«الذریعه»؛ پاسخ به آنان که میگفتند شیعه کتاب ندارد
صدای شیعه: فرهنگ و اندیشه شیعی بهویژه پس از نهضت علمی صادقین(ع) جان تازهای گرفت و از همان زمان مخالفان آن درتخریب آن و انکار حقانیت ائمه(ع) برآمدند. یکی از راههای مقابله با رشد و نفوذ اندیشه شیعی تألیف آثاری با موضوع طعن عقاید شیعی، انکار ولایت امیرالمؤمنین و سست و بیاساس نشان دادن معارف آن بود.
گفتهاند اولین کتاب ضدشیعی ـ که هماکنون نیز موجود است ـ «العثمانیه» جاحظ بود که در کنار جوابیههای محکم علمای شیعه چون «الشافی فی الإمامة» سیدمرتضی علم الهدی و جوابیه شیخ مفید، حتی از سوی برخی از علمای اهل سنت نیز پاسخ داده شد که از جمله آنها میتوان به ردیه اسکافی بر جاحظ و نقدهای قاضی عبدالجبار معتزلی در المغنی فی الإمامة(20 جلد)اشاره کرد.
هجمه علیه شیعه در قالب تألیف کتابهای متعدد ضدشیعی در قرون بعدی از سوی کسانی چون شهرستانی، ابنحزم اندلسی و... همچنان ادامه یافت تا این که نوبت یکی از تندروترین چهرههای ضدشیعی تاریخ اسلام در قرن هفتم و هشتم، یعنی ابنتیمیه حرانی رسید. «منهاج السنه» او تا به امروز مرجع حمله سلفیون و بهویژه تمام وهابیت قرار گرفته که از آن به زعم خود به عنوان یک مدرک محکم علیه شیعه استفاده میکنند و سخن او را به عنوان شیخ الاسلام، بر صحابه و پیامبر(ص) مقدم میدارند.
از همان زمان تألیف «منهاج السنة» علمای شیعه پاسخهای متقن و مستحکمی به آن دادند. علامه حلی «منهاج الکرامة» را نوشت و هرچند فضل بن روزبهان، عالم اهل سنت با «ابطال الباطل» خود سعی در نقد آثار علامه حلی داشت، اما قاضی نورالله شوشتری با دایرة المعارف 38 جلدی «احقاق الحق» دفاع جانانهای از حریم اهل بیت(ع) انجام داد.
از دویست سال پیش که چندین جریان سلفی در مناطق مختلف جهان اسلام قوت گرفت، موج هجمه جدید و وسیع دیگری علیه شیعه و معارف آن قوت گرفت که از مهمترین شاخههای آن میتوان به وهابیت تکفیری (از شاخههای مذهب حنبلی) و سلفیه دیوبندی اشاره کرد. دو تن از شخصیتهای سلفی قرن دوازدهم که اتفاقا معاصر هم نیز هستند یعنی شاه ولیالله دهلوی و عبدالوهاب یکی در عراق و حجاز و دیگری در شبه قاره هند به ترویج و اشاعه تفکرات ابنتیمیه پرداختند و آثاری در ضدیت با شیعه و فرهنگ و معارف آن تألیف کردند.
شاهولیالله از محدثین سلفی بود و در هند مدرسه دیوبندیه را تأسیس کرد و بعد از 40 سال، هزار مدرسه وابسته برای این مدرسه ایجاد شد. استعمار انگلیس در هند، باعث شد این تفکر خیلی سریع در حوزه های اهل سنت هند رشد کند. دیوبندیها عموما تکفیری نیستند، ولی بهخصوص نسبت به شیعه افراطیاند و از زمان شاه ولیالله تا امروز، همه علمای دیوبندیه کتاب علیه شیعه نوشتهاند. از جمله عزیز الله دهلوی پسر شاه ولیالله کتاب به نام «التحفة الإثنا عشریة» تألیف کرد و در آن مطالب ابنتیمیه و فضل بن روزبهان و دیگران را به ضمیمه یک سری مطالب تند و فحش و سب و ناسزا و افتراء گنجاند.
عزیز دهلوی در این اثر تمام همّ خود را به کار برد تا شیعه را فرقهای باطل و بیاساس و پایه معرفی کند. پیشترها حاجى خلیفه دائرة المعارفى را در کتابشناسى مسلمانان ترتیب داده و آن را با نام «کشف الظنون» منتشر کرده بود. وى از سر تعصب مذهبى، بسیارى از آثار شیعه را نادیده گرفته و هیچ نامى از آنها به میان نیاورده بود و گاه گاهى هم اگر از کتابهاى شیعه یاد مىکرد بسیار گذرا و همراه با تحقیر و تحریف بود. به همین علت یکى دیگر از مخالفان شیعه، از سر غرضورزى و عناد نوشته بود: «شیعه را آثار یا کتابهایى نیست تا آیندگان آنها بتوانند در علوم مختلف از آنها سود برند و آنها به ناچار طفیلى دیگران بوده و بر سر سفره دیگران مىنشینند و ...».
در چنین فضایی و بعد از چنین هجمههایی بود که مرحوم آقابزرگ تهرانی «الذریعه» را در 26 جلد نوشت تا ثابت کند شیعه کتاب دارد، سیدمحسن امین «اعیانالشیعه» را در 52 جلد نوشت تا ثابت کند شیعه عالم دارد و میرحامد حسین نیشابوری «عبقات الانوار» را در 20 جلد نوشت تا اثبات کند شیعه حقانیت دارد.
سیزدهم ذیالحجه مصادف است با سالروز وفات علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی، صاحب الذریعه که نام اصلی وی محمدمحسن بود و بعدها «منزوی» لقب گرفت. او از دانشمندان کتابشناس قرن چهاردهم هجری است و با تألیف دایرةالمعارف بزرگ «الذریعه» و کتاب طبقات «اعلام الشیعه» گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی شیعی در حوزههای مختلف علوم برداشت.
آقابزرگ مردى خستگى ناپذیر و نستوه بود. همیشه در تلاش و تکاپو و شیفته کار و تحقیق بود. اگر مجموعه آثار ماندگارش یک جا گردآورى و تحقیق شود سر به صد جلد خواهد زد. او از همان نخستین روزهاى ایام جوانى دست به استنساخ دهها نسخه کمیاب و کتاب معتبر زد و تا آخر عمرش که قامتش از خمیدگى حالت رکوع دایم یافته بود باز سر در کتاب و دست در قلم داشت.
40 سال شام نخورده بود
با این همه کار و کوشش، خانهاى بىآلایش و بسیار ساده داشت و همیشه دور وبرش آکنده از اوراق و اسناد و دفاتر بود و کتابها چون ستارگان بىشمارى او را که براستى ماه تابان در آسمان تحقیق و تألیف بود را همیشه در حصار تماشایى خویش داشت. خانه ساده او پناهگاه پژوهشگران و مرجع محققان بود. درب خانه و کتابخانه آقا بزرگ تهرانی پیوسته به روى محققان باز بود. چیزى که شیخ به آن نمىاندیشید راحتى و رفاه بود. علامه بزرگ تهرانى حتى فرصت شام خوردن را در شبها نداشت و مىگفت: «چهل سال است که شام نمىخورم.»
شیخ و نهضت مشروطه
آقابزرگ از اخبار روزگارش آگاه بود و خطوط سیاسى عصرش را مىشناخت و در نهضت مشروطه در صف مشروطهخواهان و از طرفداران آخوند خراسانى بود و در قیام «میرزا محمدتقى شیرازى» که به استقلال عراق انجامید شرکت داشت. زمانى که مدارس به سبک جدید، یکى پس از دیگرى در شهرهاى مسلمان نشین تأسیس مىشد خرسندى خویش را اعلام داشت و مردم را به شرکت در این کار خیر و عمومى فرا خواند.
سرشناسترین شیخ روایت پس از محدث نوری
شیخ محمدحسن رازی مشهور به شیخ آقابزرگ تهرانی، فقیهی محقق، مدقق، اصولی، رجالی و جامع علوم متنوع و از شاگردان آخوند خراسانی، شیخ الشریعهی اصفهانی، سیدمحمدکاظم یزدی و میرزا محمدتقی شیرازی در روز 11 ربیعالاول 1293 چشم به جهان گشود و روز جمعه 13 ذیحجه 1398، پس از 96 سال عمر باعزت که بیشتر آن را در کتابخانهها و با کتاب و قلم گذرانده بود دار فانی را وداع گفت و در نهایت نیز در میان کتابها در کتابخانه عمومی خود به خاک سپرده شد. وی اهمیت بسیاری به روایت و نقل حدیث میداد و در کسب اجازه برای نقل احادیث میکوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفتهاند تا آن جا که او پس از محدث نوری، سرشناسترین شیخ روایت یاد میشود.
تصنیف بزرگترین دایرةالمعارف کتابشناسی شیعی
او در 1329 به کاظمین رفت و به منظور تدوین بزرگترین دایره المعارف کتابشناسی شیعی، یعنی الذریعه الی تصانیف الشیعه به تحقیق و تتبع پرداخت. چندی بعد به سامرا رفت و ضمن ادامه کار خود در آنجا، در مجلس درس میرزا محمدتقی شیرازی نیز حاضر شد. در 1335ق به کاظمین باز گشت. دو سال درآنجا ماند و باز به سامرا رفت. در 1354 به نجف بازگشت و به منظور چاپ الذریعه، چاپخانهای به نام مطبعه السعاده بنیاد نهاد، اما دولت پادشاهی عراق به بهانه های گوناگون مانع کار وی گردید. شیخ جلد نخستین الذریعه را در مطبعه الغری به چاپ رساند، اما انتشار آن، باز هم درنتیجه مخالفت دولت عراق 6 ماه به تعویق افتاد.
آقابزرگ برای تدوین و تکمیل این دایرهالمعارف به سفرهای طولانی نیز پرداخت. از بیشتر کتابخانههای عمومی عراق و ایران و سوریه و فلسطین و مصر و حجاز و بسیاری از کتابخانههای عمومی عراق و ایران و سوریه و فلسطین و مصر و حجاز و بسیاری کتابخانههای خصوصی در این کشورها دیدن کرد و به بررسی کتب آنها پرداخت. وی در 62 کتابخانه شخصاً کاوش کرد و فهرستهای بسیاری از کتابخانههای دیگر را نیز مورد مطالعه قرار داد.
علامه تهرانی در کنار الذریعه آثار دیگری نیز تألیف کرد که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: طبقاتاعلامالشیعه، نوابغ الرواه فی رابعه امات، الثقاه والعیون فی سادسالقرون، الضیاء اللامع فی عباقره القرن التاسع، احیاء الداثر فی مآثر اهل القرن العاشر، روضهالنضره فی تراجم علماء المائه الحادیه عشره، الکواکب المنتشره فی القرن الثانی بعد العشره، الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، نقباءالبشر فیالقرنالرابع عشر، مصفیالمقال فی مصنفی علم الرجال، المشیخه، هدیهالرازی الیالمجددالشیرازی، النقد اللطیف فی نفی التحریف عن القرآن الشریف، توضیحالرشاد فی تاریخ حصرالاجتهاد، تفنید قولالعوام بقدمالکلام، اجازات الطوسی، مستدرک کشف الظنون و... .
تسنیم
انتهای پیام