( 0. امتیاز از )


صدای شیعه:  عاشورا چگونه قرن‌ها ماندگار شد؟ در پاسخ به اين سؤال همه به راحتی می‌گويند: با روشنگری‌های حضرت زينب(س) و امام سجاد(ع) پس از واقعه عاشورا؛ تلاش‌های ساير ائمه نيز در همين راستا و با الگوگيری از اين دو بزرگوار در طول تاريخ شيعه، عاشورا را برای همه تاريخ زنده نگه‌داشته است.

اما به راستی چه تعداد از مردم می‌دانند حضرت زينب(س)، امام سجاد(ع) و ساير ائمه(ع) چگونه عاشورا را روايت کرده‌اند. مردم ما به چه ميزان از محتوای خطبه‌های حضرت زينب(س) و امام سجاد(ع) پس از واقعه عاشورا خبر دارند.

عاشورايی که زينب از آن سخن می‌گويد چه قدر به عاشورايی که سخنرانان و مداحان ما آن را نقل می‌کنند شبيه است؟! مگر نه اينکه بزرگ‌ترين شاهدان و راويان عاشورا زينب(س) و سجاد(ع) است.

عاشورای زينب فقط و فقط تفسير قرآن است و بس؛ آنجا که قدرتمندانه نه از روی ضعف، شجاعانه نه از روی ترس، دليرانه و نه تکيده و شکسته و خميده و خسته و مو پريشان کرده و پابرهنه دويده و ... می‌گويد: ای يزيد، از اينکه زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفته‌‏اى و ما را همچون اسيران از سویى به سوى ديگر مى‏برى، گمان‌ دارى که ما در نزد خدا خوار و پست ‏شده‏ ايم و تو در پيشگاه او قرب و منزلت ‏يافته‏ اى؟ و با اين تصور خام و باطل، باد به گلو انداخته و با نگاه غرورآميز و شادمانه به اطراف خود مى‏ نگرى؟ از اينکه دنيايت آباد شده است و امور طبق مراد تو مى‏ چرخد و مقام و منصبى را که حق ما خاندان(رسول اکرم (ص)) است، در دست گرفته‏ اى، شادمانى؟ اگر چنين تصور باطلى بر وجود تو حکمفرما شده است، لحظه‌‏اى بيانديش و فکر کن!
زينبی که من می‌شناسم؛ دختر علی است، کسی که فصاحت و بلاغت را به حد اعلا رساند، دختر فاطمه است. کسی که پهلو شکسته با قدرت تمام همه حقانيت علی را بر صورت جهل کوبيد. شما از چه کسی سخن می‌گوييد؟ از کدام زينب؟

و بر قرآن، کلام عدالت‌محور حق، تکيه می‌کند و خطاب به امير کفار می‌گويد: مگر فراموش کرده‌‏اى کلام خدا را که مى‏ فرمايد: «وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِينَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِينٌ؛ و البته نبايد کسانى که کافر شده‏ اند تصور کنند اينکه به ايشان مهلت مى‏ دهيم براى آنان نيکو است ما فقط به ايشان مهلت مى‏ دهيم تا بر گناه [خود] بيافزايند و [آنگاه] عذابى خفت‏آور خواهند داشت» (سوره آل‏عمران؛ آيه178)

زينبی که من می‌شناسم؛ دختر علی(ع) است، کسی که فصاحت و بلاغت را به حد اعلا رساند، دختر فاطمه(س) است. کسی که پهلو شکسته با قدرت تمام همه حقانيت علی(ع) را بر صورت جهل کوبيد. شما از چه کسی سخن می‌گوييد؟ از کدام زينب؟

گاهی در سخنانتان داستان‌‌های زنی را می‌گوييد که گويی هيچ قرابتی به فاتح خيبر ندارد؛ زينب من سربلند عشق‌ورزی بی‌نهايت زيبای عاشوراست، سرو قامت ايستاده در برابر ظلم است، صبر است، مقاومت است، کوه است، کوهی تکيه داده بر آسمان علی و فاطمه، کوه را مگر می‌توان خميد.

زينب من عاشورا را زيبا می‌‌بيند، زيبا می‌داند، خطاب سخنش خداست آنگاه که در حضور يزيد می‌فرمايد: پروردگارا! حق ما را از دشمنان ما بگير و از آنان که بر ما ظلم کردند انتقام بکش و آتش قهر و غضبت را بر کسانى که خون ما و حاميان ما را ريختند، فرو فرست. قسم به خدا که اى يزيد! بدان با اين جنايت هولناک پوست‏ خود را شکافتى و گوشت‏ خود را پاره کردى.

و عاقبت ظلم را به تصوير می‌کشد آنگاه که می‌گويد: به همين زودى است که در عرصه محشر به محضر رسول‏ الله(ص) وارد شوى، در حالى‏که بار گرانى از مسئوليت ريختن خون فرزندان او و هتک حرمت ‏خاندان و پاره‏ هاى تن او را بر گردن گرفته‏‌اى. آن روز، همان روزى است که خداوند تمامى آنان را جمع مى‏ نمايد و پريشانى و پراکندگى آنان را سامان مى‏ بخشد و حقشان را مى‏ ستاند.

ال او زنده‌اند آنگاه که رو به مرده‌ترين مردمان زمانه خود می‌فرمايد: «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِی سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند مرده مپندار بلکه زنده‏ اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى‏ شوند»(سوره آل عمران آيه 169). اى زاده معاويه! اگر چه شدايد و پيشامدها و فشار روزگار مرا در شرايطى قرار داد که مجبور شدم با تو حرف بزنم، اما تو را کوچکتر از آن مقام ظاهرى‌ات مى‏ بينم و تو را بسيار توبيخ و سرزنش مى‏ کنم. چگونه سرزنش نکنم با اينکه چشم‏ها در فراق دوستان گريان، و دل‏ها در فراق عزيزان، سوزان است.

او از اندوه بزرگ عاشورا نيز سخن می‌گويد اما اين اندوه بزرگ برايش بلند مرتبه و با عزت است، ضعف نيست، شکست نيست، دل‌سوزی نمی‌طلبد، بيدار می‌کند و هشيار زمانی که عنوان می‌کند: آه! چه شگفت‌انگيز است که مردان بزرگ حزب خدا به دست‏ حزب شيطان، آن بردگان آزاد شده کشته شوند! همين دست‏هاى شماست که به خون ما خاندان (پيامبر) آغشته شده است و دهانتان از گوشت ما پر گرديده است. مگر نه اينکه آن بدن‏هاى پاک و پاکيزه روى زمين افتاده و گرگ‏هاى بيابان بدن‏هاى آنها را حلقه زده‏ اند و کفتارها آنها را در خاک مى‏ غلطانند. اى پسر سفيان! اگر چه تو امروز کشتار و اسارت ما را غنيمت ‏شمرده‏اى و به آن مى‏ بالى، اما طولى نمى‏ کشد که مجبور مى‏گردى غرامت و تاوان آن را پس بدهى، و آن روزى است که آنچه از پيش فرستاده‏ اى خواهى يافت؛ و خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمى‏ ورزد. (سوره حج آيه10). ما از بيدادگرى‌هاى تو، به پيشگاه او شکايت مى‏ بريم و او تنها پناهگاه و اميد ماست.
آن سخن‌وری که از زنان و مردان عاشورا سخن می‌گويد اگر خود انتخاب‌گر حق در گستره جهان باطل نباشد، چگونه سخن از دل برنخواسته بر دل‌ها خواهد نشست، مگر آيه قرآن را فراموش کرده‌ايد که می‌فرمايد: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ؛

و پشتيبانش خداست از همين رو می‌فرمايد: «از خدا مى‏خواهم که ثواب و رحمت ‏خويش را بر شهيدان ما کامل کند و بر پاداششان بيفزايد و ما را جانشينان و بازماندگان شايسته‏ آنان قرار دهد که او با محبت و مهربان است و او براى ما کافى است و هم او بهترين پشتيبان ماست». و کسی که بر خدا توکل کند خدا برايش کفايت می‌کند و او هرگز شکست نخواهد خورد.

اشک بر حسين، عزای او، ماتم عزيزانش، همه و همه زيباست، اما نبايد حسين(ع) را به اينها محدود کرد، هر روز عاشوراست، همه جا کربلاست، هر لحظه، ما انتخاب‌گر بين حق و باطليم و در اين ميان زينب(س) هر آن ناظر ماست، که به کدام راه خواهيم رفت، راه حسين يا يزيد؟

و آن مداح و سخن‌وری که از زنان و مردان عاشورا سخن می‌گويد اگر خود انتخاب‌گر حق در گستره جهان باطل نباشد، چگونه سخن از دل برنخواسته بر دل‌ها خواهد نشست، مگر آيه قرآن را فراموش کرده‌ايد که می‌فرمايد: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ؛ آيا مردم را به نيکى فرمان مى‏ دهيد و خود را فراموش مى‏کنيد با اينکه شما کتاب [خدا] را مى‏خوانيد آيا [هيچ] نمى‏ انديشيد» (سوره بقره آيه 44)

اگر از زينب و حسينی بگويد که نمی‌شناسد چه؟ اگر دروغ بگويد چه؟ زينب(س)، امام سجاد(ع) و ائمه و بزرگان دين بهترين راويان عاشورا هستند، اگر نمی‌خواهيد در اين مسير به بيراهه برويد، اول خطبه‌های آن‌ها در بخوانيد سپس سخن بگوييد.

زهرا ايرجی

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر