( 0. امتیاز از )


صدای شیعه:  از آنجا که سن شريف امام رضا علیه‌السلام به 50 سالگي نزديک مي شد و هنوز آن حضرت فرزندي نداشت، ياوه گويان، جاهليت پدران گذشتگان خود را زنده کردند و به آن حضرت نسبت ابتر بودن، دادند و با اشاعه اين شبهه، درصدد ايجاد زلزله اي شرک آلود در ساختار عقيدتي و فکري معتقدان به ولايت و امامت بودند که ناگهان خبر ميلاد امام جواد علیه‌السلام دل هاي مومنان را شاد و ايمان آنان را راسخ تر و استوارتر ساخت.آنگاه که امام جواد علیه‌السلام در نقابي از نور متولد شد،(1) پدر بزرگوارش او را در آغوش کشيد و نقاب را از روي زيبايش کنار زد و فرمود: تو همان مولود مبارک هستي که جدم رسول خدا از آن خبر داد و فرمود: من فداي او گردم.(2)ابن اسباط و عبادبن اسماعيل مي گويند در هنگام ولادت امام جواد از پدربزرگوارش سوال کرديم مولود مبارک همين است؟ حضرت فرمودند: «هذا المولود الذي لم يولد في الاسلام اعظم برکه منه»(3) خداي سبحان به امام رضا علیه‌السلام دردانه اي را عطا فرمود که چشمه جوشان جود بخشش الهي بود. جود و بخشش آن حضرت تا آنجا وسعت يافت که مردم عراق آن حضرت را «باب المراد الي الله» مي خواندند.

در جود و بخشش آن حضرت همين بس که امام رضا علیه‌السلام ايشان را به حق پدر بر فرزند قسم داد و فرمود: اي اباجعفر از تو مي خواهم وقت خروج از خانه از دري بيرون روي که دست همه نيازمندان به تو برسد و همراه خود طلاو نقره داشته باش تا هيچ نيازمندي از پيش تودست خالي برنگردد.(4)

امام جواد علیه‌السلام در عنفوان کودکي به مقام منيع امامت نائل شد و اين معنا در ادامه اعجاز الهي در ارسال حجج آسماني در سنين کودکي است و قرآن کريم در سوره مريم به آن اشاره مي فرمايد «و آتيناه الحکم صبيا»(5)

با وجود سن کم، ابهت و جلالت قدر حضرت به حدي بود که احدي جرات نداشت آن حضرت را با اسم خطاب کند و همگان امام جواد علیه‌السلام را با کنيه «اباجعفر» خطاب مي کردند.

نقل است در آغاز دوران امامت، در حالي که برحسب ظاهر حضرت در سنين کودکي بودند، در مسجد پيامبر(ص) در مدينه از منبر پيامبر بالارفته و بر آن قرار گرفتند و خطبه اي رسا در معرفي خود به امامت مردم ايراد فرمودند و مردم را از ژرفا و بسط علم و دانش و توانايي خود باخبر نمودند.(6)

عمق و بلنداي هدايتگري آن حضرت را مي توان در جريان تزويج دختر مامون جست وجو نمود. در جلسه خواستگاري، مامون عباسي، تعيين صداق و مهريه را بر عهده امام جواد علیه‌السلام گذارد و حضرت چنين فرمودند: من خوش ندارم مهريه زنان امت پيامبر بالاتر از مهريه مادرم فاطمه باشد و خداوند از زندگي کساني که مهريه آنان و زنان و دخترانشان از صداق و مهر مادرم بيشتر است برکت را دور مي کند؛ به همين جهت من مهريه دختر تو را تعليم «ادعيه الوسائل من المسائل» که دعايي مجرب براي برآورده شدن حوايج است و از پدرانم به من رسيده، قرار مي دهم. اين دعا را مرحوم حاج شيخ عباس قمي در انتهاي مفاتيح آورده است و تلاوت آن بسيار سفارش شده است و حقيقتاً اقسام ده گانه اين دعا، بهترين کلاس اخلاق گرايي است.

امام جواد علیه‌السلام با اين حرکت لطيف ترين و زيباترين روش هدايت و تربيت را تبيين فرمود. به راستي اگر پسران ما بدانند براي ازدواج مهمترين گزينه، دانايي و دانش است که به عنوان مهريه از آنها طلب مي شود و دختران ما به اين حقيقت مودب شوند که از خواستگاران خود تعليم دانش را طلب نمايند، جامعه ما چه حال و هوايي پيدا مي کند!قرآن کريم برتري را در تقوا مداري معرفي مي فرمايد، امام جواد در راستاي تربيت قرآني مردم اين معنا را به زيباترين و لطيف ترين وجه، تحقق بخشيد و خود آن حضرت پيشگام برترين تقوا مداري بود. شيخ صدوق مي نويسد از شدت تقوا آن حضرت را تقي لقب دادند. (7)

نقل است مردي با ديدن ظاهر آن حضرت (رنگ لباس) در دل خود جسارتي نسبت به آن امام همام روا داشت، حضرت نزديک او شدند و آهسته فرمودند: «اتق الله اتق الله... لم افتيت الناس بما لاتعلم» (8) تقوا پيشه کن و درباره مردم آنچه را که يقين و علم نداري بر زبان جاري مکن و نسبت به آن نظر و حکم مده.

یکي ديگر از روش هاي تربيتي يادآوري آداب صحيحي است که قبلاً انسان آموخته است. دعبل خزاعي، شاعر برجسته اسلامي مي گويد، يک وقت از امام رضا عبايي را هديه گرفتم ولي حمد خدا را به جاي نياوردم. حضرت مرا سرزنش کرد، اين مسئله گذشت تا اين که يک روز از دست مبارک امام جواد صله و هديه اي گرفتم و گفتم الحمدلله، حضرت فرمودند: «تادبت»، مودب شدي! و در سفارشي فرمودند: «در جلوي مردم دوست خدا و در خلوت تنهايي دشمن خدا مباشيد». آري اين نفاقي است که خيلي ها گرفتار آن هستند.امام جواد در ادامه وصيت پيامبر اکرم در اين باب که مردم به قرآن و عترت تمسک جويند تا منحرف نشوند، اين معيار را تبيين و پاسداري نموده و فرمودند: پيامبر به خداي سبحان و اميرالمومنين به پيامبر و ما ائمه هدي به اميرالمومنين و امت پيامبر براي هدايت يافتن بايد به ما تمسک جويند. (9)

فلذا در پاسخ مردي که ادعا کرد خداوند از پيامبرش پرسيد از فلان صحابي خود سوال کن از خدايش راضي است يا خير؟ فرمود: اين کلام تو با روح قرآن بيگانه است و پيامبر فرمود هرچه ازمن نقل مي شود را به قرآن و سنت من ارجاع دهيد، اگر مخالف بود آن را رها سازيد، مدعي گفت: اين حرف با کجاي قرآن در تعارض است. حضرت اين آيه را تلاوت کرد. ولقد خلقنا الانسان و تعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد. (10)

علامه مرحوم مقرم در کتاب «النظره السريعه الي حياه الجواد الائمه» مي نويسد: شخصي از حضرت در معناي يتيم پرسيد، امام فرمود: مردم چه مي گويند (اين خبر از احترام آن حضرت به آرا و نظرات عمومي مي دهد و اينکه اگر لازم بود امام دست به تکميل و اصلاح مي زند) آن شخص پاسخ داد: به کسي يتيم مي گويند که يکي يا هردوي از والدين خود را از دست داده باشد، حضرت فرمود اين يتيم نيست، بلکه کسي است که از نعمت والدين دور افتاده، يتيم واقعي کساني هستند که دستشان از دامن امام زمانشان کوتاه است. اين تاکيد و ارجاع به کتاب و عترت، براي نشان دادن راه صحيح هدايت است.

سخن پاياني اين که با ثامن الحجج، ما ايرانيان سايه نشين انوار ضريح اقدس تو هستيم، و خود فرمودي که هرکس مرا به حق جوادم قسم دهد او را نااميد برنمي گردانم. و تو را به حق او قسم مي دهيم حاجات ما را سريعاً برآورده به خير بفرما که به فتواي فرزندت ما يتيمان واقعي هستيم پس «فاما اليتيم فلاتقهر» (11)

**********

1- بحارالانوار، ج50، ص1 / 2- ارشاد، ج2، ص279 و بحارالانوار، ج50، ص21 / 3- بحارالانوار، ج50، ص2 / 4- عيون اخبارالرضا، ج2، ص8 / 5- مريم: 12 / 6- بحارالانوار، ج50، ص108 / 7- معاني الاخبار / 8- بحار الانوار. ج 50. ص85 / 9- بحار الانوار. ج50. ص88 / 10- ق16 / 11- ضحي 90

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر