( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: شوکت‌علی محمدی:

کاربرد درست افغانستانی، افغان، افغانی

در این اواخر نشانه‌های روشنی از تغییر نگرش نسبت به افغانستان و مردمانش در رسانه‌های جمهوری اسلامی آغاز شده که اگرچه دیر، اما مبارک است! توضیحی بر چهار واژه‌ی فوق می‌نگارم که کاربرد درست آن موجب همدلی بیشتر دو ملت همزبان و هم‌فرهنگ ایران و افغانستان خواهد شد.

پس از سی و پنج سال از انقلاب اسلامی و حضور مهاجران فرهنگی افغانستانی در این کشور، هنوز برخی از تعبیرها غیر کارشناسی شده به کار گرفته می‌شود. نیاز است از منظر مردم شریف افغانستان برخی تعبیرها کاویده شود و به درستی به کار رود که رنجش دیرپای استفاده از این تعبیرها پایان یابد. شهروندان افغانستان انتظار دارند به گونه درست و احترام‌آمیز به کشورشان نسبت داده شوند.

افغانستان

نامِ افغانستان، نامی است که از قرن نوزدهم و در زمان حاکمیت یافتن قوم «افغان»، با تحریک وسوسه‌ گرایش قومی آنان از سوی روباه پیر استعمار، انگلیس، بر این کشور مانده شد. نخستین بار عنوان ِ«افغانستان» توسط انگلیس در معاهده‌ انگلیس و حکومت پهلوی در ماده دوم، سوم و چهارم به کار گرفته شد:

«ماده دوم: هرگاه پادشاه «افغانستان» تصمیم بگیرد که به هندوستان حمله نماید، چون سکنه هندوستان از رعایای اعلی‌حضرت پادشاه انگلیستان می‌باشند، یک قشون کوه‌پیکر با تمام لوازم و مهمات آن از طرف کارگزاران اعلی‌حضرت قدر قدرت شاهنشاهی ایران به افغانستان مأمور خواهد شد که آن مملکت را خراب و ویران نماید و تمام جدیت و کوشش را به‌کار خواهند برد که آن ملّت به‌کلی مضمحل شده، پریشان گردد.» (فرهنگ، افغانستان در پنج قران اخیر، ج1: 191).

در زمان حاکمیت افغان‌ها نیز تا زمان امیر دوست محمد خان و پسرش شیر علی خان، این کشور خراسان نامیده می‌شده است. نور محمد قندهاری در مورد دوست محمد خان می‌نگارد: «در آن زمان که خاقان مغفرت نشان، امیر بی‌نظیر علیین مکان امیر دوست محمدخان در ولایت «خراسان» در دارالسلطنه کابل ارم تقابل اورنگ امارت و جهان‎بانی نشسته بود.» (فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1385: 50). این کشور به طور رسمی در زمان استقلال سیاسی از انگلیستان، در دوره‌ی امان الله خان افغانستان نامیده شده است.

نویسندگان اروپایی نیز بر این نکته تأکید دارند که «افغانستان» برای مردم عادی این کشور شناخته شده نیست و این کاربرد را «بیگانگان» برای دلخوشی گروه قومیِ مسلط در سده‌های اخیر به‌کار برده‌اند. بلیو، می‎نویسد: «نام افغانستان به‌صورت عام توسط مردم آن، نه شناخته می‌‏شود و نه کاربرد دارد. این نامی است که به‌این مناطق توسط همسایگان و بیگانگان به‌ارتباط نام قوم غالب به‎آن داده شده است. «خراسان» نامی است که مردمان این منطقه برای کشورشان به‌کار می‎برند در حالی‌که خارجی‎ها آن‏ را افغانستان می‌خوانند.» (بلیو، تبارشناسی افغانستان، 2009: 10). 

با همه‌ اینها، اکنون نام رسمی این کشور افغانستان است. این کشور شهرهای تاریخی و تمدنی فراوانی را در دل خود دارد و فعلاً قدر جامع و وارث رسمی گذشته‌ تمدنی آن است. برای احترام به مردمان ریشه‌دار و هم‌فرهنگ نیاز است تعبیرهایی به کار برده شود که رضایت خاطر همدیگر را برآورده سازد.

اما گذشته‌ی تاریخی و تمدنی، شایسته است برای پرهیز از برخی جنجال‌های بی‌فایده حق تمدنی محترم شمرده شود و شهرها محور قرار گیرد. دانشمندان گذشته به جای واحدهای سیاسی، به زادگاه‌شان نسبت داده شود.

افغانستانی

بگذریم از آن که اداره مربوط به مهاجران، «اتباع بیگانه» نامیده می‌شود، شهروند کشور افغانستان، افغانستانی است، و نه افغان، یا افغانی! همان‌گونه که روشن است همه‌ی شهروندان هندوستان هندو نیستند و همه‌ ساکنان لرستان و کردستان لر و کرد نیستند، همه‌ شهروندان افغانستان نیز افغان نیستند. به همین دلیل شایسته است رسانه‌های فرهنگی و دوستان ایرانی شهروندان افغانستان را افغان و افغانی ننامند که موجب نارضایتی و خشم افغانستانی‌ها نشود.

افغان

افغان، نام یک قوم است که در دو کشور پاکستان و افغانستان پراکنده هستند. در صد سال اخیر کم‌کم نام این قوم بر کشور گذاشته شده است.

افغانی

افغانی، واحد پول رسمی افغانستان است، بنا بر این شایسته نیست، شهروندان این کشور افغانی نامیده شود. برخی از تعبیر توهین آمیز «افاغنه» استفاده می‎کنند که هم جهت دستور زبان پارسی غلط است و هم موجب خشم شهروندان افغانستانی می‌شود.

امیدوارم این توضیح برای کاربرد درست واژگان کافی باشد و موجب همدلی بیشتر را فراهم آورد. این یک خواست فرهنگی و همگانی است، توجه به آن نشانه‌ی اهمیت دادن به همزبانان است./ تسنیم


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر