( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: در قالب این واژه‌ها و اصاف، سیمای مقدس بانویی قرار دارد که دوازده آفتاب، بر محور او در طوافند، آری... «فاطمه»!
«حیا»، رشحه‌ای از شرم والای او بود،
«عفاف»، قطره‌ای از دریای مواج خصال شایسته‌اش بود،
«کمال»، سر بر آستان او می‌سایید،
«ادب»، درس از مکتب او می‌گرفت،
«حجاب»، از او آبرو داشت و «عبادت»، انیس شبانه‌روزی «زهرا» بود.
«مظلومیت» سند همیشه معتبر و همه جا، مطرح آن «سیده عالمیان» بود.
و «اشک» سلاح برنده آن زن مرد آفرین و «حورای انسی».
از کلامش حکمت می‌بارید، از رفتارش صداقت و ایمان می‌تراوید، از نگاهش عفت می‌جوشید.
عبادت قدسیان را داشت و سیمای ملکوتی‌اش، یادآور ملکوت خدا بود و حیات کوتاه و پربارش، اسوه بودن و سرمشق زیستن و الگوی مسلمانی بود، برای همه در همه جهات.
در اندیشیدن و مهر ورزیدن.
در پارسایی و تقوا و بندگی،
در دین شناسی و معرفت عرفانی،
در تربیت فرزند و مادری
در ازدواج و خانه‌داری و آیین همسری
در خورد و خوراک و معیشت و پوشاک و ساده زیستی.
در حیا و پاکدامنی و عفاف،
در مبارزه و تلاش اجتماعی و دفاع از ولایت،
در موضع‌گیری و تعهدشناسی و باطل ستیزی.
او، فاطمه فلاح بود و زهرای زندگی و الگوی ایمان و آیینه کمالات و جلوه اوصاف خدا.
سرور زنان جهان، شبیه‌ترین افراد به پیامبر خدا، حوریه انسیه، عالمه غیرمعلمه، یکی از چهار بانوی برگزیده عالم، برترین اولاد آدم، پاره تن رسول، مظهر خشم و رضای پروردگار، میوه دل رسول ا...، شفیعه روز قیامت، محبوب‌ترین فرد در نظر پیامبر، حقیقت لیلة القدر، شجره طوبی، محور اصحاب کساء
و.. مگر پایان پذیر است اوصاف و القاب حضرت فاطمه.
اما چه گذشت بر آن یاس نبی؟
وقتی با چشمانی حیرت زده و اشک آلود، روزهای غمبار پس از رحلت پیامبر خدا را مرور می‌کنیم، «غربت فاطمه» را با همه وجود احساس می‌کنیم.
مگر فاطمه، تنها یادگار حضرت رسالت نبود؟
مگر سینه‌اش، بوسه گاه محمد(ص) نبود؟
مگر «مودت ذی القربی» توصیه قرآن و اجر رسالت رسول نبود؟
پس، چرا آن همه گریه و اشک و مظلومیت و درد و داغ؟
چرا آن همه بی‌حرمتی به حریم فاطمه؟
چرا آن همه جفا بر آل مصطفی؟
«فاطمیه»، موسم گریستن بر مظلومیت آل‌ا... و اشک ریختن در سوک دردانه خاتم انبیاست
فراق فاطمه تنها علی را داغدار نکرد
بلکه چشم فضیلت‌ها در داغ آن محبوبه پیامبر به خون گریست و دیدگان ارزش‌ها به همواره گریان آن مظلومه تاریخ ماند.
به یاد رنج‌های فاطمه و غربت سنگین علی و یتیمی حسن و حسین، دو گوهر این صدف پاک، همای چشمان شیعه بارانی است.
نام فاطمه، از تار دل‌ها نوای حزن و اندوه برمی‌آورد.
و یاد زهرای صدیقه شهیده، واژه‌ها را به «غمنامه» تبدیل می‌کند.
سلام بر آن صبور مرضیه،
سلام بر «ام ابیها»، عذرای بهشتی و طاهره و زکیه.
باشد که ظهور حضرت حجت، پایان سنجش مظلومه غم‌ها و فهرست مظلومیت‌ها باشد.


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر