( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: به گزارش جهان «خانه خورشيد» تنها اميد ده‌ها زني‌ست که بارها خودکشي ناموفق داشته‌اند، شب‌ها در پارک‌هاي سطح شهر سر مي‌کنند، در معرض انواع و اقسامي از وحشتناکترين آزارهاي جنسي قرار دارند، زناني که بارها زندان رفته‌اند و خانه اول و آخر خود را «خانه خورشيد» مي‌دانند...! اکثر زنان اين مرکز، شناسنامه ندارند؛ ازدواج مادران معتاد در جايي ثبت نشده؛ و شوهرانشان آن‌ها را با چند کودک قدونيم رها کرده‌اند!





مادران و کودکان به جا مانده از روابط صيغه‌اي و موقت، بدون داشتن شناسنامه دست ياري دراز کرده‌اند..! «خانه خورشيد» مرکزگذري ترک اعتياد زنان، جايي که صد زن معتاد را با متادون سرپا نگه مي‌دارد، چارچوب اين خانه به روي زنان معتاد باز است... اما اين خانه قانون و مقررات دارد... مقرراتي که با چاشني محبت همراه است...



«متادون» شربتي که 100 زن معتاد مثل يک داروي روزانه به آن نياز دارند و اصلي‌ترين بهانه ورودشان به خانه خورشيد، نوشيدن اين شربت است. خوردن شربت متادون قانون دارد... جرئه جرئه آن بايد با نظارت پزشک مصرف شود. آخرممکن است زني با خودداري از مصرف شربت، آنرا بفروشد و مواد تهيه کند و يا به جاي خوردن آن، باز به سمت مواد مخدر برود...! سوزن و سرنگ، نواربهداشتي، کاندوم، لباس زير، يک ليوان چاي داغ و يک وعده غذاي گرم هم به زنان‌ مي‌دهند... لباس‌ گرم براي زنان از نان شب هم واجب‌تر است...!





تشويق و ترغيب زنان براي استفاده از قرص‌هاي ضد بارداري يکي از ضرورياتي‌ست که مسئولان خانه خورشيد به آن تاکيد مي‌کنند...! بسياري از زنان تمايل دارند که از طريق عمل جراحي و بستن لوله‌هاي رحمي ، ديگر بچه‌دار نشوند اما يکي از اصول اين جراحي، موافقت کتبي و امضاي همسرانشان است، درحاليکه همسران،اين زنان را با چند کودک قدونيم قد رها کرده و مفقود شده‌اند...! با اين که تلاش زن بي‌نتيجه مي‌ماند، اما نمي‌تواند به روابط صيغه‌اي و موقت تن ندهد...!



مادر است يا حداقل پسرش او را «مامان» صدا مي‌زند... اغلب وقتي با اين کلمه مواجه مي‌شود، دلش مي‌خواهد سيلي محکمي نثار پسرش کند تا ديگر مادر بودنش را به رخش نکشد! «مرضيه» مادر 38 ساله ته جيب‌هاي مانتوي کثيف و سوخته‌اش حتي پولي براي خريد يک جوراب بچه‌گانه ندارد... انگشتان پاي پسرش يکجا از دمپايي‌هايش بيرون زده و از سرماي اولين باران پاييزي سياه وکبود شده...!



مرضيه مي‌گويد: پولي بابت خريد شيشه و مواد مخدر نمي‌دهم؛ 10 بسته شيشه مي‌فروشم و صاحب کارم يک بسته مواد مخدر بابت دستمزدم مي‌دهد... اکثر دوستانم همين طور مواد مي‌فروشند؛ در واقع ما را به اسم «ساقي مواد مخدر» مي‌شناسند!



مرضيه سيگارش را روشن مي‌کند و بعد از اينکه آب بيني‌اش را با صداي بلند تمام و کمال بالا مي‌کشد به مدير مرکز «خانه خورشيد» آهسته مي‌گويد: پاهام زخم شدن، لباس زير داريد...؟!



سحر يکي از زنان سرزمين خورشيد است... با دستپاچگي وارد اتاق مدير مرکز مي‌شود و مي‌گويد: پدرم باز مي‌خواهد صحبت کند... اجازه مي‌دهيد؟



پدرسحر هم معتاد است، وقتي وارد اتاق مي‌شود سر به زير مي‌گويد: «سحر در خانه لب به غذا نمي‌زند، حرف نمي‌زند... بچه‌م ساده‌ست، نذاريد با زنان ديگر مراوده کند...!»مدير مرکز خانه خورشيد به پدر سحر مي‌گويد: «سحر اين جا هم غذا مي‌خورد و هم با ديگران رابطه دارد؛ خودتان بگوييد که در خانه چه بر سر سحر مي‌آيد...» پدر سحر سرش را به زير مي‌اندازد و با مکث مي‌گويد:چيزي نشده... چيزي نشده...
مدير مرکز در برابر کنجکاوي‌هاي خبرنگار ايلنا در مورد اين موضوع با نارحتي مي‌گويد: دخترش را شب‌ها در اختيار ديگران مي‌گذارد تا پول موادش را تامين کند...! اما سحر که مشغول قلاب‌بافي و بافتن ليف بود، روايت ديگري از يک اتفاق تعريف کرد: «يک سال با بابام ترياک مي‌کشيدم، با پاي خودم اومدم خانه خورشيد از خونه بدم مي‌ياد، دلم نمي‌خواد خانه باشم... نا مادري‌ام چشم ديدنم و نداره...هم ازش بد مي‌ياد و هم ازش مي‌ترسم... از مادر خودم بي‌خبرم...!»
سحر در مورد نگراني پدرش و اتفاقات شب‌هاي اخير مي‌گويد: «چند روز پيش يک ماشين من و پدرم و سوار کرد... راننده جوان از پدرم خواست تا يک سيگار بخرد و وقتي پدرم از ماشين پياده شد با سرعت حرکت کرد، من و به خونه يکي از دوستانش برد و به من تجاوز کرد... حتي يک تومان هم کف دستم نگذاشت...!»

سحر عرق پيشاني‌اش را پاک مي‌کند و به يک زن ديگر که توانايي حرکت ندارد خيره مي‌شود و ادامه مي‌دهد: يک بار ازدواج کردم اما زمان ازدواج از معتاد بودنم حرفي نزدم در خانه بهانه‌گير بودم و بي‌جهت دعوا مي‌کردم... همسرم شک کرد و فهميد که اعتياد دارم...! منو مثل يک سگ از خونه بيرون کرد و طلاقم داد!»

مرکز کاهش آسيب اعتياد زنان خدمات روانشناسي و مددکاري هم به زنان ارايه مي‌دهد؛ آموزش افراد داراي رفتارهاي پرخطر در رابطه با تزريق ايمن، رفتار جنسي سالم، نحوه استفاده از کاندوم و راه‌هاي پيشگيري از ابتلا به ايدز و هپاتيت را در دستور کار دارد همچنين انجام رايگان مشاوره‌هاي مددکاري و روان‌شناسي، تست داوطلبانه (VCT) مددجويان در ارتباط با ويروس HIV و بيماري هپاتيت و واکسيناسيون عليه بيماري‌هاي واگيردار از ديگر اقداماتي است که در خانه خورشيد ارايه‌ مي‌شود.



مرضيه 29 ساله که ساير زنان مرکز گاه او را «خوشگل خانم» صدا مي‌زنند، دو شب گذشته يک خودکشي ناموفق داشته.... جاي زخم طناب روي گردن از گوشه روسري‌اش پيداست...!

خودش مي‌گويد که با کمربند مانتو خودش را آويزان کرده اما بند مانتو پاره شده و به قول خودش هنوز به مرگش در زندگي ادامه مي‌دهد...! مرضيه يک بار از شوهرش که مي‌گويد «همه زندگي‌اش» بوده طلاق گرفته... از روز بعد از طلاق روزگارش سياه شده و بارها خودکشي کرده...

او از اينکه خودکشي‌هايش جواب نمي‌دهد گلايه‌ مي‌کند؛ با اينکه رمقي براي حرف زدن ندارد مي‌گويد: «يک روز نزديک 2 ساعت اطراف يک پل عابر پياده کشيک دادم تا ببينم موقعيت براي خودکشي مساعد است يا نه؛ وقتي آويزان شدم، فقط يک لحظه فرصت مي‌خواستم تا خودم را پرت کنم اما يک باره ده دست از پشت کمرم را گرفتن...! نفرين به آدم هايي که بي موقع سر مي‌رسند.»؛ «قبلا که بچه بودم فکر مي‌کردم قرص‌هاي بزرگتر آدمو راحت‌تر مي‌کشن اما الان ديگر کاملا مي‌دونم که کدام قرص‌ها زودتر و راحت‌تر آدم و خلاص مي‌کنند...!»

حوالي ظهر که مي‌شود 2 نفر که خودشان هم مصرف‌کننده شربت متادون هستند به مرکز مي‌آيند و کيسه‌هاي خالي خود را از سوزن و سرنگ، کاندوم و وسايل بهداشتي، ديگر پر مي‌کنند و به سراغ ساير پاتوق‌ها و محل تجمع معتادان مي‌روند تا شايد بتوانند با دادن وسايل بهداشتي به آنها، زنان و مردان معتاد و درمعرض خطر ديگر را براي حضور در اين مرکز و استفاده از شربت متادون تشويق کنند.

خانه خورشيد يا همان مرکز کاهش آسيب اعتياد، بهترين وسيله براي دسترسي به بيماران دور از دسترس هستند و از اين‌رو کليدي‌ترين وسيله براي کنترل بيماري‌هاي عفوني مانند ايدز و هپاتيت به شمار مي‌آيند... شناسايي مکان‌هاي تجمع زنان کارتن خواب و برقراري ارتباط با آنها از اولويت‌هاي اصلي اين مرکز است.

خانه خورشيد اگرچه از سوي سازمان بهزيستي مجوز قانوني دارد، اما با اين وجود همچنان در فقر بودجه‌اي به سر مي‌برد.
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر