(
امتیاز از
)
دستهای پشت صحنه شیعههراسی
صدای شیعه: در جهان اسلام، شیعه هراسی به مجموعه ای از مطالعاتِ نظری و یا اقداماتِ عملی بر ضد شیعیان اطلاق می شود که در پی ممانعت از برقراری ارتباطی صمیمی و برادرانه و تحقق وحدت اسلامی میان شیعه و سنی است. اوجِ شیعه هراسی در مطالعات نظری به «تکفیر» و اوجِ آن در اقداماتِ عملی به «ترور و انفجارهای تروریستی» میانجامد. (در موارد بسیاری ترور نتیجه تکفیر است.) ناگفته نماند که امروزه شیعه هراسی در مغرب زمین عمدتاً در راستای ایران هراسی، در کانون توجه رسانه های غربی است.
در دهه های اخیر شیعه هراسی عمدتاً از سوی سه جریان هدایت شده است که عبارتاند از:
1. قدرت های مداخله گر غربی که به جهت تأمین منافع خود، در پی تبدیل تفاوت های موجود در جوامع اسلامی به تضاد و تفرقه و درگیری هستند. همچنان که اردوارد سعید، پژوهشگر فقید فلسطینی، معتقد بود، قدرتهای غربی با دو انگیزه (که ادوارد سعید میگفت سومی هم ندارد) در امور منطقه خاورمیانه دخالت میکنند: الف - چپاول نفت کشورهای اسلامی و ب - تأمین امنیت رژیم صهیونیستی.
2. سلفیهای وهابی که به صورت سنتی با شیعه مخالفاند. لازم به ذکر است که بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت از وحدت و برادری اسلامی حمایت میکنند و نیز باید توجه داشت که در موارد بسیاری، اختلافات میان پیروانِ شخصیتهای بزرگ اسلامی است و نه میان خود آنان، وقایع دردناکی که میان شیعه و حنابله رخ داده است، منافی با رویکرد شخص احمد بن حنبل بود. شخص احمد شیعه را و به ویژه علویین را مورد احترام قرار می داد و حتی خانۀ او را به اتهام تمایل به علویین مورد تفتیش قرار دادند.
3. برخی از جریانهای سکولار منطقه مانند حزب بعث عراق.
به این جریانها باید جماعتی را نیز افزود که به نام شیعه، سعی در تشدید ادبیات شیعه هراسی در میان اهل سنت میکنند. آنها همچون گروهک یاسر الحبیب در پوشش هیئتی به ظاهر مذهبی، با عنوان «خدام المهدی» در لندن، از سال 2010 م، در پناه سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا فعالیت خود را در توهین به برادران اهل سنت تشدید کردهاند. تاریخ مذکور نقطهعطفی در تشدید شیعه هراسی توسط مخالفان وحدت اسلامی به شمار میرود و برای آنان که وقایع و تحولات مربوط به شیعه شناسی معاصر اهل سنت را دنبال میکنند، اثرات مخرب اقدامات این گروهک به خوبی ملموس است. یکی از اهداف گروه مذکور ایجاد فشار هنجاری برای علمای بزرگ اهل سنتی است که در پی وحدت اسلامی میان شیعه و اهل سنت هستند.
مثال هایی از شیعه هراسی در مطالعات نظری
شیعه هراسی در مطالعات نظری مخالفان وحدت اسلامی، گذشتهای طولانی دارد و آثار ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزیه، نمونه بارزی از آن هستند. امروزه با شیب بسیار تندی، این مطالعات در غالب کتاب و مقاله و رسالههای دانشگاهی در جهان اسلام منتشر میشوند و بسامد آن به صورت روزافزونی بالا رفته است. محورهای مورد تأکید مخالفان تقریب و وحدت اسلامی عبارتاند از:
1. ادعای انتساب عقیده تحریف قرآن به شیعه.
2. ادعای عبادت غیر خدا (مانند عبادت قبور) توسط شیعه.
3. ادبیات شبیه انگاری شیعه به یهود و نصاری و مجوس.
4. متهم کردن شیعه به نفاق و تزویر (با تبلیغات روانی در خصوص مفهوم تقیه)
همچنین در دستهای از آثار مرتبط با شیعه هراسی ادعا میشود که شیعیان تمامی مسلمانان را تکفیر مسلمانان میکنند و با این رویکردِ تبلیغاتی، خواننده مسلمان را به تکفیر شیعه سوق میدهند. این رویکرد را میتوان در کتابِ «الفکر التکفیری عند الشیعة حقیقة أم أفتراء؟» (مکتبة الإمام البخاری: 2006 م، 272 ص) اثر عبدالملک عبدالرحمن الشافعی مشاهده کرد که در راستای شیعه هراسی در جهان اسلام کوشیده است تا آنچه را که عقاید تکفیری شیعه در قبال مسلمانان میداند تبیین کند.
یا عبدالرحمن دمشقیه در آثارش به ویژه کتاب «ظاهرة التکفیر فی مذهب الشیعة الإمامیة الإثنى عشریة» (مکتبة الرضوان: 2005 م، ط 1 100 ص) همان خطمشی را در سیاق شیعه هراسی دنبال کرده است. همچنین صافیة أبو جودة در کتاب خود با عنوان «اللغة والتکفیر (النظریة والتطبیقات التربویة)» (مکتبة الرشد، 2009، ط 1) در راستای شیعه هراسی، مدعی تکفیر مسلمانان توسط شیعیان شده و مذهب شیعه را مذهبی دشمن با اسلام و مسلمین معرفی میکند و از این نوع آثار بسیارند.
مثالی از شیعه هراسی در قالب اقداماتِ عملی
جهت درک بهتر شیعه هراسی در قالب اقداماتِ عملی، میتوان واکنشهای شیوخ وهابی مصر را در مورد سفر گروهی از جهانگردان ایرانی به مصر (ورود جهانگردان به مصر شنبه 10 فروردین 1392 ش به مدت یک هفته) مورد توجه قرار داد. در آن زمان، اولین گروه جهانگردان ایرانی در طول سفر کوتاهشان، از پنج شهر آسوان، اقصر، غردقه، قاهره و اسکندریه دیدار کردند و مردم مصر رفتار بسیار خوبی با آنان داشتند؛ اما فشارهای شیوخ سلفی مصر که غالباً تحصیلکردة سعودی هستند، موجب شد تا دیدار چند خانواده معمولی ایرانی از آثار تاریخی مصر، با پوشش خبری وسیع رسانههای سلفی همراه شود و تصویر رسانهای این سفر از وضعیت عادی خارج شود.
متأسفانه منبعشناسی و رصد کردن تحولات و وقایع جهان اسلام در مراکز پژوهشی کشور مورد اعتنا نیست. منبع شناسی مادرِ پژوهشها و مطالعات راهبردی است و ما تا منبع شناسی نکنیم، متوجه ماجراهایی پیرامونمان نخواهیم شد و نقاط ضعف و قوت خود و حریف را نخواهیم شناخت.
شیوخ وهابی مصر تمام کوشش خود را به منظور برهم زدن گردشگری ایرانی در مصری به کار بردند. یکی از فعالیتهای آموزشی آنان برگزاری همایشهای مختلفی با عنوان «الشیعة هم العدو فاحذروهم» در شهرها و مساجد مختلف مصر بود.
یکی از تکنیکهای اصلی شیعه هراسی ایجاد شک و تردید نسبت به شیعیان بوده است؛ برای مثال گفته شد که شیعیان با استفاده از حربة تقیه همواره باطن خود را از اهل سنت مخفی نگه میدارند. ازاینرو نباید به آنها اعتماد کرد و اینکه شیعیان همواره در حال برنامه ریزی برای نابودی اهل سنت هستند. برخی عناوین خبری وبگاههای وهابی، از سفر ایرانیان به مصر به عنوان «آغاز جنگ شیعه با اهل سنت مصر» تعبیر کردند و مصر را بهعنوان «گورستان ایرانیان» نامیدند؛ تعابیری که عملاً در چارچوب تکفیر ایرانیان و شیعیان بود؛ مانند:
- بدأ التشیع بغزو مصر السنیة
- العلاقات مع إیران تفتح أبواب جهنم ..ومصر لن تکون إلا مقبرة الإیرانیین.
اینگونه ادعاها، همان مضامین اصلی آثار دانشگاهی مخالفان وحدت اسلامی است که اینک به زبانی ساده و رسانهای، برای مردم مصر بازنشر مییافت. حتی کوشش شد تا در سال 2012 م، کتابی با عنوان «شطحات وضلالات» وارد دروس مدارس ابتدایی و متوسطه مصر شود که بخشی از آن درباره شیعه و مخالف روح تقریب و وحدت اسلامی بود.
اسامی برخی از شیوخ وهابی مصری که واکنشهای تندی نسبت به حضور ایرانیان در مصر دادهاند چنین است: سید حسین العفانی، محمود شعبان، وحید عبدالسلام بالی، راغب السرجانی، صفوت حجازی، محمد حسان، احمد فرید، ابواسحاق الحوینی، ناصر رضوان، یاسر البرهانی، محمدحسین یعقوب، عبدالملک الزغبی، عبدالله سمک، عبد الله شاکر الجنیدی و ...
همچنین نام پارهای از سازمانها و احزاب سیاسی مصر مانند حزب النور، حزب الأصالة، الرایة، الجبهة السلفیة، الدعوة السلفیة، حزب الإصلاح، أنصار السنة، به موضوع باز شد.
در اثنای حضور جهانگردان ایرانی به مصر، گروهی با عنوان «لجنة التصدى للمد الشیعى بمصر» تشکیل شد که هدف اساسی آن مبارزه با هرگونه حضور ایرانیان در مصر حتی در قالب جهانگردانی ساده بود که آن را از طریق ایراد خطبه و دروس ضد شیعه در مساجد دنبال کردند. اعضای این گروه عبارت بودند از: أحمد فرید، محمد عبدالملک، احمد فرید، ناصر رضوان، احمد السیسی، شحاته صقر. گروه مذکور با همکاری حزب نور و عبدالله بدران (رییس جناح نمایندگان حزب نور در مجلس وقت مصر) آنان کوشیدند تا با زیر فشار قرار دادن وزارت گردشگری مصر، از ورود ایرانیان به مصر جلوگیری کنند.
همچنین دعوت سلفیه، دعوایی قضایی را در این زمینه مطرح کرد؛ با این بهانه که امضای موافقتنامه گردشگری میان مصر و ایران غیرقانونی بوده است و وزیر گردشگری در غیاب تصمیم مجلس ملی آن را امضا کرده است.
اقدامات عملی تنها به برگزاری همایشها و سخنرانیها محدود نشد و موضوعاتی چون محاصرة فرودگاهها و یا حملات به دفاتر ایران از سوی پیروان سلفی مطرح شد؛ برای مثال، سلفیها نیز مانع ورود مسئول حافظ منافع ایران به الازهر برای شرکت در همایش جشن ولادت عایشه، همسر پیامبر، شدند و شماری از پیروان آنها در مقابل درب آنجا تحصن کردند و ....
نمونهای از دیوارنوشتههای ضد شیعه جماعت سلفی وهابی در قاهره
کوشش جهت عمومی کردن عقاید تکفیری علیه شیعه امامیه
سه نکته مهم درباره شیعههراسی
در خصوص شیعههراسی نکات بسیاری قابلطرح است که از آن میان به سه نکته مهم در خصوص سلفیه رسمی سعودی و سلفیه مسلح تکفیری اشاره میشود:
1. جریان عظیم جابهجایی استاد - دانشجو
عموماً تصور میشود که مهمترین مهاجرتهای به عربستان سعودی مهاجرت کارگران است درحالیکه بهصورت هدفمند جریان عظیم جابهجایی استاد - دانشجو در سعودی که با هدف سلفی کردن نخبگان جهان اسلام در حال انجام است، بسیار مهمتر است. این مطلب را در مجلد سوم کتاب شیعهشناسی معاصر اهل سنت که به مراکز آموزشی و مطالعات نوین دانشگاهی شیوخ سلفی میپردازد، بهتفصیل تشریح کردهام. ناگفته نماند که اولین شخصیت شیعی که متوجه عمق فعالیتهای راهبردی عربستان سعودی در جهت مرجعیت بخشیدن به عقیده وهابی رسمی شد، مرحوم آیتالله میرزا خلیل کمرهای است. برای مثال در صفحه 212 کتاب «سروش مقدس وادی ایمن مکه و مدینه – اسمعی یا حجاز» مینویسد:
در اعصار متأخره شماره شیوخ ازهر 312 از جمیع مذاهب بود و شماره طلاب آن 9069 نفر بود و از مابین آنها 28 دانشجو از حنابله و 3 نفر از شیوخ آنها بودند. لکن در قرن 18 میلادی بهواسطۀ ظهور وهابیین که در تحت تأثیر تعالیم ابن تیمیه واقع شدند، به صورتی قوی جدیداً ظهور کردند و دراینباره تا حدِّ زیادی از اعتدال خارج شدند و بهافراط و تفریط گرفتارند.
این سیاست در پی تضعیف شجره آموزشی معتدل و معقول شیخ محمد عبده و شاگردانش و همفکرانش همچون شیخ محمود شلتوت است.
2. افزایش بسامد شیعههراسی
بسامد شیعههراسی وهابیها در روزگار کنونی، به ویژه با توسعه ابزارهای نوین ارتباطی همچون ماهواره و اینترنت، به مراتب بیش از گذشته است. در گذشته شیعیان عموماً وهابیت را از چند واقعه میشناختند که عبارت بودند از:
- تخریب اماکن مقدسه در حجاز و ایجاد محدودیتهایی برای زیارت حاجیان.
- حملات تاریخی وهابیان به شهر مقدس کربلا و برخی دیگر از شهرهای عراق.
- شهادت ابوطالب یزدی زائر ایرانی خانه خدا در سال 1322 ه.ش به دست مأموران سعودی.
- کشتار حاجیان حرم الهی توسط فهد بن عبدالعزیز پادشاه وقت سعودی در ششم ذی الحجه سال 1407 ه.ش.
اما امروزه به صورت روزانه با اخبار، منابع و وقایع شیعههراسی (اعم از تکفیر و تهدید و ترور) در سراسر جهان اسلام مواجهایم. این بسامد ضرورت ایجاد تحول در شیوة مطالعه درباره جهان اسلام و به ویژه منطقه موسوم به خاورمیانه را به صورتی روزافزون خاطرنشان میکند.
3. ضرورت بررسی آثار مرجع تکفیری معاصر
مجموعه ادبیاتی در میان گروههای تکفیری موسوم به «سلفیه جهادی» شکلگرفته است که تروریسم را در قالب یک مذهب تعریف میکند. درک عقاید سازمانهای تروریستی القاعده و یا داعش در گرو بررسی این آثار است. داعش بزرگترین اجتماع تروریستی در طول تاریخ جهان اسلام است و از اینرو، درک منابع اعتقادی آن اهمیت بسیاری دارد. این آثار را در مجلد چهارم کتاب شیعهشناسی معاصر اهل سنت که اختصاص به جماعتهای سیاسی ضد وحدت اسلامی دارد، تشریح کردهام. برخی از معروفترین آنها عبارتاند از:
-فتوای معروف ابن تیمیه موسوم به فتوای ماردین
-فتاوی جهادی شیخ محمد بن عبدالوهاب
-قرائتی ویژه از کتاب «معالم على الطریق» اثر سید قطب که آن را در دهه 1960 م در زندان نگاشت
-کتاب «الفریضة الغائبة» اثر محمد عبدالسلام فرج (1962 - 1982 م)
-کتاب «الجهاد والاجتهاد: تأملات فی المنهج» اثر أبو قتاده عمر محمود عثمان (1960 م) معروف به ابو قتاده که از منابع موردتوجه سلفیه جهادی - تکفیری بهویژه القاعده است.
باید توجه داشت که در موارد بسیاری، اختلافات میان پیروانِ شخصیتهای بزرگ اسلامی است و نه میان خود آنان، وقایع دردناکی که میان شیعه و حنابله رخ داده است، منافی با رویکرد شخص احمد بن حنبل بود.
-کتاب قطور «دعوة المقاومة الإسلامیة العالمیة» اثر مصطفى الرفاعی معروف به ابو مصعب السوری (متولد 1958 م)؛ کتاب فوق در حدود 1600 صفحه است و از آثار مشهور و موردتوجه سازمان تروریستی القاعده است.
-کتابهای «العمدة فی إعداد العدة» و «الإرهاب من الإسلام ومن أنکر ذلک فقد کفر» اثر سید امام الشریف که با نام جهادی «عبدالقادر بن عبدالعزیز» نیز شناخته میشود، آن کتابها نیز از منابع اصلی و اندیشه تکفیری سازمان القاعده هستند.
-کتاب «آیات الرحمن فی جهاد الأفغان» اثر عبدالله عزام (1941 - 1989 م)، عزام چهرهای اخوانی بود که در جهاد افغانستان حضور داشت و بعدها به القاعده پیوست
-کتاب «الولاء والبراء؛ عقیدة منقولة وواقع مفقود» اثر ایمن الظواهری (متولد 1951 م) پزشک مصری بود که به پاکستان و سپس افغانستان رفت و به همراه اسامه بنلادن، عنوان یکی از رهبران اصلی سازمان القاعده فعالیت کرد.
-مقالات عمر عبدالرحمن، عمر عبدالرحمن مانند «قولوا للظالم لا، الشریعة الإسلامیة شریعة کاملة»
-رسالههای جهیمان بن سیف العتیبی نیز بر پارهای از سلفیهای جهادی زمانهشان تأثیرگذار بودهاند؛ چنانکه در زمانهاش، به پیدایش جریان نظامی «جماعت حرم» یا «جماعت جهیمان» در عربستان سعودی انجامید.
4. معرفی چند کتاب
در اینجا شایسته است تا برخی از منابعی که مطالعه آنها جهت فهم وقایع جاری جهان اسلام و مسایل فکری آن اهمیت دارد، پیشنهاد شود:
- آثار آیتالله میرزا خلیل کمرهای
- آثار آیتالله حاج شیخ محمدعلی تسخیری که بهترین دیدگاه های تقریبی را با علم و آگاهی و خلوص نیتی والا ارائه داده است.
- کتاب «نقض الفریضة الغائبة» اثر شیخ جاد الحق علی جاد الحق که نمونه ای از نقدهای علمای الأزهر بر جریانات تکفیری معاصر است. شیخ جاد الحق علی جاد الحق (1917 - 1996 م) از علمای بزرگ الازهر، مفتی کشور مصر (1398 - 1402) و شیخ جامع الأزهر (1402 - 1417 ه.ق) بود. مجموعه فتاوی او با عنوان «الفتاوى الإسلامیة» منتشر شده است.
- کتاب «وهابیان» اثر عالم بزرگوار علی اصغر فقیهی که بررسی منصفانهای از تاریخ وهابیت را ارائه داده است.
- کتاب «برهان در رد تحریف قرآن» اثر آیتالله میرزا مهدی بروجردی که از آثار مهم در پاسخ به شبهه تحریف قرآن و رد اتهامات برخی شیوخ وهابی است.
- کتاب «دریغ است ایران که ویران شود» اثر فرامرز رفیعپور که بررسی دیدگاههای او درباره توسعه و تضاد و به ویژه نقش استعمارگران در تشدید تضاد و درگیری در جوامع اسلامی حاوی نکات جالبتوجهی است.
چه باید کرد؟
مشکل اصلی در مقابله با شیعههراسی در جهان اسلام به خودمان و اصلاح خودمان باز میگردد. تا خودمان را اصلاح نکنیم، نمیتوانیم به صورتی جدی و سازنده در جهان اسلام فعالیت کنیم. مقدم بر همه مسائل، «ضرورت ایجاد تحول در مراکز مطالعات راهبردی کشور» است. برای مثال، از میان مواردی بیشُمار، پایاننامه کارشناسی ارشدی دانشگاهی در شهر تهران درباره «نهضت اسلامی تاجیکستان» با نمره عالی (20) پذیرفته شده است و آن پایان نامه کپی تمام عیاری از کتاب «اسلام و نهضت اسلامی در تاجیکستان معاصر» اثر شمس الحق نور است.
در اینجا آیا دانشگاه میتواند ادعا کند که کارشناسِ مسایل تاجیکستان تربیت کرده است؟ آیا جز این است که اساتید آن پایان نامه تنها به ارتقای شغلی خود اندیشیدهاند و حتی دم دستترین کتاب در آن زمینه را نخواندهاند؟ اشارهای به خرید و فروش وسیع مقاله و پایاننامه و کتاب نمیشود که خوانندگان ارجمند و گرامی خود شاهد تبلیغاتِ سنگین و رقابت نفسگیر آن بر در و دیوارهای شهرها هستند.
از سویی دیگر، متأسفانه جز برای عدهای معدود از اساتید بزرگ کشور، ارتقای اعضای هیأت علمی به استادی، بیش از آنکه بازتاب استاد شدن آنان باشد، ابزاری برای استاد شدن، مهم شدن، رئیس شدن و ... بوده است. اینان حال و حوصله ساعتها پشت میز نشستن و مطالعه و یادداشت برداشتن را ندارند و تنها در اندیشه ریاست و پست و مقام هستند؛ و به تعبیر خوب دکتر فرامرز رفیعپور در کتاب «موانع رشد علمی ایران» استادان توسعهای هستند که نتیجه عملکردشان تنها فرصتسوزی است.
باز باید گفت که متأسفانه منبعشناسی و رصد کردن تحولات و وقایع جهان اسلام در مراکز پژوهشی کشور مورد اعتنا نیست. منبع شناسی بهعنوان مادرِ پژوهشها و مطالعات راهبردی است. ما تا منبع شناسی نکنیم، تا وقایع و حوادث را در طول تاریخ رصد نکنیم، متوجه ماجراهایی که در پیرامون ما جریان دارد، نخواهیم شد و نقاط ضعف و قوت خود و حریف را نخواهیم شناخت.
بخشی از مراکز پژوهشی کشور باید به منبع شناسی و رصد تحولات کشورهای همسایه و منطقه خاورمیانه و جهان اسلام اختصاص یابد. کسانی که وقایع و منابع را رصد میکنند به خوبی میدانند که وقایع کنونی در عراق و سوریه تازه آغاز یک اتفاق بزرگ است و باید آن را جدی گرفت.
از سوی دیگر به طور طبیعی برنامهها و سیاستهای همه گروهها، پژوهشکدهها و مراکز پژوهشی کشور با گذشت زمان نیازمند تجدیدنظر و بازسازی بر اساس نیازهای روز جامعه هستند که در این میان لازم است بررسی مسائل و مشکلات شیعیان در روزگار حاضر و نیز رصد مستمرِ مخالفان شیعه و دشمنان وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، در محور توجه واقع شود و مراکز پژوهشی به تأسیس بانکهای اطلاعاتی و بایگانی قابل رجوع هرگونه منابع شنیداری، دیداری و نوشتاری دوستان و دشمنان وحدت اسلامی اهتمام کنند.
مراد مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) از بیداری اسلامی این نیست که درباره بیداری اسلامی صحبت کنیم و فلسفه بافی کنیم؛ بلکه مراد ایشان آن است که هر کس در جایگاه فردی و اجتماعی خود در قبال حقوق و تکالیفش و در قبال دیگران، در قبال جامعه و جهان اسلام بیدار باشد. حضرت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به روایت حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند: «مَنْ أَصْبَحَ لَایَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ، وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی: یَا لَلْمُسْلِمِینَ، فَلَمْ یُجِبْهُ، فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ.» اجابت به ندای یاریخواهی مسلمانان و شیعیانِ روزگار حاضر گاه در خط مقدم جبهههاست و گاهی هم در پژوهش و رصد کردن و بهروز بودن اطلاعرسانی علمی دربارة وقایع دردناک سوریه و عراق و بحرین و لبنان و پاکستان.
اینکه مادران داغدار شهیدان شیعه پاکستانی، جهت احقاق حقشان از به خاکسپاری فرزندان شهیدشان امتناع کردهاند؛ اینکه بزرگترین جریان تربیت دانشجو - استاد در عربستان سعودی بر ضد جریان تقریب و وحدت اسلامی شکلگرفته است؛ اینکه بهصورت روزافزونی فعالیت گروههای تکفیری و عملیات تروریستی در جهان اسلام بر ضد شیعیان افزایش یافته است، اینکه رسانههای ماهوارهای و اینترنتی ضد شیعی و ضد وحدت اسلامی در جهان اسلام بیشازپیش توسعه یافتهاند، اینکه صدها و هزاران کتاب و رساله دانشگاهی جدید علیه تشیع در حال تألیف و انتشار است و ... همگی وظایف سنگین مراکز مطالعاتی کشور را در قبال عمل به دستور رسول خدا صلیالله علیه و آله گوشزد میکنند.
دکتر کامیار صداقت
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
انتهای پیام