مقاله عبدالباری عطوان; چرا حمله به حماس؟ اگر القنطار مبارز نبوده و شهید نیست، چه کسی می تواند باشد؟
صدای شیعه: عبدالباری عطوان، روزنامه نگار و تحلیلگر برجسته فلسطینی در مقاله ای که تحت عنوان “چرا شهید شمردن سمیر القنطار را برای وی زیاد می دانند؟ چرا جنبش حماس به دلیل مبارز خواندن القنطار و محکومیت ترور وی به دست اسرائیل مورد حمله قرار می گیرد؟ اگر کسی که در 17 سالگی دست به عملیات فدائی زده و 30 سال را در اسارت به سر برده، مبارز نباشد، چه کسی مبارز است؟” روی پایگاه اینترنتی روزنامه فرا منطقه ای رای الیوم قرار گرفته، آورده است:
«اعتراف می کنم که به دنبال پیگیری حمله شدید برخی ها به جنبش مقاومت اسلامی (حماس) به این دلیل که ترور شهید سمیر القنطار، سردار اسیران عرب را محکوم کرده و در بیانیه محکومیت نیز وی را مبارز خوانده و زندگی جهادی وی بر علیه اشغالگری اسرائیل را مورد ستایش قرار داده، شوکه شدم.
هرگز به ذهنم خطور نکرده بود روزی را ببینم که در آن برخی “اعراب” و “مسلمانان”، اقدام جنگنده های اسرائیلی در نقض حریم هوایی یک کشور عربی و ترور مبارزی را مورد تمجید قرار دهند که در 17 سالگی دست به فعالیت های فدائی در راه فلسطین زده، عملیات تهاجمی جسورانه ای بر علیه نیروهای اشغالگر انجام داده، 30 سال را در اسارت به سر برده و طی آن مورد شکنجه بدنی و روانی غیر قابل تحمل قرار گرفته سپس آزاد شده تا به زندگی مبارزه جویانه خود ادامه دهد و کار برای تشکیل یک جنبش مقاومت برای آزادسازی بلندی های اشغالی جولان سوریه به عنوان مقدمه آزادسازی کامل فلسطین را آغاز کند.
جنبش حماس چه اشتباهی مرتکب شده؟ اگر مردی این چنین که در راه مقاومت در برابر اشغال مقدسات امت عربی و اسلامی از سوی اسرائیل، جوانی و سپس زندگی خود را فدا کرده و هنگام برنامه ریزی برای مقاومت و جذب نیرو برای آن به شهادت رسیده، مبارز و شهید نباشد، چه کسی مبارز و شهید به شمار می آید؟
از خواستگاه احترام به نظر دیگران و حق آنها در بیان دیدگاه خود با روشی علمی و منطقی و بر اساس ادبیات و آداب و رسوم مرسوم در زمینه تفاوت و اختلاف، مخالفت برخی ها با حزب الله لبنان و دخالت نظامی آن در سوریه به نفع نظام حاکم در این کشور را درک کرده و حق آنها در این کار را تایید می کنیم، با این حال نمی توانیم نادیده گرفتن سرگذشت مبارزه جویانه سمیر القنطار را درک کنیم، مردی که برای مسئله فلسطین زندگی خود را وقف کرده و در راه آن نیز به شهادت رسید.
در واقع مسئله فلسطین مسئله ملتی بوده که سرزمین و مقدساتش را به زور گرفته اند و بر این باور بوده و هستیم که این مسئله از جمله مسائل اندک و شاید تنها مسئله ای باشد که تمامی اعراب و مسلمانان آن را عادلانه می دانند و بر لزوم جهاد و مبارزه با تمامی روش ها و ابزارها برای بازگرداندن حقوق غصب شده متفق القول هستند.
سردار القنطار هنگامی که به رزمندگان یک گروه فلسطینی مبارز پیوست، فرقه گرا نبوده و در جریان جنگ در القلمون، القصیر و یا حومه استان حلب و بر اثر بشکه های انفجاری و یا به ضرب گلوله و یا موشک مخالفان مسلح اسلام گرا و یا سکولار سوریه نیز به شهادت نرسید، بلکه شهادت وی در نتیجه موشک پرتاب شده از سوی جنگنده های اسرائیلی بود که در پی درک خطر القنطار برای رژیم اشغالگر، بر اساس یک برنامه دقیق برای ترور وی از پایگاه های خود به پرواز درآمدند.
در واقع خطر القنطار برای رژیم اشغالگر از آنجا بود که وی برای تشکیل یک گروه فدائی مسلح جهت بازگشایی جبهه جولان اشغالی به روی مقاومت تلاش می کرد، منطقه ای که همواره ما و دیگران نظام حاکم در سوریه را به دلیل آنکه طی 40 سال اجازه هیچ گونه مقاومت سوری و یا عربی برای آزادسازی آن را نداد، مورد انتقاد قرار دادیم.
بدون شک هر مقاومت کننده ای در برابر اشغالگری اسرائیل، شهید بوده و ملیت، دین، مذهب و باور وی هر چه که باشد، با شایستگی سزاوار این لقب است، در کودکی خود این چنین یاد گرفتیم، آموزه های دین مبین اسلام بر این مسئله تاکید کرده و باور و ایمان ما نیز بر این اساس است.
برای یک لحظه نیز دچار شک و تردید نمی شویم که عملیات ترور شهید القنطار بدون انتقام نخواهد بود و بعید نمی دانیم که به جنگ دیگری در منطقه بینجامد هر چند که وی در وصیت نامه خود درخواست کرده عملیات انتقام برای شهادتش به چنین جنگی منجر شود، مسئله ای که اوج مسئولیت پذیری و سنجیدگی همزمان وی را نشان می دهد.
در دوران فتنه و شکاف های فرقه گریانه ای زندگی می کنیم که ما و مذاهب و کشورهایمان را پاره پاره نموده و در جنگ های خونینی غرق کرده که به نفع اسرائیل اشغالگر است، کار به جایی رسیده که برخی از ما، خون شهدایمان را زیر سوال برده و موشک های دشمنان را که اجساد مطهر آنها را پاره پاره کرده، مورد تمجید قرار می دهند، این اوج فاجعه، حقارت و ناامیدی است.
در واقع این یک وضعیت کاملا ناگوار و دردآور است، وضعیتی که در آن ارزش ها وارونه گشته و معیارها نیز در هم آمیخته شده اند، قطب نما از دست رفته و تنها باید بگوییم که “خداوند ما را کفایت می کند و او بهترین حامی و یاور است”.»
منبع: روزنامه فرا منطقه ای الرای الیوم
انتهای پیام