(
امتیاز از
)
اتهام غلو در زيارت جامعه کبيره و نقد آن
صدای شیعه : در اين زيارتنامه به بهترين شکل اوصاف و ويژگيهاي امام معصوم و مفترض الطاعه تبيين شده است و اين زيارتنامه را ميتوان منشور امام شناسي ناميد، به طوري که در کلام برخي بزرگان زيارت جامعه، منشور بلند امامت و هدايت نام گرفته که سيل گونه از کوهسار وجود امام علي بن محمد النقي (ع) سرازير شده است. اين منشور بلند، هرچند در لباس شرح فضايل و کمالات انسانهاي کامل و خلفاي برجسته الهي، يعني ائمه اطهار (ع) بيان شده است، ولي معارف عميق توحيدي ولايي آن بسان سيلي بنيان کن اساس شرک و دوگانه پرستي و بنياد بيگانهگرايي را برميکند و با پيشروي به سوي دشت و دمن امت اسلام، تشنهکامان حقيقت معرفت ناب نبوي را سيراب ميکند.
يکي از شبهاتي که برخي درباره زيارت جامعه وارد کردهاند، توهم غلو و مبالغه درباره جايگاه ائمه معصومين (ع) در اين زيارت است، ولي با نگاهي عميق و عالمانه به فرازهاي زيبا و متقن اين زيارتنامه بوضوح بطلان اين فکر مشخص ميشود و به روشني ميتوان ديد که هيچگونه غلو و اغراقي در آن وجود ندارد؛ چرا که اولاً آنچه در بيان امام هادي (ع) آمده، هدايت امت به بخشي از کمالات انوار پاک معصومين(ع) است وگرنه فضايل آن ذوات مقدسه بيش از اينهاست. از اين نظر زائر در فراز پاياني اين مثنوي بلند عاشقانه به اظهار عجز روميآورد تا خود را از امواج اقيانوس بيکران فضايل و کمالات آنان برهاند و در يک جمله ميگويد: «سروران من مدح و ثنا و وصف شما بيش از آنچه من شماره کردم است، ليکن من بيش از اين نميدانم و نميتوانم.»
سرّ مطلب اين است که آن انسانهاي کامل و خلفاي الهي، آئينه تمام نماي جمال و جلال الهي و آيههاي بزرگ او هستند و خدا را نشانهاي برتر از آنان نيست. حضرت امير (ع) فرمود: براي خدا، نشانهاي بزرگتر از من وجود ندارد و در زيارت آن حضرت ميگوييم: «السلام عليک يا آيتالله العظمي.» آن حضرت ميفرمايد: «در فضل و برتري ما هرچه ميتوانيد بگوييد، ليکن بدانيد که نه تنها به حقيقت فضايلي که خدا براي ما قرار داده است، نميرسيد بلکه به اندکي از آن نيز نميرسيد؛ زيرا ما آيات و دلايل خدا،حجت، خليفه و جانشين، امين، وجه، چشم و زبان او هستيم.»
مطلب ديگري که در رد اتهام وجود غلو در چنين زيارت عاشقانه و موحدانهاي ميتوان گفت اين است که مرز غلو خارج کردن ائمه اطهار (ع) در مقام تعريف و تمجيد از دايره عبوديت است وگرنه ثناگويي در اين محدوده هرگز غلو و اغراق محسوب نميشود. لذا فقهاي شيعه ضمن فتوا به حرمت سجده براي غيرخدا گفتهاند: آنچه را گروهي از شيعه به جهت سجده نزد قبر اميرالمومنين(ع) و ائمه(ع) انجام ميدهند مشکل است که انسان قائل به جواز آن شود، مگر آنکه به قصد شکر خداي تعالي براي ادراک توفيق زيارت باشد. حضرت علي (ع) فرمودند: ما را از مرز عبوديت خارج نکنيد و به سرّ حد ربوبيت نرسانيد. آن گاه هرچه ميخواهيد در فضليت ما بگوييد، ليکن بدانيد که حق ثناگويي ما را ادا نخواهيد کرد. از غلو کردن درباره ما بپرهيزيد و همانند نصاري که درباره عيسي(ع) غلو کردند نباشيد که من از غلوکنندگان بيزارم.
يکي ديگر از آداب زيارت جامعه اين است که زائران زيارت خود را با تکبيرات صدگانه شروع کنند. يعني بعد از آن که 100بار اعتراف به عظمت خداوند کردند و او را از هر وصف و ثنايي برتر داشتند، به ثناگويي اهل بيت (ع) و شمارش کمالات آنان بپردازند. مرحوم مجلسي اول (ره) ميگويد: تکبيرهاي صدگانه براي فهم اين نکته است که عظمت و کبريايي از آن خداست و مرحوم شيخ عباس قمي (ره) نيز ابتداي همين زيارت ميگويد: شايد وجه تکبير، چنان که مجلسي گرفته اين باشد که اکثر طباع مايلند به غلو، مبادا از عبارات امثال اين زيارت به غلو افتند يا از بزرگي حق سبحانه و تعالي غافل شوند يا غير اينها.
ضمن اينکه زائر پس از شمارش مقداري از کمالات به توحيد ناب بازميگردد و شهادت به وحدانيت و يگانگي خدا ميدهد، آن گونه که خود خدا، ملائکه و اوالعلم شهادت ميدهند و در اثناي آن نيز همواره اقرار ميکند که مرز ميان واجب تعالي و ممکنات را درهم نريخته و هرگز ائمه (ع) را به سرحد وجوب نرسانده است. آن گونه که در يکي از فرازهاي متعدد توحيدي زيارت جامعه ميخوانيم:«شما (اهل بيت) به سوي خدا ميخوانيد و به او راهنمايي ميکنيد.» (ادب فناي مقربان، شرح زيارت جامعه کبيره،جوادي آملي، جلد اول ص 84 - 80)
اما 2 نکته مهم ديگراين است که امکان دارد برخي از کساني که درباره زيارت جامعه وجملههايي که در آن هست چه با نوشتار و چه با سخنراني به گونهاي توضيح و شرح داده باشند که خالي از غلو يا تمايل به عقيده غاليان نباشد، ولي اين اظهار نظرها ربطي به محتواي زيارت جامعه ندارد، بلکه گفتار آن گوينده و نويسنده بايد مورد نقد قرار گيرد. در ضمن کساني که با کتب علم رجال و حديث آشنايي دارند، ميدانند يکي از عالمان بزرگ شيعه که به حدي با غلو و غاليان مخالف بوده که حتي در برخي موارد افراط کرده است و مطلبي که غلو نيست، غلو به شمار آورده، محدث و فقيه بزرگوار شيخ صدوق است. واضح است که اگر زيارت جامعه شامل غلو بود شيخ صدوق آن را در 2 کتاب از کتابهاي مهم خود يعني «عيون اخبار الرضا» و «من لايحضره الفقيه» روايت و نقل نميکرد و اصلا اينکه 2 اسلام شناس مکتب تشيع يعني شيخ صدوق و شيخ طوسي اين زيارت را در کتابهاي حديثي مهم خود نقل کردهاند و مدرک اصلي زيارت جامعه، نقل آنهاست، ميتواند بهترين دليل بر خالي بودن محتواي آن از غلو يا هر اشکال ديگري باشد.. اگر گفته شود گاهي در برخي کتابها حديثهايي که ضعيف است يا اصلا مورد قبول مولف آن نيست، ياد شده است بايد جواب داد درباره زيارتنامهاي اينچنين که اين دو بزرگوار همه را به خواندن آن در زيارت همه امامان (ع) دعوت کنند، نميتوان اين سخن را گفت؛ زيرا اگر محتواي آن مورد قبول و تاييد آنان نباشد، هيچ گاه به خود اجازه نميدهند مردم را به خواندن آن دعوت کنند. (شرح زيارت جامعه کبيره، محمد تقي مجلسي، ترجمه رضا استادي، ص 275)
انتهای پیام