سیره معصومان علیهم السلام در ماه رمضان
صدای شیعه: ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود مىباشد و خوان رحمت الهى گسترده است- بجاست که با نگاهى گذار به سیره معصومان(علیه السلام) در این ماه رفتارهاى فردى و اجتماعى آنان را سرمشق زندگى خود قرار دهیم.
بطور کلى مىتوان سیره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسى قرار داد.
الف) رابطه خود و خدا ( بعد فردى)
1- تغییر حالت
سید ابن طاووس رحمت الله علیه نقل مىفرماید که وقتى ماه مبارک رمضان فرا مىرسید رنگ چهره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) عوض مىشد و زیاد به نماز و دعا مىپرداخت (1) ، تغییر حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبار رنگ مضاعفى به خود مىگرفت، بگونهاى که تمام شبها را به شب زندهدارى و عبادت سپرى مىکرد. (2)
درباره حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) نقل شده است که ایشان در این ماه کاملا غرق در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر تکبیر مىگشت. (3)
2نمازهاى مستحبى
گرچه بجا آوردن نمازهاى مستحبى و نوافل یکى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است. ولى در ماه رمضان حالت مضاعف به خود مىگرفت، تا آنجا که نمازهاى مخصوصى توسط آنان در ماه مبارک رمضان و شبهاى قدر خوانده مىشد، که ذکر تفصیل آن مجال دیگرى مىطلبد.
3- تلاوت قرآن
ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و عترت طاهرینش که خود قرآن ناطقند و هیچگاه ایشان از قرآن، و قرآن از ایشان جدا نبوده، و تلاوت آیات دلنشین آن جزء برنامه روزمره ایشان بوده است، عنایتخاصى نسبتبه تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان مبذول مىداشتند و توجه اصحاب و یاران خود را نسبتبه آن جلب مىنمودند، تا آنجا که در مورد حضرت امام سجاد(علیه السلام) نقل شده است که چهل بار قرآن را در ماه مبارک ختم مىنمود. (4)
4- نیایش
چگونه خواستن و از چه کسى خواستن و به چه انگیزهاى خواهش کردن از مهمترین مطالبى است که در هر درخواستى، نهفته است اینجا سخن از درخواست از یگانه معبود قادر و تواناست که معصومین(علیهم السلام) بر بشریت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب« دعا» به عالىترین وجه ممکن نشان دادهاند. و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عالیترین مضامین معارف تابناک الهى را در آن جاى داده و از خود یادگارهایى بس ارزشمند به ودیعت نهادهاند.
در ماه مبارک رمضان دعاهاى مخصوصى از آن بزرگواران رسیده است که تنها به ذکر عناوین آنها در این مقاله اکتفا مىشود:
الف- دعا در وقت دیدن هلال ماه مبارک.
ب- دعاى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در وقت وارد شدن به ماه مبارک رمضان،
ج- دعاى پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در شب اول،
د- دعاى ابو حمزه ثمالى در هر شب،
ح- دعاى سحر،
و- دعاى اول صحیفه سجادیه،
ز- دعاى وقت افطار،
ط- دعاى امام زین العابدین(علیه السلام) در شبهاى نوزدهم و بیست و یکم،
ظ- دعاى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، و امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) و امام کاظم(علیه السلام) در ماه مبارک رمضان.
ى- دعاى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام زین العابدین(صلی الله علیه و آله) در شب بیست و هفتم،
ل- دعاى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در شب آخر هر ماه،
ن- دعا به هنگام وداع با ماه رمضان،
5- احیاى شب قدر
معصومین(علیهم السلام) در شبهاى قدر شب زندهدار بودند، و نه تنها خود به احیاء آن مىپرداختند بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به انجام آن وامىداشتند، روایتشده است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در شب بیست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بیدار مىکرد و آب به صورت آنها مىپاشید. (5)
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نیز نمىگذاشت کسى از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با کمى غذا و ایجاد آمادگى از روز و با انجام استراحت در روز، آماده مىساخت، و مىفرمود محروم کسى است که از خیر این شب محروم ماند. (6)
و یک سال حضرت امام صادق(علیه السلام) به بیمارى سختى گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد که در شب بیست و سوم ایشان را برداشته و به مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله) بردند، و آن شب را در آن مکان شریف به احیاء گذارند. (7)
6- آداب افطار
چگونه افطار کردن، و با چه افطار کردن از جمله مسائل قابل توجه سیره است. از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه هدى(علیه السلام) ادعیه خاصى در وقت افطار نقل شده است. امام صادق(علیه السلام) مىفرماید که پیامبر اکرم در وقت افطار این دعا را مىفرمود:« اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقى الاجر» (8) بار خدایا براى تو روزه گرفتیم، و بر روزى تو افطار نمودیم، پس آن را از ما بپذیر.
حضرت امیر المؤمنین(علیه السلام) در وقت افطار مىفرمود: «اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا انک انت و السیمع العلیم» (9) خدایا براى تو روزه داشتیم، و بر روزى تو افطار کردیم. پس آن را از ما قبول نما، همانا که تو شنوا و دانایى.
و اما اینکه با چه چیزى افطار مىنمودند، مواردى نقل شده است، از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم با آب و خرما، و یا آب و رطب افطار مىنمودند (رطب غیر از خرما است). (10) و اگر آن حضرت شیرینى و حلوا نمىیافتبا آن افطار و گاهى با شکر که از نى گرفته مىشد، افطار مىکرد. (13) و امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: پیامبر، اکرم(صلی الله علیه و آله) با شیرینى و حلوا افطار مىنمود، و اگر آن را نمىیافتبا آب ولرم افطار مىکرد، و مىفرمود: آن باعث پاکیزگى کبد و معده است،و دهان را خوشبو مىسازد، و ریشه دندان و دید چشم را تقویت مىنماید. (14) بنابر این از مجموعه روایات استفاده مىشود که آن حضرت- در صورت امکان- با یک ماده شیرینى مثل حلوا، خرما، و در صورت نبود آنها با آب نیمه گرم و ولرم فطار مىنمود.
ابن طاووس از امام باقر(علیه السلام) نقل مىکند که حضرت على(علیه السلام) دوست داشت که با شیر افطار کند. (15)
7- غسل
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در دهه آخر ماه مبارک رمضان هر شب غسل مىکرد. (16) حضرت امام باقر(علیه السلام) شبهاى نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و پنجم را غسل مىکرد (17) ، و امام صادق(علیه السلام) در شب بیست و سوم دو بار غسل مىنمود، یک بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (18)
8- اعتکاف
یکى از مستحبات بسیار مهم و سازنده اعتکاف است. که تفصیل و شرائط آن در کتب فقهى آمده است و از عهده این نوشته خارج مىباشد، امام صادق(علیه السلام) فرمود: یکبار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف نشست و در رمضان دیگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتکاف نمود. و بعد از آن همیشه در دهه آخر رمضان به اعتکاف مىنشست. (19)
9- وداع با ماه رمضان
برخاستن از سفره ضیافت الله براى عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است. لذا همانطور که جدایى عاشق از معشوق، به سختى هر چه تمامتر صورت مىگیرد، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) چگونگى وداع با ماه رمضان را چنین بیان مىکند: جابر بن عبد الله انصارى نقل مىکند که در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامى که چشم او بر من افتاد فرمود: اى جابر این جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع کن و بگو:« اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، فان جعلته فاجعلنى مرحوما، و لا تجعلنى محروما» یعنى خدایا، این رمضان را آخرین روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادى پس ما را مورد رحمتخود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر کس این را بگوید به یکى از دو امر نیکو( احدى الحسنیین) نائل مىشود، یا آنکه عمر پیدا مىکند و ماه رمضان بعدى را درک مىنماید، و یا آنکه مورد بخشش و رحمتخدا قرار مىگیرد. (20)
10- شب عید فطر
از مجموعه روایات استنباط مىشود که این شب از جایگاه بس والایى برخوردار است، و معصومین(علیهم السلام) آن را به احیاء و شب زندهدارى مىگذراندند. حضرت على بن الحسین امام زین العابدین(علیه السلام) شب عید فطر را در مسجد به نماز مىگذارند تا آنگاه که صبح شود.
11- نماز عید فطر
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روز عید بعد از طلوع آفتاب خارج مىشد و هنگامه خروج به اطراف آسمان مىنگریست و مىفرمود که در آن روز بر جا نماز و حصیر نماز مخوان،یعنى روى خاک بنشین و بر آن نماز بخوان.
فقهاء عظام مستحباتى را براى این روز ذکر نمودهاند که از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پاى برهنه و پیاده، و توام با وقار و ذکر خدا، و سجده بر زمین و...
روز عید فطر روز اجر و گرفتن نتیجه امتحان است. قهرا در هر امتحانى نتایجیکسان نیست. شیخ صدوق(ره) نقل مىنماید: امام حسن مجتبى(علیه السلام) گروهى از مردم را در روز عید فطر دید که به بازى و خنده مشغولند، حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود:« خداى عز و جل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است که به واسطه اطاعتخویش بسوى رضوان الهى پیشى مىگیرند، پس گروهى سبقت گرفتند و پیروز و رستگار گشتند، و گروهى عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از کسى که خندان است و به لهو و بازى مشغول است در روزى که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیده و کوتاهى ورزان از آن بىفیض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آینه نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (21)
ب) رابطه خود و مردم( بعد اجتماعى):
1- ایجاد آمادگى براى ماه رمضان
در آستانه ماه مبارک، معصومان(علیهم السلام) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مرمدم گوشزد نموده و آنان را به استفاده از این ضیافت الهى فرا مىخواندند که در این زمینه خطبههاى بسیار جالب از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امیر المؤمنین(علیه السلام) و روایات تکان دهندهاى صادر شده است، که براى نمونه به ذکر دو روایتبسنده مىکنیم:
امام صادق(علیه السلام) در آستانه ماه مبارک رمضان اینگونه به فرزندان خویش سفارش مىفرمود:« نهایت کوشش خودتان را بنمایید که در این ماه روزىها تقسیم مىشوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته مىشود و در آن شبى است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»
ابو صلت مىگوید: بر حضرت امام رضا(علیه السلام) در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود: «اى ابا صلت، بیشتر روزهاى ماه شعبان گذشت، و این جمعه آخر ماه است پس در این باقیمانده آن کوتاهى مورز و سابق خود را جبران کن،... و بیشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه کن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردى.» (22)
2- سفارش به تلاوت قرآن
اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام) علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند دیگران را به تلاوت آن سفارش مىنمودند، و گاه نسبتبه تلاوت بعضى سورهها در بعضى از شبها عنایتخاصى از خود نشان دادهاند، توجه عزیزان را به چند روایت که دو نکته ذکر شده را در بر دارد جلب مىنماییم.
وهب از امام صادق(علیه السلام) مىپرسد خوب است در ماه رمضان در چند روز قرآن خوانده شود؟ حضرت فرمود: در سه روز به بالا.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:« لکل شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان» (23) هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
از بین سورههاى قرآن به تلاوت این سورهها سفارش شده است.
1و 2: سوره عنکبوت و روم:
تلاوت این دو سوره در شب بیست و سوم ماه رمضان توصیه شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:« من قرا سورة العنکبوت و الروم فى لیلة ثلاث و عشرین فهو و الله یا ابا محمد من اهل الجنة» (24) سوگند به خدا کسى که سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است. البته این به معناى اقتضاء است که با وجود شرائطش چنین نتیجهاى را بدنبال خواهد داشت.
3- سوره قدر در وقتسحر و افطار:
از امام زین العابدین(علیه السلام) روایتشده است:« من قرا انا انزلناه فى لیلة القدر عند فطوره و عند سحوره کان فیما بینهما کالمتشحط بدمه فى سبیل الله» (25) کسى که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسى است که در این فاصله در راه خدا بخون خود غلتیده باشد.
و همین مضمون نیز از حضرت امام صادق(علیه السلام) روایتشده است. (26)
و نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که هر کسى که در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بیست و سوم عجایبى را درک خواهد کرد. (27) و در روایتى دیگر از آن حضرت اثر آن را در رسیدن انسان به سرحد نهایتیقین در امور اختصاصى اهل بیت(علیهم السلام) قرار داده است که به واسطه دیدن بعضى از حقایق در عالم رؤیا به آن مىرسد. (28)
4- سوره دخان:
شیخ صدوق روایت کرده است که مردى خدمت امام باقر(علیه السلام) رسید و پرسید چگونه من شب قدر را در هر سال شناسایى کنم؟ حضرت فرمود: «وقتى که ماه رمضان آمد هر شب یکبار سوره دخان را بخوان، وقتى که شب بیست و سوم فرا رسید به آنچه که مىخواهى خواهى رسید.» (29)
3- کمک به مستمندان
یکى از علل و حکمتهاى روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگى و تشنگى انسان به یاد ضعیفان و مستمندان و تنگدستان بیفتد، و هر کسى به فراخور حال ووسع خود نسبتبه آنان کمک نماید. (30) ابن عباس مىگوید: وقى که ماه رمضان فرا مىرسید هر صاحب حاجتى که به نزد رسول خدا مراجعه مىکرد حاجتش برآورده مىشد. (31) راجع به حضرت زین العابدین(علیه السلام) نقل است که هر روز ماه رمضان را صدقه مىداد. (32)
4- افطارى دادن
این عمل در سیره معصومین(علیه السلام) بنحو کاملى مشاهده مىشود. و از امام صادق(علیه السلام) روایت است که هنگامى که حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) روزه مىگرفت دستور مىداد گوسفندى را سر مىبریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ مىریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر مىزد و در حالى روزه داشتبوى آبگوشت را استشمام مىنمود، آنگاه مىفرمود: کاسهها را بیاورید این کاسه را براى فلان کس و دیگرى را براى فلان بکشید، و همینطور کاسهها را پر مىکردند تا آبگوشتبه اتمام مىرسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار مىکرد. (33)
5- توجه بیشتر به زیردستان و گذشت از خطاى آنان
از امام صادق(علیه السلام) روایت است که امام زین العابدین(علیه السلام) در ماه مبارک رمضان توجه خاصى به زیردستان و خدمتکاران خود داشت، و هرگاه یکى از آنها مرتکب خطایى مىشد او را مورد عقوبت قرار نمىداد، و تنها گناه او را یادداشت مىنمود، تا آنکه که شب آخر ماه رمضان فرا مىرسید، همه آنان را گرد خود جمع مىنمود، و کاغذهاى خطایاى آنان را بیرون مىآورد و بر تک تک آنان مىخواند و آنان به گناه خود اعتراف و اقرار مىنمودند، پس از آن در میان ایشان برمىخاست و مىفرمود:« با صداى بلند بگویید: اى على بن الحسین، همان خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است همانگونه که تو گناهانمان را شمردى، و در کتاب، تمام اعمال کوچک و بزرگ ثبت است، و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود( و تو بر آن ناظر بودى)، پس از ما درگذر همانگونه که تو امید عفو و گذشت دارى، از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابى... اى على بن الحسین، کوچکى مقام خود را در برابر خداى داور دادگرى که به هیچ کس ظلم روا نمىدارد یادآور و از گناه ما درگذر،...» و حضرت در حالى که گریه و زارى مىکرد مرتب این کلمات را مىفرمود و آنان هم با وى هم آواز مىشدند و مىفرمود: بار خدایا تو به ما دستور دادى که از کسانى که به ما ظلمى روا داشتند درگذریم، ما بخود ظلم کردیم، پس از ما درگذر، که تو نسبتبه آن سزاوارترى. تو به ما فرمودى که هیچ درخواست کنندهاى را از در خانههایمان رد نکنیم، ما به درگاه تو دست نیاز و درخواستبلند کردهایم، و از تو طلب مىنماییم، پس بر ما منت نه، و ما را محروم مساز... آنگاه رو به آنان مىنمود و مىفرمود: من از خطایاى شما گذشتم، آیا شما نیز از من مىگذرید؟
و آنان در پاسخ مىگفتند: از تو گذشتیم اى آقاى ما، و تو به ما هیچ بدى روا نداشتى، پس آن حضرت مىفرمود بگوئید: بار خدایا: از على بن الحسین درگذر، همانگونه که او از ما گذشت، و او را از آتش آزاد آن همانطورى که او ما را از بندگى رهانید، و آنان آمین گفتند، و حضرت فرمود: بروید که از شما گذشتم، و همگى شما را آزاد کردم، و همگى آنان را آزاد مىفرمود. (34)
6- حفظ حریم دین و حرمت زمان
حفظ عفت عمومى جامعه از جمله مهمترین وظایف نظام اسلامى استبه عنوان نمونه حد شرابخوار 80 تازیانه است، ولى اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت دیگرى دارد، نجاشى شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را بنزد امیر المؤمنین آوردند، حضرت پس از یک شب زندان کردن او، و اجراى حد شرعى شرابخوارى( 80 ضربه)، 20 ضربه شلاق اضافى، بخاطر شکستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (35) و در برخى روایات او پذیراى 39 ضربه اضافى بدان جهتشد. (36)
7- آزادى اسیران
بنابر نقل برخى از روایات حضرت رسول اکرم در ماه رمضان تمامى اسیران را آزاد مىساخت. (37) البته این مربوط به حفظ مصالح عمومى اسلام و مسلمین است و تشخیص آن به دستحاکم شرعى و ولى امر مسلمین است.
این نوشته چکیدهاى است گویا از کتابى که توسط این نویسنده در دست نگارش است، که امید استبه فضل الهى تقدیم محضر دانش پژوهان و شیفتگان معارف گردد.
پى نوشت ها:
1- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، 70.
2- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، 2: 156/2018.
3- الکافى(فروع)، شیخ کلینى، 4:88/8، وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، 10: 309/134786( چاپ آل البیت).
4- بحار الانوار، علامه مجلسى، 98/5.
5- همان، 98/160، دعائم الاسلام 1/282.
6- دعائم الاسلام 1/282.
7- بحار الانوار، 98/169.
8- الکافى 4: 95/1، من لا یحضره الفقیه 2:106/ 1850، تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، 4: 199/576، المقنعة، شیخ مفید، 51، مصباح المجتهد، شیخ طوسى، 568، وسائل الشیعه 10: 147/13070.
9- تهذیب الاحکام 4: 200/578، بحار الانوار 98/15.
10- بحار الانوار 96، 314/15.
11- الکافى 4: 152/1، وسائل الشیعه 10:157/1310.
12- تهذیب الاحکام 4:198/569، وسائل الشیعه 10: 146/13067.
13- بحار الانوار، 96/315.
14- الکافى 4:152/4، وسائل الشیعه 10: 158/1305.
15- بحار الانوار 98/12.
16- اقبال الاعمال 195 و 237، وسائل الشیعه 3: 327/3779 و 3783، بحار الانوار 98/12.
17- بحار الانوار 98/58.
18- همان 98/160.
19- الکافى 4: 175/4، من لا یحضره الفقیه 2: 189/2105، اقبال الاعمال 107، بحار الانوار 98/4 و 150.
20- فضائل الاشهر الثلاثة، شیخ صدوق 138/149، وسائل الشیعه 10: 365/13617، بحار الانوار 98/172.
21- من لا یحضره الفقیه 2: 174/2057.
22- الکافى 4: 66/2، تهذیب الاحکام 4:192/547، وسائل الشیعه 10: 305/13481.
23- عیون اخبار الرضا 2: 51/198.
24- الکافى 2: 461/10، ثواب الاعمال، شیخ صدوق، 129/1، معانى الاخبار، شیخ صدوق، 228/1، امالى الصدوق 57/5، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 302/13472، بحار الانوار 96/386.
25- ثواب الاعمال 136/1، تهذیب الاحکام 3:100/261، مصباح المتهجد 571، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 361/13611، بحار الانوار 98/165.
26- اقبال الاعمال 114، وسائل الشیعه 10: 149/13076، بحار الانوار 98/11.
27- بحار الانوار 97/344.
28- همان 96/379.
29- مصباح المتهجد 571، المنقعة 50، وسایل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 98/165.
30- الکافى 1: 196/ 8، امالى الصدوق 388، وسائل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 96/379.
31- الکافى 4: 181/6، علل الشرائع، شیخ صدوق 378/1، فضائل الاشهر الثلاثه 102، المناقب 4/68، وسائل الشیعه 10: 8/12699 و 21700 و 10: 7/12697، بحار الانوار 96: 375/62 و 96: 369/50.
32- بحار الانوار 96/363.
33- اقبال الاعمال 64، بحار الانوار 98/ 82.
34- المحاسن، الشیخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابى خالد البرقى، 396/67، وسائل الشیعه 10:140/13049، بحار الانوار 96/317.
35- اقبال الاعمال 260، وسائل الشیعه 10:317، بحار الانوار 98/186.
36- الکافى 7: 216/15، من لا یحضره الفقیه 4:55/5089، تهذیب الاحکام 10: 94/362، وسائل الشیعه 28: 231/34632
37- دعائم الاسلام، قاضى نعمان 2: 464/ 1644، مستدرک الوسائل، محدث نورى 18: 113.
38- بحار الانوار 96/363.
منابع: فصلنامه فرهنگ کوثر - شماره 22
انتهای پیام