( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: اهل سنت و وهابيان با توجه به مستندات قطعي و مسلم تاريخي و روايي، چاره‌اي جز پذيرش اختلافات موجود ميان خلفا، خصوصا حضرت علي(ع) با ساير خلفا ندارند. پس در مقام پاسخگويي به افکار عمومي، دست به شبهه پراکني زده و با ناديده گرفتن روايات و مستندات قطعي موجود در منابع مهم و اصلي خود، تشابه اسمي تعدادي از فرزندان حضرت علي(ع) با اسامي خلفا را دليلي بر وجود روابط صميمانه و دوستانه ميان حضرت علي(ع) با ساير خلفا معرفي مي‌کنند.

هدف اصلي وهابيان از اثبات روابط خوب و صميمانه ميان حضرت علي(ع) با ابوبکر، عمر و عثمان، انکار ماجراي مسلم و قطعي تهاجم به خانه دخت نبي مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) و آتش زدن منزل آن حضرت و کتک زدن ايشان و بيعت گرفتن اجباري از حضرت علي(ع) مي باشد.

چندي قبل حوزه علميه «دار العلوم» زاهدان، در شماره سوم فصلنامه نداي اسلام، اقدام به چاپ مقاله‌اي با عنوان «حضرت فاطمه زهرا(س) از ولادت تا افسانه شهادت» نمود.

نويسنده مقاله در بخشي از مقاله چنين ادعا مي‌کند: «برخي آگاهانه يا نا آگاهانه شهادت حضرت فاطمه[س] را عنوان مي‌نمايند تا از اين رهگذر، مظلوميت اهل بيت پيامبر(ص) را به اثبات برسانند. در صورتي که بررسي روابط دوستانه حضرت علي(ع) و حضرت عمر و نامگذاري تعدادي از فرزندان خويش به نام‌هاي ابوبکر، عمر و عثمان... بيانگر خلاف اين ادعا است».[1]

شواهدي بر عدم وجود روابط صميمانه!
ماجراي روابط سرد حضرت علي(ع) با خليفه اول و دوم، واقعيتي است که به هيچ وجه قابل انکار نيست و تلاش براي اثبات روابط دوستانه ميان حضرت علي(ع) با خليفه اول و دوم، آب در هاون کوبيدن است. جهت آگاهي خوانندگان عزيز از اين واقعيت تاريخي چند مستند و مدرک تاريخي و روايي را به عنوان شاهد ذکر مي‌کنيم.

شاهد اول
محمد بن اسماعيل بخاري به نقل از عايشه مي‌نويسد: حضرت علي(ع) از ملاقات با عمر بن خطاب امتناع مي‌ورزيد و از حضور عمر بن خطاب در جلسه ناراحت بود.[3] چرا حضرت علي(ع) از ملاقات و رويارويي با عمر بن خطاب امتناع مي ورزيد و از حضور وي ناراحت بود؟

شاهد دوم
عمر بن خطاب در مسير حرکت به شام، خطاب به عبدالله بن عباس پسر عموي حضرت علي(ع) مي‌گويد: من از پسر عمويت(حضرت علي عليه السلام) گله دارم؛ زيرا از او خواستم تا همراه ما به شام بيايد، اما نپذيرفت. پسر عمويت پيوسته و هميشه از من ناراحت است. به نظر تو علت ناراحتي او چيست؟[4]

موارد ذکر شده تنها بخشي از مستندات و مدارکي است که دورنمايي از روابط حضرت علي(ع) با ابوبکر و عمر را بيان مي‌کند. حال با توجه به اين مستندات و شواهد تاريخي و روايي، آيا باز هم مي‌توان هم‌چنان ادعاي وجود روابط صميمانه و دوستانه ميان حضرت علي(ع) با ابوبکر و عمر نمود؟

حقيقت ماجرا
اما در رابطه با تشابه اسمي فرزندان حضرت علي(ع) با نام‌هاي خلفا، بايد گفت: در منابع تاريخي در شمار فرزندان حضرت علي(ع) سه تن به نام‌هاي «عمر بن علي»، «ابوبکر بن علي» و «عثمان بن علي» ذکر شده است.

الف) عمر بن علي
عمر بن علي بن ابي طالب(ع) فرزند حضرت علي(ع) از يکي از همسرانش به نام صهباء(ام حبيب) بنت ربيعه از قبيله بني تغلب مي‌باشد. درباره اين تشابه اسمي مي‌توان چنين گفت:

1. «عمر» يکي از نام‌هاي رايج و متداول ميان اعراب در صدر اسلام بوده و منحصر در عمر بن خطاب نبوده است. با مراجعه به کتاب‌هاي رجال و تراجم به اين مطلب پي خواهيم برد. چنان که ابن حجر عسقلانيِ شافعي، نام 22 نفر از صحابه پيامبر اکرم(ص) را که «عمر» نام داشته‌اند، ذکر مي‌کند که عمر بن ابي سلمه مخزومي ربيب پيامبر اکرم(ص) و يکي از ياران خوب و با وفاي حضرت علي(ع)، يکي از اين صحابه مي‌باشد.

2. بر اساس مستندات و مدارک موجود، حضرت علي(ع) در نام‌گذاري اين فرزند، هيچ دخالتي نداشته و جناب عمر بن خطاب با توجه به موقعيت و مقامي که در اختيار داشت، در نام‌گذاري اين فرزند حضرت علي(ع) دخل و تصرف داشته و او را به نام خودش «عمر» ناميد. احمد بن يحيي بلاذري در اين باره مي‌نويسد: عمر بن خطاب فرزند حضرت علي(ع) را عمر ناميد.[5]

تاريخ از دخل و تصرف‌هاي جناب خليفه دوم نمونه‌ها و موارد ديگري را نيز ثبت کرده است. احمد بن يحيي بلاذري درباره عبدالله بن قيس بن نقب مي‌نويسد: اسم قبلي عبدالله بن قيس بن نقب «خياط» بود. عمر بن خطاب نام او را به «عبدالله» تغيير داد.[6]

«ابن اثير جزري شافعي» متوفاي630 هجري قمري در شرح حال «عبدالرحمن بن حارث مخزومي» به مورد ديگري از تصرف‌ کردن جناب خليفه دوم اشاره کرده و مي‌نويسد: عبدالرحمن بن حارث در دامان عمر بن خطاب بزرگ شد. اسم قبلي عبدالرحمن «ابراهيم» بود. عمر بن خطاب اسم او را تغيير داده و نام «عبدالرحمن» را براي او انتخاب کرد.[7]

«ابن سعد بصري» متوفاي 230 هجري قمري به مورد ديگري از اين قسم کار‌هاي جناب خليفه دوم در اين حوزه اشاره کرده و مي‌نويسد: اسم پدر مسروق «اجدع» بود. عمر بن خطاب اسم او را تغيير داد و نام «عبدالرحمن» را براي او برگزيد.[8]

«ابن قتيبه دينوري» درباره «هرمزان» مي‌نويسد: هنگامي که هرمزان اسلام آورد، عمر بن خطاب اسم او را تغيير داد و نام «عرفطه» را براي او برگزيد.[9]

«متقي هندي» مورد ديگري از تغيير نام دادن ديگران توسط خليفه دوم را اين‌گونه بيان مي‌کند: عمر بن خطاب نام «طحيل بن رباح» برادر «بلال بن رباح» را به «خالد بن رباح» تغيير داد.[10]

«ابن سعد و ابن حجر عسقلاني شافعي» به مورد ديگري از تغيير نام‌ها توسط خليفه دوم اشاره کرده و مي‌نويسند: نام قبلي «کثير بن صلت»، «قليل بن صلت» بود. عمر بن خطاب نام او را تغيير داده و به جاي «قليل» او را «کثير» ناميد.[11]

حال با توجه به مطالب ذکر شده و با در نظر گرفتن اين مطلب که حضرت علي(ع) در نام‌گذاري فرزندشان به نام «عمر» هيچ دخالتي نداشته و اين نام از سوي خليفه وقت انتخاب شده است، آيا باز هم اين نام‌گذاري دليل وجود روابط صميمانه ميان حضرت علي(ع) و عمر بن خطاب است؟

سؤالي که شايد به ذهن برخي خوانندگان عزيز برسد، اين است که: چرا حضرت علي(ع) با اين کار خليفه مقابله نکرده‌اند؟ در پاسخ به اين سؤال نيز بايد گفت: رفتار شناسي خليفه دوم نشان مي‌دهد که عمر بن خطاب فردي خشن، بداخلاق و تندخو بود و صحابه جرأت مخالفت با اعمال و رفتار او را نداشتند. صدور فرمان ترور و کشتن سعد بن عباده به دليل بيعت نکردن با ابوبکر، زدن خواهر و داماد خود، زدن اقوام خالد بن وليد، زدن جارودِ عامري بزرگ و رئيس قبيله ربيعه، زدن ابي بن کعب، بزرگِ انصار و آتش زدن قصر سعد بن ابي وقاص، يکي از عشره مبشره، نمونه‌هايي از برخورد و رفتار خشن و تند عمر بن خطاب با صحابه پيامبر اکرم(ص) مي‌باشد.[12]

رفتار خشن و تند عمر بن خطاب با صحابه و عموم مسلمانان، آن قدر مشهور و معروف است که در تاريخ چنين معروف شده که شلاق عمر بن خطاب از شمشير حجاج بن يوسف ثقفي خطرناک‌تر و ترسناک‌تر بود.[13]

علاوه بر رفتار خشن و اخلاق تند عمر بن خطاب، شايد مصالح ديگري نيز وجود داشته است که حضرت علي(ع) به خاطر رعايت آن مصالح با اين کار خليفه دوم مخالفت نکرده است و شايد آن حضرت مخالفت کرده‌اند، ولي تاريخ آن را ثبت نکرده و يا اين‌که ما بي‌اطلاع هستيم.

ب) عثمان بن علي
يکي ديگر از فرزندان حضرت علي(ع) که با نام يکي از خلفا مشابهت دارد، عثمان بن علي مي‌باشد. درباره هم‌نامي اين فرزند حضرت علي(ع) با نام خليفه سوم(عثمان) بايد گفت:
1. با مراجعه به کتاب‌هاي تراجم و رجال و انساب مشاهده خواهيم کرد که عثمان يکي از نام‌هاي متداول و رايج ميان اعراب است. ابن حجر عسقلاني شافعي در کتاب معروف خود «الاصابه في تمييز الصحابه» که درباره صحابه پيامبر اکرم(ص) و شرح حال آنان نوشته است، نام 26 نفر از صحابه پيامبر(ص) را که عثمان نام داشته‌اند، ذکر کرده است.

2. مستندات و مدارک معتبر تاريخي نشان مي‌دهد که حضرت علي(ع) فرزندشان را به نام عثمان بن مظعون صحابي معروف و مشهور پيامبر(ص) ناميده است و هيچ ارتباطي ميان نام‌گذاري اين فرزند حضرت علي(ع) به نام عثمان، با خليفه سوم «عثمان بن عفان» وجود ندارد.

ابوالفرج اصفهاني به نقل از حضرت علي(ع) مي‌نويسد: فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون، عثمان مي‌نامم.[14] ابوالحسن محمد بن ابي جعفر عبيدلي درباره مجاهدان جنگ بدر مي‌نويسد: يکي از کساني که در جنگ بدر حضور داشت، عثمان بن مظعون است که حضرت علي(ع) فرزندش را به خاطر نام او، عثمان گذاشت.[15]

ابوبکر بن علي
مورخين يکي ديگر از فرزندان حضرت علي(ع) را «ابوبکر بن علي» معرفي کرده‌اند. ابوبکر کنيه اين فرزند حضرت علي(ع) مي‌باشد و در نام ايشان ميان مورخين اختلاف است. برخي نام او را «عبدالله» و عده‌اي «محمد» معرفي کرده و در برخي منابع «عبدالرحمن» معرفي شده است. عده‌اي نيز هم‌چون ابوالفرج اصفهاني از نام ايشان اظهار بي‌اطلاعي کرده و نامي را براي ايشان ذکر نکرده‌اند.[16]

در مورد اين تشابه اسمي نيز بايد گفت:
1. ابوبکر نام فرزند حضرت علي(ع) نبوده، بلکه کنيه فرزند آن حضرت است و بر اساس رسومات و عادات اعراب، کنيه‌ها به مناسبت‌هاي مختلف و از طرف افراد ديگري غير از پدر و مادر نيز انتخاب مي‌شوند.

2. کنيه «ابوبکر» يکي از کنيه‌هاي معروف و مشهور ميان اعراب است و در صدر اسلام نيز افراد ديگري با اين کنيه وجود داشته‌‌اند و هيچ مستند و دليلي نداريم که حضرت علي(ع) به خاطر کنيه خليفه اول، اين کنيه را براي فرزندشان انتخاب کرده باشند.

بنابراين حتي بدون در نظر گرفتن مستندات و مدارکي که از وجود روابط سرد ميان حضرت علي(ع) و ابوبکر حکايت مي‌کند، اين تشابه اسمي نيز هيچ دليلي بر وجود روابط صميمانه ميان حضرت علي(ع) و ابوبکر نيست.

توجه و دقت در مطالب و مستندات نقل شده، حقيقت ماجرا را نشان داده و بطلان ادعاي وهابيان را اثبات مي‌کند.

چکيده مطالب: اهل سنت و وهابيان با ناديده گرفتن و چشم پوشي بر تمامي حقائق مسلم تاريخي موجود در منابع اصلي و مهم خود، صرف تشابه اسمي موجود در تعدادي از فرزندان حضرت علي(ع) با اسامي خلفا را دليلي بر وجود روابط صميمانه ميان حضرت علي(ع) با ساير خلفا دانسته‌اند و با استفاده از اين موضوع، در صدد پاک کردن صورت مسائل مهم تاريخي که هرگز از ياد و انديشه شيعيان خارج نمي‌شود، تلاش مي‌کنند.

حجت الاسلام حسن بلقان آبادي/ محقق و پژوهشگر حوزوي

منابع:
[1] . مجله نداي اسلام، شماره 3، ص 68.
[2] . «ثم توفي ابوبکر و انا ولي رسول الله و ولي ابي بکر، فرايتماني کاذبا آثما غادرا خائنا». صحيح مسلم: ج 5، ص 152، کتاب الجهاد و السير، باب حکم الفيء.
[3] . «کراهيه لمحضر عمر». صحيح بخاري: ج 5، ص 83، کتاب المغازي، باب غزوه خيبر.
[4] . «اشکو اليک ابن عمک، سالته ان يخرج معي فلم يفعل و لم ازل اراه واجدا، فيم تظن موجدته». شرح نهج البلاغه: ج 12، ص 78، نکت من کلام عمر و سيرته و اخلاقه.
[5] . «و کان عمر بن خطاب سمي عمر بن علي باسمه». انساب الاشراف: ج 2، ص 192، ولده و تعدادهم و اسمائهم.
[6] . «و من بني نقب: عبدالله بن قيس بن نقب و کان اسمه خياط، فسماه عمر بن الخطاب عبدالله». انساب الاشراف: ج 13، ص 33، نسب بني عمرو بن تيم.
[7] . «و نشا عبدالرحمن في حجر عمر و کان اسمه ابراهيم، فغير عمر اسمه لما غير اسماء من تسمي بالانبياء و سماه عبدالرحمن». اسد الغابه في معرفه الصحابه: ج 3، ص 284، شرح حال عبدالرحمن بن حارث.
[8] . «کان اسم ابي مسروق الاجدع، فسماه عمر عبدالرحمن». الطبقات الکبري: ج 6، ص 76، شرح حال مسروق بن الاجدع.
[9] . «لما اسلم الهرمزان سماه عمر بن الخطاب عرفطه». المعارف: ص 421، نوادر في المعارف.
[10] . «فقال: من انت؟ قال: انا طحيل بن رباح. قال: بل انت خالد بن رباح». کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال: ج 9، ص 573، حديث ش 27479.
[11] . «کان اسم کثير بن الصلت قليلا، فسماه عمر کثيرا». الاصابه في تمييز الصحابه: ج 5، ص 472، شرح حال کثير بن صلت، ش 7494 و الطبقات الکبري: ج 5، ص 14، شرح حال کثير بن صلت.
[12] . انساب الاشراف: ج 2، ص 263 و ص 272، امر السقيفه و العقد الفريد: ج 4، ص 260 و الطبقات الکبري: ج 3، ص 267 و ج 5، ص 62 و المصنف عبدالرزاق: ج 3، ص 557، کتاب الجنائز، باب الصبر و البکاء، ح 6681 و تاريخ المدينه: ج 2، ص 690 و المصنف ابن ابي شيبه: ج 6، ص 213، کتاب الادب، باب 153، ح 3.
[13] . «دره عمر اهيب من سيف الحجاج» و «کانت درته اهيب من سيوف الملوک». الطبقات الکبري: ج 3، ص 282، ذکر استخلاف عمر و انساب الاشراف: ج 10، ص 322، الاداره زمن عمر و ربيع الابرار: ج 3، ص 13، باب العز و الشرف و شرح نهج البلاغه: ج 1، ص 181، طرف من اخبار عمر بن الخطاب و ج 12، ص 75، نکت من کلام عمر و سيرته و اخلاقه.
[14] . «انما سميته باسم اخي عثمان بن مظعون». مقاتل الطالبيين: ص 55، عثمان بن علي.
[15] . «منهم عثمان بن مظعون الذي سمي اميرالمومنين علي بن ابي طالب ابنه باسمه». تهذيب الانساب: ص 27.
[16] . مقاتل الطالبيين: ص 56.

 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر