(
امتیاز از
)
آخرين معصوم و حضرت معصومه عليهما السلام
صدای شیعه: امام زمان عليه السلام عنايت ويژه اي به حضرت معصومه عليها السلام و حرم با صفاي وي دارد. با تشريف فرمايي حضرت معصومه عليها السلام به قم، اين منطقه از رشد و شکوفايي معنوي ويژه اي بهره مند شد و پايگاهي جهت فرهنگ سازي مهدويّت فراهم گرديد. در اين نوشتار به پيوند معنوي آخرين معصوم (عج) با حضرت معصومه عليها السلام(1) اشاره مي شود.
بخش اول: آخرين معصوم در زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام
يکي از افتخارات شيعه، داشتن زيارت نامه هايي است که از معصومين عليهم السلام به يادگار مانده است.
زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام در ميان اين گنجينه ارزشمند، جايگاه ويژه اي دارد. زائر در اين زيارت نامه، ضمن مرور عالي ترين معارف شيعه، هشت بار با مقام ولايت، رابطه مستقيم برقرار مي نمايد(2) که سه مورد آن، پيوند با امام زمان عليه السلام است. اين سه مورد عبارت است از:
الف. عرض ادب و اهداي سلام
سلام در اين زيارت توأم با اسراري است(3). زائر در اين زيارت نامه، با صيغه مخاطب (السلام عليک) به ساحت مقدس معصومين عليهم السلام عرض ادب مي نمايد؛ ولي هنگام عرض ادب به پيشگاه پيشواي دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف با صيغه غائب (السلام علي الوصي من بعده) سلام مي نمايد و از خداوند درخواست مي کند بر آخرين خليفه خود، صلوات(4) بفرستد : «اللهم صلّ علي نورک و سراجک...».
اين تغيير شيوه، براي توجه دادنِ زائر به امام غائب مي باشد. القابِ مبارکي که در اين زيارت نامه آمده، حاوي نکات بسيار ارزنده اي است که از سوي امام معصوم عليه السلام صادر شده است.(5) تنها در اين زيارت نامه، لقب نوراني «سراج» براي حضرت مهدي عليه السلام به کار برده شده است. در هيچ دعا و زيارت نامه اي، اين لقب براي آن حضرت به کار برده نشده است. در کنار نام هر يک از ائمه عليهم السلام وصفي قرار داده شده است، مانند: «الطاهر الطهر» که توصيف امام هفتم عليه السلام است؛ ولي در مورد امام يازدهم عليه السلامفقط مي گوييم: دوازدهمين پيشوا، وصي و جانشين توست؛ گويا عظمتِ امام مهدي(عج) توصيفي براي پدر بزرگوارشان است.
لقبهاي امام زمان عليه السلام در اين زيارت نامه عبارت است از:
1. «نورک»: امام مهدي عليه السلام نور خداوند است. در دعاهاي فراواني، به اين لقب آن حضرت اشاره شده است، مانند:«السلام عليک يا نور الله الذي يهتدي به المهتدون»(6).
2. «سراجک»: يوسف زهرا عليها السلام در اين عصر، تنها چراغ راه هدايت است. او «سراج الله» است و تاريکيها را مي زدايد و چشمها و دلها را به خداوند متعال متوجه مي نمايد.
در قرآن کريم نيز آخرين پيامبر الهي صلي الله عليه و آله به «سراج» تشبيه شده است(7). از تشبيه خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله و خاتم الاوصياء(عج) به «سراج»، در مي يابيم همان طوري که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مردم را به سوي خداوند متعال فرا خواند و بسان خورشيد، پرتوافشاني نمود و ظلمتها را از بين برد، امام مهدي عليه السلام نيز، بسان خورشيد پشت ابر(8)، به رهبري و هدايت مردم مي پردازد(9).
بگرفته آب و رنگ ز فيض حضور تو هر گل در اين چمن که سزاوار ديدن است(10)
3. «ولي وليک»: حضرت مهدي عليه السلام «ولي الله الاعظم» است(11). زائران حضرت معصومه عليها السلام با زمزمه اين عبارت، اعتراف به پذيرش ولايتِ آخرين پيشواي آسماني مي نمايند.
4. «وصي وصيک»: امام حسن عسکري عليه السلام چند لحظه پيش از شهادتش، به فرزند بزرگوارش فرمود: «ابشر يا بُني، فانتَ صاحب الزمان، و انتَ المهدي، و انتَ حجة الله علي ارضه و انتَ ولدي و وصيي؛ فرزندم، مژده باد بر تو، که صاحب الزمان هستي. تو مهدي و حجّت خدا بر روي زمين، و فرزند و جانشين من هستي»(12).
5. «حجتک علي خلقک»: حضرت مهدي عليه السلام «حجةالله» است. اين لقب از مشهورترين لقبهاي آن حضرت است و بيشتر محدثان آن را ذکر کرده اند و در بسياري از ادعيه به چشم مي خورد(13). از قيد «علي خلقک» استفاده مي شود که آن حضرت، بر تمام مخلوقات حجّت است و زمين هيچ گاه خالي از حجّت نيست و حجّت خدا در اين عصر، گرچه غايب است، ولي حاضر است.
اي جان فداي آن که او پيداي ناپيداستي بر گرد کويش هر دلي سرگشته و شيداستي
غايب اگر شد از نظر دانم کجا دارد مقر جايش درون جان ما، در گوشه دلهاستي(14)
ب. دعا براي گشايش و سرور اهل بيت عليه السلام
در دوران ظهور، بر اساس روايت نوراني امام صادق عليه السلام(15)، حرممطهر کريمه اهل بيت عليهم السلام، حرم اين خاندان است. چه زيباست که دراين مکان مقدس و مطهر، زائر دست به دعا برداشته، عرضه دارد: «اسئل اللهان يرينا فيکم السرور و الفرج؛ از خداوند مي خواهم که سرور و گشايش شما راببينيم».
قطعاً روز سرور اهل بيت عليهم السلام، روز ظهور بقية الله ارواحنا لهُ الفداه است؛ زيرا در دولت او، «عدالت در همه جا گسترده مي شود»(16) و «هر حقي به صاحب حق باز مي گردد»(17)، «همه حقوق خدا، و خاندان عصمت و طهارت استيفا مي شود»(18)، «در تمام مکانها، گلبانگ توحيد و شهادت به رسالت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله طنين انداز مي شود»(19) و «مردم را به ولايت امير مؤمنان عليه السلام و برائت از دشمنان آن حضرت فرا مي خوانند».
ج. دعا براي همراهي با معصومين عليهم السلام در زمان ظهور يا رجعت
اگر انسان يک لحظه از اهل بيت عليهم السلام، عقب يا جلو بيفتد، در جادّه ضلالت قدم برداشته است. در دولت کريمه امام مهدي عليه السلام اگر کسي راه ضلالت را در پيش گيرد، حسابش با دوران ساير ائمه عليهم السلام فرق مي کند؛ زيرا در حکومت آن حضرت، حجّت بر همگان تمام شده است؛ لذا امام مهدي عليه السلام توبه کسي را نمي پذيرد(20).
از اين رو، زائر مي خواهد: «و ان يجمعنا و اياکم في زمرة جدکم محمد صلي الله عليه و آله؛ ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمد که درود خدا بر او و آلش باد، گرد آورد».
اين درخواست براي روز قيامت نيست؛ زيرا بهشت و مزاياي آن در بخشهاي بعدي اين زيارت نامه مطرح شده است، بلکه براي ظهور امام زمان(عج) است. بر اساس عقيده رجعت، معصومين عليهم السلامدر زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام به دنيا برمي گردند. همراه بودن با امام مهدي عليه السلام به منزله همراه بودن با ساير ائمه عليهم السلام و قرار گرفتن در زمره پيروان حضرت محمد صلي الله عليه و آله است.
بخش دوم: آخرين معصوم، حضرت معصومه عليها السلام و قم
تمام توجهاتي که امام زمان عليه السلام به مردم قم، به ويژه علما دارد، نشأت گرفته از برکت وجود حضرت معصومه عليها السلام است.
«فقيه گرانمايه، اسوه تقوا و فضيلت، مرحوم آية الله حاج شيخ مرتضي حائري (متوفاي 24 جمادي الثاني 1406 ه . ق.)، فرزند آية الله حاج شيخ عبدالکريم حائري (ره)، در ضمن يادداشتهاي خود آورده است:
از خوابهاي عجيب که قراين خارجيّه دارد و راجع به حضرت معصومه عليها السلام است، اين که من، نگارنده، اين جريان را که اهل علم و تحقيق و دقت در اين امور، زيارت حضرت معصومه عليها السلام را در قسمت بالا سر حرم انجام مي دادند، نمي پسنديدم؛ براي اينکه:
اولاً، سلام به حسب اعتبار عرفي بايد به طرف آن وجود مقدس باشد، نه بالاي سر و رو به قبله، که بدن مطهر در طرف چپ واقع مي شود و در هيچ يک از سلامها - تا آنجا که مي دانم - اين شکل نرسيده است.
ثانياً، در خصوص ضريح آن حضرت، که قبر مطهر نسبت به ضريح انحراف دارد و صورت مطهر نوعاً در پشت سر واقع مي شود.
شبي خواب عجيبي ديدم که سه نفر از مردمان بيابان گرد، که يکي از آن سه بزگوار معلوم بود که امام عصر(عج) بود، در پشت سر حضرت، رو به قبله، در طرف سر مبارک ايستاده اند و زيارت مي کنند - به حسب ظاهر - يعني معلوم بود که براي زيارت ايستاده اند؛ ولي من کلمات آنها را نمي شنيدم.
بعداً من به روايت «سعد»، که سند زيارت آن وجود مبارک است، مراجعه کردم، ديدم: «عند الرأس مستقبل القبلة؛ نزد سر رو به قبله»، و عبارت «فوق الرأس» به معناي بالا سر را ندارد، و نزد سر، رو به قبله، با توجه به عرفيّت سلام، که بايد روبه جانب بدن مطهر باشد، منطبق بر همان موضع است که در عالم خواب، امام(عج) و دو نفر از ياران آن بزرگوار ايستاده بودند».(21)
الف. تربيت جانشينان حضرت ولي عصر عجل الله تعالي الشريف
امام صادق عليه السلام1200 سال پيش فرمود:
«به زودي، کوفه از علم خالي شود و بساط علم از آن برچيده شود؛ آن چنان که مار در لانه اش به خود مي پيچد. آن گاه علم در شهري به نام «قم» ظاهر مي شود و آنجا مرکز دانش و فضيلت مي گردد تا جايي که در روي زمين حتي يک نفر مستضعف و ناآگاه در دين باقي نمي ماند، حتي بانوان پرده نشين. اين، در آستانه ظهور قائم ما خواهد بود که خداوند، قم و اهل قم را قائم مقام حجت قرار مي دهد وگرنه زمين خالي از حجّت مي شود و زمين ساکنان خود را در کام خود فرو مي برد. در آن ايام، علم از قم به همه سرزمينهاي شرق و غرب جهان سرازير مي گردد و حجّت خدا بر مردم کامل مي شود و ديگر در روي زمين فردي نمي ماند که دين و دانش به او نرسيده باشد. سپس قائم عليه السلام ظهور مي کند و موجب خشم و غضب خداوند بر مردم مي شود؛ زيرا خداوند از هيچ بنده اي انتقام نمي گيرد، جز هنگامي که حجّت خداوند را انکار کند»(22).
نکته حايز اهميت اينجاست که در روزي که اسم قم در جزيرة العرب ناشناخته و گم بود، صادق آل محمد صلي الله عليه و آله آينده آن را ترسيم فرمود؛ همان طور که تشريف فرمايي حضرت معصومه عليها السلام را به شهر قم، قبل از تولد او، بلکه قبل از تولد امام هفتم عليه السلام بيان فرمود(23).
اکنون حوزه علميه قم از حوزه علميه هزار ساله نجف، سبقت گرفته است و صدها مجتهد عالي مقام را در دامان خود پرورش داده است.
مقصود از قائم مقامي اهل قم، مراجع تقليدند؛ زيرا امام زمان عليه السلام، آنان را جانشين خود قرار داده است(24).
نکته ظريف ديگري که در سخنان نوراني امام صادق عليه السلام به چشم مي خورد، «حجّت بودن» مردم قم است که همسو با روايات «لولا الحجة لساخت الارض باهلها»(25) و نشان گر، جانشيني حقيقي و تام قم در زمينه ابلاغ دستورهايالهي است.
در روايت ديگري، صادق آل محمد صلي الله عليه و آله فرمود:
«ان الله... احتج ببلدة قم علي سائر البلاد و بالمؤمنين من اهلها علي سائر اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس... و سيأتي زمان تکون بلدة قم و اهلها حجة علي الخلائق و ذلک في زمن غيبة قائمنا الي ظهوره، و لو لا ذلک لساخِت الارض بأهلها؛(26) خداوند به سبب قم، بر همه شهرهاي جهان و به سبب مؤمنان آنجا بر همه مردم شرق و غرب، از جن و انس، احتجاج مي نمايد... و زماني فرا مي رسد که قم و اهل آن بر همه آفريده ها، حجّت هستند و آن، در زمان غيبت قائم ماست تا موعد ظهور او و اگر قم نبود، زمين ساکنانش را در کام خود فرو مي برد».
ب. تربيت ياوران صاحب الزمان عليه السلام
اميرمؤمنان عليه السلام درباره سالم ترين مکان هنگام نزول فتنه ها و پديد آمدن شمشيرها فرمود: «... سالم ترين مکانها، روستاي قم است». سپس فرمود: «و تلک البلدة التي يخرج منها انصار خير الناس ابا و اما وجداً وجدةً و عماً و عمةً؛(27) و آن، سرزميني است که از آن بيرون مي آيد ياوران بهترين مردم از جهت پدر و مادر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، عمو و عمه».
امام جعفر صادق عليه السلام درباره مردم قم فرمود: «... و اهل قم انصارنا؛(28) و مردم قم ياوران ما هستند».
نيز فرمود: «اما انهم انصار قائمنا و دعاة حقنا؛(29) آگاه باشيد که اهل قم ياوران قائم ما و دعوتگران حق ما هستند».
نيز فرمود: «و اهلها منا و نحن منهم؛(30) اهل قم از ما هستند و ما نيز از آنها هستيم».
امام صادق عليه السلام در تفسير آيه «فاذا جاء وعد اوليهما بعثنا عليکم عباداً لنا اولي بأس شديد فجاسوا خلال الديار و کان وعداً مفعولا»؛(31) «هنگامي که وعده نخستين آنان فرا رسد، بندگاني را برانگيزيم که صاحب نيرويي سخت هستند. پس در ميان شهرها بگردند، و اين وعده، حتمي است»، فرمود:
«منظور از وعده نخستين، هنگام خونخواهي امام حسين عليه السلام است و منظور از بندگان صاحب نيروي سخت، قومي هستند که پيش از خروج قائم(عج) برمي خيزند و هيچ خوني را از آل محمد صلي الله عليه و آله فرو گذار نمي کنند»(32).
در روايت ديگري، آن حضرت سه بار فرمود: «هم و الله اهل قم(33)؛ به خدا سوگند، آنان اهل قم هستند».
در محضر امام کاظم عليه السلام، صحبت از قم و قمي ها و گرايش آنان به حضرت بقية الله(عج) شد. آن حضرت بر آنان رحمت فرستاد و فرمود:
«ان للجنة ثمانية ابواب، و واحد منها لاهل قم، و هم خيار شيعتنا من بين سائر البلاد خمّر الله تعالي ولايتنا في طينتهم؛(34) براي بهشت، هشت در است. يکي از آنها، از آنِ اهل قم است. آنان برگزيده هاي شيعيان ما در ميان همه سرزمينها هستند. خداوند ولايت ما را با آب و گلِ آنان آميخته است».
قم، پايگاه شيعه در عصر غيبت است. از اين رو، امام حسن عسکري عليه السلام بلافاصله بعد از تولد حضرت مهدي عليه السلام به احمد بن اسحاق قمي در قم نامه مي نويسد و در ضمن آن، مرقوم مي فرمايد: «احمد بن اسحاق! خداوند به ما پسري عطا فرمود. خواستيم شما را از اين خبر مسرّت بخش آگاه سازيم تا در سرور و شادي ما شريک باشيد». آن گاه دستور مي دهد او اين راز را از مردم مخفي بدارد، ولي در ميان دوستان و شيعيان خالص نشر دهد(35). و نيز آن حضرت وقتي سعد بن عبدالله قمي به محضرش شرفياب مي شود، با عنايتي ويژه، سعادت ديدار آخرين حجت الهي عليه السلام را نصيبش مي کند(36).
پي نوشت:
1) بين اين دو نور پاک، پيوند نسبي وجود دارد. در 199 روايت وارد شده است که امام مهدي عليه السلام پنجمين فرزند امام موسي بن جعفر عليه السلام است. ر. ک: «منتخب الاثر» ص 276 - 275. به حسب علم انساب، حضرت معصومه عليها السلام، عمّه امام زمان عليه السلام است و رهيافتي که از حرکت حضرت معصومه عليها السلام نصيب مباحث مهدويت مي شود، اين است که توجيه و تأويل مناسبي براي بحث زنان در حکومت امام مهدي عليه السلام است.
2) اين موارد عبارت اند از:
الف. اعتقاد به ولايت امامان: «السلام عليک يا اميرالمؤمنين... و حجتک علي خلقک»؛
ب. دعا براي فرج امام زمان (عج):«اسئل الله ان يرينا فيکم السرور و الفرج»؛
ج. دعا براي همراهي با آنان:« و ان يجمعنا و اياکم في زمرة جدکم محمد صلي الله عليه و آله؛
د. دعا براي بقاي بر راه ولايت:« و ان لا يسلبنا معرفتکم»؛
ه . ابراز تقرب خداوند متعال با محبت اين خاندان و اعلان برائت از دشمنان آنان: «اتقرب الي الله بحبکم و البرائة من اعدائکم»؛
و. طلب سعادت و حسن عاقبت با حفظ عقيده به ولايت:«اللهم اني اسئلک ان تختم لي بالسعادة فلا تسلب مني ما انا فيه»؛
ز. اظهار عنايت پروردگار بر نعمت ولايت:« فلا تسلب مني ما انا فيه و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم»؛
ح. درود و تحيت پاياني:« و صلي الله علي محمد و آله اجمعين و سلّم تسليما يا ارحم الراحمين».
3) ر. ک: «زندگاني کريمه اهل بيت عليهم السلام» ص 128.
4) صلوات خداوند به معناي فرستادن رحمت است. براي اطلاع بيشتر به کتابهاي تفسير، ذيل آيه 56 سوره احزاب: «ان الله و ملائکته يصلون علي النبي...» مراجعه شود.
5) علامه مجلسي (ره) در «بحار الانوار» ج 102، ص 266، اين زيارت نامه را از امام زمان عليه السلام نقل نموده است. براي اطلاع بيشتر از سند اين زيارت نامه، ر. ک: «ماهنامه کوثر» شماره 35، ص 29.
6) مفاتيح الجنان» ص 96، دعاي روز جمعه. براي اطلاع بيشتر، ر. ک: «مفاتيح الجنان» ص 273، دعاي نيمه شعبان و ص 868 زيارت حضرت صاحب الامرعليه السلام؛ «اصول کافي» ج 1، ص 276، 277 و 299 و «نجم الثاقب» ص 123.
7) سوره احزاب: 33، آيه 46: «و داعيا الي الله باذنه و سراجاً منيرا».
8) از امام صادق عليه السلام پرسيدند: مردم از امام غايب چگونه نفع مي برند؟ فرمود: «کما ينتضعفون بالشمس اذا استرها السحاب»؛ «بحار الانوار» ج 52، ص 92. امام زمان (عج) نيز در اين باره فرمود: «و اما وجه الانتفاع بي في غيبتي فکالانتفاع بالشمس اذا غيّبها عن الابصار السحاب»؛ «بحارالانوار» ج 52، ص 181.
9) امام غايب (عج) مانند امام حاضر، به وظيفه پيشوايي خود که هدايت، تربيت نفوس، مدد رساني و نگه داشتن مردم از لغزشها و صيانت دين و پيروان است، سعي فراوان دارد. ر. ک: «ره توشه ياوران مهدي» ص 111.
10) مقام معظم رهبري (زيد عزه).
11) نجم الثاقب» ص 124.
12) بحار الانوار» ج 52، ص 17؛ «روزگار رهايي» ج 1، ص 151.
13) نجم الثاقب» ص 68. در دعاي توسل نيز مي گوييم: «يا حجة الله علي خلقه».
14) به پاي محور هستي» محمد جواد قائمي همداني، ص 4.
15) ان الله حرما و هو مکة و لرسوله حرما و هو المدينة، و لاميرالمومنين حرماً و هو الکوفة، و لنا حرماً و هو قم، و ستدفن فيه امرأةً من ولدي تسمي فاطمة، من زارها وجبت لها الجنة»؛ «تاريخ قم» ص 214.
16) بحار الانوار» ج 52، ص 322.
17) الارشاد» شيخ مفيد، ص 343 .
18) مدينة البلاغة» ج 1، ص 232؛ «او خواهد آمد» ص 10؛ «بحار الانوار» ج 52، ص 340.
19) بحار الانوار» ج 52، ص 308؛ «ينابيع المودة» ص 508؛ «او خواهد آمد» ص 9.
20) امام محمد باقرعليه السلام: «... لا يستتيب احداً»؛ «بحار الانوار» ج 52، ص 354. و در توقيعي از حضرت مهدي(عج) آمده است: «... فان امرنا بغتةً فجائةً حين لا تنفعهُ توبة»؛ «الاحتجاج» ج 2، ص 495.
21) زندگاني کريمه اهل بيت عليهم السلام» ص 208 - 207. در اين کتاب، ده نمونه از عنايات امام مهدي عليه السلام نسبت به حرم مطهر و مقدس عمّه بزرگوارش، حضرت معصومه عليها السلام، در فصل يازدهم، ص 205، با عنوان «طلوع خورشيد جهان افروز امامت از افق کريمه اهل بيت عليهم السلام» ذکر شده است.
22) بحار الانوار» ج 60، ص 213.
23) تقبض فيها امرة من ولدي و اسمها فاطمة بنت موسي... ؛ «بحار الانوار» ج 60، ص 216؛ «النقض» ص 196؛ «مجالس المؤمنين» ج 1، ص 83.
24) امام زمان عليه السلام در توقيعي به محمد بن عثمان العمري مي نويسد: «... و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة احاديثنا فانهم حجتي عليکم و انا حجة الله...». احتجاج، ج 2، ص 281.
25) غيبت» شيخ طوسي، ص 139؛ «اصول کافي» ج 1، ص 139؛ «بحار الانوار» ج 36، ص 259 و 238؛ «ينابيع المودة» ج 1، ص 74 و 75؛ «فرائد السمطين» ج 1، ص 46.
26) روزگار رهايي» ج 1، ص 359.
27) بحار الانوار» ج 60، ص 217. در روايت ديگري در وصف امام مهدي عليه السلام آمده است که او خيرالناس از جهت پدر و مادر و جد و جده است؛ «روزگار رهايي» ج 2، ص 1048.
28) بحار الانوار» ج 60، ص 214.
29) همان، ص 218.
30) همان، ج 60، ص 217.
31) سوره اسراء: 17، آيه 5.
32) روضه کافي» ص 175؛ «تفسير عياشي» ج 2، ص 281؛ «تفسير برهان» ج 2، ص 406.
33) بحار الانوار» ج 60، ص 217.
34) همان، ص 216 .
35) کمال الدين» ج 2، ص 434.
36) بحارالانوار» ج 52، ص 78 - 89 .
محمد رضا فؤاديان
انتهای پیام