( 0. امتیاز از )

 
حضرت حمزه بن عبدالمطلب ملقب به "سيدالشهداء"، "اسد الله" و "اسد الرسول"، کنيه‏اش "ابوعمارة" و "ابو يعلي" است. ايشان عموي پيامبر اسلام و برادر رضاعي او نيز هست زيرا که هر دو از بانويي بنام «تويبة» شير خورده‌اند.

*** نزديکي دو برادر
حمزه و محمد(ص) دوران طفوليت را در خانه عبدالمطلب سپري کردند و در ميان اين دو طفل الفت و صميميت عميق حاکم گرديد. محمد(ص) در اين دوران و دوران‏هاي بعد به حمزه، نه تنها به عنوان عمو و عضوي از اعضاي خانواده عبدالمطلب، بلکه به عنوان برادري که از يک پدر و مادر متولد شده اند مي نگريست. اخوت رضاعي، قرابت ذاتي، هم سن بودن، در کنار هم زيستن و از عواطف عبدالمطلب يکسان برخوردار بودن و... عواملي بود که علاقه و الفت آنها را نسبت به هم، روز به روز عميق تر و صميميت متقابل در ميان آنها را براي هميشه پي‏ريزي کرد.

*** حمزه از اولين مدافعان اسلام
در دومين سال بعثت، فضاى مکه فضاى ايذا و آزار پيامبر(ص) و شکنجه مسلمانان مستضعف بود؛ فضايى بود که رسول خدا و آنان را که به آيين وى گرويده بودند، به باد استهزا مى‏گرفتند. حمزه در اين فضاى رعب و وحشت و ضعف و انزوا به آيين پيامبر ايمان آورد؛ ايمانى که توام با دفاع از پيامبر و نصرت و يارى دين خدا بود و تهديد و ارعاب دشمنان اسلام را در پى‏داشت.
شش‏ ماه پس از هجرت در مدينه سپرى گرديد و در ماه هفتم که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، رسول خدا براى اولين بار جهت مقابله با کفار و مشرکين پرچم برافراشت و حمزة بن عبدالمطلب را به پرچمدارى آن مفتخر ساخت.
همچنين در ربيع الاول سال دوم هجرت، رسول خدا به سوى عشيره و مواجهه با قريشيان که به سوى شام در حرکت بودند عزيمت کرد و در اين غزوه ابوسلمه را در مدينه جانشين خود براى اقامه نماز معرفى نمود و پرچم را به دست حمزة بن عبدالمطلب داد و اين غزوه بدون جنگ پايان يافت.
براي بار سوم نيز در ماه شوال سال دوم هجرت و پس از پيروزى در جنگ بدر که نصيب مسلمانان گرديد، پيامبر اسلام مشاهده کرد يکى از قبايل بزرگ يهوديان به نام بنى‏قينقاع که در بازار مدينه مشغول کسب بودند و در يکى از قلعه‏ها در اطراف شهر سکونت داشتند، بر اين پيروزى مسلمانان حسادت ورزيدند و آن را تهديدى براى آينده خود مى‏دانستند و در صدد ايذاء و اذيت مسلمانان در آمده، پيمان خود با رسول خدا را شکستند. به هر حال در اين اقدام مهم و جنگ حساس و براى سومين بار پرچم اسلام در دست شجاع‏ترين مردم، اسدالله‏ و اسد الرسول، حمزه سيد الشهدا در اهتزاز بود و آن حضرت بود که در پيشاپيش سپاه اسلام حرکت مى‏کرد و آن را هدايت مى‏نمود.
در جنگ بدر نيز بيشتر مقتولين به دست مهاجرين و به ويژه اقرباى پيامبر و در رأس آنان اميرم.منان و حمزه سيد الشهدا به وقوع پيوسته است. به طورى که در تاريخ آمده است در همين جنگ بدر بود که از سوى مشرکان اميرمومنان به لقب مرگ سرخ ملقب گرديد.

*** حمزه از ديدگاه قرآن
در قرآن مجيد چون به آياتى مانند آيه شريفه "وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللّه‏ِ وَالَّذِينَ آوَوا وَنَصَرُوا أُوْلَئِکَ هُمْ الْمُؤْمِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِيمٌ" مى‏رسيم، حمزة بن عبدالمطلب را در راس اين مومنان حقيقى مشاهده مى‏کنيم.
و باز چون به آيه شريفه "لاَ يَسْتَوِي مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنْ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا" مى‏رسيم حضرت حمزه را در اول اين صف از مومنان مى‏بينيم که قبل از فتح، جان خويش را در طبق اخلاص گذاشت و با دشمنان به قتال و جهاد پرداخت و به خيل اولين شهداى اسلام پيوست.
ولى در قرآن مجيد آيات ديگرى وجود دارد که طبق نظر مفسران و محدثان و بر اساس مضمون روايات از ائمه به خصوص درباره حضرت حمزه سيدالشهدا نازل شده، که در اين زمينه به نقل دو آيه بسنده مى‏کنيم.

*** حمزه از ديدگاه رسول خدا (ص)
حمزه، سيد همه شهدا
در ايام مريضى رسول خدا که به ارتحال آن بزرگوار منتهى گرديد، در کنار بستر آن حضرت بودم که فاطمه زهرا وارد شد، وقتى ضعف شديد را در پدر بزرگوارش ديد، اشک به صورتش جارى گرديد. رسول خدا براى تسلى و آرامش دخترش، از عنايات و برکات خداوند بر اهل‏بيت سخن گفت و بخشى از نعمت‏هاى خدا را، که بر اين خاندان ارزانى داشته است، بر شمرد تا بدينجا رسيد که: «... دخترم! ما اهل بيتى هستيم که خداوند شش صفت و ويژگى را بر ما عطا کرده است که بر هيچيک از گذشتگان و آيندگان عطا ننموده است؛ زيرا پيامبر ما سيد انبيا و مرسلين است و آن پدر تو است و وصي ما سيد اوصيا است و آن همسر تو است و شهيد ما سيدالشهدا است و آن حمزة بن عبدالمطلب عموى پدر تو است.

*** حمزه از سروران اهل بهشت
رسول خدا فرمود: "ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتيم. رسول‏الله‏، حمزه سيد الشهدا، جعفر ذوالجناحين، على، فاطمه، حسن، حسين و مهدى".

*** حمزه، محبوب‏ترين عموى رسول خدا
امام صادق از جدش رسول خدا نقل مى‏کند که فرمود: «محبوب‏ترين برادرانم على‏بن ابى‏طالب و محبوب‏ترينِ عموهايم حمزه استـ".

*** حمزه شفيع در روز قيامت
در حديث مفصلى که امير مومنان از رسول خدا نقل نموده، آن حضرت، درباره حضرت حمزه مى‏فرمايد: "همانا در قيامت، عمويم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد".

*** حمزه از ديدگاه ائمه اطهار(ع)
امير مومنان علي (ع) فرمود: خداوند در ميان خاندان ما هفت نفر خلق کرد که در روي زمين مانند آنها را نيافريده است. آنگاه در معرفي اين هفت تن چنين فرمود: از ما است رسول خدا که سيداولين و آخرين و خاتم پيامبران است. و از ما است وصي او که بهترين اوصيا است و دو سبطش حسن و حسين که بهترين اسباطند و عمويش سيد الشهدا و جعفر که به همراه فرشتگان پرواز مي‏کند و قائم عج.

***‌ شهادت حمزه
در روز احد به هنگام تهاجم دشمن از رسول خدا دفاع مي‏کرد و توانست سي مشرک جنگجو را به هلاکت برساند. يکي از مشرکان به نام "وحشي" به دستور همسر ابوسفيان، زير درختي در کمين آن سردار دلاور نشسته بود و ناگهان نيزه به سويش پرت کرد و بدين ترتيب آن بزرگوار پس از عمري جهاد در راه خدا و ياري پيامبر گرامي به ملکوت اعلي پيوست و آن سردار رشيد، شهيد و شاهد بارگاه الهي شد.
به شهادت رسيدن حضرت حمزه، اوج شادماني و خرسندي دشمنان اسلام بود. علت اين بود که او هميشه دمار از روزگار دشمنان برمي‏آورد و آنان را به خاک ذلت مي‏نشاند. پس از آنکه همسر ابوسفيان بدنش را مثله کرد، بر فراز سنگ بلندي رفت و با صداي بلند اشعاري در بيان احساس خوشحالي خويش خواند. آن گاه لباس‏ها و زيورآلات خود را به قاتل حضرت حمزه، وحشي بخشيد.
پس از آنکه آتش جنگ احد فرونشست و دو طرف به جايگاه خود برگشتند، رسول خدا به ياران خود فرمودند: عمويم چه شده؟ بر سر او چه آمده است؟ حارث بن صمه را مأمور کرد تا خبري از او بياورد. رسول گرامي خدا وقتي پيکر پاره پاره عمويش را ديد؛ حال مبارکش به شدت منقلب شد و چون ابر بهاري از ديدگانش اشک باريد، آن‏گاه فرمود: "بزرگ‏تر از اين مصيبت نخواهم ديد و هرگز جايي بر من به سختي اينجا نگذشته است. خدا تو را رحمت کند که همواره در کارهاي خير کوشا بودي و به صله رحم علاقه داشتي... اي عموي رسول خدا، اي شير خدا و رسول، اي نيکوکار، اي حمزه و اي مدافع و پشتيبان رسول خدا».
منابع اين تحقيق:
کتاب‌هاي کامل ابن اثير ـ دائرة المعارف اعلمي ـ روضات الجنات ـ امالي صدوق ـ قرب الاسناد ـ تاريخ مکه ـ طبقات.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر