(
امتیاز از
)
منافع اعراب در دشمني با ايران تامين نخواهد شد
مجله معتبر فارين پالسي در مقاله اي که به قلم مارک لينچ نوشته شده است به بررسي هراس اعراب از برقراري ارتباط بين آمريکا و ايران با فرض اينکه اين تعامل موفقيت آميز باشد پرداخته است.
وي بيان مي کند که سفرهاي متعدد مقام هاي مختلف دولت آمريکا به کشورهاي خاورميانه و از جمله خليج فارس که به منظور دادن اطمينان خاطر به سران اين کشورها انجام مي گيرد در ترس هاي اين کشورها از نتايج تعامل دو کشور ايران و آمريکا ريشه دارد. وي سپس به تحليل علل اين هراس پرداخته است.
يکي از علل عمده هراس اعراب از نظر نويسنده در اين است که هدف ايالات متحده از اين اقدام کاملا نامشخص است. در حالي که از نظر اين کشورهاي عربي اوباما به شدت به تعامل با ايران معتقد است اما از ديگر مقامات دولت اوباما پيام هائي ارسال مي شود که رسيدن به يک نتيجه مشخص را در مورد هدف اين تعامل براي اين رهبران دشوار مي سازد.
نکته ديگر به وضعيت در درون اعراب مربوط است. اين نکته مهم است که بدانيم اعراب با هم يکدست نيستند و ايران به عنوان يکي از داغ ترين مباحث سياسي در ميان اعراب مطرح است. در کشورهاي عرب علاوه براينکه شکاف بسيار شديدي بين رهبران و مردم کشورهاي عرب وجود دارد در ميان نخبگان عربي و حتي در بين رهبران کشورهاي عربي نيز اين شکاف ديده مي شود.
بنا بر تجربه نويسنده، در ميان اعراب انشقاق شديدي در مورد تقابل و يا تعامل با ايران وجود دارد. اين ديدگاه موجب شکست رويکرد کشورهاي ميانه عرب براي سوق دادن افکار عمومي اعراب بر ضد ايرن شده است. در نتيجه موضوع رويکرد نرم آمريکا به سوي ايران را به سوالي مهم در ميان اعراب تبديل کرده است. اين موضوع به ويژه در رسانه هاي عربستان ديده مي شود. دولت مصر نيز در اين روزها سخت ترين حملات بر عليه ايران را به راه انداخته است.
اعراب سال ها در حالت تخاصم با ايران بوده اند و آن را پنهان مي کردند اما چرا حالا و با مطرح شدن خواسته آمريکا در مورد ايران براي کاهش تنش ها در منطقه اين رودرروئي نمايان شده است؟
عمده ترين علت اين موضوع هراس اعراب از تغيير موازنه قدرت در منطقه است. سران عرب مي بينند که در عراق دولتي حامي ايران در راس امور قرار گرفته است و آمريکا نيز ناگزير خواهد بود تا با ايران به معامله اي قابل اجرا براي بهبود شرايطش در عراق روي آورد. لذا اين کشورها راهي نديده اند تا ناامني هاي داخلي رژيم هاي خود را به گردن کشور ديگري بيندارند و ايران را سرزنش کنند.
موضوع مهم ديگر در زمينه هراس برخي دولت هاي عرب در اين است که سران اين کشورها در چند ساله اخير با آرامش خاطر درکنار مفاهيم تندرو و ميانه رو که در ذهن دولت بوش(و اسرائيل) قرار داشت به فعاليت خود ادمه مي دادند. سياست خارجي، لفاظي هاي عمومي اين کشورها و حتي مشروعيت داخلي آنها به شدت با تفسير دو واژه تندرو و ميانه رو عينيت مي يافت. اما اکنون اين مفاهيم با تعبيري متفاوت ارائه مي شوند.
تغيير سياست آمريکا به سوي ايران يکي از بخش هاي مهم در رويکرد استراتژيک باراک اوباما به منطقه است. هرچه اين رويکرد تغيير نسبت به دولت هاي خودکامه در منطقه مطرح شود فکر تعامل با ايران جنبه مثبت تري همگام با افکار عمومي اعراب و در تقابل با تلاش هاي ضد ايراني اين دولت ها پيدا مي کند.
گرچه اين دولت هاي عرب هستند که عامل مهم شناخته مي شوند و نه افکار عمومي، اما اگر رويکرد آمريکا در برابر ايران با موفقيت همراه باشد نه تنها مي تواند تعادل استرتژيکي در منطقه را تغيير دهد بلکه مي تواند فتح باب جديدي در تعامل با مسلمانان جهان باشد و اين همان چيزي است که اوباما قول داده بود.
با اين وجود اکنون رسانه اي عربي مطالب بسياري را در اين مورد منتشر ساخته اند که دشمني اعراب با ايران نمي تواند منافع اعراب را تامين کند، هيچ منفعتي از جنگ بين ايران و آمريکا عايد اعراب نمي شود و منافعي در حمله هواپيماهاي اسرائيلي به ايران وجود ندارد. اين سخنان از روزنامه هاي عربستاني نشان دهنده آن است که حتي در درون اعراب ميانه رو نيز اتحاد وجود ندارد.
حمله به ايران مخصوصا اگر از طرف اسرائيل باشد تنها نتيجه اي که مي تواند داشته باشد اين است که عليرغم خواست برخي سران عرب، افکارعمومي اين کشورها را به دشمني با اسرائيل سوق مي يابد. اما رويکرد نرم در حل منازعه بين اسرائيل و فلسطين مي تواند شعار مقاومت را کم اثر کند. البته اين موضوع باتوجه به سياست دولت جديد رژيم صهيونيستي و وجود اختلافات در ميان فلسطيني ها امکان پذير نيست.
نمونه اين موضوع را مي توان در سال 2006 ديد که اعراب ميانه رو با انتقاد از حزب الله در مراحل اوليه جنگ با اسرائيل ديد در حالي که افکار عمومي اعراب با حزب الله بود. در سال 2008 نيز اين موضوع در مورد جنگ غزه اتفاق افتاد. در هر دو مورد جنگ سياسي پس ازجنگ نظامي ادامه داشته است. اين موضوع مي تواند نشانه اي باشد براي آنان که در اين فکر هستند مثلثي در منطقه بر عليه ايران تشکيل دهند آن ها بدانند به نظر نمي رسد اوباما با اين روش موافق باشد.
به نظر نويسنده دورنما و مهندسي امنيت منطقه اي با ثبات در خاورميانه بدون دستيابي به توافقي بين ايران و اعراب امکان پذير نيست. اطمينان دادن به سران کشورهاي عرب که رويکرد آمريکا با ايران به قيمت منافع آنها تمام نمي شود مهم است اما بايد اضطرار و جدي بودن تغيير را تاکيد کرد.
به نظر مارک لينچ بسياري از نخبگان، افکار عمومي و مقامات کشورهاي عرب اين موضوع را فهميده اند و از تلاش هاي آمريکا در تغيير روابط با ايران به صورت خاموش و بدون هياهو حمايت مي کنند.
منبع : ایرنا
انتهای پیام