(
امتیاز از
)
فقهِ ارتداد
صدای شیعه:
بهبهانة سالگرد فتوای امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی، نویسندة کتاب آیات شیطانی، در 29بهمن سال 67، در این جستار به بررسی حکم «ارتداد در فقه اسلامی» میپردازیم.ابتدا به معرفی نویسنده و کتاب «آیات شیطانی» اشاره شده است و سپس برخی بازخوردهای چاپ و نشر و ترجمة این کتاب در جهان، اشاره میشود تا از این رهگذر به بحث حکم ارتداد در فقه شیعه دست یازیم.
معرفی نویسنده:
احمد سلمان رشدی زادۀ نیمه بامدادِ پنجشنبه 19 ژوئن 1947م و 28 خردادماه سال 1326ش، نویسنده و مقالهنویس هندیالاصل تبعة انگلستان است. وی در بمبئی هند و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد. پدرش بازرگان بود. او در دانشگاه کمبریج انگلستان تحصیل کردهاست و در حال حاضر تبعة کشور انگلستان است. و تا به حال چندین بار ازدواج کردهاست.اوّلین کتاب سلمان رشدی، گریموس، در سال 1975م به چاپ رسید که مورد استقبال مردم قرار نگرفت.
دومین اثر او کتاب «بچههای نیمه شب» است که در سال 1981م منتشر شد و برندة جایزة بوکر شد، و سالها بعد در سال 1993م برندة جایزه بوکرِ بوکرها شد که به این معنی بود که این کتاب بهترین اثر از میان رمانهای برنده جایزه بوکر در 25 سال اول اعطای این جایزه است. بچههای نیمهشب را مهدی سحابی به فارسی ترجمه کرد و در سال 1364ش برندة جایزة بهترین رمان خارجی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز شد.
آخرین اثر فعلی وی کتاب شالیمار دلقک است که در سپتامبر 2005 به زبان انگلیسی انتشار یافتهاست. اغلب آثار رشدی از شبهقاره هند ریشه میگیرد. داستانهای او را در گونه رئالیسم جادویی طبقهبندی میکنند. وی درسال 2007م از ملکه پادشاهی متحده، به پاس خدماتش به عالم ادبیات، لقب شوالیه دریافت کرد! که این اقدام عجیب باعث واکنشهای گسترده مثبت و منفی در کشورهای مختلف ازجمله در برخی محافل داخلی انگلیس شد. در همین ارتباطات سخنگوی وزارت امور خارجة جمهوری اسلامی ایران با محکوم کردن این اقدام، در کنفرانسی خبری گقت: «مدال دادن به یکی از منفورترین چهرهها در جهان اسلام، نمونه بارزی از ضدّیّت با اسلام در میان مقامات ارشد بریتانیاست.» (ویکی پدیا، سلمان رشدی)
معرفی کتاب:
این رمان دربردارندة قالبی روایی است که از عناصر رئالیسم جادویی آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی که در قالب رؤیاهای دیده شدة یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، بهره میبرد. روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی، شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان امروز میشود. هواپیمایی از هند که توسط گروهی از سیکها ربودهشده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشة هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند.
نفر نخست جبرئیل فرشته نام دارد، هنرپیشة سرشناس بالیوود که رل تخصصیاش بازی در نقش خدایان هندوست و دیگری صلاحالدین چمچا فرزند یک بارزگان است که هویت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان دوبلور در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و بهطرز جادویی نجات مییابند. در یک استحالة معجزهآسا، جبرئیل فرشته واقعاً هویت جبرئیل (فرشتة وحید) را میگیرد و چمچا نیز هویت یک روح پلید.
پس از یافتهشدن در ساحل، چمچا توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه جبرئیل بیتفاوت جریان را نظاره میکند.دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. جبرئیل در جستجوی عشق گمشدة خویش، کوهنوردی با نام الی کن را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجویی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعة سقوط از هواپیمای ربودهشده است.
او این اندیشه را با افروختن آتش حسد در جبرئیل و نابودسازی رابطهاش با الی عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد.
هر دوِی آنها به هند باز میگردند. جبرئیل که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر الی را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. صلاحالدین نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، برآن میشود که در هند باقی بماند.
یک رشته از حکایات رؤیا روایی نیمه-جادویی پرداختهشده در ذهن بیمار جبرئیل فرشته در درون داستان جای گرفته و با جزئیات مرتبط فراوان و نیز مایههای متعارفی از وحی الهی، ایمان و تعصبات مذهبی و همچنین تشکیکات بههم پیوند خوردهاست.
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری توهینآمیزتر به عقاید مسلمانان است. این حکایت شامل بازگویی دگرگون شدة زندگی محمد(ص) (در رمان با نام «محوند» یا «پیامبر») در شهر مکه (در رمان با نام «جاهلیه») است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند:
یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، بال خودرا در یک روسپیخانة زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابة پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است.
بخش دوم داستان عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتة مقرب) بدو وحی میشود. او همة عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری ازبرای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. این زیارت هنگامیکه باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند.
بخش سوم رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصوبر میکشد که با دستمایههای اصلی راوی بازگشت کننده به شخصیت پیامبر در ارتباط است. (ویکی پدیا، آیات شیطانی)
بازخوردهای نشر و ترجمه:
در مهرماه سال 1367، مسلمانان هند و پاکستان با تظاهرات علیه سلمان رشدی که خود هندی الاصل و تبعه انگلیس بود، نفرت خود را از انتشار کتاب آیات شیطانی اعلام کردند. در 25 دی 1367، مسلمانان شهر برادفورد انگلیس، نسخههایی از آیات شیطانی را سوزاندند و در 24 و 25 بهمن همان سال در جریان تظاهرات مردم پاکستان و هند علیه این کتاب، دست کم هفت نفر کشته شدند. (مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
پس از انتشار کتاب ورود و فروش آن در بنگلادش، سودان، آفریقای جنوبی، سریلانکا، کنیا، تایلند، تانزانیا، اندونزی، سنگاپور و ونزوئلا کتاب ممنوع اعلام شد. (ویکی پدیا، آیات شیطانی)در سال 1991م مترجم آیات شیطانی به ژاپنی، هیتوشی ایگاریشی در توکیو با ضربات چاقو کشته شد.به مترجم ایتالیایی کتاب در میلان حمله شد. در سال 1993 ناشر نروژی کتاب مورد حمله مسلحانه قرار گرفت. در همین سال عزیز نسین مترجم کتاب به ترکی در هتلی در شهر سیواس مورد حمله قرار گرفت.
دفتر نشر «نیما» که ترجمه فارسی این کتاب را منتشر کرده بود به آتش کشیده شد و نیما نعمتی مدیر این انتشارات بارها تهدید شد. سردبیر مجلة «خلق» چاپ سلیمانیه که بخشی از ترجمة کردی این کتاب را در سال 2010 منتشر کرده بود هدف حملة مسلحانه قرار گرفت. سردبیر از این حادثه جان سالم بدر برد ولی برمک بهداد مترجم کتاب از آن زمان پنهان شدهاست. (ویکی پدیا، آیات شیطانی)
امام و سلمان رشدی:
ماهها پس از انتشار کتاب در 25 بهمن 1367ش، رُشدی در یک حکم شرعی از سوی امام خمینی(ره) مرتد اعلام شد و پیام ذیل توسط ایشان صادر گردید: «بسمهتعالى؛ إنا للَّه و إنا إلیه راجعون؛ به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مىرسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مىباشند.
از مسلمانان غیور مىخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءاللَّه. ضمناً اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینى 25 بهمن 1367/ 7 رجب 1409» (صحیفه امام، ج21، ص: 263)
دفتر ایشان چند روز بعد در 29 بهمن تأکید کرد: «بسمه تعالى؛ [رسانههاى گروهى استعمارى خارجى به دروغ به مسئولین نظام جمهورى اسلامى نسبت مىدهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانى توبه کند حکم اعدام درباره او لغو مىگردد. امام خمینى- مدّ ظلّه- فرمود:] این موضوع صد در صد تکذیب مىگردد.
سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند. [حضرت امام اضافه کرد:] اگر غیر مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل مىخواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند.» (صحیفه امام، ج21، ص: 268)
ایشان در منشور روحانیت نیز به این مسئله اشاره کرده مینویسد: «مسئلة کتاب آیات شیطانى کارى حساب شده براى زدن ریشه دین و دیندارى و در رأس آن اسلام و روحانیت است. یقیناً اگر جهانخواران مىتوانستند، ریشه و نام روحانیت را مىسوختند ولى خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و ان شاء اللَّه از این پس نیز خواهد بود، به شرط آنکه حیله و مکر و فریب جهانخواران را بشناسیم.» (صحیفه امام، ج21، ص: 278)ایشان در پیام تشکر به رؤسای جمهور اندونزی، الجزایر، آلمان شرقی و نخست وزیر هند، نیز به مسئلة کتاب آیات شیطانی اشاره کرده است. (صحیفه امام، ج21، ص: 305 و 306 و 316 و 318)
رهبری و فرمان امام:
مقام معظم رهبری(مدظله) نیز از ابتدای فرمان امام خمینی(ره)، مبنی بر قتل سلمان رشدی، نکاتی را متذکر شده است که در ذیل به آنها اشاره میگردد. این کتاب کثیف و نجس از لحاظ موازین حقوقی عالم صد در صد محکوم است. چون احترام به عقاید عواطف انسانها یکی از اولی ترین و بدیهی ترین حقوق بشر است. (روزنامه رسالت 29/11/67)
هیچ مسلمانی نمی تواند نسبت به این اهانت بی تفاوت باشد. (روزنامه رسالت 29/11/67)
اجرای حکم اعدام سلمان رشدی فقط برای عشق به پیامبر(ص) است نه برای پول. (روزنامه رسالت 29/11/67)
اهانت به اسلام و جامعه یک میلیاردی مسلمانان قابل تحمل نیست. (روزنامه جمهوری اسلامی 25/11/77)
حقیقتا فتوای ارتداد سلمان رشدی که از امام صادر شده، نور الهی بود. (روزنامه جمهوری اسلامی 25/11/77)
مسلمانان یقینا حکم امام درباره سلمان رشدی را اجرا میکنند. (روزنامه جمهوری اسلامی 25/11/77)
حامیان سلمان رشدی دنبال این هستند که آیا فتوای امام(ره) عوض شده است؟ مگر این فتوا قابل عوض شدن است؟ مگر کسی می تواند نسبت به این قضیه با کسی معامله کند؟ (روزنامه جمهوری اسلامی 25/11/77)
حکم امام(ره) در مورد سلمان رشدی به آیات الهی متکی است و همانند آیات الهی مستحکم و غیر قابل خدشه است. (روزنامه جمهوری اسلامی 25/11/77)
امام(ره) تیری را به طرف این مرد فاجر و هتاک رها کردند. این تیر از چله کمان خارج شده و درست هدفگیری شده و دیر یا زود این تیر به هدف خود خواهد رسید. (روزنامه جمهوری اسلامی 25/11/77) دست امام(ره) درد نکند که این حکم را صادر نمودند. (روزنامه جمهوری اسلامی 25/11/77) حکم امام(ره) درباره سلمان رشدی تغییر ناپذیر است و با ادامه مقاومت مسلمانان، دیگر کسی جرات اهانت به مقدسات اسلامی را نخواهد یافت. (روزنامه جمهوری اسلامی 6/10/69)
غربیها تلاش کردند بوسیلة سلمان رشدی به اسلام، مسلمانان و پیامبر عزیز ما اهانت کردند. (روزنامه جمهوری اسلامی 18/9/72) اگر کسی در اعدام انقلابی این نویسنده تلاش کند و همانطور که امام(ره) فرمودند در این راه کشته هم شود شهید خواهد بود امیدوارم این درسی برای استکبار جهان بشود و آنها بفهمد که با احساسات مسلمانان نمی شود بازی کرد. (روزنامه رسالت 27/11/67)
بر همه مسلمین غیور لازم است که این متهتک فاجر و مزدور را مجازات وادب کنند و من اطمینان دارم که این کار انجام خواهد شد. (روزنامه رسالت 27/11/67) نقد ادیان با وقاحت و لجن پراکنی فرق دارد و این کار بسیار هرزه و کم ارزش از نظر هنری و فرهنگی است. (روزنامه رسالت 27/11/67) جوانان غیور و مؤمن جهان اسلام بعد از فتوای امام(ره) محتاج به هیچ پیام دیگری نیستند. (روزنامه رسالت 27/11/67)
ما اهل بحث و استدلال هستیم. اما جواب دشنام را با کار علمی و فرهنگی نمی توان داد. (روزنامه رسالت 27/11/67) حکم اسلام در مورد نویسنده کتاب آیات شیطانی همانگونه که حضرت امام(ره) فرمودند: اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، ثابت است و چنین تشبثاتی که با همیاری بعضی افراد بظاهر مسلمان صورت می گیرد، تغییری در این حکم الهی نخواهد داد. (حدیث ولایت. ج6٫ ص98)
حکم امام امت درباره آن نویسنده نگون بخت به قوت خود باقی است و او باید همچنان در انتظار اجرای آن تا لحظه مقرر بماند. (حدیث ولایت. ج1٫ ص215) عکس العمل امام(ره) در مقابل این توطئه آنچنان قاطع و کوبنده بود که همه آنها را غافلگیر کرد. آنان خواستند با نشر و بزرگ کردن آن کتاب روحیه مسلمانان را تضعیف کنند. (حدیث ولایت. ج4٫ ص289)
عکس العمل و ضربه متقابل امام(ره) آنقدر قوی بود که به کلی ورق را دگرگون کرد. حکم اعدام سلمان رشدی که با اقبال و تصدیق و شوق وافر ملتهای اسلامی در همه جا مواجه شد، کار را دگرگون کرد. (حدیث ولایت. ج4٫ ص290) باید حکم الهی درباره این موجودی که برحسب آیات الهی و احکام قطعی اسلام به مجازاتی محکوم شده، اجرا بشود. (حدیث ولایت. ج4٫ ص291)
امروز بر هر مسلمانی که به سلمان رشدی دسترسی دارد واجب است او را به مجازات برساند. (روزنامه کیهان 26/11/71) حکم امام(ره) همچنان به قوت خودش باقی است و باید اجرا شود. (حدیث ولایت. ج3٫ ص251)
آیتالله خامنهای(مدظله) در پیام خود به کنگرة عظیم حج در سال 1383 دوباره بر این نکته اصرار میورزد و مینویسد: «آنها از احترام به همة مذاهب سخن مىگویند، اما از مرتد مهدور الدمی چون سلمان رشدى حمایت مىکنند!» (http://khamenei.ir)
بررسی فقهی ارتداد
*) تعریف مرتد: انتخاب دین و عقیده یا تغییر آن غیر از ارتداد است. کسى که در صدد رسیدن به دین حق و عقیدۀ مطابق با واقع باشد طبعاً دین خاص یا عقیدۀ خاصى را انتخاب مىکند یا آن را تغییر مىدهد و در هر دو حال خود را محق و طالب حق و حقیقت مىداند؛ هرچند ممکن است به نظر دیگرى دین و عقیدۀ او باطل باشد.
اما شخص مرتد درصدد رسیدن به حق و حقیقت نیست؛ بلکه او مىداند حق چیست و کجاست و با این حال درصدد مبارزه و معانده با حق است و از این جهت در جوهر ارتداد، عناد و جحد و لجاجت وجود دارد. درضمن برای ارتداد علاوه بر جحد و عناد، نوعى محاربه با مسلمانان نیز به چشم مىخورد.
[برای مثال] گروهى از معاندان و محاربان با اسلام جهت تضعیف و در نهایت نابودى اسلام چنین توطئه کردند که شمارى از آنان مسلمان شوند و پس از مدت کوتاهى از اسلام، اعلام بیزارى کرده و مرتد شوند؛ و با این شیوه، تازه مسلمانان و کسانى را که ایمان محکمى پیدا نکرده بودند از دین بازگردانند. قرآن حکیم این توطئه را این گونه بازگو مىفرماید:
«جمعى از اهل کتاب (از یهود) گفتند: «(بروید در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز، کافر شوید (و باز گردید)! شاید آنها (از آیین خود) بازگردند! (زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانى پیشین مىدانند و این توطئه کافى است که آنها را متزلزل سازد)» (آلعمران: 72). (حکومت دینى و حقوق انسان؛ ص: 130)
*) تقسیم مرتد: در فقه شیعه، مرتد بر دو گونه است:
مرتد فطری: کسی که به خاطر اسلام پدر و مادرش یا یکی از آنها هیچگاه به کفرش حکم نشده است و پس از بلوغ نیز خودش به اسلام گرویده باشد. البته اسلام تقلیدی کفایت نمیکند، بلکه باید با تحقیق صحیح، به اسلام گرویده باشد. (شیخ طوسی؛ خلاف؛ 3: 591؛ شیخ طوسی؛ مبسوط؛ 7: 268؛ فاضل هندی، کشف اللثام9: 358؛ محقق اردبیلی؛ مجمع الفائدة؛ 13: 318؛ نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 41: 602 و 604 و 617؛ جامع المدارک؛ 5: 289؛ امام امام خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیلة؛ 794 مسئله 1، محمدجواد فاضل لنکرانی، پاسخ به شبهات پیرامون حکم فقهی ارتداد، 16 [به نقل از استفتاء آیتالله فاضل])
مرتد ملی: کسی که در زمرة مرتد فطری نمیگنجد، یعنی حداقل یکی از شرایطِ فوق را نداشته باشد.
*) تفاوت دو قسم: مهمترین تفاوت میان دو نوع مرتد، این است که توبة مرتدِ فطری (به نظر مشهور فقیهان) پذیرفته نمیشود، اما توبة مرتد ملی قابل پذیرش است.
*) سبب ارتداد: مهمترین عامل ارتداد که مورد پذیرش همة فقیهان شیعه است، عبارت است از: «انکار خدا، توحید یا پیامبر (ص)». (نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 6: 79)
*) شرایط تحقق ارتداد: برخی از شرایطی که همة فقیهان در تعیین تحقق ارتداد، مطرح کردهاند عبارتند از:
کمال عقل. (ابن طی فقعانی؛ الدر المنضود؛ 308؛ نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 41: 609؛ امام خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیلة؛ 892 مسئله 2)
بلوغ. (نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 41: 609؛ امام خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیلة؛ 892 مسئله 2)
قصد. (ابن طی فقعانی؛ الدر المنضود؛ 308؛ نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 41: 610؛ امام خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیلة؛ 892 مسئله 2)
اختیار. (ابن طی فقعانی؛ الدر المنضود؛ 308؛ نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 41: 609؛ امام خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیلة؛ 892 مسئله 2) به خاطر شبهه نباشد. (نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 6: 75 و 76؛ شیخ طوسی؛ مبسوط؛ 7: 267؛ محقق کرکی؛ جامع المقاصد 3: 376؛ شهید ثانی؛ مسالک الافهام؛ 14: 468؛ محقق اردبیلی؛ مجمع الفائدة؛ 13: 201؛ میرزای قمی؛ غنائم الأیام؛ 5: 188؛ محقق نراقی؛ مستند الشیعة؛ 6: 270)
برخی دیگر از فقیهان شرایط دیگری نیز برای تحقق ارتداد مطرح کردهاند که عبارتند از:
با مرتد اتمام حجت شده باشد. (نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 6: 80) محاربه با مسلمانان. (طباطبائی؛ محمد کاظم؛ العروة الوثقى(با حاشیة 5 مرجع)؛ 1: 94) علم به ضروریت مطلب انکار شده، داشته باشد. (محقق اردبیلی؛ مجمع الفائدة؛ 13: 340؛ نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 41: 601) باید در دادگاه صالح شرعی اثبات شود. (امام خمینی، روح الله؛ کتاب الطهارة؛ 3: 633) از روی عناد و لجبازی باشد. (نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 6: 78؛ بهجت، محمدتقی، استفتائات، 1: 10)
ارتداد همهگیر نباشد (عصرِ شبهه نباشد). (سبحانی، جعفر، حدود و تعزیرات، 126) قصد انکار یا استخفاف داشته باشد. (نجفی، محمد حسن؛ جواهر الکلام؛ 41: 625) جوانانی که تازه به سن بلوغ میرسند و نسبت به اسلام عنوان شاک را پیدا میکنند نمیتوان حکم مرتد را بر آنهاجاری نمود، بلکه باید به آنها مهلت داد. (محمدجواد فاضل لنکرانی، پاسخ به شبهات پیرامون حکم فقهی ارتداد، 16 [به نقل از استفتاء آیتالله فاضل]) باید کل اسلام را انکار کند نه بخشی از آن را. (معرفت، محمد هادی، مجلة آفتاب معرفت «آثار فقهی علامه معرفت»؛ 87)
سخن پایانی:
در گذشته که بچهها را تنبیه بدنی میکردند! تا درس بخوانند، معلمی بدونِ استفاده از ضرب و شتم، همة شاگردانش را به درس خواندن علاقهمند کرده بود. شیوة کاری او را پرسیدند. معلم گفت: «من شلاقی بر روی دیوار کلاس نصب کردهام، هر روز یکی از شاگردها موظف است آن را تمیز کند، ابهت این شلاق، باعث میشود که شاگردان بدونِ کتک خوردن، درس بخوانند!»
در هیچ مورد مجازات هدف اصلى نیست؛ بلکه یک وسیله بازدارنده براى مجازات شونده یا سایر مردم است. به همین جهت دستور داده شده که مجازات آشکار باشد تا اثر بازدارندگى خود را در جامعه ببخشد و نیز در مجازات تعزیرى و بعضى از موارد حدود، هرگاه مجرم از طریق دیگرى از گناه خوددارى کند و توبه نماید، مجازات از میان مىرود. (مکارم شیرازی، استفتاءات جدید، ج2، ص: 505)
حال با توجه به مطالبی که در مورد مرتد ارائه شد، آیا این حکم، بیشتر برای بازدارندگی از توطئه علیه اسلام و مسلمانان نیست؟ آیا این حکم، مطابقِ قاعدة عقلاییِ بازدارندگی مجازاتها نیست؟ برای مثال فتوای وجوب قتل سلمان رشدی، اگرچه بازخوردهای متفاوتی در جهان داشت، اما همین فتوا زمینهای فراهم کرد که سالها بعد رولند امریش کارگردان فیلم «2012» از پخش صحنة تخریب کعبه در فیلم خود منصرف شود! (ویکی پدیا، آیات شیطانی)
سیدمهدی نریمانیزمانآبادی
منبع: رصد
انتهای پیام