خائنین، زیادهخواهان و ریاستطلبان در جنگ جمل چه کردند؟
جنگ جمل فقط یک حادثه تاریخی نیست، یک دانشنامه عبرتآموز زنده و گویا برای همه اعصار است. عبرتهایی برای خائنین،زیاده خواهان و ریاستطلبها.
جنگ و خونریزی در هیچ دورانی مورد تأیید نبوده و اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و جواز ورود به این امر را جز در مواردی مثل دفاع از خود و پایههای اسلام آنهم بهعنوان آخرین راهکار، مردود میداند. چنانچه امیرالمؤمنین در بیانی جنگ و کشتار را از آیین جاهلیت دانسته و در دستورات خود به مالک اشتر وی را از هرگونه خونریزی و حکومترانی با جنگ و درگیری نهی کرده است. با همه این تأکیدات در حکومت پنج ساله امیرالمؤمنین علی (ع)، حضرت در جنگهای مختلفی آنهم نه با کفار و مشرکین، بلکه با مسلمانان به نبرد پرداختهاند. یکی از این جنگها که در این فرصت مروری بر آن خواهیم داشت، جنگ جمل است.
چه عاملی موجب شد حضرت از قاعده نفی جنگ و خونریزی دست برداشته و نبردی چون جنگ جمل در کارنامه حکومتی امام به وجود آید و نتیجه آن "کشته شدن دهها هزار"(1) انسان باشد. مگر سپاه مقابل علی(ع) را تعدادی از بزرگان اصحاب پیغمبر، چون طلحه و زبیر که در شورای ششنفره، کنار حضرت علی (ع) در مقام تعیینکننده سرنوشت جامعه اسلامی معرفیشده بودند و "عایشه" همسر پیغمبر تشکیل نداده بود؟ آنها چه کرده بودند که حضرت در رابطه با جنگ با آنها فرمودند: " اگر با اینها نجنگم، باید به دین محمد (ص) کافر شوم." این خود صحنهای بسیار سخت برای آزمایش مسلمانان ایجاد کرده بود.
مقدمات ایجاد جنگ جمل
بعد از به خلافت رسیدن حضرت علی (ع)، عواملی چون؛ زیادهخواهی، طمع، کینهتوزی و عدم پذیرش عدالت علی(ع) منجر شد اصحاب معروف و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مؤثر زمان پیامبر همچون طلحه و زبیر به مقابله با جانشین رسول خدا صفآرایی کنند. آن دو اگرچه در ظاهر در خط مسلمانان بودند، اما بعد از رسول خدا، همیشه سودای قدرت را در سر داشته و به تعبیری در زمان خلفای سهگانه آب نمیدیدند وگرنه شناگران قابلی بودند.
پس از قتل عثمان، بار دیگر شعله طمعورزی برافروخته شد و با انتخاب علی (ع) از سوی مردم، طلحه و زبیر به امید آنکه با موقعیتهای اجتماعی و سوابق جهادی که در جنگهای پیامبر داشتند در حكومت امام (ع) مقام و منصبی را کسب کنند، در کنار علی(ع) حاضر شدند، اما این نتیجه حاصل نشد که هیچ، حضرت حتی در امور حكومتی هم با آنان مشاوره نمیکرد.از طرف دیگر با شروع حكومت علوی، امتیاز افراد مشهور از بیتالمال لغو شد و همگان در استفاده از بیتالمال مساوی شدند. همه این موارد دستبهدست هم داد تا خشم و اعتراض این دو صحابی پیامبر را بیشتر کند. در این میان، "عایشه" همسر پیامبر، به جهت دارا بودن مقام و جایگاه برجسته در میان مردم و کینه دیرینهای که نسبت به علی(ع) داشت، مشوقی بر اعتراضات این دو شد و در شکلگیری و ساماندهی جمعیت عظیم مقابل حضرت علی(ع) نقش بسیار مهم و اساسی ایفا کرد.
از نقش معاویه در جنگ جمل غافل نباشید
معاویة بن أبى سفیان از زمان خلیفهى دوم تا زمان وقوع قتل عثمان حدود 17 سال در شام بدون مزاحمت به حکمرانی مشغول بود و با تمام تلاش درصدد بود مردم شام اسلام را از منظر و سلیقه او دریافت کنند. بعد از محاصرات عثمان و اتفاقاتی که برای وی پیش آمد، مروان طی نامهای معاویه را از ماجرا مطلع کرد. معاویه بعد از اینکه از اصل ماجرا و وقایع مطلع شد، به افراد مختلفی چون طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، سعید بن عاص، ولید بن عقبه، و مروان بن حکم نامه نوشت و با زیرکی و سیاستهای مکارانهاش، مقدمات شکلگیری جنگ جمل را فراهم کرد.
نتیجه آن شد که طلحه و زبیر را بازیچه سیاست های خود کرد. آن دو گرچه از على (ع) ناخشنود بودند، ولى بهاندازهای نبود که ضد او شورش کنند. نامههاى معاویه، دسیسههاى مروان و نیز مخالفت،حسادت و کینهورزیهای عایشه نسبت به على (ع)، همهچیز را براى رویارویى اصحاب جمل با سپاه على (ع) فراهم کرد.
شروعکننده جنگ جمل چه کسی بود؟
باوجود اینکه حضرت علی(ع) طی مکاتباتی با مخالفان، و خواندن خطبه برای مردم بصره، به روشنگری و بصیرتافزایی مردم تلاش کرده و یاران خود را نیز از آغاز کردن جنگ پرهیز میدادند ، اما بیعت شکنان بر مخالفت و جنگ، اصرار داشتند. حتی حضرت قبل از آغاز جنگ، با فرستادن مصحفی برای ناکثین، آنان را به وحدت دعوت کردند که نتیجه آن شهادت فرستاده و چند نفر از یاران امام بود. بعد از این اتفاقات و توطئههای پیش آمده و نیز لشکرکشی ناکثین بهسوی بصره، جنگی رخ داد که با پیروزی سپاه حضرت علی به پایان رسید. با توجه به مستندات تاریخی و اعترافات علمای اهلسنت، علی (ع) در تمام جنگها، شروعکننده نبوده و همهجا بهعنوان دعوتکننده به دین عمل کرده و با مخالفین مناظره میکردند.(2)
سه گروه تأثیرگذار در جنگ جمل
نکته دیگری که در رابطه با جنگ جمل خوب است از باب یادآوری بیان شود آن است که پیرو این جنگ، افراد به گروههای مختلفی تقسیم شدند که از شیعیان علوی، شیعیان عثمانی و قاعدین می توان نام برد. شیعیان علوی شاکله اصلی این گروه در زمان پیامبر اکرم (ص) پایهگذاری شد و رفتهرفته بعد از قتل عثمان و خلافت علی (ع)، به سبب دوستی اهلبیت پیامبر (ص) به جهتگیری سیاسی کشیده شد.
شیعیان بهمرور به فرقهها و گروههای متعددی تقسیم شدند. بهرغم تفاوت و اختلاف بین گروههای شیعه، آنان درباره نبردهای داخلی علی (ع) اجماع داشته، حضرت را در سه نبرد جمل،صفین و نهروان برحق میدانستند. قاعدین در پی موضعگیریهای افراد در جنگ جمل، و شک و شبههای که میان عموم مردم مبنی بر اینکه کدام گروه حق است پیش آمد، عدهای به بهانه اینکه در شرایط بحرانی قرارگرفتهاند و قدرت تصمیمگیری صحیح درباره بر حق بودن هیچیک از دو طرف جنگ را ندارند، کار را به خدا واگذار کرده و اعلام کردند که خداوند بر حق بودن هر یک از این دو گروه را قضاوت خواهد کرد و پاداش و کیفر آنها با اوست. گروهی از مورخین، "قاعدین را همان شیعیان عثمانی معرفی کردهاند چراکه آنان تمایلات شدید به عثمان و افکار او داشتند." (3)
پینوشت:
1- مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۲؛ ابن أعثم كوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۸۷.2
۲- بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۷۰ـ۱۷۱؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۰۹، ۵۱۱؛ ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۷۳.3
۳-ولوی، دیانت و سیاست در قرون نخستین اسلامی، ص ۱۳۴