فتح بر سازش و صلح با اسرائیلیها اما شهرک سازیها در مناطق 1967 همچنان ادامه دارد عملا طرح سازش نتوانسته مقابل روند اشغالگری اسرائیل بایستد؛ بنابراین لازمه هرگونه پیشرفتی در مسأله فلسطین این است که برخی گروههای فلسطینی دوباره آزادسازی کل فلسطین را در دستور کار قرار دهند و از یاد نبرند تا که کشورشان همچنان در اشغال قرار دارد و گذشت زمان مبنایی برای مشروعیت یک رژیم اشغالگر نیست.
3- نقش عربستان: این مورد به اندازهای قابل توجه است که میشود به عنوان یک عامل اساسی در مهجوریت مسأله فلسطین به آن نگاه کرد،.
اگر بخواهیم ریشه تمام بیچارگیها و تیرهروزیهای امروز خاورمیانه را بشناسیم، قرار داد «سایس- پیکو» پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی یکی از این ریشههاست. قراردادی که منطقه را بین انگلیس و فرانسه تقسیم و کشورهایی با مرزهای جعلی ایجاد کرد و فلسطین را به صهیونیستها داد، در این میان «شریف حسین» والی آن روز حجاز که با انگلیسیها بر ضد عثمانی هم پیمان شده بود با سادگی و بیخردی تمام فریب حیلههای انگلیسیها را خورد و هنگامی از مفاد قرارداد سایس-پیکو مطلع شد که فلسطین به صهیونیستها واگذار شده بود و در این میان شریف حسین صرفا خود را بازیچه و آلت دست انگلیسیها میدید.
در ادامه با روی کار آمدن آل سعود و کنار گذاشته شدن شریف حسین از سوی انگلیسیها و تبعید وی به قبرس، سعودیها روند خیانتآمیزتری را در پیش گرفتند و آن هم روندی که با هدف سازش و اضمحلال مقاومت فلسطین در پیش گرفته میشد.
سعودیها پس از جنگ 1967 به طور جدیتری طرح سازش را در پیش گرفتند و عمده پیشنهاد آنها نیز واگذاری زمینهای 1948 به اسرائیل و در عوض بازپسگیری زمینهای اشغالی پس از 1967 بوده و است.
این پیشنهاد که به معنای به رسمیت شناختن رسمی اسرائیل از سوی کشورهای عربی است، با اینکه در محافل غیر رسمی عربستان تا آن زمان شنیده میشد، سرانجام به طور رسمی از سوی «ملک فهد» پادشاه وقت عربستان، در سال 1981 در نشست اتحادیه عرب در قاهره مطرح شد؛ در همان سال عربستان با تحریم نفتی رژیم اسرائیل که لبنان را به اشغال خود درآورده بود مخالفت کرد.
این طرح در سال 2002 نیز از سوی «عبدالله بن عبدالعزیز» ولیعهد وقت عربستان در نشست سران اتحادیه عرب در بیروت نیز مطرح شد.
علاوه بر این عربستان در بیشتر کنفرانسها و طرحها و نشستهایی که به منظور دستیابی به صلح (سازش) برگزار میشود، به عنوان نماینده اصلی کشورهای عربی حضور مییابد و به عنوان کشوری شناخته میشود که سعی دارد با تحت انقیاد در آوردن گروههای مسلح فلسطینی آنها را به میز مذاکره با اسرائیلیها بکشاند و در این راستا بسیار با آمریکاییها همراهی میکند.
علاوه بر طرحها و رفتارهای سیاسی عربستان، اخبار و روایتهای بسیاری از همکاری اطلاعاتی عربستان و اسرائیل در همه ادوار وجود دارد که از سوی محافل سعودی با سکوت و بعضا با تکذیب مواجه میشود.
4- وهابیت و فتنه مذهبی و تکفیری در منطقه: این عامل، در 20 سال اخیر خود را نمایان ساخته است و هنگامی که میرفت انتفاضه سوم فلسسطین شکل بگیرد، گروههای تکفیری بیشترین تأثیر را در عقیم ماندن آن داشتند.
تفکری که با وهابیت شکل گرفته و کل منطقه را در آتش جهل و بی خردی غرق کرده است، فعلا اسرائیل و آزادسازی فلسطین را اولویت خود نمیداند، بلکه مبارزه با جبهه مقاومت علیه اسرائیل را در دستور کار خود قرار داده است، به معنایی وظیفه خود را تأمین امنیت اسرائیل میداند.
وهابیت، حتی پا را فراتر از این نیز گذاشته و حکم به حرام بودن تظاهرات در حمایت از مردم غزه داده است. طبق فتوای آلشیخ مفتی مطرح عربستانی، تظاهرات در حمایت از مردم غزه حرام است.
«شیخ صالح الحیدان» رئیش شورای عالی قضایی عربستان نیز تظاهرات علیه اسرائیل را حرام اعلام کرده است و بهترین راه برای نجات مردم فلسطین را دعا و نیایش در مسجد میداند.
به طور کلی هماهنگی قابل توجهی بین آل سعود و مفتیان وهابی در قضیه فلسطین مشاهده میشود. حاکمان از راه سیاسی و تزریق پول به گروههای فلسطینی و مفتیان نیز از راه دین سعی در خاموش کردن شعله خشم فلسطینیها از اسرائیل را دارند.
نتیجه:
برای آزادی فلسطین و قدس، سازش تاکنون جواب نداده است؛ اسرائیلیها به هیچ وجه به مرزهای 1948 باز نخواهند گشت، این را میشود از روند رو به گسترش شهرک سازیها در کرانه غربی فهمید، در این میان نقش عربستان و جریان وهابیت در منطقه بعلاوه ضعف و خودباختگی برخی گروههای فلسطینی موجب شده است تا گزینه همزیستی با اسرائیل بیش از گذشته مطرح شود؛ همزیستی که مسالمتآمیز پیش نخواهد رفت؛ مگر اینکه فلسطینیها قید خانه و خاک و تمام خاطرات خود را بزنند./ فارس
انتهای پیام