( 0. امتیاز از )

توجه دادن به اهميت تسليم در مقابل خدا و رضايت به مقدرات انسان، تبيین اهميت يقين به معارف و باورهاي ديني نهفته در کتاب و سنّت ، اشاره به مقام شفاعت حضرت معصومه عليهم السلام در درگاه الهي ، بيان والايي شأن و منزلت حضرت معصومه عليها السلام، پرداختن اهميت توجه به آخرت و حشر و نشر با أئمه عليهم السلام و درخواست فرجام نيک و عاقبت به خيري از درگاه الهي برخی از محتواي مهم و نکات سودمند و متنوع زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه(ص) است.

به مناسبت سالروز وفات شفیعه روز جزاء تفسیر فرازهایی از زیارتنامه عمه سادات را منتشر می شود.

السلام عليک عرف الله بيننا و بينکم في الجنة

از اين قسمت  لحن زيارت تغيير پيدا کرده و به نوعي گفتگوي با آن حضرت تبديل مي شود. اين سلام، سلام خاص بر آن حضرت است که پس از آن خواسته ها و دعاهاي زائر شروع مي شود:

نخستين دعاي زائر آن است که از خداوند مي خواهد در بهشت بين او و حضرت معصومه و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام (پيامبر، خديجه، فاطمه، اميرمؤمنان، حسن، حسين عليهم السلام و ولي خدا که شامل همه معصومان مي گردد و پيش از اين نام آن ها در زيارت برده شد) آشنايي و شناختي متقابل قرار دهد و توفيق درک حضور و زندگي در جوارشان را نصيب او گرداند.

به طور کل معرفت حضرت معصومه عليها السلام و آشنايي با ايشان بسيار اهميت دارد، چه اين که در اين زيارت نامه دو بار به آن اشاره شده است و اين معرفت دو نوع است، معرفت در دنيا و آشنايي و معرفت در آخرت،

معرفت در دنيا به حضرت معصومه(س)  

معرفت در دنيا همان است که در روايت نقل شده از حضرت رضا عليه السلام به آن اشاره شد و آن حضرت فرمود:

هر که از سر معرفت فاطمه معصومه عليها السلام را زيارت کند در زمره بهشتيان است

و نيز همان است که در بخش هاي پاياني اين زيارت نامه آمده است که: «و لايسلبنا معرفتکم»

زاير آن حضرت از خدا مي خواهد، اين توفيق بزرگ الهي که نصيب او شده است از او گرفته نشود و همواره از کساني باشد که مقام بلند اهل بيت را بشناسد. و اين معرفت گوهر گراني است که در زمره بزرگ ترين توفيقات و هدايت هاي الهي است. و بايد قدر آن را شناخت و خدا را شکر کرد اين معرفت به اندازه اي اهميت دارد که هر کس معصومان و اهل بيت عليهم السلام را بشناسد، در واقع خدا را شناخته است و هر کس آنان را نشناسد به کسي مي ماند که خدا را نشناخته است.

«من عرفکم فقد عرف الله و من جهلکم فقد جهل الله».

  معرفت به  فاطمه معصومه در آخرت

دومين نوع معرفت به اهل بيت و فاطمه معصومه شناخت و آشنايي با آنان در آخرت است و مقصود آن است که زائر عارف شايستگي درک حضور و زندگي در جوار بهشت ايشان را داشته باشد. و اين همان است که در زيارت ها و دعاهاي مختلف آمده است(3)، بر اساس اين دعاها و زيارت ها، مؤمن از خدا مي خواهد که در جهان ديگر با محمد و آل محمد عليهم السلام بوده و به آنان دسترسي داشته باشد و اين نعمت، مقام و منزلت بسيار عظيمي است و خوشا به حال آنان که به اين جايگاه دست يابند و در بخش پاياني زيارت اين نکته دوباره با اندکي تفاوت آمده است.

«و ان يجمعنا و اياکم في زمرة جدکم محمد صلي الله عليه و آله»

از خدا مي خواهم که ما و شما را در زمره جدتان محمدصلي الله عليه وآله وسلم قرار دهد.

توضيح فشرده اين عبارت آن است که امت پيامبر اسلام ممتازترين امت است، گرچه مؤمنان از امت هر پيامبري باشند، بخاطر ايمان و اطاعت از پيامبر زمان خويش نجات خواهند يافت، ليکن امت پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله وسلم جايگاه ويژه خود را دارد؛ در اين دعا زاير از خداوند مي خواهد با عطاي توفيق اطاعت و پيروي از پيامبر خدا و اهل بيت طاهرينش جزء امت، حزب و راه يافتگان به جمع و محضر سراسر نور آن مقرّبان درگاه الهي قرار گيرد و از مصاديق «فَادْخُلي في عبادي» باشد به عبارت ديگر از خداوند مي خواهد هم نشين، مقرب و در زمره نزديکان و مجاوران بهشتي پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله وسلم باشد.

«و حشرنا في زمرتکم»

«خداوند در روز قيامت ما را در زمره شما محشور گرداند».

از نگاه قرآن و روايات روز قيامت، روز بسيار مهمي است، نام هاي مختلفي دارد و خداوند در آن روز خطير حساب مردمان را بررسي و پس از آن گروهي را روانه جهنم براي رسيدن به کيفر و گروهي را روانه بهشت براي گرفتن پاداش هاي عظيم خود، خواهد کرد. در آن روز جايگاه پيامبر اکرم، اهل بيت و حضرت معصومه عليها السلام جايگاهي ممتاز خواهد بود و بسيار اهميت دارد که کسي بتواند در زمره و گروه آنان و با آنان محشور شود. بدين سان اين عبارت دربردارنده نجات خواهي از خداي متعال در روز رستاخيز عظيم است و آسان ترين و بهترين راه براي نجات آن است که انسان با پيامبر و اهل بيتش محشور گردد.

و أوردنا حوض نبيکم و سقانا بکأس جدکم من يد علي ابن ابي طالب. «و ما را بر حوض پيامبر شما وارد کند و با کاسه جدتان از دست علي بن ابي طالب سيرابمان سازد.»

در اين جمله نيز دو دعا شده است؛ يکي آن که از خدا مي خواهيم بر حوض پيامبر وارد شويم و دوم آن که از دست امير مؤمنان علي ابن ابي طالب آب بنوشيم.

حوض کوثر

بر پايه روايات متعددي که محدثان شيعه و سني آورده اند، پيامبر خداصلي الله عليه وآله در صحنه قيامت و بهشت حوضي دل انگيز، زيبا و داراي انواع نوشيدني هاي لذيذ بهشتي و نهرها و چشمه ها و... دارد ورود بر اين حوض و نوشيدن از آن توفيق و مقامي است بزرگ که در اين زيارت زاير از خدا مي خواهد بدان دست يابد. زمخشري در تفسير «کوثر» مي نويسد:

«يکي از معاني آن حوض رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم در بهشت است.» چنانچه با پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: آيا مي دانيد کوثر چيست؟ نهري است در بهشت که خداوند وعده آن را به من داده است». در وصف آن در روايات آمده است که نوشيدني آن «شيرين تر از عسل» سپيدتر از شير، خنک تر از برف و نرم تر از سرشير و کناره آن از زبرجد است و آبدان ها و پياله هايي که براي نوشيدن آن است از ستارگان آسمان بيش تر است و هر که از آن بنوشد، هرگز تشنه نمي شود.»

دومين نکته درباره حوض کوثر آن است که ساقي اين حوض اميرالمؤمنين، علي ابن ابي طالب عليه السلام است، منابع روايي و تفسيري شيعه اتفاق نظر دارند که ساقي حوض کوثر اميرمؤمنان علي ابن ابي طالب است،  در اين ميان روايات متعددي از اهل سنت نيز در اين باره نقل شده است  بر پايه اين روايات اميرمؤمنان ساقي کوثر است و نااهلان، کافران و منافقان را از نزديک شدن به حوض باز مي دارد.

به هر حال زاير در اين بخش از زيارت نامه از خدا مي خواهد که وارد بر حوض پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم شود. در واقع زاير از خدا مي خواهد مثل فرزندان خود آنان بر حوض کوثر وارد شود و از زلال گواراي آن بنوشد؛ به عبارت ديگر داراي حيات، پاکي و پاکيزگي باشد نه آن که از آب بنوشد تا پاک شود.

من در برابر الطاف شما چيزي ندارم، تنها از خدا مي خواهم که رحمت و درودهايي پياپي و ناگسسته خود را بر شما نازل کند؛ چه اين که آن چه شما را اشباع مي کند کرامت و عنايت خداوند است بر شما از خدا مي خواهم که هماره اين رحمت ها و کرامت ها را نصيب شما سازد.

اسئل الله ان يرينا فيکم السرور و الفرج

از خدا مي خواهم، زمينه ظهور مهدي ارواحنا فداه فراهم سازد و با فرج ايشان شادي، نشاط و فرج شما پديد آيد و ما نيز در آن سهمي داشته باشيم به گونه اي که نشاط او فرج شما را ببينيم؛ خداوند عنايت کند ارتباط ما با شما دايمي بوده و در حکومت مهدي داراي نقش و سهم باشيم؛ از اين بخش از زيارتنامه نکته هاي زير استفاده مي شود:

* دعا براي فرج و سرور اهل بيت عليهم السلام مطلوب است و در اين زيارت زاير از خدا مي خواهد زمان فرج و عصر ظهور و سرور آنان را برساند.

* حضور انسان در زمان فرج و سرور اهل بيت عليهم السلام نيز بسيار مغتنم و ارزنده است. مضمون اين دعا آن است که خداوند مهدي عليه السلام شما را برساند تا شما شاد شويد و من سرور شما را ببينيم و در پرتو عنايت الهي ارتباط من با شما دايمي و حتمي باشد و حکومت مهدي را درک کنيم.

* توفيق الهي براي رسيدن به فرج و درک زمان سرور اهل بيت عليهم السلام از عوامل مهم است که دعا از زمينه هاي دستيابي به اين توفيق ارزنده و گران قدر است و نبايد از آن غفلت ورزيده و آن را دست کم گرفت.

* سرور و شادماني اهل بيت عليهم السلام زماني است که فرج آنان فرا رسد. و اين فرج با توجه به ديگر زيارت ها و دعاها با ظهور حضرت ولي عصر ارواحناه فداه تحقق مي يابد.

* همان طور که خواهد آمد، حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در زمره اهل بيت است و لذا اين فراز از زيارتنامه دعاي براي ايشان است، البته نه به تنهايي بلکه به همراه ديگرِ از اهل بيت عليهم السلام که پيش از اين به نام آن ها اشاره شد.

و ان لا يسلبنا معرفتکم

آشنايي با شما و معرفت شما بسي ارزنده و گرانقدر است خدا نکند که پاکي را از دست بدهيم و يا به پاکي دست نيافته باشيم و يا نسل ما پاکي را از دست بدهد و يا عمل هايمان سبب شود از شما جدا شويم و ميان ما و شما آشنايي نباشد.

از مجموع روايات و قرآن مي توان استفاده کرد که مقصود از معرفت آنان، اين است که انسان از روي يقين به حجت بودن و معصوم بودن و امام بودن آنان اعتقاد داشته باشد؛ در زيارت عاشورا اين معرفت کرامت خدا به بنده اش دانسته شده است: «و اسئل الله الذي اکرمني بمعرفتکم و معرفة اوليائکم»

و از خدا خواسته و دعا کرد که اين کرامت و نعمت عظيم الهي باقي و جاودان باشد و مباد که در برهه اي از زمان از انسان گرفته شود.

انّه وليّ قدير

خدا اين دعا را مستجاب خواهد کرد، چه اين که او بر مؤمنان و هستي ولايت دارد: «الله وليّ الذين امنوا.»  آغاز و فرجام کار در قلمرو قدرت اوست؛ او مي تواند اين دعا را مستجاب کند و به يقين مستجاب خواهد کرد. زيرا او ولي است و ولي هر گاه توانا باشد و از سر حکمت و آگاهي تصميم بگيرد. مصالح و منافع آنان را که در حيطه ولايت اويند حفظ خواهد کرد و بي شک معرفت اهل بيت عليهم السلام مهم ترين منفعت و مصلحت براي هر مؤمن است و زمينه سعادت و يا شقاوت او را رقم خواهد زد. به طور خلاصه اين جمله تأکيد است بر مستجاب شدن اين دعا و اشاره به علت آن.

اتقرب الي الله بحبکم

زندگي بي عشق و محبت به کالبد بي جاني ماند که هيچ نشاط، شادابي و تحرک از آن بر نخواهد خاست و جامعه بي محبت به گورستاني مي ماند که سکوت، غم، اندوه و افسردگي و نوميدي از آن مي بارد. محبت رمز و راز همه شادابي ها، حرکت ها، رسيدن به مقصد و مقصود و دستيابي به اهداف بلند و کوتاه و خرد و کلان است.

اما همواره اين پرسش در برابر چشمان دل آدمي نقش مي بندد که محبت به چه چيزي و چه کسي؟

پاسخ اين نکته بسيار اهميت دارد، چه اين که بر پايه روايات رسيده از معصومان عليهم السلام روز قيامت آدمي با کسي و يا چيزي محشور مي شود که او را دوست داشته است.

«المرأ مع من احبّ»

 و البرائة من اعدائکم

به همان اندازه که محبت اهل بيت عليهم السلام اهميت دارد و از زمينه هاي سعادت انسان است، بيزاري و برائت جويي از دشمنان آنان مهم است. برائت از دشمنان اهل بيت پيامبر عليهم السلام در دنيا و آخرت نکته اي که در ده ها روايت در قالب هاي مختلف و در دعاها مورد تأکيد قرار گرفته است ، تا اين فراز از زيارت بارها به حضرت معصومه و اهل بيت عليهم السلام با ضمير «کُم» خطاب شده است و اين خطاب به روشني از قرب خاص آن حضرت به معصومان عليهم السلام حکايت دارد.

والتسليم الي الله راضياً به غير منکر و لامستکبر

«تسليم» از ماده «سلم» به معناي راضي بودن و خشنودي از حکم است،  خدا در قرآن از مؤمنان مي خواهد در برابر احکام رسول خداصلي الله عليه وآله از اعماق دل خشنود و در برابر آن ها دل چرکين نبوده و به طور کامل تسليم باشند.

«فلا و ربّک لا يؤمنون حتي يحکّموک فيما شجر بينهم ثمّ لايجدوا في انفسهم حرجاً مما قضيت و يسلّموا تسليماً.»

از اين آيه استفاده مي شود که انسان بايد بکوشد تا روحيه حق جويي و تسليم در برابر حکم و قضاي الهي را به دست آورد و دستيابي به چنين مقام و مرتبه اي گرچه سخت و دشوار مي نمايد، اما مي توان با به دست آوردن صفاي باطن و روح وارسته اين حالت را در خود پديد آورد و در مقام عمل هم در برابر اراده الهي و احکام خدا و حق مطيع بود. علامه نراقي در تعريف تسليم چنين نوشته است:

و بدان که تسليم، که تفويض (واگذاشتن) نيز ناميده مي شود و به معناي «رضا» نزديک است... عبارت است از ترک خواهش ها در اموري که بر او وارد مي شود و واگذاشتن همه آن ها به خدا، با قطع کلي تعلق کلي خودش به آن ها، به اين معنا که طبع او به چيزي از آن ها تعلق نداشته باشد. پس آن بالاتر از رضا است. زيرا در مرحله رضا افعال خدا مطابق طبع اوست و در مرتبه تسليم طبع و موافقت و مخالفت آن به کلي به خداي سبحان واگذار شده است... در مرتبه تسليم قطع کلي علاقه از امور متعلق به خويش است.»

بدين سان تسليم در برابر خدا بدين معنا است که در دل از احکام الهي و قضاي خدا و مقدراتش خشنود باشد و در مقام عمل، منقاد و مطيع و زماني آدمي مي تواند به اين مرحله برسد که به قدرت و نيروي لايزال و نامتناهي الهي باور داشته باشد، شايد به همين دليل است که امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

«چون بنده مي گويد: «لا حول و لا قوة الا بالله»، خدا به ملائکه مي فرمايد: بنده من تسليم شد حاجتش را بر آوريد.»

کسي که به علم، قدرت، حکمت و عظمت خدا ايمان داشته و خدا محبوب واقعي او باشد، چون پروردگار درباره موضوعي اراده اي کند و آن را به گونه اي خاص رقم زند و يا حکمي صادر کند، به يقين در برابر اين حکم از ژرفاي جان خاضع خواهد بود؛ از امام صادق عليه السلام پرسيدند: مؤمن چگونه مي تواند بفهمد مؤمن است؟ آن حضرت فرمود: با تسليم در برابر خدا و خشنود بودن از شادي ها و ناراحتي هايي که بر او وارد مي گردد.»

«راضياً به غير منکر و لا مستکبر»:

تسليم در برابر احکام، اراده و مقدرات الهي هر گاه با خشنودي و از ژرفاي دل باشد، گرانقدر است و نشان گر مقام بلند مؤمن، در زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام مي خوانيم: من در برابر خدا تسليم هستم و اين تسليم از سر خشنودي و از اعماق دل و با رضايت کامل است و از هر گونه آلودگي انکار خدا و تکبّر پيراسته است؛

بدين سان در واقع اين فراز از زيارت نامه به مضمون آيه شريف گذشته اشاره دارد که بايد در برابر امر رسول خدا از اعماق جان خشنود و تسليم بود و تسليم در مقام عمل کفايت نمي کند. پس زاير حضرت معصومه عليها السلام مي گويد: من نه در دل منکر امر و حکم الهي هستم و نه در مقابل آن تکبّر ورزيده و اين انکار را به مرحله عمل و ظهور مي رسانم.

منبع:  رواق عصمت: سيد علي حسيني


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر