( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: بر اساس این پیمان، قرار شد سعودی ها برای گسترش وهابیت تلاش کنند و رهبران این فرقه نیز از اقدامات حکومت سعودی پشتیبانی نمایند. بنابراین، ضعف و قوت فرقه انحرافی وهابیت همواره به میزان قدرت و اقتدار حکومت استبدادی سعودی بستگی داشته است. طی چند دهه گذشته پول نفت عربستان در خدمت تبلیغ گسترده آیین وهابیت قرار گرفته که حاصل آن ایجاد جریانات و گروه های افراطی، تکفیری و تروریستی چون داعش، القاعده، النصره، طالبان، بوکوحرام و مانند آنها بوده است. اما صاحب نظران معتقدند چندی است که نشانه های زوال حکومت آل سعود آشکار شده و به دنبال آن وهابیت نیز به عنوان فرقه ای ساختگی و بدون پشتوانه، رو به افول است. 
یکی از عوامل انحطاط آل سعود و وهابیت، دخالت و اعمال نفوذ در دیگر کشورها در برابر خواست مردم است. حمایت از گروه های تروریستی تکفیری در عراق و سوریه نمونه های بارز این سیاست مداخله گرانه است. سعودی ها تصور می کنند با کمک های بی دریغ مالی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی به این گروه های متعصب و خشونت طلب، در آینده این دو کشور نقش مهمی ایفا خواهند کرد. حال آنکه مردم هیچ کشوری دخالت نظامی در کشورشان، آن هم با استفاده از تروریست های جنایتکاری چون داعش را نمی پذیرند و آل سعود و وهابیت با حمایت از این گروه و دیگر مجموعه های تکفیری تروریستی چون النصره و القاعده، تنها وجهه خود را نزد مردم و دولت ها مخدوش می کند. 
علاوه بر این، عملکرد خشن و جنایتکارانه تکفیری ها در سوریه و عراق که ریشه در آموزه های وهابیت دارد، چهره این فرقه را هرچه بیشتر آشکار می کند. تعصب، جهالت و خشونت ویژگی های جدانشدنی از وهابیت است و اعضای گروه های تکفیری نیز دارای همین خصوصیات مذموم هستند. هرچند حکومت سعودی و برخی علمای وهابی، داعش را به خاطر فشارهای افکار عمومی و ملاحظات سیاسی، محکوم کرده اند، اما همه می دانند که تفکر داعش، همان تفکر وهابیت است و به این ترتیب، این فرقه انحرافی بیش از پیش نزد ملت ها منزوی و مطرود شده و زمینه انحطاط آن فراهم آمده است. 
حکومت سعودی تنها به دخالت غیر مستقیم نظامی در سایر کشورها بسنده نکرده و در برخی کشورها علناً به نیروی نظامی برای پیشبرد اهداف نامشروع خود متوسل شده است. چنانکه از ابتدای قیام مردم بحرین در فوریه سال 2011 برای کسب آزادی، دموکراسی و برابری، سربازان عربستان برای کمک به سرکوب آنها عازم بحرین شده اند. این اقدام آل سعود ناشی از طرز تفکر بسته و منجمد وهابیت است که آزادی و دموکراسی را برنمی تابد و بیم دارد با دستیابی مردم بحرین به آزادی، در داخل عربستان نیز آزادیخواهی و حق طلبی اوج بگیرد. یکی از دلایل سرکوب خشونت بار قیام مردم یمن توسط ارتش سعودی نیز همین موضوع بوده است. بیش از هفت ماه است که هواپیماهای ارتش عربستان، مردم و تأسیسات و زیرساخت های یمن را بمباران می کنند و با کمک وابستگان خود در داخل یمن، قصد دارند تا بار دیگر نفوذ خود را در این کشور احیا کنند. تاکنون هزاران تن از مردم یمن قربانی این تلاش سلطه طلبانه حکومت سعودی شده اند، اما مقاومت ارتش و انصارالله یمن همچنان ادامه دارد. در حالی که آل سعود تصور می کرد در مدت یک ماه این مقاومت از بین می رود. به باور کارشناسان سیاسی، اصولاً این مداخلات مستقیم و غیر مستقیم نظامی عربستان در دیگر کشورها، خود حاکی از آنست که این کشور دیگر نمی تواند چون گذشته از طریق سیاسی و فرهنگی اهداف خود را در این کشورها به پیش ببرد و ناچار از اِعمال خشونت و توسل به نیروی نظامی است. 
درگیر شدن سعودی ها در نبردهای نظامی در دیگر کشورها و ناتوانی از پیشبرد اهدافشان باعث شده تا از رژیم غاصب صهیونیستی نیز کمک بگیرند. در سوریه، هواپیماهای جنگی رژیم صهیونیستی هر از گاهی مواضع ارتش سوریه را که با تروریست های مورد حمایت عربستان در حال نبرد است، مورد حمله قرار می دهند. این رژیم در حالی که فلسطینی ها را بی رحمانه می کشد، مجروحان گروه های تکفیری را معالجه می کند. همچنین گزارش ها حاکی از آنست که مشاوران نظامی رژیم صهیونیستی، سعودی ها را در حمله به یمن یاری می دهند. حکومت آل سعود طی چند سال اخیر، این رژیم جنایتکار را دیگر دشمن خود نمی داند و حتی اعلام کرده است جمهوری اسلامی ایران را خطری بزرگتر از رژیم اشغالگر قدس می داند. آل سعود با این مواضع خود و کشتار مردم در کشورهای مسلمان، نه تنها خود و هم پیمانانش را تضعیف کرده، بلکه ناخواسته بر قدرت و وجهه مردمی جبهه مقاومت که همچنان رژیم صهیونیستی را مهمترین دشمن جهان اسلام می داند، افزوده است. هماهنگی حکومت سعودی و رژیم صهیونیستی این دیدگاه را تقویت می کند که آل سعود و وهابیت هیچگاه به طور جدی مخالف این رژیم غاصب نبوده است. 
اما معضل دیگری که حکومت آل سعود و به دنبال آن وهابیت را در سراشیبی سقوط قرار داده، وضعیت نامطلوب اقتصادی است. کمک های تسلیحاتی و مالی به گروه های تروریستیِ تکفیری و تداوم حملات به یمن، بی شک هزینه های گزافی برای عربستان دربر دارد. از طرف دیگر، بیش از یک سال است که سعودی ها به قصد فشار بر ایران و روسیه، قیمت نفت را به شدت کاهش داده اند. اما این اقدام بیش از همه به اقتصاد عربستان که شدیداً به نفت وابسته است و صادرات بیشتری دارد، ضربه وارد کرده است. به طوری که زیان این کشور از کاهش قیمت تاکنون بیش از 85 میلیارد دلارد برآورد شده است. به این ترتیب منابع پول و ثروت عربستان که ابزار اصلی آل سعود و وهابیت برای پیشبرد اهدافشان است، شدیداً کاهش یافته است. 
حکومت سعودی در داخل نیز با مشکلات فراوانی روبرو است. جنگ قدرت میان شاهزادگان این خاندان که همواره وجود داشته، چندی است که جدی تر و بارزتر شده است. سلمان بن عبدالعزیز پادشاه سعودی وضعیت جسمانی مناسبی ندارد و پیش بینی می شود که با مرگ او، اختلاف ها، بویژه در میان نوه های عبدالعزیز بنیانگذار حکومت سعودی شدیدتر شود. در اثر جنگ قدرت میان اعضای خاندان سعودی، افرادی به سمت های مختلف گمارده شده اند که از لیاقت و کاردانی برخوردار نیستند. وزرای خارجه و دفاع این کشور را باید از جمله مقامات کم تجربه و بی کفایت دانست که کشور را به ورطه انحطاط نزدیک تر می کنند. همچنین حوادث خونین حج امسال را باید نمونه های واضحی از بی لیاقتی مسئولین سعودی دانست. تنها در حادثه منا، بیش از 7000 تن از حجاج کشورهای مختلف بر اثر بی تدبیری و بی تجربگی سعودی ها کشته شدند. 
موضوع دیگری که همواره به عنوان چالشی در برابر آل سعود قرار داشته، درخواست های فزاینده مردم این کشور برای آزادی، دموکراسی و برابری است. حکومت سعودی بر اساس رسم قبیله ای و تعالیم متعصبانه وهابیت، پادشاهی مطلقه است و برای مردم در اداره حکومت هیچ حقی قائل نیست. همچنین مردم از بسیاری از آزادی های مدنی و اجتماعی برخوردار نیستند و بویژه زنان حتی از حقوقی چون رانندگی محرومند و در زمینه اشتغال و آموزش با محدودیت مواجهند. چنین فضای اختناق آمیز و بسته ای همواره با اعتراضات مردم عربستان مواجه بوده است. اگرچه این اعتراضات تاکنون سرکوب شده، اما هر زمان می تواند به قیامی مردمی برای آزادی و دموکراسی تبدیل شود. 
نوع دیگر تبعیض و سرکوب در عربستان که محصول اندیشه تکفیری وهابیت است، فشار بر شیعیان این کشور است. وهابیون، شیعیان را خارج از دین اسلام می دانند و حتی برخی از به اصطلاح علمای وهابی ریختن خون آنها را حلال می دانند. تروریست های تکفیری بر اساس همین فتواها شیعیان را در عراق و سوریه به فجیع ترین شکل ممکن به قتل می رسانند. در عربستان نیز پیروان اهل بیت پیامبر (ع) که عموماً در شرق این کشور زندگی می کنند، با محدودیت ها و تبعیض های شدیدی در زمینه اشتغال، تحصیل، فعالیت های اجتماعی و برخورداری از امکانات رفاهی، مواجه هستند. آنها در اعتراض به این شرایط غیرانسانی دست به اعتراض و تظاهرات مسالمت آمیز می زنند. اما حکومت سعودی به شدت با آنها برخورد می کند و شیخ "نمر باقر النمر" رهبر آنها را به اعدام محکوم کرده است. 
به همه این معضلات، باید سستی و بی پایه بودن عقاید وهابیت را نیز افزود. تعصب و تحجر که از خصوصیات این فرقه منحرف است در دنیای امروز جایی ندارد و مردم، بویژه جوانان عربستانی باور چندانی به آموزه های خرافی و انحرافی وهابیت ندارند. به عبارت دیگر، امروزه تفکر تکفیری وهابی، خود به مشکلی برای حکومت آل سعود تبدیل شده است. 
با توجه به مشکلات داخلی و خارجی که آل سعود برای خود به وجود آورده است، آینده این حکومت و فرقۀ حامی آن یعنی وهابیت، روشن به نظر نمی رسد. به همین دلیل برخی صاحب نطران، سعودی ها و وهابیون را رو به افول و انحطاط می دانند. 

منبع: خبر و تفسیر برون مرزی


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر