جنگ رسانهای وهابیت برای تخریب اسلام و شیعه
صدای شیعه: حال تنها یک برنامه مثل «شب آسمانی» از میان ده ها برنامه و فقط یک شبکه از میان ده ها شبکه فقط و فقط برای مدت 12 ساعت حرف هایی را برای گفتن داشت که تمام مبانی فکری این همه رسانه ها و شبکه های مدعی را به زمین زد و خود عاملی برای جذابیت این برنامه شد، چون همه کنجکاو بودند تا ببینند این چه رخدادی است که همه از آن به نحو زبانزدی ذکری به میان می آورند.
در رابطه با جزئیات برپایی برنامه «شب آسمانی» امیرمهرداد خسروی، کارشناس و مجری این برنامه خبرگزاری فارس به گفت وگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه می خوانیم:
*لطفا مقدمتاً درباره برنامه «شب آسمانی» و دغدغه های تولید این برنامه توضیح دهید؟
-ابتدا عرض می کنم که مسأله اندیشه بشر، محور اصلی برنامه شب آسمانی است و نیاز به درست اندیشیدن به عنوان یک ضرورت زندگی، رسالتی است که بر رسانه هایی همچون شبکه ای به قامت شبکه قرآن و معارف سیما معنا پیدا می کند. زمانی که یک جریان فکری در فضای رسانه هویت پیدا می کند طبیعی است که اقشار مختلف را درگیر خود می کند و این امر درباره مبانی و مباحث اسلامی و مباحث فکری دینی نیز صدق می کند. لذا به دلیل این اهمیت و واقعیت، برنامه شب آسمانی عزیمت به سمت حرکتی را رقم زد تا با رهگذر از مسیر رمزآلود اندیشه های بشر، حضوری جدی پیدا کند. امروزه حرف هایی در عالم رسانه ها مطرح می شود که مخاطب خود را درگیر می کند و ما نیز به تحلیل و نقد این آرا و اندیشه ها می پردازیم، چرا که امروز به ظاهر در دنیای آزاد زندگی می کنیم، باید حرف ها را بشنویم و اگر می خواهیم واقعاً مبتنی بر باورهای خود که خداوند هم همین را فرموده که باید بهترین ها را بشنویم و انتخاب کنیم، فکر کنیم و مسیر درست زندگی را بیابیم، پس باید همه حرف ها زده شده را ورز دهیم، بنابراین معتقدیم اتفاقاً این کار خوب است که در بستر یک برنامه زنده تلویزیونی و بدون دخل و تصرف صورت گیرد و خود را بهتر به جلوه آورد، زیرا عمیقاً باور داریم که مبانی فکری ما به بلندای یک تاریخ عظیم و پر مغز، خیلی محکم است و نگرانی در این زمینه که در بستر یک برنامه زنده رقم بخورد، نداریم.
*چرا مبحث پاسخگویی به شبهات و بالاخص وهابیت این اندازه طرفدار پیدا کرده است؟
-به نظرم این موفقیت چشمگیر مرهون چند علت است: نخست اینکه اولاً فراموش نکنیم که ده ها شبکه مخالف اندیشه اصیل اسلامی در نحله های مختلف فکری و از جمله وهابیت بیش از چهار سال است که تلاش بی وقفه ای برای تخریب اسلام و به خصوص شیعه را دنبال می کنند و انصافاً پول ها و سرمایه عظیمی را به خدمت می گیرند. حالا تنها یک برنامه از میان ده ها برنامه و فقط یک شبکه از میان ده ها شبکه فقط و فقط برای مدت 12 ساعت حرف هایی را برای گفتن داشت که تمام مبانی فکری این همه رسانه ها و شبکه های مدعی را به زمین زد و به نظرم این یک بُعد جدی جذابیت این برنامه شد، چون همه کنجکاو بودند تا ببینند این چه رخدادی است که همه از آن به نحو زبانزدی ذکری به میان می آورند.
اما جلوه دوم و مهم تر به اعتقاد من برخورداری برنامه از یک منش علمی متین و مستند بود که مردم حسب پیام های دریافتی از این روش که عرضه ای از باورهای شیعی و اسلامی آن بود لذت می بردند، حرف ها احساسی نبود و همه سرمایه علمی برنامه متکی به ادله و براهین غیرقابل انکار بود و بعد سوم این جذابیت هم این بود که به گمان برخی از تحلیل گران، این برنامه به نحو مؤثری توانست چهره ایی زیبا از وحدت شیعه و سنی را در برابر دیده مخاطبین قرار دهد که هر دو چقدر معتقدانه و جدی برآنند تا با جریان مخالف این وحدت مقابله کنند و ارسال حجم بالایی از پیامک ها و ایمیل های برادران اهل سنت ما در کنار تماس های شیعیان در حمایت از این رخداد گویای این اقدام مهم بود. البته شاید بتوان جوانب دیگری را هم برشمرد مثل انتخاب ویدیوها و میان برنامه هایی که همکاران و میهمانان برای برنامه آماده می کردند.
البته ناگفته نماند که آغازگر این جنگ رسانه ای ما نبودیم و اساساً ما به صلح و دوستی می اندیشیم تا مقوله ای به نام جنگ و ما مسأله وحدت محور اصلی نگاهمان است، ولی این وهابی ها بودند و هستند که خود را به میدان آوردند و فکر می کردند که متانت رسانه در نادیده گرفتن آن ها به معنای حقانیت اندیشه شان است، بنابراین وقتی سمی وارد خانه می شود، بی تفاوتی می تواند یک توهم خودباورانه ای را به دشمنان شما بدهد که گویی خیلی حرف هایشان جدی است و چنین شد که شبکه قرآن و معارف سیما به میدان آمد تا نشان دهد خیلی هم حرف های آن ها وزنی ندارد، ما صرفاً با دو امکان توانستیم در این هماوردی موفق شویم: اخلاق و ادب که معمولاً شبکه های مخالف فاقد آن هستند و دوم پشتوانه های علمی و عقلانی.
*البته حتما ورود به این حوزه ها خطراتی هم دارد، مثلاً در بحث عرفان های نوظهور، کلیساهای خانگی یا خیلی مسائل دیگر در عرصه رسانه خیلی راحت نمی توان ورود کرد، این برنامه چطور از خط قرمزها عبور می کند، منظور اینکه کاری کنیم که هم تبلیغ نشود و هم اینکه مخاطب از مباحث مورد نیاز مطلع شوند؟
- اگر تدبیر، دانش و هوشمندی در رفتار رسانه حاکم شود، به نظرم نگرانی وجود نخواهد داشت، انصافاً تیم مدیریتی و هدایتگر شب آسمانی مدبرانه اقدام کرد، از نظر علمی و دانش نیز ما مجهز به حضور برجسته ترین فضلای شیعه و سنی در فضای فکری برنامه بودیم تا در یک جبهه از اسلام دفاع کنیم و مسأله سوم به عنوان هوشمندی در کار، به نظرم در میان همه همکاران اعم از فنی تا عناصر مکمل تیم برنامه ساز وجود داشت، عمیقاً معتقدم با این روند هیچ نگرانی برای ورود به عرصه های فکری وجود ندارد، ولی چنانچه این سه عنصر یاد شده مفقود باشد، ممکن است که آسیب هایی را متوجه حرکت یک تیم برنامه ساز کند.
*آیا بازخوردی از جامعه وهابیت داشتید؟ برخی بیان می کنند که ما وهابیت درون شیعه هم داریم، آیا انتقادات و پیشنهاداتی از این اقشار هم بوده است؟
-من معتقد نیستم که چیزی به نام وهابیت درون شیعه معناپذیر باشد. اگر منظور از استفاده لفظ وهابی، تندروی و افراط باشد، می توان نگاهی به شبکه های به ظاهر شیعی داشت که آن ها هم در ژست دفاع از شیعه به دنبال ایجاد تفرقه میان امت اسلامی باشند که معمولاً از کشورهایی پخش می شوند که اساساً حاکمانشان با اساس اسلام ستیز و کینه دارند و همان ها هم حمایتشان می کنند و طبیعی است که از این تاکتیک برای ایجاد اختلاف استفاده می کنند، هر چند که نامشان هم شیعه باشد، حال نمی دانم در ادبیات فکری امروز به اینها چه باید گفت و یا ممکن است یک شخصی باشد که در شناسنامه شیعه باشد و باور وهابی پیدا کرده باشد! من نافی این هم نیستم، اما من این را اعتقاد ندارم که کسی یک شیعه اصیل و معتقد باشد، ولی مخالف آموزه های اخلاق گرایانه اهل بیت(ع) عمل کند و به افراط مبادرت ورزد و به تفرقه میان شیعه و سنی دامن بزند و اساساً وهابی به کسی اطلاق می شود که معتقد به مرام فکری محمد بن عبدالوهاب و پیش از آن ابن تیمیه باشد.
درباره بازخوردشان نیز باید گفت که دو طیف اصولاً با برنامه ما برخورد می کنند، یک عده بنا ندارند حرف را بشنوند و موضع می گیرند، یعنی این تصریح پروردگار عالم در قران کریم که «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ...» را نمی خواهند بفهمند و مثل بیماری که بیماری خود را نمی خواهد ببیند از واقعیت فرار می کند، البته این یک نگاه است و یک عده دیگری هم هستند که ما برایشان مرزی قائل نیستیم و دسته بندی هم نمی کنیم، این اعتقاد خود من است که از ابتدا و بی دلیل و احساسی نیاییم به نام دشمن و معاند فوری به یکدیگر انگ بزنیم و همدیگر را محکوم کنیم، معتقدم که باید بگوییم ما انسانی در زمین هستیم و خدایی داریم و چگونه پرستیدن را باید فهم کنیم، اگر من مسیر را اشتباه می روم، انسان هم کیش من به دادم برسد و هدایتم کند و اگر من نسبت به دیگری اینگونه دیدم من دست دیگری را بگیرم، دیگر با این دوستی مرزها منطق ندارد بنابراین همدیگر را درخواهیم یافت و عقلانیت جای تعصب های کور را می گیرد، عده ای هم از این زاویه با برنامه ما مواجه بودند که در میانشان هم منتقد و موافق بسیار دیده شد که ابتدا بسیاری که منتقد بودند به طیف موافقان برنامه ما پیوستند.
در برنامه شب آسمانی ما سخنمان به کسانی که متفاوت با نگرش ما می نگرند این است که می گوییم دوستان خواهش می کنم این حرف من را به عنوان کسی که در این برنامه مجری و نماینده جریان فکری برنامه هستم بپذیرید و لطفاً بی آنکه اندیشه کنیم، زود موضع نگیریم، ما همه دعوایمان بحث پرستش است ما می خواهیم بگوییم خدا را آنگونه بپرستیم که خدا می خواهد، نه آنکه دیگری خواسته و به من دیکته کرده است! خدا را آنگونه پرستش کنیم که خدا می خواهد اگر فکر می کنید که اشتباه پرستش می کنیم به ما هم کمک کنید البته با برهان عقلانی! تعصب را کنار و به جای آن صورت مسأله را وسط بگذاریم، بی آنکه روی یکدیگر شمشیر بکشیم، اتهام بزنیم و بی ادبی کنیم. بگوییم اگر صادقانه مسأله ما پرستش خداست قبول کنیم یا دیگران هم همین کار را بکنند، خداوند این مشرب را می پسندد، لااقل فهم ما از آموزه های دین و تصریحات قرآنی هم همین بوده است، ما واقعاً تلاشمان این است که فرهنگ گفت وگو را جا بیندازیم، ناسزا و فحش را کنار بگذاریم و به کسی که این را نمی پسندد بی احترامی نکنیم، حتی بنایمان در مواجهه با اندیشه وهابیت دعوت به درست اندیشی است و معتقدیم این مردم هستند که باید در پرتو این تعامل قضاوت کنند و نه چیز دیگر. اما وقتی از سوی آن ها هتاکی و استهزا می بینیم ما نمی توانیم بپذیریم که راستی و صداقتی بر رفتار رسانه شان حاکم است بلکه تعمدات سیاسی آن ها بیشتر به باور می نشیند.
*الان برنامه شب آسمانی را در یوتیوب یا دیگر شبکه های اجتماعی هم گذاشتید یا خیر؟ چون در فضای مجازی وهابیان خیلی کار می کنند حتی در فیس بوک و دیگر شبکه ها من خلاء حضور علما را در این فضاها حس می کنم!
-من اطلاع ندارم، چرا که مسؤلیت این کار هم با من نیست، ممکن است که دوستان در بخش های دیگر شبکه این کار را کرده باشند، البته من از این پیشنهاد شما خیلی استقبال می کنم و اعتقاد دارم باید این اقدامات صورت بپذیرد، نه فقط در موضوع وهابیت بلکه در سایر زمینه ها هم همین طور، ما اگر دنیای امروز را به منزله یک معرکه تعامل فکر و اندیشه بپنداریم، خیلی مسائلمان حل می شود .
یکی از این فضاها، اقتضائات دنیای سایبر و اینترنت و شبکه های اجتماعی است. این کار باید انجام بشود منتها اینجا ما کارمان کارکرد رسانه در بستر تلویزیون است و شبکه های اجتماعی یک بستر دیگری است که کسان دیگر باید کار بکنند، اما به هر حال من هم از این دغدغه شما استقبال و پیشنهاد می کنم که به عنوان یک خواهش از هر کسی که می تواند کمک ما کند و درعین حال مباحث را نقد کند، به معاضدت و مساعدت همت کند. بنابراین باور ما هم این است که همه می توانند نظرشان را بگویند و ما زمانی پیشرفت می کنیم که در سطوح مختلف با نگاه های مختلف بحث های علمی مطرح و نقد شود و الان اینترنت یکی از بهترین محمل هاست.
*ارتباطتتان در فضای اینترنت با اقصی نقاط دنیا چطور بوده است؟
-خیلی چشمگیر و خوب بوده و خیلی استقبال شده است، کافیست تا یک جستجو در اینترنت از برنامه های ما بفرمایید تا بهتر قضاوت شود.
*آیا این شبکه های اجتماعی در جهت گیری های آتی شما و نوع سؤالات و دغدغه هایتان چیزی افزوده است؟
-قطعاً اینطور است، چون فضای اینترنت اینگونه است و همه به صورت تعاملی از دیدگاه یکدیگر مطلع می شوند و نظر هم را می بینند، ولی نباید از مخاطرات آنکه بیشتر در حیطه به میان آوردن مباحث جدی علمی و حساس فکری و اعتقادی در سطح غیر تخصصی است و انصافاً شایسته محیط های علمی است غفلت کرد، زیرا اگر مباحث حساس اعتقادی در فضای سطحی و بدون کارشناسی مطرح شود، می تواند آسیب هایی را بجای بگذارد و این به یک مراقبت نیاز دارد.
*آیا فکر نمی کنید ایران که داعیه ام القری کشورهای جهان دارد، خیلی کندتر نسبت به دیگر کشورها عمل کرده است؟
-نه! این طور نیست، اتفاقاً یکی از مسائلی که باعث چنین صحبت هایی شده همین فعالیت ایران در این حوزه است، جنگ امروز ما تقابل فکر و اندیشه است، ایران اگر همین ورودها را هم نمی کرد و این جنس حرف ها را نمی زد دلیلی نداشت که ماهواره هایش و خطوط دیگر ارتباطی رسانه ایران در بسیاری از کشورها را تعطیل کنند! این یک سؤال مهم است که واقعاً هنوز به ما جواب نداده اند که در همین دنیای تبادل آزاد اطلاعات امروز که متنفذینش داعیه حقوق بشر و اینگونه شعارهای به ظاهر دلربا می دهند، چرا نمی گذارند حرف بزنیم؟ اتفاقاً چون ایران و رسانه هایمان چنین حرف ها را می زنند، اجازه کار نمی دهند. لذا فکر می کنم باید واقع بینانه تحلیل کرد. همین الان شما ببینید که شبکه های وهابی چه هجوم هتاکانه ای در مقابل حرف های علمی میهمانان ما آغاز کرده اند.
بنابراین ایرانیان هم در حد بضاعت و توانشان در این حوزه ورود کردند، البته ما نمی گوییم متکفلان همه وظیفه شان را انجام داده اند و شماره یک هستیم، ولی هر روز باید نسبت به روز قبل بیشتر رشد کنیم، ولی یک نکته را فراموش نکنیم، من معتقدم در همه شئون پیام سازی به ویژه در حوزه دین نباید تعادل را نادیده بگیریم، همیشه می گویند بیش از ظرفیت تولید کردن، تورم و کمتر آن فقر ایجاد می کند، ما باید حتماً این را نسبت به تعامل با مخاطب رعایت کنیم و به اندازه نیاز به مخاطب تولید و تعادل را حفظ کنیم و این نیازمند یک خرد فرهنگی است که عالی به موضوع نگاه می کند، مخصوصاً در این معرکه نبرد رسانه ها ما داریم حرف می زنیم یک عده با باورهای مسیحی این حرف را می زنند، یک عده باور وهابی یا نحله های برهمایی و تناسخی و .. صحبت می کنند، پس نخست باید به اینها توجه کرد و البته نقدشان کرد چرا که همه دارند ما و باورهایمان را نقد می کنند، بنابراین کسی بر ما لطفاً خورده نگیرد، چون وظیفه داریم تا مراقب سم ها باشیم و جامعه را مدام در برابر این سم پاشی ها آشنا کنیم و در مقام پاسخ های منطقی و علمی و مستدل هر روز بهتر از دیروز گام برداریم .
*به عنوان سؤال نهایی خاطره خاصی از اجرا در برنامه های شب آسمانی دارید که برای مخاطب جذاب یا جالب باشد؟
-به هرحال حضور در هر فضا و برنامه ای که آراسته به نام دفاع از اسلام عزیز و اهل بیت(ع) و به ویژه سیدالشهدا(ع) باشد، همه اش برکت و خاطره است، ولی یکی از مطالب جالبی که خیلی زیبا بود این حس نشاط و طراوت حاکم در میان مجموعه عناصر فعال در این برنامه بود که به نحو چشم نوازی موج می زد، همه همکاران و میهمانان چه شیعه و سنی به نحو متعهدانه ای آمده بودند تا رسالت خودشان را نسبت به اسلام انجام دهند. مسأله یک رفتار کاری متعارف نبود و بدون اغراق یک هنگامه متحدانه و معتقدانه بود، به طور نمونه شبی که ماموستا اقبال بهمنی که یکی از برجسته ترین فضلای اهل سنت هستند، قصد داشت تا از سنندج به تهران عزیمت کند تا میهمان ما در برنامه باشد و خود را به برنامه زنده برساند، در مسیر حرکت از منزل به فرودگاه سنندج دچار سانحه تصادف با اتومبیل می شود و در نهایت موفق نمی شود تا خود را به پرواز برساند، ولی این مرد بسیار متعهدانه و مقید برای ایفای نقش اعتقادی خود اصرار می کند تا خود را با ماشین به تهران برساند و در برنامه شرکت کند و واقعاً وقتی ما از موضوع باخبر شدیم گمان نمی کردیم که افتخار میزبانی ایشان را پیدا کنیم، اما دیدیم که چه حضور مؤثری داشت و این حضور تا چه میزان موجب تقدیر خود برادران اهل سنت از اقصی نقاط کشور شد که مدام با تماس های خودشان تشکر می کردند.
به نظرم اینها زیبایی هایی بود و هست که به این حرکت جلوه و معنا می دهد و جالب اینکه ما واقعاً دیدیم که واکنش این شبکه ها در مقابل این وحدت فقط هتاکی و اهانت و عصبانیت بود و بس. اما در پایان اجازه بدهید که با تمام صداقت تأکید کنم که برنامه ما هرگز دوست ندارد تا به جدال های بی حاصل و چالش های بی معنا تن دهد، ما همه جهد و تلاشمان برای فهم کردن حقیقت زندگی است و اگر از کسانی هم دعوت به مناظره علمی و گفت وگو می کنیم، فقط دوست داریم تا در پرتو تعاملات اخلاقی و علمی به یکدیگر و بینندگان کمک کنیم تا حقیقت را بهتر باز شناسیم، بنابراین اگر نگاه اینگونه شد، پس معنا ندارد که به دعوا و هتاکی و استهزا کشیده شود، پس ما در مقابل همه بی حرمتی ها فقط اعتقاد به رعایت ادب و اخلاقی داریم که آموزه اصیل اسلام عزیز به همه ما مسلمانان است و بس و امیدوارم که خداوند متعال با عنایت همواره خودش تفضلی کند که این نگرش هموار فراروی مسیر ما حاکم باشد و زندگی ما را آراسته سازد.
*خیلی ممنون از زمانی که در اختیار ما گذاشتید.
-خدا به شما و هر کسی که در عرصه رسانه های سالم و متعهد تلاش می کند، قوت دهد.
انتهای پیام