( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: مکتب هاى مادى  هميشه از ناحيه مذاهب راستين احساس خطر مى کنند و اصرار دارند که دعوت اديان را دعوت به تخدير افکار توده ها معرفى کنند،[1] لذا  به جامعۀ نخبگانی خود اين مطلب را تلقين کنند، تا در کتابهاى به اصطلاح علميشان منعکس سازند که مذهب زائيده جهل و نادانى بشر نسبت به عوامل طبيعت است![2]

اما به راستی چگونه ممکن است آئينى همچون اسلام وسيله تخدير يا مولود جهل باشد در حالى که آورنده اش به اعلاء صوت خود همه انسانها را مخاطب ساخته و مى گويد قيام و نهضت کنيد براى زنده کردن انديشه هاى خفته، آنهم در محيطى آرام و خالى از غوغا،در محيطى دور از هوا و هوس و امواج تبليغاتى مسموم.[3]

لذا حوادثى که در عصر و زمان ما به خاطر قيام مسلمانان انقلابى در کشورهاى مختلف در برابر قدرتهاى جهنمى شرق و غرب روى داد، و دنيا را در نظر مستکبران تيره و تار کرد و پايه هاى قدرتشان را لرزان ساخت نشان داد که آنها اين نکته را درست فهميده بودند که عقائد اصيل مذهبى دشمن سرسخت آنها و خطر عظيمى است براى آنها، و نيز نشان داد که هدف اين اتهاماتى که به مذهب بسته اند چيست؟[4]

در این میان ما معتقديم تبلور اسلام بيش از هر مذهبى در مذهب شيعه است، و در عين اين که به تمام مذاهب اسلامى احترام مى گذاريم معتقديم مذهب شيعه بهتر مى تواند اسلام راستين را در تمام ابعادش معرفى کند؛[5]به ویژه آنکه طبق روايات فراوانى که در کتابهاى شيعه و اهل سنّت وجود دارد، پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله، على و شيعيانش را خير البريّه معرّفى کرده است.[6]

از این رو با توجه به همه عوامل مختلف و ناراحتي­ها وتهمت­ها و طعنه هاى ناروا و غم انگيزى که پى در پى نسبت به شيعه زده مى شود بر ما واجب و لازم بود که بر ضرورت پژوهش و مطالعات دربارۀ عقايد و اصول مذهب شيعه و مسائل عمده اى که مورد[7]اتّفاق و اجماع دانشمندان شيعه است تأکید نمائیم.[8]

واژه‌شناسی شیعه  در لغت،اصطلاح، قرآن و حدیث

در وهلۀ نخست باید گفت کلمه شيعه در لغت، به «الانتشار مع القدره» تفسير شده است؛ يعنى به چيزى که با قدرت و قوّت در نقاط مختلف منتشر شود شيعه گفته مى شود. نتيجه اين که، شيعه در لغت به گروهى منتشر، قوى و نيرومند اطلاق مى شود.[9]لذا «شيعه» به معناى دسته اى است که پيروى از مکتب يا شخص معينى مى کند.اين معناى لغوى شيعه است.[10]

ولى اصطلاحاً معناى خاصى دارد و به کسانى گفته مى شود که بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله پيرو مکتب امير مؤمنان على عليه السلام مى باشند، و نبايد معناى لغوى و اصطلاحى آن را با هم اشتباه کرد.[11]

بنابراين «شِيَع» جمع «شِيْعه» به جمعيت و گروهى گفته مى شود که: داراى خط مشترکى هستند؛ «راغب» در کتاب «مفردات» مى گويد: «شِيَع» از مادّه «شياع» به معناى «انتشار و تقويت» است، و «شاع الْخَبَرُ» هنگامى گفته مى شود که خبرى متعدد و قوى شود، و «شاعَ الْقَوْمُ» هنگامى گفته مى شود که جمعيتى منتشر و فراوان گردند، و «شيعه» به کسانى مى گويند که: «انسان به وسيله آنها قوى مى شود».[12]

مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» اصل آن را از «مشايعت» به معناى «متابعت» دانسته و مى گويد: «شيعه » به معناى پيرو و تابع است، و شيعه على عليه السلام به پيروان او و آنهايى که اعتقاد به امامتش دارند، گفته مى شود. حديث معروف «امّ سلمه» از پيامبر صلى الله عليه و آله: شِيْعَةُ عَلِىٍّ هُمُ الْفائِزُونَ يَوْمَ الْقِيامَةِ «پيروان على عليه السلام نجات يابندگان در قيامت هستند» نيز اشاره به همين معناست.[13]

هم چنین واژۀ شيعه در چهار جاى قرآن بکار رفته است؛يکى از آيات فوق در مورد حضرت ابراهيم عليه السلام است که مى خوانيم:«وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ ؛[14] و از پيروان او (حضرت نوح عليه السلام) ابراهيم بود.»[15]،در اين آيه شريفه، ابراهيم به عنوان شيعه حضرت نوح عليه السلام معرّفى شده است، يعنى آن حضرت ادامه دهنده خطّ حضرت نوح عليه السلام بود.[16]

کلمه شيعه در فراز قرآنی دیگر[17] بر پيروان حضرت موسى عليه السلام اطلاق شده است و شايد از اين تعبير بتوان استفاده کرد که آن حضرت قبل از نبوّت گروهى را تربيت کرده بود که در راه حق، متشکّل و منسجم بودند.نتيجه اين که، کلمه شيعه در آيات فوق در مورد بعضى از پيامبران و پيروان آنها به کار رفته است.[18]

هم چنین کلمه «شيعه» در روايات بطور گسترده استعمال شده است:[19] به عنوان نمونه، روزى حضرت على عليه السلام خطاب به يکى از يارانش به نام «نوف بکالى» فرمود:«أَ تَدْري يا نَوْفُ مَنْ شيعَتي؟؛ آيا مى دانى شيعيان من چه کسانى هستند (و چه ويژگيهايى دارند؟)نوف عرض کرد: لا وَ اللَّه؛ نه به خدا قسم! شما بفرمائيد.سپس حضرت شروع به بيان اوصاف شيعيان خود نمود، از جمله فرمود:«رُهْبانٌ بِاللَّيْلِ وَ اسْدٌ بِالنَّهار[20]؛ شيعيان من راهبان شب و شيرمردان روز هستند (در دل شب عالم خاصّى دارند و در روز، به هنگام دفاع از اسلام بسيار شجاع و قوى هستند.)»[21]

مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و عقلانیت شیعی؛ بازتاب شیعه پژوهی در دنیای خستۀ مادی گری

معتقديم دنياي امروز از مادي گري خسته شـده و رو بـه مکتـب هـاي الهـي و معنـوي آورده و در ميـان  مکتب هاي الهي مکتبي که عقلانيت و علم را در رأس تعليمات خود قرار داده مکتب اهل بيت(عليهم الـسلام) است.[22]

در تبیین این مسأله باید گفت بسيارى از متفکّرين غربى اعتراف کردند که اسلام دين عقل گرايى است، و همين که متفکّرين بزرگ اسلامى الگوى تمدن غربى شده اند و تمدن غربى وامدار عقل گرايى اسلامى است، خود مویّد این مدعاست.[23]

در این راستا شيعيان از تربيت يافتگان مکتب اسلام و پيروان تعليمات عالى قرآن هستند و سهم آنها از ايمان و مکارم اخلاق سهم بزرگى مى باشد، آنها جز به قرآن و سنّت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و استدلالات قطعى عقلى تکيه نمى کنند.[24]

لذا فقه شيعه بر اساس ادلّه اربعه بنا نهاده شده، که يکى از آنها دليل عقل است [25]،[26] دانشمندان شيعه ، «عقل » را يکى از حجّت هاى الهى و دلايل قاطع مى دانند تا آن جا که آن را در رديف کتاب و سنّت و اجماع شمرده اند؛[27] اینگونه است که شيعه به پيروى از منطق و عقل ، و الهام از قرآن و سنت، باب«اجتهاد» را مفتوح مى داند، و به فقه اسلام تحرک مى بخشد.[28]

با همۀ این اوصاف معتقدیم متأسفانه خبر رسانی کافی در تبیین عقلانیت شیعه و مکتب غنی  اهل بیت(علیهم السلام)  نشده است. لیکن امیدواریم انجام برنامه هایی از قبیل برگزاری کارگاه های متعدد شیعه پژوهی ، پایه‌ای برای خبررسانی بیشتر و بهتر در این زمینه باشد.[29]

شیعه پژوهی؛ معلول مظلومیت شیعه در تاریخ

شیعه در دنیای امروز به دلیل برافراشتن پرچم استقلال و ایستادگی در برابر ظالمان، مظلوم واقع شده است؛[30] در تاريخ مى خوانيم که «معاويه» شيعيان على عليه السلام  را در هر کجا پيدا مى کرد به قتل مى رسانيد حتى از کسانى که مظنون يا متهم به تشيّع بودند نمى گذشت[31]  که داستان شهداى کربلا، و شهادت امام حسين عليه السلام و ياران عزيز او نيز بر همه کس روشن است، آنها پيشواى شهيدان راه حق و سر سلسله مردانى بودند که هرگز زير بار[32]ظلم نرفتند.[33]

«بنى عباس» نیز  نه تنها جنايت بنى اميّه را تکرار کردند بلکه نغمه هاى تازه اى در اين زمينه ساز کردند که سابقه نداشت!لذا  مى بينيم بسيارى از مردان شيعه و بزرگان آنها  بدنهاى خود را به عنوان «قربانيان راه حق» به چوبه هاى دار و قربانگاههاى ظلم و بيدادگرى تسليم نمودند.[34]

بنابراین لازم است خدمت هایی که شیعیان از صدر اسلام تاکنون برای گسترش اسلام انجام داده اند به دیگران معرفی شود. [35]

اهتمام به مطالعات شیعه پژوهی؛ مهمترین راهکار برون رفت از  شیعه ستیزی و شیعه هراسی

در زمانه ای به سر می بریم که هر گونه تهمت و افترايى نسبت به شيعه مى بندند،[36] حق کشيهاى عجيبى درباره «شيعه» شده است. که نشان می دهد دستهاى آلوده و گنهکارى در پشت اين پرده است.[37]

شايد کمتر جمعيّتى را در جهان بتوان پيدا کرد که حقوقش مانند جمعيّت «شيعه» تضييع شده باشد![38] آيينى که پاکترين و منطقى ترين آيين هاى دنياست بر اثر «تحريکات» مستقيم و غير مستقيم بيگانگان، و «تعصب و کينه توزى» بعضى از مخالفان و «نادانى و ناآگاهى» عدّه اى از موافقان، چنان بد معرفى شده است که هر فرد با انصاف و حقيقت طلبى را به شدّت ناراحت مى سازد.[39]

امروز از سوی دشمنان خارجی اعم از آنان که نام اسلام بر خود نهاده اند و غیرمسلمانان، شیعه ستیزی گسترش یافته است و بر انکار تمام حقی که شیعه در پیشرفت اسلام در جهان داشته است، اصرار دارند.[40]وهابيت بيش از هر فرقه و گروهي به سراغ شيعه ستيزي و تخريب مراکز علوم اسلامي رفته است.[41]

کار به جايى رسيده است که بعضى از مخالفان، ما را به صورت رسمى [42] «بت پرست!» يا «خارج از اسلام» معرفى کرده اند! در حالى که عقيده شيعه در باب توحيد، و يگانگى ذات و صفات خداوند، چنان محکم و روشن است، که هر گونه شبهه اى را که بويى از شرک به خدا يا تعدد، و ترکيب در ذات و صفات خداوند بدهد، برخلاف توحيد مى داند و ذات خدا را پاک و منزه مى شمارد.[43]

به خصوص در ايّام و مناسبت هایی هم چون  حج که نگاه هاى خشم آلود جمعى از مسلمانان غير شيعه که توأم با خشم و نفرت به سوى شيعيان انداخته مى شود، خود حاکى از اين موج تبليغاتى ضد شيعه در ميان گروه هاى مختلف اسلامى است.[44]

برخلاف آنچه بعضى تصور مى کنند اين موج شديد تبليغاتى مسأله ساده اى نيست، و اگر آن را به دقت بررسى و تجزيه و تحليل کنيم خواهيم ديد چه دستهاى آلوده و خصم آلودى در پشت اين پرده بوده و هست، که از اين رهگذر براى تحقق بخشيدن به مقاصد شوم و نامشروع خود حدّاکثر بهره بردارى را کرده و مى کنند.[45]

خوشبختانه در سالهاى اخير اين وضع به مقدار قابل ملاحظه اى تغيير يافته، و نشريات و تألیفات باارزشی انتشار يافته که ماهيت مذهب شيعه را آنچنان که هست تا اندازه اى روشن مى سازد به نحوی که حتی و در ميان دانشمندان اهل سنّت نیز مردان شجاع و عالى مقامى پيدا شده اند که با شیعه هراسان مى جنگند و سعى دارند شيعه را بشناسند و به ديگران بشناسانند که  اگر «شياطين» و «شيطان صفتان»! بگذارند کمک مؤثرى به ايجاد تفاهم در ميان صف هاى مسلمانان خواهد کرد و خواهيم توانست با دشمنان مشترک خود که نقشه اصلى آنها «ريشه کن ساختن اسلام و مسلمين» است مبارزه کنيم.[46]

ما بايد اين واقعيت را در جهان روشن سازيم که علماي شيعه از پيشگامان و مبتکران علوم اسلامي بوده اند و اگر تلاش آنها نبود شرايط جور ديگري مي شد.[47]

لذا  در اوج شيعه ستيزي باید ثابت کرد  خدماتي که علمای شیعی به پيشرفت علوم اسلامي کردند از ديگران بيشتر است و مدارک خوبي براي اين مسأله موجود است . [48]

در این زمینه در صدد برآمدیم برای  نشان دادن خدمات شیعه به گذشتگان و آیندگان؛ کنگره ای با موضوع خدمات شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی ترتیب دهیم تا به دنیا بفهمانیم که شیعه چه خدماتی داشته است.[49]

نقش بی نظیر شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی

شيعه ، در پيدايش و گسترش علوم اسلامى نقش مؤثّرى داشته است، بعضى معتقدند که علوم اسلامى از آنها نشأت گرفته، حتّى کتاب يا کتاب هايى در اين زمينه نوشته شده و اسناد و مدارکى ارائه داده اند، ولى ما مى گوييم حدّاقل، آنها در پديد آوردن اين علوم سهم بسزايى داشته اند، و بهترين شاهد و گواه اين مسأله کتاب هايى است که از علماى شيعه در علوم و فنون اسلام ديده مى شود. هزاران کتاب در فقه و اصول، که بعضى بسيار گسترده و در نوع خود بى نظير است، هزاران کتاب در تفسير و علوم قرآنى، و هزاران کتاب در عقايد و علم کلام، و هزاران کتاب در علوم ديگر، بسيارى از اين کتاب ها هم اکنون در کتابخانه هاى ما و کتابخانه هاى معروف دنيا موجود است و در معرض ديد همگان قرار دارد و هر کس مى تواند صدق اين ادّعا را با مراجعه به اين کتابخانه ها بداند.[50]

شايد در پرتو اين بيانات، افراد بى اطلاع، باخبر شوند، و افراد غافل متنبه گردند، هوسبازان و سبک مغزها از غلوّ خود بکاهند، افراد متعصب پرده هاى تعصب را از مقابل چشم خويش کنار بزنند و به برادران خود نزديک شوند.[51]

پاسخگویی علمی به شبهات ؛ مهمترین اولویت در مطالعات شیعه پژوهی

ضرورت اهتمام به مطالعات شیعه پژوهی از آن جهت است که در برابر سيل  تهمتها علیه تشیع دفاع کنیم، و پرده هاى نادانى را از برابر چشم عموم مسلمانان جهان کنار بزنيم، تا افراد منصف، در افکار خود تجديد نظر کرده راه اعتدال پيش گيرند، و نسبت به افراد لجوج و معاند نيز اتمام حجت شود، و جاى سرزنش و ملامت در مورد علما و دانشمندان شيعه باقى نماند که چرا آنها در معرفى مذهب خود کوتاهى کرده اند.[52]البته جای شکوه و گله گذاری است که کمتر جمعيّتى را مى توان پيدا کرد که در برابر چنين جريانى که اساس موجوديت او را تهديد مى کند اين قدر خونسرد و بى اعتنا باشد![53]

تأسف آور است که يک روز کتاب «منهاج السنه» و روز ديگر «الصراع بين الاسلام والوثنيه» (نبرد اسلام و بت پرستى!!) و روزى ديگر «الوشيعه» که مملوّ از انواع اکاذيب و جعليات و تهمت هاى ناروا و عجيب، و احياناً مضحک، نسبت به شيعه است، بوسيله آن نويسندگان مزدور يا تحريک شده انتشار مى دهند.[54]

واز آن رسواتر مستشرقين دلسوزى! هستند که با آنها هم صدا شده ومانند «رونلدس» کتاب «عقيده شيعه» را با آن همه دروغهاى جعلى و مجعولات مفتضح انتشار داده اند![55]

تا آنجا که شخص گمنام و مجهول الهويه اى به نام «ابراهيم جبهان» را از «کويت!» تحريک کردند تا در مجله «راية الاسلام» که از «حجاز!» منتشر مى شود مقاله اى [56] بر ضد شيعه بنويسد و شرم آورترين اهانتها را نسبت به ساحت مقدس [57]حضرت امام صادق عليه السلام در آن بنمايد؛ نسبت به همان بزرگوارى که «مالک ابن انس» يکى از ائمه مذاهب چهارگانه اهل سنّت درباره او مى گويد: «بالاتر از جعفر بن محمد عليه السلام از جهت علم و فضل و عبادت نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به فکر کسى رسيده است».[58]،[59]

اینچنین است که  باید شيعه و عقايد و افکار شيعه را آنچنان که هست به تمام گروه هاى مسلمانان، اعم از دانشمندان و عوام، معرفى نماييم؛ تا بيش از اين به خود ظلم نکنند و مطالب بى اساس و باطلى را به برادران دينى خود نسبت ندهند .[60]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت نبايد از ديگران انتظار داشته باشيم از نقاط دور و نزديک بيايند و با دلسوزى و حوصله تمام ما را بشناسند، اين وظيفه ماست که خودمان را به دنيا معرفى کنيم؛ هنگامى که ما در انجام اين رسالت بزرگ کوتاهى نماييم انتظار دلسوزى و موشکافى در شناسايى مذاهب ما از ديگران بى مورد است.[61]

کدام سنگر تبليغاتى در خارج داريم؟ چه رساله جامعى به زبانهاى خارجى براى معرفى شيعه به دنيا نوشته ايم؟ تاکنون کدام مبلّغ توانا را به کشورهاى گوناگون فرستاده ايم؟ کدام مجله به زبانهاى گوناگون يا لااقل به زبان عربى در سراسر ممالک اسلامى انتشار داده ايم؟ و ...مسلّماً چند کتاب و رساله اى هم که در اين زمينه نوشته شده است اگر چه بسيار خوب است اما هرگز کافى نيست.[62]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir


 

[1] تفسير نمونه ؛ ج 18 ؛ ص138.

[2] همان.

[3] همان؛ ص 139.

[4] همان.

[5] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص235.

[6] آيات ولايت در قرآن ؛ ص441.

[7] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص103.

[8] همان؛ ص 104.

[9] آيات ولايت در قرآن ؛ ص449.

[10] لغات در تفسير نمونه ؛ ص322.

[11] همان.

[12] همان.

[13] همان.

[14] سوره صافّات؛آیۀ83.

[15] آيات ولايت در قرآن ؛ ص449.

[16] همان ؛ ص450.

[17]«هذا مِنْ شِيعَتِهِ؛ یکی از پیروان او بود »؛ سوره قصص؛ آيه 15.

[18] آيات ولايت در قرآن ؛ ص450.

[19] همان.

[20]  بحار الانوار؛ ج 75؛ ص 28.

[21] آيات ولايت در قرآن ؛ ص450.

[22] متن پیام حضرت آیت الله مکارم شیرازی به کارگاه مطالعات شیعه پژوهی (هزار سال مدرسه شیعه، آلمان - برلین)؛14/7/1396.

[23] آيين رحمت ؛ ص96.

[24] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص104.

[25] احکام بانوان ؛ ص209.

[26] ادلّه شيعه در اصول و فروع دو دسته است: 1. نقلى 2. عقلى. دليل نقلى هم شامل کتاب (قرآن مجيد) سنت و روايات معصومين و اجماع (اتفاق علماى اسلام) مى باشد. پس ادله شيعه چهار چيز است: 1. کتاب 2. سنت 3. اجماع 4. عقل .( اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص41)

[27] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص539.

[28] تفسير نمونه ؛ ج 6 ؛ ص53.

[29] متن پیام حضرت آیت الله مکارم شیرازی به کارگاه مطالعات شیعه پژوهی (هزار سال مدرسه شیعه، آلمان - برلین)؛14/7/1396.

[30] بیانات حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نوزدهمین اجلاسیه اساتید سطح عالی و خارج حوزه علمیه قم ؛14/2/1396.

[31] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص302.

[32] همان ؛ ص303.

[33] همان؛ ص 304.

[34] همان ؛ ص302.

[35] بیانات حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نوزدهمین اجلاسیه اساتید سطح عالی و خارج حوزه علمیه قم ؛14/2/1396.

[36] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص69.

[37] همان ؛ ص9.

[38] همان.

[39] همان.

[40] بیانات حضرت آیت الله مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دبیرخانه کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی؛ مدرسه علمیۀ امام کاظم(علیه السلام) ؛28/11/1395.

[41] همان.

[42] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص9.

[43] همان؛ ص 10.

[44] همان.

[45] همان.

[46] همان ؛ ص16.

[47] بیانات حضرت آیت الله مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دبیرخانه کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی؛ مدرسه علمیۀ امام کاظم(علیه السلام) ؛28/11/1395.

[48] بیانات حضرت آیت الله مکارم شیرازی در جلسه شوراي سياست گذاري  کنگره نقش شيعه در پيدايش و گسترش علوم اسلامي؛ 09/ 10/ 1395.

[49] بیانات حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نوزدهمین اجلاسیه اساتید سطح عالی و خارج حوزه علمیه قم ؛14/2/1396.

[50] اعتقاد ما ؛ ص123.

[51] آيين ما (اصل الشيعة)، ص 105.

[52] همان؛ ص 70.

[53] همان ؛ ص9.

[54]  « منهاج السنة النبوية فى نقض کلام الشيعة القدرية» تأليف« ابن تيميه» ، « الصراع بين الاسلام والوثنيه» تأليف« عبداللَّه على القصيمى»، «الوشيعة فى نقد عقائد الشيعة» تأليف« موسى جاراللَّه»، ر.ک: الغدير، ج 3 .

[55] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص104.

[56] ر.ک: قاطع البرهان فى الردّ على الجبهان ؛ سيد احمد موسوى فالى.

[57] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص104.

[58] مناقب ابن شهر آشوب؛ ج 3؛ ص 372، ر. ک: تهذيب التهذيب؛ ج 2؛ ص 104، بحارالانوار؛ ج 47؛ ص 28.

[59] آيين ما (اصل الشيعة)؛ ص12.

[60] همان ؛ ص104.

[61] همان ؛ ص17.

[62] همان.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر