تعیین مصداق برای روایات آخرالزمان انحراف است; دام شیادان برای ساده لوحان

وی افزود: از سویی نیز مدعی امام زمان بودن نیز توسط افرادی مطرح می‌شود؛ یعنی عده‌ای شیاد از این اعتقاد مردم به امام زمان(عج) سوء استفاده می‌کنند و ادعای ارتباط با آن حضرت یا نائب او دارند و یا برخی حتی مدعی امام بودن هستند، مردم ساده‌لوح نیز در این زمینه فریب می‌خورند و آن افراد ادعاکننده نیز طرفدارانی پیدا می‌کنند که اکنون وزارت اطلاعات با این امام زمان‌های جعلی مقابله می‌کند.

قوامی در ادامه سخنانش اظهار داشت: تطبیق‌ دادن احادیث درباره شخصیت‌هایی که در عصر ظهور هستند با اشخاص معاصر کار صحیحی نیست. به هر حال گاهی نشانه‌هایی عنوان می‌شود که بعدا نادرست در می‌آید؛ مثلا می‌گویند که دجال یا سفیانی در سوریه است. این تطبیق ‌دادن‌ها بعد از اینکه مرتب افراد و مصادیقش تغییر کرد، مردم را از این مطالب ناامید می‌کند، به نظر می‌رسد نیازی به این تطبیق ‌دادن‌ها نداریم.

وی با بیان اینکه امام(ع) برای تمام زمان‌ هاست و اگر یک لحظه نباشد، جهان از هم می‌پاشد. از معصومین(ع) این حقیقت منعکس شده است «لولا الحجة لساخت الارض علی اهلها: اگر لحظه‌اى حجت خدا در روى زمین نباشد زمین ساکنان خود را در کام خود فرو مى‌برد.» در روایات مختلف آمده که حضرت به شیخ مفید نامه نوشتند و به ایشان در کارها کمک می‌کردند و در مورد دیگر بزرگان هم چنین روایاتی وجود دارد.

این محقق و استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: امام زمان(عج) فرموده که در حوادثی که پیش می‌آید به راویان احادیث ما مراجعه کنید، آنها حجت هستند. این به معنای این نیست که آن حجت اصلی یعنی خود امام زمان(عج) وجود ندارد. اینکه امام زمان(عج) را محصور به زمان و مکان می‌کنیم، خیلی خطرناک است، ایشان متعلق به همه مسلمانان هستند، همه دارند بیدار می‌شوند و هرچه از نظر زمان جلوتر برویم، عقل مردم کامل‌تر می‌شود و در این صورت از ظالم‌های دنیوی نمی‌ترسند.

قوامی تأکید کرد: هر حدیثی که درباره آخرالزمان و ظهور باشد و ما بخواهیم برایش مصداق پیدا کنیم، درباره‌اش مردد هستیم، ولی اگر معیارهای کلی مثلا مرجعیت، نیابت، نیابت خاص و عام، شرایط نائب، عارف ‌بودن به دین، مطیع امر مولا بودن، مخالفت ‌کردن با هوای نفس و ... را بیان می‌کند اینها چیزهایی است که در احادیث وارد شده و ما بر اساس آن می‌توانیم نائب عام را پیدا کنیم.

وی افزود: هر کسی که این ویژگی‌ها را داشت، نائب عام حضرت است، نیازی به اسم‌ بردن و تعیین مصداق برای امور دیگر وجود ندارد. نائب خاص هم چهار نفر بوده‌اند که در دوران غیبت صغری نائب ایشان بودند و بعد از آنها هم دیگر نائب خاص نداشته‌ایم. بعد از آنها فقط نائب عام داشته‌ایم که شرایط‌ش نیز در احادیث آمده و هر کسی که این شرایط را داشته باشد، نائب عام است. این ادبیات با عقاید ما سازگار است و ادبیات رایجی است و سخنان نامربوط دیگر ادبیاتی بدلی و ناسازگار با عقاید مسلم ما دارد.