( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: پس از فروپاشی یوگسلاوی، در پی یک همه‌پرسی برای استقلال که با مشارکت 67٪ مردم انجام شد، 98٪ رأی‌دهندگان به استقلال بوسنی هرزگوین رأی دادند و بدین ترتیب در سال 1992،جمهوری بوسنی هرزگوین اعلام موجودیت کرد. این اتفاق آغازگر جنگ‌بوسنی بود.
همه‌پرسی استقلال، توسط صرب‌ های بوسنی تحریم شد و آنها که توسط صربستان و مونته‌نگروی همسایه حمایت می‌شدند، جمهوری صرب بوسنی را تشکیل دادند و به قصد تجزیه جمهوری بوسنی هرزگوین و الحاق نواحی صرب‌نشین بوسنی برای تشکیل «صربستان بزرگ»، به بوسنی حمله کردند. جنگ صرب‌ها علیه بوسنی هرزگوین، یک جنگ ملی و برسر خاک نبود، بلکه هدف، نابودی مسلمانان و نسل‌کشی آنان بود.
بدین ترتیب بود که حدود بیست و دو سال پیش در قلب اروپای متمدن و در میان سکوت کشورهای غربی، صرب‌های بوسنی به جان مسلمان‌ها افتادند. جنایات زیادی در این جنگ وحشیانه اتفاق افتاد که لکه ننگ آن تا ابد بر پیشانی مدعیان حقوق بشر خواهد ماند. از قتل عام و نسل کشی مسلمانان گرفته تا تجاوز به زنان و دختران مسلمان به منظور پاکسازی قومی و نژادی.

مروری بر وقایع فروپاشی یوگسلاوی سابق نشان می‌دهد که از شش جمهوری که در آن زمان اعلام استقلال کردند فقط استقلال جمهوری بوسنی هرزگوین که اکثریت جمعیت آن مسلمان است؛ تلفات و ویرانی‌های سنگینی دربرداشت و خون‌های زیادی بر زمین ریخته شد. این در حالی بود که در جمهوری‌ های با اکثریت مسیحی، استقلال‌طلبی در فضایی به دور از خشونت و خونریزی صورت گرفت. به همین علت است که مسلمانان بوسنی هرزگوین، دولت‌های اروپایی را به مشارکت در جنایات صرب‌ها متهم می‌کنند و آنان را در قتل عام هزاران انسان بی‌گناه شریک جرم می‌دانند.

در این جنگ برای اولین بار تجاوز به زنان و حتی دختران خردسال و کشتار کودکان، به عنوان یک تاکتیک نظامی برای پیروزی قلمداد شد. گزارش‌های مستند سازمان ملل نشان می‌د‌هدکه در جنگ صرب‌ها علیه بوسنی، بیش از 300 هزار غیرنظامی کشته شدند و هزاران زن مورد تجاوز قرار گرفتند. گزارش انجمن حمایت از زنان صدمه دیده در جنگ بوسنی نیزحاکی از آن است که تا کنون پرونده 25000 زن آسیب‌ دیده به سازمان ملل ارائه شده است.
"هاسجیچ" یکی از این زنان است که مدیریت "انجمن زنان خسارت دیده جنگ بوسنی" را برعهده دارد؛ او در یکی از مصاحبه‌های خود گفت : من در سال 1992 که بوسنی استقلال خود را اعلام کرد با دو دختر و همسرم در "ویشه گراد" زندگی می‌کردم. در زمان شروع جنگ کارمند شهرداری بودم. در همان ایام در کمال تعجب می‌دیدم صرب‌ها که تا آن روز در همسایگی هم زندگی می‌کردیم ؛ شروع به رفتن از شهر کرده‌اند. بعد از رفتن صرب‌ها شهر "ویشه گراد" در سال 1992 از سوی صرب‌ها محاصره شد. در همان روزها صرب‌ها وارد منازل مردم می‌شدند و آنها را قتل عام می‌ کردند. آنها مردان و زنان را روی «پل رودخانه درینا» به گلوله می‌بستند. نام این پل نام رمان "ایوو آندریچ" است که برنده جایزه نوبل شده است. اما در آن روزها آب درینا، به رنگ خون درآمده بود.
هاسجیچ افزود صرب‌ها در مارس 1992 وارد خانه ما هم شدند و در برابر چشمان من به دختر جوانم تجاوز و با وارد کردن ضربه‌ای به سرش او را مجروح کردند. روز بعد نیز مرا به قرارگاه پلیس‌شان بردند. در آن جا بارها به من هم تجاوز کردند و بسیار تلخ بود که یکی از همسایگان قدیمی صربمان را که قبلا با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم، در آنجا دیدم.

مدیر انجمن زنان خسارت دیده جنگ بوسنی با تاکید بر این که موضوع تجاوز به زنان بخشی از استراتژی جنگ خونین و ظالمانه بوسنی بوده، گفت: تجاوزها با طرح و برنامه خاصی انجام می‌شد. کسانی که جنگ را به راه انداختند از ساختار خانوادگی مسلمانان خوب اطلاع داشتند، آن ها می دانستند با این جنایت چه آسیبی را بر جامعه مسلمان وارد خواهند کرد. به ده ها هزار زن از 11 تا 60 ساله تجاوز شده است. بر اثر این جنایت ها تعداد زیادی از زندگی های مشترک از هم پاشید. بسیاری از زنان کشور خود را رها کرده و زندگی در غربت را انتخاب کردند. عده قابل توجهی از زنان، فرزندانشان را به نهادهای دولتی تحویل دادند. این وضع بزرگترین ضربه را بر پیکر خانواده‌های بوسنیایی وارد کرد.
نتیجه این جنایت‌های وحشیانه در سال های بعد آشکارتر می‌شود. مدیر انجمن زنان خسارت دیده جنگ بوسنی همچنین می‌گوید: اکنون گرچه بسیاری از متهمان این فاجعه دستگیر شده‌اند؛اما هنوز بسیاری از کسانی که در ویشه گراد، برچکو، فوچا و شهرهای دیگر بوسنی مرتکب چنین جنایاتی شدند؛ در حال حاضر کارمند اداره پلیس یا کارگر کارخانه‌ها و یا معلم آموزش و پرورش هستند. ما تا دستگیری آنها از پا نمی‌نشینیم و به فعالیت‌های حق طلبانه خود ادامه می‌دهیم؛ ما نه فقط برای زنان مسلمان که برای احقاق حقوق زنان صرب و کروات هم فعالیت می‌کنیم.زیرا بسیاری اززنان صرب یا کرواتی که با مسلمان‌ ها ازدواج کرده بودند نیز در جریان درگیری های داخلی بالکان مورد تجاوز قرار گرفته‌اند.

البته اوج فاجعه نسل کشی بوسنی مربوط به کشتار و نسل‌کشی در سِربْرِنیتسا است که به قتل حدود 8000 نفر از ساکنین بوسنیایی این شهر مسلمان‌نشین منجر شد. در آوریل 1993، سازمان ملل متحد اعلام کرد که منطقه محصور سربرنیتسا واقع در دره "درینا" در شمال شرقی بوسنی منطقه امن تحت حفاظت ملل متحد است.
با این حال، در ژوئیه 1995، "نیروی حمایت ملل متحد"(UNPROFOR) که توسط نیروی های حافظ صلح هلندی حفاظت منطقه را در اختیار داشت، از تصرف این قریه توسط نیروهای صرب و فجایع پس از آن جلوگیری نکرد.در سال 2004، در حکمی که به اجماع قضات در دادگاه تجدیدنظر دیوان بین المللی یوگسلاوی سابق صادر شد، کشتار ساکنین مذکر منطقه، نسل‌کشی دانسته شد. انتقال اجباری حدود 25 تا 30 هزار نفر از زنان، کودکان و سالخوردگان بوسنیایی نیز به عنوان یک دلیل تایید کننده بر قصد ارتکاب نسل کشی توسط مقامات ارتش صربستان دلالت داشت که این فاجعه را راهبری می‌کردند.
در فوریه 2007 دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) در تایید رای دادگاه ویژه یوگسلاوی چنین اظهار داشت: "دادگاه چنین نتیجه می گیرد که اعمال ارتکاب یافته در سربرنیتسا مشمول بند های الف و ب ماده 2 کنوانسیون ؛ نسل کشی تلقی می‌شوند که توسط اعضای ارتش صربستان در سربرنیتسا و حومه آن از تاریخ 13 ژوئیه 1995 رخ داده است".
تعداد بسیاری از کشته شدگان مردان میانسال و پسران نوجوان و جوان بودند اما در میان قربانیان پسر بچه های زیر 15 سال، مردان بالای 65 سال، زنان و حتی تعدادی از نوزادان نیز به چشم می خورد. تا ژوئن 2011، 6594 قربانی نسل کشی توسط آزمایش DNA اعضای بدنشان که از گورهای دسته جمعی یافت شد، شناسایی شده اند و 5138 قربانی نیز در مرکز یادبود "پوتوکاری" به خاک سپرده شده اند.

قتل‌عام سربرنیتسا انتقاداتی جدی را به سازمان ملل و ریاست وقت آن، کوفی عنان وارد کرد . اعتراف برخی از مسئولان غربی نیز بی‌توجهی و اغماض برخی کشورهای غربی به ویژه هلند و سازمان ملل را در نسل کشی مسلمانان بوسنی تایید می‌کند .
به عنوان نمونه "جک استراو" وزیر خارجه سابق انگلیس طی سخنانی بدین مناسبت اظهار داشت: دنیا از اینکه موفق نشد کشتار صرب‌ها در جنگ بوسنی را متوقف کند، شرمنده است.
"کوفی عنان" دبیرکل سابق سازمان ملل نیز سربرنیتسا را همواره موجب عذاب وجدان سازمان ملل عنوان کرد.
"مارک براون" نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل هم طی عبارات مشابهی اظهار داشت: سربرنیتسا همواره تاریخ سازمان ملل را خدشه دار خواهد کرد.

در فاجعه نسل کشی بوسنی ٰ "رادووان کارادجیچ" رییس جمهوری اسبق صربستان و "راتکو ملادیچ" فرمانده اسبق ارتش صربستان، عاملین اصلی این جنایت شناخته‌شدند. کارادجیچ و ملادیچ به ترتیب در 21 جولای 2008 در بلگراد و 26 مه 2011 در لازاروو دستگیر شدند. در ژوئیه 2014 نیز دادگاهی در هلند حکم داد که مسئولیت حقوقی قتل بیش از ٣٠٠ مرد و کودک مسلمان بوسنیایی در شهر سربرنیتسا به دست صربها در سال ١٩٩5 بر عهده دولت هلند است. این افراد بخشی از 5٠٠٠ نفر مسلمان بوسنیایی بودند که در ماه ژوئیه همان سال به سربازان حافظ صلح هلندی پناه آورده بودند. دادگاه هلندی در لاهه، گفت که نیروهای حافظ صلح هلندی برای حمایت و حفاظت از مسلمانان بوسنیایی اقدام نکردند، در حالی که باید می‌دانستند که خطر نسل کشی مسلمانان وجود دارد.

بدین ترتیب فاجعه نسل کشی در بوسنی و هرز گوین نشان داد که در جهان متمدن امروز و در زمانی که ادعای حقوق بشر درصدر اولویت برخی کشورها قرارگرفته است ٰهنوز تکرار جنایات جنگ دوم جهانی امکان پذیر است. البته این امکان اغلب در مناطقی از جهان تکرار می‌شود که قربانیان آن مسلمانان هستند./ سایت رسمی خبر معاونت برونمرزی

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر