(
امتیاز از
)
نقش عناصر و نمادهاى مذهبى شیعه در نهضت ملىشدن صنعت نفت
صدای شیعه: نقش تولى و تبرى
یکى از جلوههاى عنصر ولایت در فرهنگ سیاسى شیعه، بحث تولى و تبرى است؛ به تعبیر دیگر، دوستى با دوستان خدا و اهلبیت علیهمالسلام و دشمنى با دشمنان آنها. در تحولات معاصر، از جمله نهضت ملىشدن نفت، بحث تولى و تبرى در قالب نفى سلطه کفار و عدم الفت و دوستى با کفار جلوه پیدا کرده است.آیتاللّه کاشانى در اعلامیهاى که در مورد ملى کردن صنعت نفت صادر کرد، نتیجه ملىشدن صنعت نفت را علاوه بر احقاق حقوق ملت ایران و بازگرداندن ثروت ملى مردم به خودشان، رفع سلطه انگلیسىها بر جان و مال و ناموس مردم ایران ذکر مىکند.
همچنین آیتاللّهالعظمى سید محمدتقى خوانسارى، از علماى بزرگ آن زمان، در پاسخ به استفتاى «عدهاى از محترمین و بازرگانان تهران» در رابطه با ملى کردن صنعت نفت با اشاره به بحث سلطه بیگانگان بر کشور، مىنویسد: «مسلط نمودن اجنبى بر نفت که مایه حیات این ملت است، غیر از خفت عقل و بىعلاقگى به جامعه و عدم توجه به مقرّرات و وظایف دینى و ضعف ادراک و عدم رعایت مصالح و مفاسد جامعه چیز دیگرى نبوده و نیست.»1
آیتاللّه بهاءالدین محلّاتى در فتواى خود پیرامون بحث ملىشدن نفت، به بحث تبرى و عدم تولى نسبت به کفار در آیه 118 سوره «آلعمران» اشاره مىکند و مىنویسد: «یکى از مقرّرات دینى که براى جلوگیرى از رخنه اجانب در حصار عظمت و شوکت اسلام در قرآن مجید مکررا تأکید شده است ترک دوستى و مراوده با کفار است:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِن دُونِکُمْ لاَ یَأْلُونَکُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الآیَاتِ إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ.»... این قبیل آیات در نهى مسلمانان از طرح الفت و دوستى با غیرمسلمانان بسیار است. اینک آیات و سایر دستورات اسلامى، خاصه آنها که براى تحکیم مبانى عظمت و استقلال ایران و مسلمانان بود، پشت سر انداخته شد.»
ایشان یکى از مظاهر و مصادیق مخالفت با مضمون آیات فوق را واگذار کردن معادن نفت به عنوان یکى از منابع مهم ثروت و سیادت در جهان، به اجانب مىداند.آیتاللّه حاج سیدمحمود روحانى قمى نیز در پاسخ به استفتایى در این زمینه، به آیه «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» (نساء: 141) اشاره نموده و بحث کوتاه کردن دست اجانب از نفت مسلمانان و نفى سلطه کفار را از ضروریات دین شمرده، آن را امرى غیرقابل انکار و غیرقابل تردید مىداند.2
آیتاللّه سیدحسن چهارسوقى از علماى بزرگ اصفهان نیز در جواب استفتاى مردم در مورد ملىشدن نفت، با اشاره به آیه نفى سبیل «حرمت تسلیط اجانب و کفار بر مسلمین و اموال و نفوس و اعراض و نوامیس آنها را از بدیهیات و مسلمات» شمرده و اهتمام و جدیت در قطع ید اجانبوبیگانگانرا بر دولت وملتلازم مىداند.3
یکى از جلوههاى جدى و عملى تبرى از کفار و استعمارگران و حامیان آنها که عامل و زمینهساز سلطه کفار بر جامعه اسلامى بودند، ترور هژیر، از زمینهسازان قرارداد الحاقى و عامل تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم، بود. وقتى تلاشهاى آیتاللّه کاشانى و تحرکات مردم و گروههایى مثل «مجمع مسلمانان مجاهد» و «فداییان اسلام» و مقاومت و ایستادگى نمایندگان اقلیت مجلس پانزدهم مانع تصویب لایحه الحاقى گس ـ گلشاییان شد، انگلیسىها و حامیان داخلىشان به دنبال تحقق این مسئله در مجلس شانزدهم بودند. لذا آنها به دنبال این بودند که مجلس شانزدهم خالى از اغیار و مخالفان تشکیل شود.
بنابراین، عبدالحسین هژیر، وزیر دربار، به بهانه برپایى مجلس روضه در مسجدى که محل نگهدارى صندوقهاى رأى بود، صندوقها را انتقال داده و در نهایت، در آراء مردم تهران دست بردند و مانع ورود کاندیداهاى جبهه ملى و طرفداران آیتاللّه کاشانى به مجلس شانزدهم شدند. تحصن کاندیداها به عنوان اعتراض به این عمل نتیجهاى نداد تا اینکه با ترور انقلابى هژیر، عامل اصلى این حرکت، توسط سیدحسین امامى از اعضاى گروه فداییان اسلام به رهبرى سیدمجتبى نواب صفوى، دولت مجبور به ابطال انتخابات و تجدید انتخابات تهران شد که نتیجه آن، راه یافتن کاندیداهاى جبهه ملى و آیتاللّه کاشانى به مجلس شانزدهم و فراهم شدن زمینههاى مقابله با قرارداد الحاقى انگلیس و گامهاى اولیه نهضت ملىشدن صنعت نفت بود.
همچنین مىتوان بروز خشم و نفرت و برائت مردم مسلمان ایران از این دسته افراد را در ترور رزمآرا نخستوزیر وقت در جریان تصویب ملىشدن نفت مشاهده کرد. عنصر تولى نیز همانند تبرى در نهضت ملىشدن نفت جلوههایى داشته است. از جمله، نقل شده است که آیتاللّه کاشانى در دوران مبارزه براى ملىشدن نفت که گاهى دشمنان به دنبال تفرقهافکنى و ایجاد اختلاف از طرق مذهبى، عقیدتى و سیاسى بودند، مناقشات و درگیرىهاى داخلى را کمتر از محاربه با امام زمان (عج) ندانست.4
2. نمادهاى مذهبى
مناسبتها و مراسم مذهبى
یکى از شیوههاى آیتاللّه کاشانى در جریان مبارزات مردم علیه دیکتاتورى موجود در اواخر دهه 1320ش که مقدّمات نهضت ملىشدن نفت را فراهم کرد، ارتباط دادن مراسم مذهبى با امور خاص سیاسى بود که در آن برهه زمانى و در آن فضا این دو قابل جمع نبودند. وقتى در یک مصاحبه، از آیتاللّه کاشانى سؤال مىشود: «چگونه جنابعالى حاضر شدید محیط بلند پایه عالى مذهبى را ترک گفته، در مسائل پیچیده سیاسى مانند مسئله نفت مداخله کنید؟»
پاسخ مىدهد: «براى اینکه مذهب از سیاست جدا نیست و هر فرد مسلمانى باید متوجه و مراقب احوال همکیشان خود باشد و به علاوه، میهنپرستى یکى از عوامل نجات و سعادت است. اما در موضوع نفت، با تصاحب ثروت ملى خود و استخراج آن به دست خودمان نه تنها براى رفاه حال مردم قدم برداشتهایم، با رهایى از تسلط جابرانه انگلستان، استقلال و آزادى خود را تأمین مىکنیم.»5
بر همین اساس، ایشان در بیانیهها، نامهها، پیامها و سخنرانىهاى خود، همواره بر ابعاد دینى نهضت تأکید مىکند و بر دو بعد دینى و ملى بودن نهضت تصریح دارد.6 همچنین ایشان از فضاى مناسبتهاى مذهبى براى پیشبرد نهضت استفاده مىکرد. نماز عید فطر و نماز عید قربان، یک راهپیمایى عظیم سیاسى ایجاد کرد که در شرایط سخت دیکتاتورى براى دولت اشکالى بزرگ پیش مىآورد و فرصتى براى دامن زدن به مبارزه علیه نظام حاکم بود.7
آیتاللّه کاشانى در دوران آغازین حرکتهاى بیدارگرانه خود علیه نفوذ استعمار انگلیس در ایران و همراهى حکومت استبدادى و ظالم وقت با آنها، در مراسم اربعین امام حسین علیهالسلام سخنرانى مىنماید و ضمن توضیح اهداف قیام امام حسین علیهالسلامو شهادت ایشان، با مقایسه فضاى امروز کشور ایران با فضاى زمان امام حسین علیهالسلام، مىگوید:«حسین علیهالسلام براى جلوگیرى از اوضاع و احوالى نظیر آنچه ما امروز داریم تن به شهادت داد.
اگر ما درس فداکارى را از حسین علیهالسلام گرفته بودیم گرفتار اوضاع غیرقابل تحمل امروزى نمىشدیم... آن وجود مقدس خود را فداى دین و آیین و رفع ظلم از مسلمین نمود، و با این وضعیت کنونى که بر همه کس مشهود است، اساس دین و آیین و آسایش مسلمین از کثرت ظلم و تعدى متزلزل است. برادران من! فکر دین و آسایش مردم فلکزده بیچاره باشید و با خودخواهى و لاقیدى و تنبلى و ترس، دین و دنیاى خود را به باد ندهید.»8
ایشان همچنین به این نکته اشاره مىکند که ما باید از عملکرد حسینبن على علیهالسلام و مراسم عزاى ایشان، مقابله با ظلم و حاکمان ناصالح را بیاموزیم نه صرف عزادارى را. در همین زمینه، جامعه وعاظ تهران در تجمعى که در منزل آیتاللّه کاشانى داشتند، پس از مذاکرات مفصل درباره اوضاع عمومى کشور، ضمن اعلام و ابراز پشتیبانى کامل خود از منویات ایشان، اظهار نمودند که در محافل مذهبى نظریات ایشان را به اطلاع عموم مردم خواهند رساند.9
آیتاللّه کاشانى همچنین با مقایسه وضعیت آن روز ایران با وضعیت مسلمانان در زمان قیام امام حسین علیهالسلام مىگوید: وضع مسلمانان در زمان یزید بهتر از حالا بود. کفار به مسلمین باج و خراج مىدادند، ولى حالا بر سر ما مىکوبند. اسلام رو به توسعه مىرفت، ولى حالا رو به زوال است. وضع اجتماعى ما امروز به مراتب بدتر از زمان یزید شده است.10
ایشان زمامداران آن روز جامعه را با زمامدارى امیرالمؤمنین علیهالسلاممقایسه مىنماید و با اشاره به مواظبتهاى حضرت نسبت به اموال بیتالمال، ماجراى مشهور خاموش کردن چراغ بیتالمال هنگام کار شخصى را بیان مىکند و مىگوید: «حال ببینید تفاوت از کجاست تا به کجا؟ زمامداران ما از خزانه کشور اتومبیلها، پارکها، باغها و هزاران وسیله تعیش فراهم مىکنند.»11
جهاد و شهادتطلبى
در جریان نهضت ملىشدن نفت، در مواقع مختلف در نامهها، بیانیهها، سخنرانىها، شعارها و... بارها بر بحث جهاد، شهادتطلبى و کشته شدن در راه خدا و فیض شهادت تأکید مىشد و با الگوگیرى از شهادت ائمّه اطهار علیهمالسلام به ویژه امام حسین علیهالسلام به ترجیح مرگ با عزت بر زندگى با ذلّتبار تصریح مىشد. آیتاللّه کاشانى به عنوان رهبر اصلى نهضت ملىشدن نفت، در مقاطع مختلف و با تعبیرات گوناگونى به این نکته اشاره مىکرد.
ایشان در مراسمى که به مناسبت اربعین حسینى در سال 1326ش در منزلش برگزار شد، فرمود: درس شجاعت و فداکارى را از حضرت سیدالشهدا بیاموزید. مرگ ترس ندارد. اجل یک دقیقه پس و پیش نمىگردد... مسلمان نباید ترس داشته باشد. شهامت داشته باشید، ایمان خود را قوى کنید، زیر بار ذلّت نروید، مرگ با شرافت بهتر از زندگى ننگین است.12ایشان همچنین در بیانیهاى که پس از بازگشت به ایران از تبعید نوشت و در منزل خودش در جمع حاضران توسط دکتر مظفر بقایى قرائت شد، با اشاره به جانبازى و فداکارى خود، مىآورد: برادرانم! مثل من، خادمِ فداکارى دارید که بدون طمع و غرض شخصى جان خود را کف دست گرفته براى دین و دنیا شما جانبازى مىکنم.13
در پیامى که آیتاللّه کاشانى خطاب به نمایندگان مجلس صادر مىنماید تا دیدگاههاى خود را پیرامون بحث نفت به اطلاع آنان برساند، ضمن تأکید بر حقوق شرعى و عرفى مردم ایران نسبت به نفت و سایر حقوق سیاسى و اجتماعى آنان، به جان برکف بودن مردم ایران در احقاق خود اینگونه اشاره مىکند: ملت ایران مشروطیت را با خون خود گرفته و زیر بار استبداد و دیکاتورى نمىرود و البته با خون خود هم از آن دفاع خواهد کرد.14
بر همین اساس است که حسین مکى از طرف هیأت اعزامى به آبادان براى بحث خلع ید از شرکت سابق نفت، در پاسخ به نامه آیتاللّه کاشانى مبنى بر حفظ وحدت کارگران و کارمندان و پیشبرد برنامههاى نهضت، مىنویسد: «تمام اهالى این استان سربازان از جان گذشته و فداکارى هستند که گوش بر فرمان حضرت آیتاللّه دارند (از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن) به وظایف قانونى خود عمل خواهیم کرد، ولو به قیمت جان تمام شود. یا این قانون را اجرا خواهیم کرد یا در خاک این استان مدفون خواهیم گشت.»15
همچنین هنگامى که در برخى از جراید انگلستان صحبت از اشغال خاک ایران به میان آورده بودند و مىخواستند با این قبیل نوشتجات ملت ایران را مرعوب نموده، بلکه به سازش وادارند، مرحوم آیتاللّه کاشانى مىگوید: در صورتى که دست به چنین جنایتى بزنند، ملت ایران که نابودشده اطماع استثمارى و استعمارى آن دشمنان بشر است، البته کشته شدن در راه حق و حقیقت و دیانت و ملیت خود را ترجیح به این زندگانى ننگین خواهد داد و على اىحال در صورت اعمال قوه و ابراز خشونت، از اعلام جهاد خوددارى نخواهد کرد.16
در جریان مخالفت شاه با اعطاى اختیار پست وزارت جنگ به مصدق که منجر به استعفاى مصدق و نخستوزیرى قوام شد، آیتاللّه کاشانى براى مقابله با این حرکت، طى اعلامیهاى مردم را به خیزش علیه رژیم دعوت کرد: بر عموم برادران مسلمان من لازم است که در این جهاد اکبر کمر همت محکم بربسته و براى آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمارى ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته محال است.17سپس ایشان با دعوت از خبرنگاران داخلى و خارجى، مصاحبهاى تشکیل داد و طى آن سوگند یاد کرد که اگر قوام نرود اعلام جهاد خواهد نمود و شخصا کفن پوشیده، مردم را همراهى خواهد کرد.18
استناد به آیات و روایات و شعارهاى مذهبى
یکى دیگر از جلوههاى نمادهاى مذهبى در نهضت ملىشدن صنعت نفت، استناد به آیات و روایات در بیانیهها و اعلامیهها و شعارهاى مردم در تجمعات و راهپیایىهاست. در 27 خرداد 1327ش که قرار بود هژیر کابینه خود را به مجلس معرفى کند، جمع کثیرى از مردم در منزل آیتاللّه کاشانى اجتماع کردند و به طرف مجلس به حرکت درآمدند. پیشاپیش آنها قرآن بزرگى را با پرچم سبز رنگ حرکت مىدادند، شعار جمعیت «نصرٌ من اللّه و فتح قریب» و «انا فتحنا لک فتحا مبینا» بود. در ضمنِ راه گروه گروه به صفوف راهپیمایان مىپیوستند و جمعیت فریاد مىکرد«مجاهدین راه دین، خوش آمدید ، خوش آمدید.»19
آیتاللّه کاشانى در جلسهاى که با محمد حسنین هیکل مصرى دارد، در رابطه با خواستههاى خود مىگوید: «سگهاى انگلیسى، استقلال را از ما گرفتند همانطور که قرآن را از ما گرفتند! کو قرآن؟ کجاست احکام قرآن؟» سپس ایشان با اشاره به سخن گلادستون انگلیسى که گفته بود: «مادامى که قرآن در بین امتهاى اسلامى وجود دارد راه براى انگلیس بسته است و باید به خاطر اینکه خوب سوارى بدهند قرآن را از آنها گرفت»، به قلمش که روى سجادهاش بود اشاره مىکند و مىگوید: «بنویس از قول من به دولتهاى اسلامى، خدمتگزار اسلام و مسلمانها مىگوید: هیچ کارى از شما پیشرفت نمىکند، مگر اینکه زندگى خود را بر پایههاى قرآن استوار کنید.»20
در پیامى که آیتاللّه کاشانى پس از تبعید به لبنان خطاب به ملت ایران مىفرستد، براى بیدار کردن ملت و مقابله با استبداد حاکم، به این سخن حضرت اباعبداللّه الحسین علیهالسلام اشاره مىکند: «ان لم یکن لکم دین و لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فى دنیاکم.»21در جریان بازگشت آیتاللّه کاشانى از تبعید به لبنان، در روزنامه «اطلاعات»، ضمن توصیف استقبال عمومى مردم از آیتاللّه کاشانى آمده است:
اتومبیلهایى که در جلو و عقب اتومبیل حامل آیتاللّه کاشانى حرکت مىکرد، داراى شعارهاى مخصوصى مانند «خدا، استقلال، آزادى» بود.22در میتینگى که در روز جمعه 8 دى ماه 1329ش در میدان بهارستان به دعوت آیتاللّه کاشانى و برخى از احزاب ملى برگزار شد، افتتاح و ختم میتینگ با قرائت آیات قرآن توسط آیتاللّه غروى انجام مىشود.23
آیتاللّه محمدتقى خوانسارى در پاسخ به استفتایى پیرامون نهضت ملىشدن نفت، تقدیم نفت به بیگانگان را ـ در حالى که ثروت ملى میلیونى متعلق به میلیونها نفر ایرانى است که اکثر آنها دچار مشکلات مالى هستند ـ با بخشیدن ثروت یکى از مسلمانها در راه خدا، در حالى که عائلهاش بىسرپرست مانده بودند، مقایسه مىکند و مىگوید: پیامبر صلىاللهعلیهوآله به خاطر عمل فوق که به خودى خود یک عمل حسنه بود، مىخواست این فرد را در قبرستان مسلمانها دفن نکند.
حال اگر از پیغمبر صلىاللهعلیهوآله در مورد این ثروت عظیم ملى که تقدیم به بیگانگان مىشود، سؤال کنیم چه جواب مىدهند؟ آن شخص فوقالذکر تمام دارایى خود را صرف آزادى (بندگان) کرد و حضرت از او اظهار تنفر فرمود. نسبت ما که دارایى خود را صرف (بنده) کردن آزادگان مىکنیم چه خواهند فرمود...؟24آیتاللّه کاشانى با صدور اطلاعیهاى در حمایت از اقدام دولت مصدق براى عرضه اوراق قرضه و تشویق مردم به خرید این اوراق، از این اقدام به «جهاد مالى» تعبیر مىکند و مىنویسد: «اینجانب عنوان "جهاد مالى" را در این مورد واقعا بهجا و درست یافتم و آن را نوعى از الهامات ارواح مقدسه شمردم.» در این اطلاعیه، ایشان به آیات متعدد قرآن استناد مىنماید.
ابتدا با اشاره به آیه «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعا وَلاَ تَفَرَّقُواْ»(آلعمران: 103)، لزوم وحدت ملت در مقابل دشمنان را یادآورى مىکند و آیه «لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً» (نساء: 95) را براى چنین ایامى مىداند که جهاد با بذل مال ضرورت پیدا مىکند.
همچنین با اشاره به آیات «مَن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضا حَسَنا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ» (حدید: 11)؛ «مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاء» (بقره: 261)؛ «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً»(کهف: 30) به مردم اطمینان مىدهد که نه تنها از خرید اوراق قرضه زیان مالى به آنهانمىرسد، بلکه اندوختهاى نیز براى آنها به همراه دارد و موجب خیر دنیا وآخرت وپاداش الهى خواهد شد.25
هنگامى که مصدق لایحهاى را به مجلس داد تا اختیارات بیشترى بر خلاف قانون اساسى از مجلس بگیرد، آیتاللّه کاشانى به عنوان رئیس مجلس شوراى ملى با طرح این لایحه به دلیل مغایرت با قانون اساسى مخالفت کرد. نکته قابل توجه این است که ایشان با استناد به حکم قرآن و دستورات پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله مبنى بر حفظ امانات و ودایع، لزوم حفظ قانون اساسى و عمل به آن را نتیجه مىگیرد.
در نوشته ایشان آمده است: به حکم محکم قرآن مجید که بهترین رهنماى خلق جهان است،... و دستور متقن حضرت خیرالانام که امر و مقرّر است بر ودایع و سپردههاى مردم طریق امانتملحوظ گردد... باید به اطلاع مجلس برسانم... لایحه اختیارات تقدیمى آقاى دکتر مصدق نخستوزیر به مجلس شوراى ملى مخالف و مباین اصول قانون اساسى و صلاح مملکت و دولت است.26
آیتاللّه سیدحسن چهارسوقى نیز در فتواى خود در مورد نهضت ملىشدن نفت، متن فتوا را با آیه «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ» (حج: 78) شروع مىنماید که مشعر به تلاش و جهاد در راه خدا و اعتصام به خداوند در این تلاش و جهاد است. سپس به آیه «نفى سبیل» استناد نموده و حرمت استیلاى کفار بر مسلمانان را مطرح مىکند.27 چنانکه پیشتر هم ذکر شد، عموما علما و فقها در فتاوا و بیانیههاى خود در این نهضت، به آیات و روایات متعددى استناد کردهاند.
3. اماکن مذهبى
یکى از عناصر فرهنگ سیاسى شیعه که در نهضت ملىشدن نقش داشته است اماکن مذهبى به ویژه مساجد است. بسیارى از تجمعات اعتراضآمیز مردم در مساجد تشکیل مىشد و مساجد مرکزى براى اطلاعرسانى و آگاهىبخشى به مردم در جریان نهضت بود. در روزهاى آغازین نهضت که گامهاى اولیه مقابله با انگلیس و ایادى داخلى آن برداشته مىشد، در روز 28 خرداد 1326ش به دعوت «مجمع مسلمانان مجاهد» میتینگى در مسجد امام (مسجد سلطانى یا شاه سابق) ترتیب یافت و افرادى از جمله نواب صفوى علیهحکومت هژیر سخنرانى کردند.28
در روز 31 خرداد 1327ش نیز در پى اقدامات زورگویانه و استعمارگرانه انگلیس در فلسطین، اجتماع بزرگى از مردم در مسجد امام (مسجد سلطانى یا شاه سابق) در جهت حمایت از مردم فلسطین برگزار مىشود که در آنجا آیتاللّه کاشانى به بحث وحدت اسلامى و ضرورت کمک و حمایت از فلسطینىها تأکید دارد.29همچنین زمانى که رزمآرا به عنوان نخستوزیر وقت و رئیس دولت، مخالفتهاى جدى با ملىشدن نفت داشت و مانع اقدام مناسب مجلس بود، آیتاللّه کاشانى که منتظر اقدام قاطع و فورى مجلس در مقابل دولت بود، به ابتکارى جدید دست زد و با دعوت عمومى از مردم، از ملت خواست تا تکلیف نفت را معلوم کند.
در گزارشها آمده است: «از ساعت دو بعدازظهر طبقات مختلف مردم با نظم و ترتیبى که تاکنون کمتر سابقه داشته به مسجد سلطانى رفته و ساعت به ساعت بر کثرت جمعیت افزوده مىشد، به طورى که در ساعت 5 بعدازظهر چندین هزار نفر در صحن بزرگ مسجد سلطانى غرفههاى بالا و پایین و سرسرا و حتى خیابان اجتماع نموده بودند.»30 در این اجتماع عظیمى که در ششم بهمن برگزار شد، بعد از سخنرانىهاى تبلیغاتى علیه استعمار انگلیس و دولتهاى دستنشانده و تهدید رزمآرا، قطعنامهاى به تصویب رسید که ملى کردن صنعت نفت در سراسر ایران غیرقابل تردید اعلام شد.31 این قطعنامه مشتمل بر سه ماده زیر بود:
1. صنایع نفت درتمامکشوربلاقید باید ملى اعلام گردد.
2. ملت ایران عهدنامه و امتیازهاى سابق را به رسمیت نمىشناسد.
3. ملت ایران کسانى را که در این مبارزه فعالیت مىکنند پشتیبانى و تجلیل و تقدیر مىکند.32
همچنین آیتاللّه کاشانى در ایامى که ریاست مجلس شوراى ملى را بر عهده داشت، در مسجد انبار گندم که محل عزادارى هیئتهاى محلى جنوب شهر بود، حضور پیدا کرد و در رابطه با خطراتى که در آن ایام روند نهضت را تهدید مىکرد و زمینهساز تشنج و تشویش اذهان عمومى بود، هشدارهایى داد.33بنا به گزارش روزنامه «باختر امروز»، خلیل طهماسبى ضارب رزمآرا نخستوزیر مخالف ملىشدن صنعت نفت، پس از آزادى از زندان پیش از رفتن به منزل شخصى، ابتدا به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم علیهالسلام رفته و سپس به منزل آیتاللّه کاشانى مىرود و در آنجا نیز اذان مغرب را با صداى خود مىگوید.34 اینگونه رفتارها حاکى از جلوههاى مذهبى و نمادین نهضت ملىشدن نفت است که مبارزان اصلى در این نهضت از خود به نمایش گذاشتند.
نتیجهگیرى
از آنرو که دو رکن اصلى جنبشهاى سیاسى ـ اجتماعى، «رهبرى» و «مردم» هستند، مراجعه به اسناد و مدارک تاریخى نشان مىدهد در جنبشهاى سیاسى ـ اجتماعى تاریخ معاصر ایران، از جمله نهضت ملىشدن صنعت نفت، این دو رکن مهم یعنى رهبرى و مردم بر پایه عناصر و نمادهاى مذهبى شیعه در این جنبشها و نهضتها ایفاى نقش کردهاند. سیر تحولات نهضت ملىشدن صنعت نفت نشان مىدهد که در تمام مقاطع نهضت، به ویژه مقاطع حساس و مهم، حضور یا عدم حضور مردم بسیار تأثیرگذار و تعیینکننده بوده است.
اسناد و مدارک تاریخ نشان مىدهد که این حضور مؤثر مردم پیوند وثیقى با عناصر مذهبى و اعتقادات دینى آنها و نمادهاى مذهبى داشته است. یکى از عوامل اصلى حضور مردم در نهضت، فتاوا، اطلاعیهها و بیانیههاى علما و فقهاى شیعه در این مقطع است که مردم ایران به دلیل اعتقاد به نیابت فقها از امام زمان (عج) و حجت کلام و بیان آنها به عنوان حجت شرعى، خود را مکلف به تبعیت از آنها مىدانستند.
در این زمینه، نمادهاى مذهبى شیعه مثل شهادتطلبى و جهاد در راه خدا، مقابله با سلطه کفار و تبرى از دشمنان دین، مناسبتها و مراسمهاى مذهبى، استناد به آیات و روایت و شعارهاى مذهبى و دینى نقش مؤثرى در تحریک و تقویت مردم براى مقابله با امتیاز استعمارى نفت و سلطه انگلیس بر منابع ایران داشتند.
همچنین رهبرى اصلى این نهضت به معناى عنصر اصلى بسیج و هدایت مردم در مراحل مختلف نهضت با آیتاللّه کاشانى بوده است. البته این به معناى نادیده گرفتن نقش عناصر ملىگرا مثل دکتر مصدق در جریان نهضت نیست، ولى نمىتوان رهبرى نهضت و بسیج تودههاى مردم را به هیچ وجه به آنها نسبت داد. از اینرو، بیش از آنکه عناصر و افراد ملىگراى سکولار در این نهضت و رهبرى آن نقش داشته باشند، عناصر و نمادهاى مذهبى و رهبران مذهبى نقش داشتهاند.
پی نوشت:
1 روحانیت و اسناد فاشنشده....، ص 86 و 90.
2 همان، ص 91ـ93.
3 محمدعلى روضاتى، همان، ص 31ـ32.
4 شاهرخ اخوى، همان، ص 158.
5 روحانیت و اسناد فاشنشده...، ص 137.
6 همان، ص 81؛ روزنامه اطلاعات، 1 خرداد 1330.
7 جلالالدین مدنى، همان، ص 336.
8 همان، ص 324ـ325.
9 روحانیت و اسناد فاشنشده...، ص 131.
10 جلالالدین مدنى، همان، ص 326.
11 همان، ص 324.
12 همان، ص 325.
13 روحانیت و اسناد فاشنشده...، ص 79.
14 همان، ص 83.
15 همان، ص 143.
16 جلالالدین مدنى، همان، ص 384ـ385.
17 مجله خواندنىها، ش 97، مرداد 1331، ص 24.
18 روزنامه باختر امروز، 24 تیر 1331.
19 جلالالدین مدنى، همان، ص 334ـ335.
20 محمد حسنین هیکل، ایران، کوه آتشفشان، ص 67ـ84، به نقل از: روحانیت و اسناد فاشنشده... .
21 ر.ک: محمدصادق نجمى، سخنان حسینبن على علیهالسلام از مدینه تا کربلا.
22 روزنامه اطلاعات، 21 خرداد 1329.
23 روحانیت و اسناد فاشنشده...، ص 101 و 104.
24 همان، ص 89ـ90.
25 روحانیت و اسناد فاشنشده...، ص 153ـ154.
26 همان، ص 158ـ159.
27 محمدعلى روضاتى، همان، ص 31ـ32.
28 جلالالدین مدنى، همان، ص 335.
29 همان، ص 338.
30 روحانیت و اسناد فاشنشده...، ص 99.
31 جلالالدین مدنى، همان، ص 367.
32 روحانیت و اسناد فاشنشده...، ص 100.
33 همان، ص 131.
34 روزنامه باختر امروز، ش 958، 25 آبان 1331.
مهدى ابوطالبى/عضو هیئت علمى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدسسره
منبع: ماهنامه معرفت شماره172
انتهای پیام