( 0. امتیاز از )

صدای شیعه:  در تبیین اقدامات اصلاحی رضا شاه که عمدتا اقتباسی از نمونه ترکیه ای بودند، توجه به دو مسئله بسیار ضروری است: 1- تفکرات شخصیِ رضا شاه 2- تحولات جهانی که در طی بیست سال گذشته در منطقه روی داده بود و مهمترین آنها نیز ظهور اندیشه کمونیستی در روسیه بود. در حقیقت اصولی که وی پس از بازگشت از ترکیه در پیش گرفت، با نام مدرنیزه سازی به مبارزه با مبانی اصلی دین اسلام می رفت؛ دوره ای که از آن به عنوان دوره «خصومت شدید علیه فرهنگ اسلامی و نهادهای دینی» یاد می شود، که زمینه های ایجاد چنین حکومتی به اوایل شکل گیری حکومت پهلوی و نوع ارتباطات و جهت گیریهای او از جهان غرب بر می گردد و سفر رضا شاه به ترکیه نیز در این راستا قابل فهم می باشد. مهمترین نتیجه این سفر پیمان سعد آباد بود؛ پیمانی که هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ مادی به زیان دولت ایران و به نفع ترکیه، افغانستان و عراق بود. در حقیقت تفکراتی که رضا شاه به ایران آورد، مورد نیاز فوری کشور نبود. نیاز مبرم آن روز ایران برهم زدن ساختارهای فساد حکومت پهلوی و بنیاد نظمی نو با توجه به خواسته ها و فرهنگ مردم بود و پس از این اقدام بود که می شد طرحی نو درانداخت و به پیشرفت و مدرن کردن جامعه توجه نمود.

 

مقدمه:

سفر تاریخی رضا شاه به ترکیه از آن جهت حائز اهمیت است که هر دو کشور ایران و ترکیه در آستانه ظهور رژیمهایی جدید در صحنه سیاسی خود بودند. پیشینه روابط دو کشور در قرون گذشته دارای سابقه ای طولانی بوده و اهمیت خاص خود را داشته است، اما در قرن 14 هجری شمسی و بخصوص در دوره پهلوی روابط آنها وارد مراحل جدیدی می شود. در این قرن تحولات بزرگی در منطقه و جهان به وقوع پیوسته بود. از طرفی وقوع جنگهای جهانی و تبعات آن برای هر دو کشور، موجب بروز تغییرات اساسی در صحنه سیاسی هر دو کشور شده بود. این تغییرات در ترکیه زودتر از ایران شروع شد و بتدریج در ایران نیز الگوبرداری شد. مسئله دیگر شیوه برخورد کشورهای ایران و ترکیه با تحولات صنعتی بود که به سرعت در حال گسترش به سمت شرق بود و کشورهای غیرصنعتی ناگزیر بودند تا از آنها بهره گیرند. در این مسئله نیز ترکیه به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، دسترسی آسانتر و بهتری به محصولات صنعتی غرب داشت و به نوعی دروازه ورود آنها به ایران نیز بود. در کنار این دو مسئله، دخالتهای دول غربی در امور داخلی کشورهای منطقه، اوضاع را پیچیده تر کرده بود. بنابراین کشوری که رهبری باهوش تر و آگاه تر به مسائل روز جهان داشت، کمترین زیان و بیشترین سود را می برد.

  قبل از سفر رضا شاه به ترکیه روابط دو کشور هم همگرا و هم واگرا بوده است، هم می توانست به تنش منجر شود و هم می توانست به اتحاد بیانجامد. در این میان مسائلی نیز در حال رشد بود که پیش بینی آینده را در روابط دو کشور دشوار می کرد؛ مسائلی نظیر رشد ناسیونالیسم اروپائی در منطقه، اختلافات مذهبی دو ملت، پیچیده تر شدن مسئله کردها، تحدید مرزها و تجدید مستمر ادعاهای مرزی از جمله این مسائل بودند که گاهی با اعزام سفیر ویژه و گاهی با تشکیل کمسیون های بررسی(نمونه 1308 ش) و انعقاد قراردادهایی مثل ودادیه و تأمینیه روابط به سمت ایجاد آرامش نسبی در منطقه پیش می رفت؛ اما تحولات سیاسی در منطقه آنچنان باسرعت اتفاق می افتاد که مانع از تداوم صلح می شد، که البته در دوره معاصر هیچگاه به جنگ مسلحانه کشیده نشد و رهبران هر دو کشور سعی در ارائه راهکارهایی بودند که روابطی پایدار و بدون تنش بوجود آورند و مسائل دو کشور برای همیشه حل و فصل شود.

 

اهمیت سفر رضاشاه به ترکیه:

آنچه که مسلم است سفر رضا شاه در سال 1313 ش به ترکیه در سطح منطقه ای و جهانی دارای اهمیت بسیاری بوده است، هم در نزد دولتهای بزرگ جهان و هم در مطبوعات مختلف بازتاب این سفر گسترده بوده است. این مسافرت رسمی و دیپلماتیک که حدود یک ماه به طول کشید موج جدیدی از تحلیلها و برداشتهای سیاسی را به دنبال داشت که تا به امروز نیز بحث بر روی آن ادامه دارد. بخصوص در زمان حضور رضا شاه در ترکیه و پس از آن، اکثر مطبوعات دنیا ستون هایی از روزنامه های خود را به درج این مطلب و اهمیت و اثرات آن در سیاست منطقه ای و حتی جهانی اختصاص داده بودند، که هر یک به زعم خود این مسافرت را تشریح می کردند. مسعودی روزنامه نگار ایرانی که با هیئت همراه رضا شاه به ترکیه رفته بود، در همان روزهای اول گزارشی از مراسم استقبال ترکها و مردم ترکیه از رضا شاه مخابره می کند، و در آن اهمیت این سفر را با استقبال پرشور مردم و اعضای دولت ترکیه تبیین می کند. روزنامه آبزور در 27 خرداد 1313 ش در تحلیل خود به برجسته کردن صبغه نظامی داشتن هر دو رهبر اشاره می کند و دولت انگلیس و کردها را دو چالش بر سر راه مذاکرات فی مابین بیان می کند. دیلی تلگراف در تحلیل خود در خبر 29 خرداد 1313 ش از پیمانی احتمالی بین دول شرقی خبر می دهد که بین ایران، ترکیه، افغانستان و عراق بوده و شالوده این پیمان در این سفر پایه ریزی شده است و از نقش ترکیه در تسریع روند مدرن سازی ایران سخن به میان می آورد؛ و روزنامه استانبول چاپ ترکیه اهمیت بالای این سفر برای طرفین را از ارزش بالای هدایائی می داند که تقدیم همدیگر نمودند و بدین وسیله بر عزم دو طرف بر ایجاد دوستی بین دولتها و ملتها تأکید شد.

با توجه به اهمیت موضوع و ارتباط تنگاتنگ ایران و ترکیه در دهه های نخست قرن 14 ه.ق و برای نتیجه گیری جامع تر از بحث مقاله، سفر رضا شاه به ترکیه را در دو بخش مجزا تحت عنوان تحریکات و تحرکات به بحث می گذاریم. منظور از تحریکات مشاهدات و اطلاعاتی است که در ترکیه به شخص رضا شاه می رسید و لزوم ایجاد اصلاحات را در سطح مملکت ضروری تر از پیش نشان می داد؛ و منظور از تحرکات، فعالیتهایی است که رضا شاه پس از بازگشت از سفر ترکیه، تحت تأثیر آتاترک و اقدامات وی در ایران انجام داد که البته همچنانکه خواهیم گفت به نوع دیگری به اجرا درآمد و با آن چیزی که در ترکیه اتفاق افتاده بود، زمین تا آسمان متفاوت بود:

 

1- ترکیه نوین و تحریکات آن برای رضا شاه

آنچه که در ارتباط با آتاترک به بحث ما مربوط است سلسله اقداماتی است که وی انجام می داد که بعدها برخی از آنها توسط رضا شاه در ایران نیز به طرق مختلف به اجرا درآمد. مهمترین اصلاحات آتاترک به شرح زیر بوده است:

 1- اصلاحات فرهنگی و اجتماعی همه جانبه و رهایی از میراث ها و سازمانهای عثمانی

 2- یکپارچه کردن دسته های مختلف مردم و تشکیل ملت واحد ترک

 3- تلاش برای جدایی دین از سیاست

 4- توجه به مذهب زدایی از جامعه و محدود کردن قدرت روحانیون

 5- الگوبرداری از سبکهای زندگی اروپائی برای متمدن کردن ترکیه

 6- تغییر تقویم هجری به میلادی

7- جایگزینی الفبای لاتین به جای الفبای عربی

8- ایجاد آموزش به سبک نوین

9- تعطیل کردن مدارس مذهبی و دینی

10- رفع حجاب از زنان و اعطاء حق رأی به آنها

11- متمرکز کردن قدرت در دست یک نفر

12- قطع کردن دست بیگانگان از منابع مالی و اقتصادی کشور

13- غربی کردن قانون اساسی

14- گسترش آموزش همگانی و افزایش سواد عامه

15- رشد و توسعه صنعتی کشور و مطرح کردن آن در سطح جهان(کسب رتبه سوم بازدهی صنعتی در جهان)

16- گسترش شهرنشینی و توسعه رفاه اجتماعی

در این میان تأسیس انجمن زبان ترکی و تأکید بر گذشته باستانی ترکان و پررنگ کردن نظریه پان ترکیسم نقش مهمی در تحولات بعدی منطقه داشت. فعالیتهای اصلاحی و انقلابی آتاترک به دلیل آنکه در مقطع خاصی از زمان روی داد، مورد اقتباس بسیاری از ملتهای منطقه خاورمیانه و مسلمان قرار گرفت؛ بخصوص که اصلاحات وی در زمینه قومی و سیاسی که با اصلاح مذهبی نیز درآمیخته بود، سرمشق اغلب کشورهای عربی و مسلمان منطقه شد و از این زمان است که «اسلام ترک» نقش عمده و مهم خود را به عهده می گیرد.

 

2- تحرکات رضا شاه پس از بازگشت از سفر ترکیه

سیاستهای رضا شاه در چهارچوب جمهوری خواهی و تجدد طلبی را که قطعا با تحریک ترکها صورت گرفته بود می توان در چندین نکته کلی خلاصه کرد. این اقدامات از سال 1320-1303 ش بتدریج در سطح جامعه مطرح شدند و چالشهای مختلفی را برای گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی بوجود آوردند:

 1- سیاست تضعیف دینی

 2- دموکراتیک کردن ظاهر حکومت

 3- برجسته کردن نقش دستگاههای امنیتی و نظامی

 4- انعقاد قراردادهای تجاری و سیاسی با همسایگان با هدف مشروعیت دهی به حکومت خاندان پهلوی

 5- تلاش برای نزدیکی بیشتر به دولت انگلیس با هدف تحکیم قدرت

 6- اعطاء برخی آزادی های اجتماعی به مردم با هدف سرپوش گذاشتن بر اقدامات یک جانبه گرایانه خود و عوام فریبی افکار عمومی

 7- تلاش برای ایجاد اقتصاد ضد دهقانی

 8- توجه ویژه به زنان با هدف ایجاد شکاف بین طبقات مختلف جامعه

تحلیل و نتیجه گیری

جدا از موارد گفته شده و تعاملاتی که در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بین ایران و ترکیه در عصر رضا شاه بوجود آمد، شاید بتوان پیمان سعد آباد را مهمترین نتیجه این سفر عنوان کرد. پیمانی که هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ مادی به زیان دولت ایران و به نفع ترکیه، افغانستان و حتی عراق بود. زیرا قسمتی از ارتفاعات آرارات که موقعیت سوق الجیشی داشت به ترکیه واگذار شد، منابع نفتی غرب ایران و قسمتی از شط العرب به عراق واگذار شد، و بالاخره این پیمان در جریان جنگ جهانی دوم و با تغییر بلوک بندیها نتوانست رسالت خود را به انجام برساند و در پی اشغال ایران بدست انگلیس و روسیه هیچ یک از هم پیمانان ایران به یاری کشور ما نشتافتند و با اشغال ایران و حذف رضا شاه از صحنه سیاست، این فصل از روابط ایران و ترکیه بدین شکل به پایان رسید.

مقایسه تطبیقی شیوه های اصلاحات در ایران و ترکیه در دوره رضا شاه

اقدامات آتاترک

برداشتها یا اقدامات رضا شاه

تشکیل جمهوری بر اساس عقاید ناسیونالیسم

تشکیل حکومت سلطنت پهلوی با استفاده از عقاید ناسیونالیسم ایرانی

مشروعیت دهی مجلس کبیر ملی به حکومت وی

استفاده از رای اکثریت مجلس پنجم برای قانونی کردن حکومت خود

حذف عنصر دین از قانون اساسی و شعون جامعه

محدود کردن روحانیون و اماکن دینی

اجرای کامل قوانین مدنی و قضائی غربی در جامعه

عدم اجرای قوانین غربی به دلیل استقلال روحانیت شیعه از دولت

سیاست موفق آتاترک در کشف حجاب و اجرای کامل آن در جامعه

عدم موفقیت در اجرای کشف حجاب به دلیل اعمال خشونت آمیز عمال رژیم و مقاومت سرسختانه مردم

اعطاء آزادی اجتماعی و سیاسی به زنان

عدم اجرای این قانون در ایران

رسمی کردن تقویم میلادی در کشور و بی اعتنایی به تقویم اسلامی

در ایران بسیار کم اجرا شد، چون دولت نمی توانست کشور را رسما لائیک کند

آتاترک الگوی نوسازی غرب گرایانه در منطقه شد

رضا شاه هیچگاه به چنین جایگاهی نرسید

آکادمیک بودن آتاترک و آشنایی کامل او با تمدن اروپا در جریانهای سفرهای متعدد به آنجا

غیرآکادمیک بودن رضا شاه(دسترسی به معرفت های درجه دوم) و فقدان سفرهای سیاسی به کشورهای اروپایی

ارتش آتاترک در خدمت دفاع از کشور بود و او در نزد مردمش قهرمان ملی بود

ارتش رضا شاه بر علیه مردم و سرکوب آنها بود و جایگاه خوبی نزد مردم نداشت

آتاترک به عنوان یک منجی به قدرت رسید

رضا شاه با کودتا و حمایت بیگانگان به قدرت رسید

برخی زمینه های نوسازی ترکیه مثل راه آهن را عثمانی ها فراهم کرده بودند

قاجارها هیچ اقدامی در این خصوص انجام نداده بودند

آتاترک در چهارچوب حزبش در مصند قدرت بود و حکومتش شخصی نبود(اهمیت داشتن قشر روشنفکر)

رضا شاه همواره به ادامه سلطنت در میان خاندانش می اندیشید(حذف روشنفکران از صحنه سیاست)

به مجلس استقلال داده بود و احزاب در قانون اساسی پیش بینی شده بودند

در کارهای مجلس دخالت می کرد و تأسیس هیچ حزبی را بر نمی تابید

 

 

در پایان می توان گفت دوره رضا شاه هم به لحاظ سیاست داخلی و هم سیاست خارجی آغاز دورۀ جدیدی در ایران بود. به لحاظ داخلی یکسری اقدامات اصلاحی و تجدد خواهانه در صدر سیاست دولت رضا شاه قرار گرفته بود؛ و در روابط خارجی یکسری اقدامات بین المللی آغاز شد که بر اساس اصل دوستی و تفاهم با همه کشورها و ایجاد روابط دیپلماتیک به سبک نوین بود. بخصوص در ارتباط با ترکیه روابط دو کشور متحول شد و دوره ای بیست ساله بوجود آمد که با آرامش نسبی همراه بود. در کل می توان گفت که حکومت رضا شاه نوعی حکومت بناپارتیسم در ایران بود. وی معتقد بود مشروطه به درد مردم ایران نمی خورد و باید مردم را به زور به پیش راند، یعنی قرار گرفتن فرایند پیشرفت در برابر مردم سالاری. او از اهمیت مفهوم «داوطلبانه» در فرآیند توسعه غافل بود و هرگز ارزش حمایت و مشارکت مردمی را در برابر خطر کودتا و اشغال کشور درک نکرد. به همین علت مشروعیت و پایگاه اجتماعی خود را براحتی از دست داد و در جریان اشغال ایران بدست متفقین مردم نسبت به او بی اعتنا بودند. با این حال در دوره حکومت او، ایران و ترکیه دوره ای طلایی را در روابط تجربه کردند که برای همیشه در خاطره تاریخی هر دو ملت باقی خواهد ماند./ مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بهزاد مهدی زاده


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر