(
امتیاز از
)
شباهت تکفیریها و صهیونیستها در چیست؟
صدای شیعه: اين چيزي است که «آليس» درباره «سرزمين عجايب» گفت؛ اما احتمالا منظورش سوريهي آلوده به تکفيريها بوده است.
افراطگرايانِ تکفيري از هرآنکه به سوء تعبيرهاي بدويشان باور نداشته باشد نفرت دارند. رويکرد آنان در قبال سوفيها، شيعهها، مسلمانان سنتي و البته غيرمسلمانان ساده و وحشيانه است: «سر از تنشان جدا کنيد.»
ويدئويي که اخيرا در اينترنت منتشر شده است و در آن شورشيان تکفيريِ تحت حمايت امريکا دو مسيحي از جمله يک کشيش را در حمص سر بريدند، تمام دنيا را بهتزده کرد. اين ويدئوي منزجرکننده که از سوي خود تکفيريها فيلمبراري و منتشر شد صرفا آخرين نمونه از جنايات ثبت شدهي آنان در سوريه بوده است؛ افرادي که گويا از انجام اين جنايات به خود ميبالند.
پيش از اين ويدئويي در اينترنت منتشر شده بود که يک تکفيري را در حال خوردن قلب و ريه يک سرباز سوري کشته شده نشان ميداد. ولادمير پوتين، رئيسجمهور روسيه ميگويد اميد دارد هيئت اعزامي تکفيريهاي تحت حمايت امريکا به مذاکرات آتي صلح آدمخوار نداشته باشد، چرا که در اين صورت کار روسيه براي محافظت از ديپلماتهايش دشوار خواهد شد.
اگر ديپلماتهاي تکفيري در جريان اين مذاکرات گرسنه شوند آيا سر ديگران را ميبُرند و دل و رودهشان را بيرون ميکشند؟
در مقابلِ يک فرد مذهبيِ راستين، يک خودخواهِ خودپسندِ گزافهگو قرار دارد. فرعون چنين آدمي بود.
تکفيريها و صهيونيستها فراعنهي کوچک هستند؛ گمان ميکنند حق با خودشان است و باقي افراد اشتباه ميکنند. آنان فکر ميکنند آنقدر از افراد ديگر برتر و والاتر هستند که اجازه دارند آنان را بکشند و حتي گاهي اوقات اعضا و جوارح تنشان را به نيش بکشند.
البته اگر بخواهيم عدل و انصاف را در نظر بگيريم، بايد گفت که اغلب صهيونيستها و تکفيريها آدمخوار نيستند اما از جناياتي که در راه عقايد خودخواهانهي ايل و تبارشان انجام ميشود استقبال ميکنند.
صهيونيستها، برخلاف تکفيريها معمولا آنقدر باهوش هستند که از اعمال شنيع و وحشتناک خود فيلم نگيرند. در حالي که شماري از جناياتشان به بديِ جنايات تکفيريها است.
يکي از هفتهنامههاي پزشکيِ مشهور انگليس با نام «بيامجي» ده سال پيش مطلبي درباره جزئيات بيش از 600 مورد قتل کودکان فلسطيني به دست تکتيراندازهاي اسرائيلي منتشر کرد. اين کودکان در پيادهرو و حياط مدرسه هدف گلوله قرار ميگرفتند. کريس هجز در مقاله خود با نام «خاطرات غزه» صحنهي تيراندازي به کودکان فلسطيني و کشته شدن آنان از سوي نيروهاي اسرائيلي را که خود نيز شاهدِ آن بوده است، اينگونه توصيف ميکند:
«ديروز در همين مکان، نيروهاي اسرائيلي به هشت نوجوان که شش تن از آنان زير 18 سال سن داشتند، شليک کردند. يکي از آنان 12 سال داشت. آنان بعد از ظهر امروز يک پسربچه 11 ساله با نام علي مراد را کشتند و چهار تن ديگر را که سه نفرشان زير 18 سال داشتند، به شدت مجروح کردند. من در درگيريهاي ديگري که پوشش دادهام شاهد تير خوردن کودکان بودهام... اما هيچ وقت نديده بودم که سربازان کودکان را مانند موش به تله بياندازند و صرفا به خاطر تفريح آنان را به گلوله ببندند.»
اين تيراندازيِ تفريحوار به کودکان يکي از سياستهايِ رسميِ بالفعل دولت اسرائيل است. نظاميان اسرائيل با افتخار لباسهايي ميپوشند که بر آن تصوير يک زن باردار فلسطيني با يک علامت هدف بر روي شکم، نقش بسته است. در اين لباس عبارت «يک تير و دو نشان» نوشته شده است.
چرا تکفيريها و صهيونيستها گمان ميکنند آنقدر از ما بهتر هستند که ميتوانند سر از تنمان جدا کنند، ما را بخورند و صرفا براي تفريح به همسرانِ باردار و کودکانمان تيراندازي کنند.
صهيونيستهاي يهودي يقين دارند که «افراد برگزيده» هستند. تکفيريها بر اين باورند که باقي افراد کافرند و ريختن خونشان رواست. صهيونيستهاي مسيحي ايمان دارند که تنها کساني هستند که با بازگشت مسيح در امان خواهند بود و اينکه بهترين راه براي بازگرداندن مسيح آغاز جنگ جهاني سوم در «سرزمين مقدس» است.
به نظر من همهي اين افراد به واقع ديوانهاند.
ايالات متحدهي امريکا قرار بود بستر جامعهاي با احزاب مختلف و چند مذهبي باشد، کشوري که در آن مردمي از قبايل مختلف با باورهاي مختلف شانه به شانه هم، همزيستي دارند، جايي که بردباري از همه چيز پيشي ميگيرد. پس، چرا امريکا بزرگترين حامي تکفيريها و صهيونيستها در جهان است؟ چرا مالياتدهندگان امريکايي با ميلياردها دلار از اسرائيل حمايت مالي ميکنند؟ چرا امريکاييها براي نيروهاي تک تيرانداز اسرائيلي سلاح و مهمات ميخرند تا کودکان را صرفا براي خوشايند خودشان بکشند؟ چرا امريکاييها براي تکفيريها سلاح ميخرند و آنان را به سوريه ميفرستند تا سر از تن کساني که به گونهاي متفاوت از اين افراد ميانديشند، جدا کنند و آنان را بخورند؟
دولت امريکا القاعده را به سبب واقعه 11 سپتامبر مقصر ميداند. از اين رو، چرا القاعده که به شدت تحت نفوذ تکفيريها قرار دارد، اين چنين در جنگ با سوريه از سوي امريکا حمايت ميشود و ياري دريافت ميکند؟
افراد سليم تصديق ميکنند که نظر افراد ديگر نيز بايد شنيده شود. آنان به جاي آن که بگويند «من...من...من»، به سخن ديگران گوش ميدهند و از آنان ميآموزند.
انديشمندان اسلاميِ سنتي روشي عالي براي برخورد با عقايد و نظرهاي مختلف دارند. آنان يک موضوع معرفي ميکنند؛ نظر انديشمندان مختلف درباره آن موضوع را فهرست ميکنند و درباره اين که کدام نظر بيش از همه مجاب کننده به نظر ميرسد توضيح ميدهند؛ البته مسلم است که «خداوند از همه آگاهتر است.»
تکفيريها و صهيونيستها تنها با صداي بلند نظر خودشان را مطرح ميکنند. آنان هيچ توجهي به نظر ديگران ندارند. شعار آنان اين است: «اما من بهتر از همه ميدانم». اين افراد تصور ميکنند اگر به ضرب گلوله شما را بکشند و يا سر از تنتان جدا کنند، ديگر مجبور نيستند عقايدتان را اذعان نمايند.
متاسفانه براي تکفيريها و صهيونيستها، عقايد ضدّگلوله هستند. سر بريدنِ يک فرد، عقايدش را از بين نميبرد. اين عقايد در اذهان ديگران و آثارشان باقي ميماند.
مهم نيست سر چند نفر را از تن جدا کنند، مهم نيست چندين کودک بيگناه را به ضرب گلوله بکشند، تلاش تکفيريها و صهيونيستها براي تسخير جهان و از بين بردن تفاوتها، سرانجام با شکست رو به رو خواهد شد.
هر يک از آنان سرانجام در پيشگاه کسي قرار خواهند گرفت که بر همه چيز آگاه است و درباره هر موضوعي قضاوت ميکند؛ کسي که صدايش خاموش شدني نيست.
مترجم: پروانه کريمي
انتهای پیام