( 0. امتیاز از )

پیوند دو گوهر
صدای شیعه: امیرمؤمنان علی علیه السلام پس از شهادت پاره تن و ریحانه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم ، برادر خود عقیل را که از دانشمندان نسب شناس بود، فرا خواند و از او خواست تا برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند. عقیل، فاطمه کلابیّه را برای حضرت علی علیه السلام برگزید که خاندانش، بنی کلاب، در شجاعت بی مانند بودند. حضرت علی علیه السلام این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگاری نزد پدر ام البنین فرستاد. پدر خشنود شد و این وصلت مبارک صورت گرفت.
ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس ، عبدا… ، عثمان و جعفربود که تمامی آنها در کربلا به شهادت رسیدند و سرور همه آنان حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) بود .
او زنی عالم و فاضل و عارف به عظمت اهل بیت و در دوستی ایشان دارای اخلاص بود . هنگامی که به خانه علی آمد ، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) بیمار بودند . او مثل مادری مهربان ، آنها را پرستاری می کرد و شبها بر کنار بسترشان بیدار می نشست . او مادر چهار فرزند است : عباس – که قمر بنی هاشم خوانده می شد – عبدالله ، جعفر و عثمان . ابن عثمان همنام عثمان بن مظعون که یکی از اصحاب فداکار پیامبر گرامی اسلام است - بود . بخاطر همین چهار پسر بود که مادرشان را ام البنین – یعنی مادر پسران – می نامیدند .
اجداد ام البنین که بودند ؟
پدران ام البنین در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دلیری در هنگام نبرد ستوده اند. چنانکه ابوالفرج اصفهانی در کتاب خود دلیری و شجاعت اجداد ام البنین را متذکر شده است .
افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، پیشوای قوم خود نیز بودند، چنانکه سلاطین زمان در برابر ایشان سر تسلیم فرود می آوردند . بی جهت نیست که عقیل بن ابی طالب به امیرالمؤمنین(علیه السلام) می گفت: در میان عرب از پدران ام البنین شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود .
او به عزاداری خود گاه جنبه های دیگری می داد تا هم حماسه کربلا و شجاعت پسران خود، و هم مظلومیت و حقانیت امام حسین علیه السلام را به مردم زمان خود و آیندگان معرفی کند. او تاریخ کربلا را بازگو می نمود و در قالب عزاداری و مرثیه سرایی به حکومت وقت اعتراض می کرد و مردم را اطراف خود جمع می کرد و نسبت به عمّال بنی امیه متنفّر و منزجر می نمود
پرستار سرور جوانان بهشت
روزی که عروس تازه ابوطالب، پای در خانه امامت نهاد، حسنین علیهماالسلام هر دو بیمار بودند. ام البنین به محض آن که وارد خانه علی علیه السلام شد، خود را بر بالین آن دو بزرگوار رساند و هم چون مادری مهربان به پرستاری و دل جویی از آنان پرداخت. او تا آخر عمر دو ریحانه و دلبند رسول خدا را بر فرزندان خویش مقدم می شمرد.
تغییر نام
ام البنین علیهاالسلام در همان روزهای نخست که پا به خانه امامت نهاد، فهمید که وقتی مولا علی علیه السلام او را به اسم صدا می زند، فرزندان فاطمه علیهاالسلام یاد و خاطره مادر عزیزشان برایشان زنده می شود و اندوه تمام وجودشان را فرا می گیرد. از همین رو از حضرت علی علیه السلام می خواهد که به جای «فاطمه» که نام اصلی او بود، او را به نام دیگری صدا کند، تا فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از یاد کردِ نام وی بر زبان مولا علی علیه السلام ، به یاد مادر خویش حضرت فاطمه نیفتند و خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نکند و رنج یتیمی و بی مادری را کم تر احساس کنند. علی علیه السلام ، اسم او را «ام البنین» یعنی مادر پسران نهاد و از آن پس آن بانو به این نام مشهور شد. درود خدا بر ام البنین باد که اسوه وفاداری بود.

بلندای ایمان
علامه ماممقانی می گوید: شدت علاقه ام البنین به امام حسین علیه السلام نشان از بلندی مرتبت او در ایمان، و معرفت او به مقام امامت دارد. او شهادت چهار جوان رشید خود را در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد. علاقه وی نسبت به سیدالشهدا امام حسین علیه السلام به پاس مقام امامت است و او این معرفت را در مکتب ولایت آموخته بود. این سخن ام البنین علیهاالسلام که فرمود: «اگر حسین زنده باشد کشته شدن چهار فرزندم اهمیت ندارد»، درجه بلند دیانت و ایمان او را آشکار می سازد.
زنی که عاشورا در اشعارش زنده کرد
از ویژگی های مهم ام البنین علیهاالسلام توجه به زمان و مسائل مربوط به آن بود. وی که شاعری توانا بود پس از واقعه عاشورا با استفاده از اشعار حماسی خویش به بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان کربلا پرداخت.
او به عزاداری خود گاه جنبه های دیگری می داد تا هم حماسه کربلا و شجاعت پسران خود، و هم مظلومیت و حقانیت امام حسین علیه السلام را به مردم زمان خود و آیندگان معرفی کند. او تاریخ کربلا را بازگو می نمود و در قالب عزاداری و مرثیه سرایی به حکومت وقت اعتراض می کرد و مردم را اطراف خود جمع می کرد و نسبت به عمّال بنی امیه متنفّر و منزجر می نمود.
خبر شهادت
ام البنین در واقعه کربلا حضور نداشت، هنگامی که او به فرمان امام زین العابدین علیه السلام وارد مدینه شد تا مردم را از بازگشت اسرای آل علی باخبر سازد، ام البنین علیهاالسلام راه را بر او گرفت و فرمود: ای بشیر، از امام حسین چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدای تعالی ترا صبر دهد که فرزندانت عبدالله و جعفر و عثمان شهید شدند. ام البنین گفت: از حسین چه داری؟ بشیر گفت: خدای صبرت دهد که عباس هم شهید شد. ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه زیر آسمان است فدای نام حسین باد! مرا از حسین خبر ده.
وقتی که بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به ام البنین داد، آن بانو ناله ای کشید و گفت: ای بشیر، بند دلم را پاره کردی و آن گاه صدا به ناله و شیون بلند کرد.
این جا نهاده سر به خاک غربت و غم     مظلومه ای کز مرگ گل هایشغمین است

عروج ملکوتی
زندگی سراسر تلاش و مبارزه و فداکاری ام البنین علیهاالسلام رو به پایان بود. همسر مولا علی علیه السلام رسالت خویش را به خوبی به انجام رسانید. دلیرانی تربیت کرد که همگی در راه وفاداری به ولایت و امامت در صحرای کربلا عاشقانه شربت شیرین شهادت نوشیدند و به هرچه وفا و وفاداری است آبرو بخشیدند.
وی طلایه دار پیام آوران کربلا پس از زینب کبری علیهاالسلام بود و تا آخر عمر همسری لایق و وفادار برای مولا علی علیه السلام باقی ماند. ستاره درخشان مدینه، بنا بر قول مشهور، در 13 جمادی الثانی سال 64 ق شمع وجودش خاموش شد و در قبرستان بقیع در کنار فرزند رسول خدا، امام حسن مجتبی علیه السلام و فاطمه بنت اسد و دیگر چهره های تابان به خاک سپرده شد.
در رثای ام البنین علیهاالسلام
این جا مزار فاطمه علیهاالسلام ،ام البنین است یا مادری غم دیده مدفون زمین است
این جا نهاده سر به خاک غربت و غم مظلومه ای کز مرگ گل هایش غمین است
در دامنش پرورده سرداری چو عباس آری چنین زن، مادری شیرآفرین است
شد جان او آزرده از رنج زمانه بر سینه اش چون لاله داغی آتشین است
محسن صافی

فرآوری : زهرا اجلال
گروه دین تبیان
منابع :
کتاب بانوان عالمه و آثار آنها، ص 1
مجموعه آثار مطهری، مرتضی ،ج1
سایت حوزه


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر