(
امتیاز از
)
وهابي ها و بهايي ها مسلمان نمايان صهيونيست نواز
صدای شیعه : برداشت نه چندان درستي از فعاليت در حوزه مطالعات مهدوي و گفتگو از حضرت صاحب الزمان (ع ) وجود دارد که قابل نقد و ارزيابي است زيرا گمان مي شود اين مطالعه و گفتگو صرفا منحصر به بيان مستقيم از حضرت ذکر پاره اي مباحث کلامي توصيف تشرفات و تذکر چند نکته اخلاقي است در حالي که از يک سو جريان امامت و ولايت در بستر تاريخ و درگير با مناسبات و معاملات سياسي اجتماعي و فرهنگي رخ داده از سويي عصر غيبت کبرا و عسرت شيعيان و مومنان به امامت و ولايت اهل بيت (ع ) در بستر شرايط تاريخي ويژه و در ميان مناسبات و معاملات سياسي اجتماعي ظالمانه اهل کفر و شرکت و نفاق در جريان است و علاوه بر اينها ظهور مقدس در اوج و غليان شرايط و موقعيت سياسي اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي اهل فسق و فجور و ظلم و از ميان بستر تاريخي آخرين سال از عصر غيبت واقع خواهد شد. از اينجاست که بايد پرسيد :
آيا بدون پرسش از اين شرايط و شناسايي موقعيت ها و مواضع جريانات معاند و منافق مي توان به تشخيص درست رسيد
آيا مي توان تولي و تبري نظري و عملي داشت
آيا مي توان براي آمادگي و زمينه سازي قدم از قدم برداشت
قطعا بدون اين شناسايي امکان تبري جستن از جريان کفر و شرک و نفاق در عين سکوت و خاموشي و در ضمير هم نمي توان داشت تا چه رسد به اينکه بخواهيد در ميان جامعه و در ميان ملل و اقوام زندگي کنيد معاملات و مناسبات کلان سياسي اجتماعي داشته باشيد و در ميان فتنه ها و آشوب ها ميليون ها مسلمان و شيعه را از ميان گذرگاه هاي سخت و پربلا عبور بدهيد.
با اين مقدمه طولاني مي خواستم عرض کنم که گفتگوي مهدوي چند وجهي است و گفت و گو کننده ناگزير از توجه به عموم وجوه و رويکردهاست آن هم دقيق و به روز.
اما سخن دوم قبلا به جريان مسلمانان صهيونيست که از ميان مثلث « بهائيت وهابيت و روشنفکري ليبرال » سربرآورده اشاره کرده ام . جريان منافقانه شگفت انگيزي که در عصر غيبت و آخرين سال هاي قبل از ظهور امت اسلامي را مبتلا به « فتنه و آشوب » « غفلت از خصم يهودي » و بالاخره آلوده به « انشقاق و اختلاف » مي سازد تا آنجا که همه دارايي فرهنگي و مادي ملت مسلمان به تاراج مي رود. اين سه موضوع که به آنها اشاره شد ماموريت پوشيده جريان « مسلمان صهيونيست » در همين سال هايي است که ما در آن به سر مي بريم . متاسفانه پوشيدگي عمل و نظر خصم اصلي ائتلاف صليب و صهيون يعني « يهود و نصارا » در پس عمل مسلمانان صهيونيست و پوشيده ماندن اغراض اين منافقان در پس عبارات زيبا و فريبنده حق نما امکان تشخيص اراده اصلي آمر و مامور را براي برخي از خواص هم سخت مي کند تا چه رسد به عوام و عموم مردم . از همين روست که به جوانان عزيز مطالعه دقيق مثلث شوم « روشنفکري ليبرال بهائيت و وهابيت » را توصيه مي کنم .
چه حيف که طي سي سال اخير هيچ اقدامي جدي در دستگاه فرهنگي رسمي کشور براي شناخت غرب و يهود صورت نپذيرفته است . اين در حالي است که طي دويست ـ سيصد سال اخير عموم مراکز دانشگاهي و علمي غربي رشته هاي شرق شناسي و اسلام شناسي داير کرده و ماموران خود را در هيئت استاد و محقق و مستشرق جاده صاف کن مردان سياسي و حتي نظامي به جان کشورهاي شرقي و اسلامي انداخته اند. يکي از بازوها و اضلاع اين مثلث شوم يعني « روشنفکري ليبرال و سکولار » طي دويست سال اخير يعني بعد از آشنايي ايران عصر قاجار با غرب بر مقدورات و مقدرات فرهنگي سياسي و حتي هنري جهان اسلام سايه افکنده است . فراماسونري که بارزترين مصداق روشنفکري ليبرال يهودي زده است هيچ گاه مجال شناخت جدي غرب و يهوديت صهيونيستي را نداده و به عکس اين جريان هميشه در عين زاد و ولد مزاحم و مانع شناسايي غرب بوده است .
طي دويست سال اخير بخش بزرگي از تلاش و سرمايه ائتلاف صليب و صهيون مصروف تربيت و تقويت جريان مسلمانان صهيونيست در جوامع مسلمانان شده است ... . آنها به موقع و دقيق دريافتند که تنها از ين طريق و تسري اين جريان است که مي توان غفلت فتنه و انشقاق را در جوامع مسلمانان حاکم ساخت و نظرها و انگشت اتهام را که متوجه خصم اصلي است به سوي ديگر برگرداند.
طي يکي دو هفته اخير در شهر « کليولند ايالت اوهايو » در « ايالات متحده آمريکا » کنفرانسي به ميزباني « پژوهشگران حامي صلح در خاورميانه » و حمايت « جامعه يهوديان کليولند » و « مرکز مطالعات يهود در دانشگاه کيس وسترن » برگزار شد. موضوع کنفرانس : « جمهوري اسلامي ايران تحليل چند وجهي از حکومت ديني ملي گرايي و نمايش قدرت اين کشور » بود که در آن جمعي از بهايي ها پژوهشگران و روزنامه نگاران روشنفکر ليبرال ايراني به ايراد سخنراني پرداختند. گويا جاي برادر سومي آنها يعني وهابيون خالي بوده است . نکته جالب توجه و البته از نظر من محوري اين کنفرانس : تضعيف « شيعيان شيعه گري و جنگ مقدس » بوده و تلاش براي « يهودنوازي » و کاهش موضع گيري جدي مسلمانان عليه يهوديت صهيونيستي امر مهمي که انجام آن در ميان امت اسلامي تنها از مسلمانان صهيونيست برمي آيد هم آنان که نمايندگانشان در کنفرانس حاضر بودند. در همين ايام شريک سومي يعني وهابيون سلفي با همه امکانات اقتصادي و نظامي عربستان سعودي و اردن و يمن در حال تاخت و تاز بر مواضع شيعيان زيدي يمن و بمباران آن ها با استفاده از بمب هاي فسفري بودند.
بد نيست اطلاعات بيشتري از اين کنفرانس ضد شيعي و ضد ايراني صهيونيست ها و برگزارکنندگانش داشته باشيد :
نام اختصاري گروه پژوهشگران حامي صلح در خاورميانه است که مرکزش در پنسيلونياي آمريکاست . SPME برخي از مديران اجرايي اين گروه عبارتند از :
1 ـ آقاي دانيل پايپس سرسخت ترين صهيونيست ضد اسلام و از نويسندگان فعال کانال تلويزيوني فاکس نيوز
2 ـ آقاي پيترهاس خاخام يهودي
3 ـ ايگال لوين از دانشگاه اسرائيل
4 ـ جرالد استين برگ از دانشگاه اسرائيل
5 ـ ايلاناروزانسکي خاخام يهودي دانشگاه سالم در آمريکا و جمعي ديگر
برگزار کننده کنفرانس ضد شيعي و ضد ايراني « کليولند اوهايو » هدف خودش را صلح خاورميانه و SPME گروه تلاش براي دستيابي به اين صلح اعلام مي کند و در بيانيه اش مي نويسد :
« هدف ما صلح در خاورميانه است که در آن اسرائيل به عنوان کشوري يهودي با مرزهاي امن قرارداد و همسايگانش در فضاي صلح آميز زندگي مي کنند. ما به عنوان پژوهشگران خود را وقف انجام تحقيقات آموزش و خدمت براي رسيدن به اين صلح عادلانه کرده ايم . ما شاهديم که دروس و تحقيقات دانشگاهي با سوگيري اسرائيل را عامل تهاجمات خاورميانه مي دانند و چنين چيزي خلاف سنن آکادميک و تحقيقات پژوهشگرانه است . اين ديد بحث درباره خاورميانه را مسموم مي کند نفرت عليه اسرائيل را افزايش مي دهد تفکرات ضد يهودي را گسترش مي دهد تهاجمات ضد اسرائيلي را بالا مي برد و باعث افزايش حملات تروريستي عليه اسرائيل مي شود.
وظيفه ما روشن کردن موضوع افزايش اطلاعات و تشويق دانشگاه ها به استفاده از اين مهارت دانشگاهي در کلاس ها و نشريات دانشگاهي است تا جواب موثري به انحراف ضد صهيونيستي و ضد يهودي بدهيم .
هر شنونده فهيمي مي تواند مقاصد اصلي اين گروه را دريابد و سوگيري ويژه آنها را به نفع رژيم صهيونيستي بفهمد.
اين گروه تاکنون در 3500 دانشگاه براي هزاران دانشجو استاد معلم و کتابدار (قريب 28000 نفر) برنامه فرهنگي شست و شوي مغزي برگزار کرده اند.
اينان در هر دانشگاهي که عليه صهيونيسم و اسرائيل برنامه اي اجرا شود و قصد منزوي کردن اين رژيم اشغالگر را داشته باشد حاضر مي شوند. اساتيدي را مي فرستند و جلو راي گيري ها عليه اسرائيل را مي گيرند.
ميدان اصلي عمل اين گروه دانشگاه ها و مجامع روشنفکر دانشگاهي است . در کنفرانس اخير يکي از اعضاي مجلس اسرائيل افي اتيام نماينده آمريکا در مورد غني سازي هسته اي (سفير جکي وال کت ) آقاي بري رابين از مرکز گلورياي اسرائيل و خاخام اريک لانکين از صندوق ملي يهود.
در اين کنفرانس « لوبالچر » مسئول امور دانشگاهي در کنسول گري رژيم صهيونيستي در « فيلادلفيا » و در کنار آنها چند نفر از روزنامه نگاران و پژوهشگران فراري و ليبرال روشنفکر ايراني و چنان که عرض کردم يکي از مديران اين گروه ضد شيعي و ضد ايراني متمايل به يهوديت صهيونيستي آقاي « دانيل پايپس » است . او سردبير مجله خاورميانه از مقامات ارشد وازت خارجه و شوراي روابط خارجي ايالات متحده آمريکاست که همواره از رواج اسلام با عنوان « فاشيسم اسلامي » ياد مي کند. اين يهودي افراط گر اخيرا گزارش جالبي را منتشر کرده که براي ما قابل توجه است . محتواي اين گزارش نشان مي دهد که چرا يهوديت صهيونيستي به تکاپو افتاده و لشکر مسيحيان و يهوديان صهيونيست دانشگاهي را به راه انداخته و سعي در ترويج بيش از پيش جريان مسلمانان صهيونيست دارد. در گزارش پايپس آمده است که نفوذ يهوديان در اروپا روبه کاهش گذاشته و در مقابل در اين قاره سبز جمعيت مسلمانان روي به افزايش دارند.
اين گزارش را مرکز برنامه ريزي سياسي ملت يهود در سال 2007 منتشر ساخت که در آن اعلام شده است : تعداد يهوديان هر ساله روبه نزول است و به دليل مهاجرت پيري و ترس تا چند سال آينده در اروپا توده هاي يهودي نخواهيم داشت . اين توده ها در برابر موج قوي مهاجرت مسلمانان به اروپا روبه تضعيف نهاده است .
اضافه مي کنم در گزارش « دانيل پايپس » از زوال يهوديان در اروپا خبر داده شده است . در آنجا اعلام شده که در سال 2001 تعداد يهوديان اروپا 1 6 ميليون نفر بوده که در سال 2020 به يک ميليون و سي هزار نفر خواهد رسيد . همچنين اعلام شده که تعداد کل يهوديان جهان در سال 2007 13 155 000 نفر بوده که تا سال 2020 به 5 581 000 نفر مي رسد.
در اين گزارش آمده است که بيشترين تعداد يهوديان يعني 5 393 000 نفر در فلسطين اشغالي زندگي مي کنند و امروزه آشفتگي اقتصادي اروپا باعث شده تا جمع کثيري از يهوديان براي تامين معاش به ادارات تامين اجتماعي سوئيس مراجعه کنند.
پايپس سه عامل را عامل و باعث حرکت اروپا به سوي اسلام خوانده است : عقيده جغرافياي جمعيتي و احساس تاريخي . او مي گويد : آينده قاره اروپا به سه سناريو بستگي دارد : قبول حکومت اسلامي اخراج مسلمانان و تکامل همخوان اما اضافه مي کند که تحليل گران پيش بيني مي کنند که سناريوي حکومت اسلامي اروپا نزديک ترين احتمال وقوع در اروپا را داراست .
پژوهشگران لندن معتقدند تعداد مسلماناني که در روز جمعه به مسجد مي روند بيشتر از مسيحياني است که روزهاي يکشنبه به کليسا مي روند اين در حالي است که مسيحيان لندن 7 برابر بيشتر از تعداد مسلمانانند .
رئيس گروه پژوهشگران حامي صلح در خاورميانه که روشنفکران ليبرال ايراني نيز زير چتر و سايه اش به ايراد سخنراني مي پردازند مي نويسد : « سناريوي دوم يعني اخراج مسلمانان از اروپا بهترين گزينه است » و حتي مي نويسد : « بسياري از نويسندگان آمريکايي معتقدند که اروپا بهترين مکان براي کشتار دسته جمعي و پاکسازي نژادي است » (بخوانيد هولوکاست مسلمانان ) با اين حال تمامي اخبار و گزارش ها حکايت از افول و خاموشي فانوس عمر استکبار و يهوديت صهيونيستي دارد. آنها به اين موضوع به خوبي آگاهند.
نکته جالب توجه آنکه در همين گزارش آقاي پايپس درباره اصلاح وضع معيشتي يهوديان پيشنهادهايي شده است و از جمله آنها صدور اجازه الحاق فرزندان خانواده هاي مختلط که پدر يا مادر آنها غير يهودي است به هسته مرکزي جامعه يهودي است . چنان که مي دانيد يهوديان تنها کساني را يهودي اصيل مي شناسند که از مادر يهودي زاده شده باشند.
بي گمان تلاش هايي از اين دست و از جمله تقويت مثلث شوم مسلمانان صهيونيست و روياروساختن آنها با مسلمانان و شيعيان که خورشيد بختشان در آسمان عالم در حال طلوع است بي نتيجه است . اما چنان که ذکر آن رفت جامعه اسلامي از فتنه گري ها و اختلاف افکني هاي آنان در امان نيست زيرا حرکت منافقانه آنها در صورت فريبنده اصلاح گري و دلسوزانه ظاهر مي شود و برخي از جوانان خام و بي تجربه را به دنبال خويش به ميدان مي کشد. افشاي ماهيت اصلي مثلث شوم « بهائيت وهابيت و روشنفکري ليبرال » و هم سويي عملي و نظري آنها با ائتلاف « صليب و صهيون » مي تواند جامعه اسلامي ما را از تبعات عمل آنها مصونيت دهد. ان شاالله
« اليس الصبح بقريب »
طي دويست سال اخير بخش بزرگي از تلاش و سرمايه صليب و صهيون مصروف تربيت و تقويت سه جريان شوم روشنفکري ليبرال بهائيت و وهابيت در درون جوامع اسلامي شده است تا به وسيله آن ها ضربه هاي موردنظر را وارد کنند
پژوهشگران لندن معتقدند تعداد مسلماناني که روزهاي جمعه در لندن به مسجد مي روند بيشتر از مسيحياني است که روزهاي يکشنبه در کليسا حاضر مي شوند
وابستگان به استکبار غرب معتقد به اخراج مسلمانان از اروپا هستند. حتي بعضي از آن ها از کشتار عمومي سخن به ميان مي آورند و اعلام مي کنند که اروپا بهترين مکان براي پاکسازي نژادي و از بين بردن مسلمانان است.
موعود
انتهای پیام