مبارزات آیتالله کاشانی با آمریکا
صدای شیعه به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی: با آشکار شدن فعالیتها و دخالتهای آمریکاییان در اوضاع سیاسی ایران بسیاری از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی کشور از روی ترس یا ضعف با دخالتها و توطئههای آمریکاییان در ایران کنار آمده بودند.
عدهای نیز فریب سیاست دوگانه و وعدههای آمریکا را خورده و با اعتماد به آمریکا، دست همکاری به سوی او دراز کرده بودند. در این بین آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی از همان ابتدا با شناخت ماهیت استکباری آمریکا بنای مبارزه با سیاستهای آمریکا را گذاشت و با مبارزه و موضعگیریهای خود علیه آمریکا مردم را در جریان مداخلات استقلال شکنانه آنها قرار داد.
وی در پیامی در 29 اردیبهشت 1331 به رفتار دوگانه آمریکا اعتراض کرد و گفت: «بسیار موجب تعجب است که دولت آمریکا که مدعی طرفداری از ملل ضعیف است برخلاف روح معاضدت و مساعدتی که نسبت به ملل آزاد جهان ابراز میدارد رفتار و اقدام نماید و تعهداتی را که در تأمین آزدای و حق حاکمیت ملتها در سازمان ملل متحد (متفق) نموده زیر پا بگذارد و تحت تأثیر ایادی خبیثه شرکت سابق واقع شده و در لباس صلاح اندیشی اظهاراتی را در امر نفت بکند که جز جلب نفرت و خصومت ملت ایران نتیجهای نداشته باشد.»[1] او در همین پیام از مردمی که به دعوت وی در میدان بهارستان تجمع کرده بودند میخواهد که خشم و تنفر خود نسبت به آمریکاییها و مداخلات استقلال شکنانه آنها را به جهانیان اعلام کنند.
*** مبارزات آیتالله کاشانی با امریکا در دهه 30 ***
روح استکبارستیزی آیتالله کاشانی باعث شده بود که در آن فضای پلیسی و خفقان سیاسی در مصاحبههایی که با شبکههای مختلف دنیا داشت بدون ترس و واهمه پرده از چهره واقعی آمریکا بردارد، نقشههای آنان را برملا کند و قاطعانه از مواضع ملت ایران در برابر توطئههای آمریکاییان دفاع کند. از این رو در مصاحبهای با کاپلانکو خبرنگار یونانی اتنیکا و ذبیح خبرنگار و روزنامه دیلی در آذرماه 1330 راجع به سیاستهای استعماری آمریکا علیه ایران میگوید: «تا به حال نفعی از آمریکاییها نبردهایم بلکه در جنگ دوم جهانی خسارت زیادی به ایران وارد کردند چقدر ایران تلف نفوسی و مالی داد. راه آهن را که به خون جگر این ملت تهیه شده بود فرسوده کردند و جبران آن ضررها را نه تنها نکردند بلکه در آخر کار، آهن قراضههایی را که نمیتوانستند به آمریکا حمل کنند به چندین ملیون دلار به ما فروختند و آن حکومتهای خائنی که دستنشانده اجنبی بودند آنها را قبول کرده و میلیونها دلار از خزانه این ملت فقیر به آنها پرداختند، راجع به سیاست آمریکا به مصداق این ضربالمثل معرف باید گفت: "مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان" و در مسئله نفت که حق مسلم و قانونی ایران بود، که صنعت خود را ملی کند با انگلیسها همراهی کردند و اعتنایی به حق مسلم ما ننمودند. قرض هم از آنها نمیخواهیم .... حاجتی به آنها درباب مادیات و اقتصادیات نداریم.»[2]
همچنین در مصاحبه با ایلین تراویس خبرنگار آمریکایی آژانس اینترنشنال نیوز سرویس و روزنامه دیلی میل و خبرنگار باختر امروز در اسفندماه 1330 در مورد وعدههای کمک آمریکاییها به ایران که با نیت استعمار کشور صورت میگیرد، میگوید: «آمریکا آنچه تاکنون به ایران وعده داده انجام نداده زیرا از یک طرف نمیخواهد کاری در مخالفت با انگلیسیها انجام دهد و از طرف دیگر بیم دارد که همراهی با ایران در مشکلات نفت، موجب لطمه به منافع او در عربستان سعودی و دیگر نقاط خاورمیانه بشود. درباره کمک اصل چهارم (ترومن) هم، که این کمکها از دایره حرف خارج نشده و اگر آمریکا خیال کند با این قبیل کمکها و مواعید، ایران وارد بلوک غربی خواهد شد دچار اشتباه است، ما با چنین امری همراه نیستیم و ملت ما هرگز زیر بار نخواهد رفت.»[3]
یکی دیگر از مواضع تند آیتالله کاشانی علیه دخالت آمریکاییان در ایران، پاسخی است که او به سؤال آندره موری نویسنده فرانسوی در خصوص حل مسئله نفت تحت نظر آمریکا یا بانک بینالملی، میدهد. آیتالله کاشانی میگوید: «اگر [آمریکاییان] بخواهند به بهانه کمک به ما در بهرهبرداری از منابع نفت؛ اعمال نفوذهای استقلال شکنانه بکنند ما از آن کمک صرف نظر خواهیم کرد و مداخله کنندگان را نیز مانند عمال شرکت سابق از کشور خود بیرون خواهیم راند.»[4]
آیتالله کاشانی در مقابله با سیاست فریبکارانه آمریکا - که در جریان 28 مرداد روشن شد- خواهان سیاست عزتمدارانه بود[5] و در مصاحبه با روزنامه آمریکایی هرالد تریبون، سخت بر آمریکا و رابطه او با انگلیس در قضیه نفت میتازد و ضمن دفاع از مواضع و عزت ایرانی میگوید: «همراهی سیاستمداران آمریکایی با دولت انگلیس در قضیه نفت ملت ایران را چنان رنجانده است، که گمان نمیرود کمکهای مختصر اصل چهارم و کمک نظامی و غیره هرگز بتواند این رنجش را از بین ببرد. ملت ایران از آمریکا خواهان کمک مالی نیست... ما هرگز به دریوزگی نزد آمریکایی نمیرویم.»[6]
***هشدار آیتالله کاشانی به مصدق ***
یکی از نکتهسنجیهای دقیق آیتالله کاشانی در قبال سیاستهای آمریکا را میتوان نگارش نامه او به مصدق دانست. یک روز قبل از وقوع کودتای 28 مرداد وی ضمن نگارش نامهای به مصدق و آگاهی به او در مورد احتمال وقوع کودتا بار دیگر پرده از چهره واقعی آمریکا بر میدارد. در این پیام آیتالله بار دیگر با بدبینیای که نسبت به سیاست آمریکا دارد، سعی در خنثی کردن توطئه آنها دارد و در مورد سیاست دوگانه و استعماری آمریکا در مواجهه با مصدق به او هشدار میدهد که: اگر نقشه شما نیست که مانند سیام تیر عقبنشینی کنید و به ظاهر قهرمان زمان بمانید و اگر حدس و نظر من صحیح نیست که همانطور که در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به «هندرسن» گوشزد کردم که آمریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسیها کمک کرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی میخواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد.... اگر به راستی در این فکر اشتباه میکنم با اظهار تمایل شما، سیدمصطفی و ناصرخان قشقایی را برای مذاکره خدمت میفرستم، خدا به همه رحم بفرماید.»[7] هرچند مصدق جواب سربالا به آیتالله کاشانی میدهد اما بعدها معلوم شد که تحلیل و شناخت آیتالله کاشانی درست بوده است.
***مبارزات ضدآمریکایی آیتالله کاشانی در جریان کنسرسیوم***
از دیگر واکنشهای دقیق و بجای آیتالله کاشانی نسبت به سیاسیتهای استعمارگرانه آمریکا، اعتراض وی به قرارداد کنسرسیوم است.
آیتالله کاشانی که پس از کودتای 28 مرداد با بیمهری مواجه شده بود، با وجود همه صدمات و خاطرات تلخ و محرومیتهای سیاسی که دیده بود در آن محیط پلیسی و خفقان، با صدور اعلامیهای ضمن سرزنش آمریکا، دخالت او در قرارداد کنسرسیوم نفت را طی اعلامیهای محکم و شدیدالحن به باد انتقاد گرفت. در بخشی از این اعلامیه آمده است: «هنگامی که دولت آمریکا که خود را پیشآهنگ اصول دموکراسی و مبتکر منشور آتلاتیک و پشتیبان سازمان ملل میداند، در این معامله بیشرمانه و انتقام جویی وقیحانه با انگلستان مکار و حیلهگر همکاری مینماید و ساعی است به خاطر چند صد میلیون دلاری که از نفت ایران نصیب سرمایهداران استعمارچی آمریکا میگردد، ملت مظلومی از آزادی و آزادی خواهی ناامید و نسبت و به تمام ادعاهای دنیای غرب بدگمان گردد. ملت ایران هم حق دارد تصور کند چند میلیون دلاری که به عنوان کمک از طرف آمریکا به ایران میرسد و قسمت عمده آن برای تأمین مطامع عده معدودی خرج میشود فقط برای این بوده که بعداً چند صد برابر آن را از حلقوم ملت رنجدیده این سرزمین بیرون آوردند.»[8]
***موضعگیری آیتالله کاشانی در برابر پیمان بغداد***
بعد از کودتای 28 مرداد، آمریکا با همراهی انگلیس پیمان بغداد را طرح ریزی کرد تا بتواند از ایران به عنوان سدی در برابر نفوذ رقیب خود، اتحاد جماهیر شوری بهره گیرد. از اینرو است که آنها تنها به تسلیح و آموزش ارتش ایران بسنده نکردند، بلکه در پی یک انعقاد پیمان نظامی منطقهای برآمدند که به آمریکا اجازه نفوذ بیشتر در ایران بدهد. ترکیه، عراق، پاکستان، ایران، آمریکا و انگلیس برآن شدند تا پیمانی را تحت عنوان «پیمان بغداد» منعقد کنند.
آیتالله کاشانی در برابر عضویت ایران در پیمان بغداد، موضع صریح و روشنی اتخاذ میکند و میگوید که عضویت در پیمان بغداد به نفع ما نیست. از نظر من ملل آسیایی باید بی طرف باشند تا میان دو قدرت که هر لحظه این امکان هست که در برابر یکدیگر قرار گیرند یک قدرت بین آن دو باشند.[9] آیتالله کاشانی صریحاً اظهار کردهاند که: دولت ایران در این رستاخیز بزرگ باید بیطرف بماند و به سوی هیچ بلوکی روی نیاورد.[10]
اما محمدرضا پهلوی و دربار که خود را مدیون انگلیس و آمریکا میدانستند، به خواست و میل مردم توجهی نکردند و حسین علاء را در مهر 1334، برای عضویت ایران در این پیمان مأمور میکنند.
***گزارش سفیر آمریکا از مواضع ضدآمریکایی آیتالله کاشانی***
لوی هندرسن سفیر آمریکا در ایران در گزارش خود به وزارت امور خارجه آمریکا میگوید در ایران دو گروه سازشکار و افراطی وجود دارد. گروه سازشکار طرفدار همکاری با آمریکا است. آیتالله کاشانی و گروه افراطی تسلیم نظریات آمریکا نمیشوند و مخالف دخالت آمریکا هستند. هندرسن در مورد آمریکا ستیزی آیتالله کاشانی به وزارت امور خارجه آمریکا گزارش داد: یک عامل مزاحم در این جریان [نفت] مداخله کرده و مانع از حل قضیه نفت به نفع آمریکا شده است. این عامل مزاحم که مانع تسلیم ایران به نظریات بانک بینالمللی و ادامه همکاری بین ایران و آمریکا شده، آیتالله کاشانی است.»هندرسن همچنین اظهار کرده بود که«آیتالله کاشانی برای منافع آمریکا و دول غرب در ایران عنصر خطرناکی است.»[11]
همچنین مجله "نیوزویک" وابسته به مقامات وزارت خارجه آمریکا در خصوص آمریکا ستیزی آیتالله کاشانی نوشت: «آیتالله کاشانی با روش تند و خشونت آمیز خود [نسبت به استعمار] تمام اقدامات مصلحانه دکتر مصدق را در راه حل مسالمتآمیز مسأله نفت عقیم گذاشته است، آیتالله کاشانی علاوه بر تنفر به انگلیسیها با آمریکاییها نیز کینه و دشمنی مخصوص دارد و مخالف هرگونه سازش بین ایران و دول غربی است.»[12]
علاوه بر اعترافات آمریکاییها در مورد روحیه آمریکا ستیزی آیتالله کاشانی، باج ندادن و کنار نیامدن او با بیگانگان، روزنامه «ژورنال دژپیت» چاپ قاهره نیز با توجه به موضعگیریهای تند آیتالله کاشانی به دخالت آمریکا در قضایای کشور به خصوص قضیه نفت میگوید: آیتالله کاشانی جدا با هرگونه سازشی در قضیه نفت مخالف است در صورتی که مصدق میگوید دیگر وقت لجاجت گذشته و برای رفع بحران اقتصادی و بهبود اوضاع کشور باید به نحوی قضیه نفت با انگلیس و آمریکا حل شود.[13]
پینوشتها:
1- خاطرات دکتر محمود شروین، تدوین حمید کرمیپور، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران.1384 ص239
2- آیتالله کاشانی و نفت، گردآورنده، حسین گلبیدی، انتشارات اسلامی، تهران چاپ اول1380. ص 218
3- آیتالله کاشانی وسیاست، مهوش سادات علوی. مؤسسه انتشارات سوره. چاپ اول 1378.ص102
4- مجموعهای از مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای آیتالله کاشانی ج.2، محمد دهنوی. شرکت سهام خاص. چاپ اول 1362. ص 129
5- بازخوانی نهضت ملی ایران، حجتالاسلام روحالله حسینیان، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 273
6- آیتالله کاشانی و نفت. ص258
7- نهضت روحانیون ایران.ج 1و2. علی دوانی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. چاپ سوم تابستان 1394. ص539
8- نهضت روحانیون ایران.ج 1و2. ص548
9- مبارز نستوه (آیت الله کاشانی)، عباس سلیمان نژاد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. تهران.چاپ اول 1380. ص 128
10- مجموعهای از مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای آیتالله کاشانی.ج4، محمد دهنوی. شرکت سهام خاص. چاپ اول 1362. ص 153
11- بازخوانی نهضت ملی ایران. ص 272.
12- خاطرات دکتر محمود شروین. ص 235
13- روحانیت و اسرار فاش نشده از نهضت ملی صنعت نفت. ص
انتهای پیام