( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: خواندن زیارت عاشورا بر طبق روایات بر شیعیان به عنوان واجب معرفى شده است و عده اى از بزرگان و فقها همانند شیخ حر عاملى در وسائل الشیعه آن را بر زن و مرد واجب کفائى مى دانند.

ائمه به ویژه امام زمان(ع) تاکید فراوانی بر مداومت به خواندن این زیارت شریف داشته اند، چنانچه در ملاقاتی که سید رشتی با امام زمان(ع) داشته است، امام زمان به سید رشتی می فرمایند: که چرا عاشورا نمی خوانید و بعد سه بار می فرمایند عاشورا، عاشورا، عاشورا.

زیارت عاشورا اگرچه به ظاهر از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) نقل شده است ولی در واقع این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی به شمار می رود.


شیخ عباس قمى(ره) در کتاب شریف مفاتیح الجنان از امام صادق(ع) نقل مى کند که " آن حضرت از پدر بزرگوارش و ایشان از اجداد طاهرینش و آنان از پیامبر اکرم و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل مى کنند که حضرت احدیت به ذات مقدس خود قسم خورده که هر کس امام حسین (ع)را با این زیارت، از دور یا نزدیک زیارت کند، زیارت او را مى پذیرم و خواهش و حاجت او را برآورده مى کنم و فوز به بهشت و آزادى از جهنم را به او عطا مى کنم و شفاعت او را در حق هر کس که بخواهد قبول مى نمایم."
 

در انتساب زیارت عاشورا به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آمده است، صفوان که از یاران این دو امام است، مى گوید:"من در روز عاشورا در خدمت امام باقر(ع) بودم که این زیارت را قرائت فرمودند".


همچنین مى گوید: "امام صادق(ع) پس از زیارت امیرالمومنین(ع) به طرف کربلا اشاره کردند و این زیارت را قرائت کردند."


ارزش فوق العاده زیارت سیدالشهدا

در بحارالانوار از علقمه بن محمد حضرمى از امام باقر(ع) حدیثى نقل شده که مضمونش چنین است که حضرت فرمود: "هر کس امام حسین(ع) را با این زیارت (زیارت عاشورا) زیارت کند خداوند متعال صد هزار هزار درجه به او بدهد و مثل کسى باشد که با امام حسین(ع) شهید شده باشد و از آن روزى که امام حسین (ع) شهید شده و هر پیغمبر و رسولى و هر کس که آن حضرت را زیارت کرده خداوند ثواب همه آنها را در نامه اعمال او بنویسد."

عارف فرزانه آیت اللّه بهجت (ره) می فرمود: مضمون زیارت عاشورا گواه و روشن کننده عظمت آن است، مخصوصا وقتى آنچه در سند زیارت ملاحظه می کنیم که امام صادق (ع) به صفوان مى فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و در خواندن آن استمرار داشته باش، من به خواننده آن چند چیز را تضمین می کنم: زیارت او قبول، تلاشش مشکور و حاجت وى از جانب خداوند متعال بر آورده می شود و با دست خالى باز نخواهد گشت...
 

داستان های شگفت انگیز از زیارت عاشورا


شیخ عباس قمی( ره) در کتاب شریف مفاتیح الجنان قبل از زیارت عاشورا حکایتی آموزنده و شگفت انگیز از بانوی مومنه یزدی را نقل می کند که خداوند به دلیل مداومت در خواندن زیارت عاشورا عذاب را از اهل قبرستان دور کرد و در حالیکه به زیارت امام حسین(ع) نرفته بود، سیدالشهدا سه بار به دیدن این بانو آمدند.


این حکایت نقل به مضمون در مفاتیح الجنان چنین آمده است: صاحب دارالسلام مرحوم علامه محدث نورى مى فرماید: ثقة صالح متقی حاج ملاحسن یزدى که مرد عابد و با تقوا و پاکیزه اى بوده و از جمله کسانى است که در کنار قبر حضرت امیر (ع) مجاورت داشته و حق همسایگى حضرت را بجا مى آورد و در انجام عبادت بسیار پشتکار دارد، او از حاج محمدعلی یزدى که مردى ثقه و امین بود نقل کرد که در یزد مرد صالح و فاضلى بود که به فکر آخرت خویش بود و شبها در مقبره اى خارج شهر یزد که به آن مزار گویند، مى خوابید.

این مرد همسایه اى داشت که از کودکى در مکتب و غیره با هم بودند، تا اینکه بعدها شغل عشارى (باج خواهى و پول زورگرفتن ) را انتخاب کرد و تا آخر عمر هم چنین مى بود، تا اینکه مرد و در همان مقبره مذکور نزدیک محلى که حاج محمد على یزدى مى خوابید او را دفن کردند.

هنوز یک ماه نگذشته بود که حاج محمد على او را در خواب دید، با حالت زیبا و سر حال از نعمت، او گوید: نزدش رفتم و به او گفتم: من اول و آخر و باطن و ظاهر کار تو را مى دانم، تو از کسانى نبودى که در باطن نیکو باشى و ظاهرت بخاطر برخى جهات چون تقیه یا ضرورت و یا کمک به مظلوم، توجیه شود؟ و کار تو جز عذاب نتیجه اى نداشت، چگونه به این مقام رسیدى ؟! 


آن مرد گفت: آرى مسئله همانطور است که تو گفتى، من تا دیروز در سخت ترین عذاب بودم، تا اینکه همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفت و او را در اینجا دفن کردند و اشاره کرد به مکانى که صد ذراع فاصله داشت و در همان شبى که او را به خاک سپردند، حضرت امام حسین(ع) سه بار به دیدن او آمدند، و در مرتبه سوم دستور فرمود: تا عذاب را از اهل این قبرستان بردارند، به این جهت حال من نیکو شد و در نعمت و وسعت قرار گرفتم.

حاج محمدعلى گوید: با تعجب از خواب بیدار شدم، استاد اشرف آهنگر را نمى شناختم و جاى او را نمى دانستم، در میان بازار آهنگرها جستجو نمود تا استاد اشرف را پیدا کرد، از او پرسید، آیا شما همسر دارى؟ گفت: داشتم، ولى دیشب فوت نمود و او را در فلان جا دفن کردیم ، و همان جائى را گفت که در خواب آن مرد به من نشان داد، از او پرسید: آیا همسر شما به زیارت امام حسین (ع) رفته بود؟ گفت: خیر، پرسید: آیا مصیبت حضرت را مى نمود؟ گفت: خیر، پرسید: آیا او براى امام حسین مجلس مصیبت برپا مى کرد؟ جواب داد: خیر، منظورت از این سوالها چیست ؟ آن مرد داستان خواب خود را بیان کرد و گفت مى خواهم رمز آن ارتباط میان او و امام حسین را دریابم.

استاد اشرف گفت: آن زن همواره به خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت.
 

 اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاآِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ

 

 وجه تسمیه جوی هر هر

در مورد معنی جوی می توان گفت که جوی، مکانی است اتاق مانند که در وسط آن نهر آبی می گذرد و دارای راهی به فضای بیرون است به جهت ایجاد روشنایی. جوی معمولا در خانه کمی پایین تر از زیرزمین و سرداب قرار داشته است ویکی از عوامل مهم پایداری مردم یزد در زمان جنگ بوده است چرا که در زمان محاصره شهر، دشمن اگر تمام راهها را می بست و قناتها را نیز مسدود می کرد نمی توانست منشاء این جوی ها را ببندد و آب آن ها را قطع کند براین اساس از اهمیت زیادی برخودار بوده است.

 

یکی از مهمترین این جویها، جوی هرهر شهر یزد بوده است. این جوی، در محله جوی هرهر در بالای زمین تپه مانندی و در پشت مقبره آخوند کرباسی ایجاد شده بود و در حال حاضر در آن محل مدرسه ای است که گفته شده ساختمان آن به خاطر آن که بر روی آن جوی قرار گرفته مشکل نشست کردن را دارد. این جوی پایاب یا پاکنه ای بوده است که شاید بیش از 60 پله داشته و زمین فوقانی آن مشرف بوده بر قبرستانی بزرگ به نام مزار جوی هرهر که این جوی به سبب و برکت این مزار به وجود آمد و در خدمت آن بود.

 

اما در مورد وجه تسمیه جوی هرهر که چرا به این نام شهرت یافته می توان گفت این جوی در یک فضای نسبتا باز ایجاد شده بود و بدون محدودیت و آزادانه مردم به ویژه گازران برای شستن لباس و رنگرزان برای شستن ریسمان از آب آن استفاده می کردند. واز آنجایی که استفاده از آن جوی هرکه به هرکه بوده به آن هرهر گفته می شده است.

 

در فرهنگ فارسی عمید آمده است: «هرهر=هرجایی». در فرهنگ لاروس نیز آمده است: «الهرهر=آب بسیاری که چون جریان یابد آواز آن به گوش رسد» بنابراین جوی هرهر یعنی جویی که متعلق به کسی و گروه خاصی نیست و همه می توانند از آن استفاده کنند و آب بسیار دارد که حرکتش توام با صدای بلند است به عبارت ساده تر جوی هرهر یعنی جوی همگانی پرآب و خروشان.
منبع: شبستان

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر