(
امتیاز از
)
نقش آيتالله حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي در تأسيس و حفظ حوزه علميه
به اصرار آيتالله بافقي و ديگر علما، شيخ عبدالکريم حائري به قصد زيارت به قم ميآيد و در صحن حضرت معصومه (سلام الله عليها) عدهاي از سخنرانان تقاضا مينمايند که شيخ عبدالکريم از قم خارج نگردند. شيخ نيز در نهايت به قرآن استخاره نموده و آيهي 93 سورهي يوسف ميآيد که «با اين پيراهن من برويد و آنرا بر صورت پدرم [که نابينا شده است] بيندازيد تا بينا شود و با تمام خانوادهي خود نزد من بازگرديد.»
بدين ترتيب آيتالله حائري همراه با بسياري از شاگردانش از جمله امام خميني که در آن هنگام بيست ساله بود، رهسپار قم شد.
پيش از تأسيس حوزهي علميهي قم، حوزهي علميهي اراک از شهرت و رونق بسيار برخوردار بود. آيتالله حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي، از شاگردان ميرزاحسن شيرازي، در سال 1318 ق نجف را به قصد اراک ترک گفت و حوزهي علميهي اين شهر را پايهگذاري کرد. وي 6 سال بعد، همزمان با اعلام مشروطيت در ايران، اراک را ترک کرده، به نجف و پس از آن به کربلا رفت؛ اما بار ديگر در سال 1332 ق به دعوت مردم اراک به آن شهر بازگشت و رياست حوزهي علميهي آن ديار را در اختيار گرفت.(1) حوزهي علميهي اراک در اين سالها شهرت زيادي کسب کرده بود. در همين سالها آيتالله سيدمحمدتقي خوانساري که به دليل مبارزات ضد انگليسي به اراک تبعيد شده بود، به دعوت آيتالله حائري مشغول به تدريس ميگردد. در اين دوره حدود سيصد طلبه در اراک مشغول به تحصيل بودند و ماهي 6 ريال به هر طلبه شهريه پرداخت ميشد. (2) شهرت حوزهي اراک سبب شده بود که طلاب شهرهاي اطراف براي ادامهي تحصيل، به اين حوزه روي آورند.
آيتالله حائري در رجب سال 1340 ق (فروردين 1301 ش) بنا به درخواست علماي قم به آن شهر هجرت کرد و حوزهي علميهي آن شهر را تأسيس نمود.(3)
قم يکي از اولين مراکز علمي شيعه بود و مدارس آن در اوايل قرن سيزدهم ه. ش شهرت زيادي داشت، اما در اواخر قرن سيزدهم و در اوايل قرن چهاردهم بسياري از آنها بلااستفاده مانده و تخريب شده بود و اين شهر صرفا جنبهي زيارتي يافته بود. نخستين گامها براي احياي اين حوزه را افراد زير برداشتند:
1. آيتالله فيض قمي که در سال 1295 حلقهي درس خود را در قم داير کرد.
2. آيتالله بافقي که در سال 1298 در قم سکني گزيد .
3. آيتالله سيدابوالحسن رفيعي قزويني، مدرس عرفان و فلسفه.
آيتالله بافقي در رأس هيأتي از علماي قم به اراک رفته، آيتالله حائري را براي آمدن به اين شهر ترغيب کرد. از آن جا که آيتالله بافقي آشنايي و دوستي ديرينهاي با آيتالله حائري يزدي داشت، اصرار و تلاش فراواني در اين راه نمود و وضعيت اسفناک مدارس علميهي قم را به آيتالله شيخ عبدالکريم يزدي گوشزد کرد و تأکيد نمود که چرا بايد مراکز علوم ديني که زماني محل تحصيل و تدريس علماي بزرگي چون ميرزاي قمي، ملافيض کاشاني، فياض لاهيجي و صدرالمتألهين بوده، هم اکنون به حالت تخريب در آمده باشد؟ و آثاري از آن مدارس علمي وجود نداشته باشد؟ و حال آن که اخبار و رواياتي از ائمهي معصومين داريم که در آخرالزمان، قم مرکز علم و دانش خواهد بود و از اين شهر علوم آل محمد (ص) به سراسر جهان گسترش خواهد يافت.(4) به هر حال به اصرار آيتالله بافقي و ديگر علما، شيخ عبدالکريم حائري به قصد زيارت به قم ميآيد و در صحن حضرت معصومه (سلام الله عليها) عدهاي از سخنرانان تقاضا مينمايند که شيخ عبدالکريم از قم خارج نگردند. شيخ نيز در نهايت به قرآن استخاره نموده و آيهي 93 سورهي يوسف ميآيد که : "اذهبوا بقميصي هذا فألقوه علي وجه أبي يأت بصيرا و أتوني بأهلکم أجمعين ".([حضرت يوسف به برادرانش ميگويد:] با اين پيراهن من برويد و آنرا بر صورت پدرم [که نابينا شده است] بيندازيد تا بينا شود و با تمام خانوادهي خود نزد من بازگرديد.)
با آمدن چنين آيهاي، شيخ عبدالکريم حائري عزم خويش را جزم کرد و بنا را بر اقامت در قم نهاد(5) . هر چند گفته ميشود که شيخ عبدالکريم معمولا استخاره نميکرده است؛ (6) ولي اين بار براي بازسازي حوزهي قديم و تأسيس حوزهي جديد با توسل به قرآن کريم، رحل اقامت خود را در قم ميافکند.
بدين ترتيب آيتالله حائري همراه با بسياري از شاگردانش از جمله امام خميني که در آن هنگام بيست ساله بود، رهسپار قم شد.
حضور آيتالله حائري در قم جاذبهي لازم را براي بسياري از علماي برجستهي ديگر فراهم آورد؛ از جملهي اين افراد ميتوان اين افراد را نام برد:
? آيتالله صدرالدين صدر (متوفي 1333)
? آيتالله محمدکاظم شريعتمداري (متوفي 1365)
? آيتالله شهابالدين مرعشي (متوفي 1370)
? آيتالله سيدمحمدرضا گلپايگاني (متوفي 1374)
البته اين سه تن اخير از شاگردان شيخ عبدالکريم محسوب ميشدند.
سال 1301 هـ. ش را ميتوان سرآغاز شکلگيري حوزهي علميهي قم، در وضعيت کنوني آن تلقي نمود. آيتالله حائري با برگزاري دروس خارج فقه و نيز با اعمال تدابيري ويژه در سامان دادن به امور حوزه زمينههاي مرکزيت يافتن آن را فراهم آورد، همچنان که با آمدن اساتيد بزرگ فقه، اصول، فلسفه و عرفان به اين شهر نظير آيتالله حاج سيدمحمدتقي خوانساري و حاج سيدابوالحسن قزويني و ... حوزهي علميهي قم رونق جدي گرفت.
اين دوره، يعني آغاز شکلگيري حوزهي علميهي قم، با روي کار آمدن رضا شاه و شکلگيري حکومت پهلوي اول هم زمان است که به مرور، تعارض ميان حکومت و روحانيان شدت مييابد و سختگيريهاي حکومت بر روحانيان و بر حوزهي علميهي قم موجب افول حوزه و کاهش کمي طلاب ميگردد. به گونهاي که بر اساس آماري در سال 1304 (زمان سلطنت شاه) تعداد مدارس ديني ايران 282 باب و تعداد طلبههاي آن 5984 نفر است و شانزده سال بعد در سال 1320 (آخرين سال سلطنت رضا شاه) تعداد مدارس به 206 باب و تعداد طلبههاي آن به 784 نفر کاهش مييابد که به همراه مدرسان اين مدارس که 249 نفر بودند،مجموعا بر 1000 نفر بالغ ميشوند؛ يعني تعداد آنها کمتر از يک پنجم پانزده سال قبل ميگردد(7) و حوزهي قم که بزرگترين حوزهي علمي کشور در اين دوره بوده است، در سال 1320 کمتر از 300 نفر طلبه داشته است.(8)
در عين حال، در همين دوره، آيتالله حائري تلاش فراواني براي تمرکز دادن امور حوزه و سازمان دادن آن انجام داد و چه بسا، منش غيرسياسي وي، حوزه را در مقابل سختگيريهاي حکومت در دورهي رضا شاه،کمتر آسيبپذير ميساخت.
کتاب "تاريخ کمبريج " تأسيس حوزهي علميهي قم را در تقابل با سياستهاي رضاشاه توصيف ميکند و آن را به صورت مهمترين واکنش علما به سياستهاي وي گزارش مينمايد. بدين بيان، مهمترين واکنش علما در مقابل سياستهاي رضاخان، نوسازي و توسعهي نهاد آموزش مذهبي (حوزه) در قم به دست عبدالکريم حائري بود؛ هر چند در آغاز چنين اهميتي براي اين اقدام ملحوظ نبود.
دستآوردهاي آموزشي و تشکيلاتي آيتالله حائري يزدي که آيتالله بروجردي آنها را توسعه و تحکيم داد، قم را در درجهي اول به پايگاه آموزشي اسلامي و سپس مرکز مبارزهجويي اسلامي تبديل نمود. بدين ترتيب، قم، گرايشهاي غيرديني سلسلهي پهلوي را به مبارزه طلبيد.
آيتالله حائري تا هنگام رحلت در سال 1315، زغيم بلامنازع کل حوزه باقي ماند.
پينوشتها:
1. عبدالهادي حائري، تشيع و مشروطيت در ايران و نقش ايرانيان مقيم عراق، اميرکبير، تهران 1360، صص 179 و 180
2. محمدعلي شريف رازي، آثار الحجه يا تاريخ و دائرةالمعارف حوزهي علميهي قم، بينا، قم، 1333-1332، ص 57.
3. محمدحسن رجبي، زندگي نامهء سياسي امام خميني، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، تهران 1377، ص 115.
4. محمدشريف رازي، گنجينهي دانشمندان، ج 1، چاپ اسلاميه، تهران 1352، ص 288.
5. همان.
6. علي کريمي جهرمي، آيتالله مؤسس مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي،انتشارات دارالحکمة، قم 1372، ص 58.
7. ايوانف، م. س، تاريخ نوين ايران ، ترجمهي هوشنگ تيزابي و حسن قائمپناه، بيجا، بينا، 1356، ص 87.
8. مصاحبه با آيتالله سيدمحمدباقر سلطاني طباطبايي،حوزهي شماره ي 44-43، بهار و تابستان 1370، ص 47.
.........................................................................................................................
منبع:علي شيرخاني / تحولات حوزه علميه قم پس از انقلاب اسلامي / مرکز اسناد انقلاب اسلامي / 1384
انتهای پیام