( 0. امتیاز از )


هر تصميمي که در اجلاس بيلدربرگ گرفته مي شود، به دليل نفوذ و تاثيرگذاري بالاي شرکت کنندگان، خود به خود ضمانت اجرايي پيدا مي کند. از اين رو آنگونه که بي بي سي اعتراف کرده است، «بيلدربرگ هدايت گر سياست هاي بين المللي از پشت درهاي بسته » بوده و در نتيجه تمامي جلسات رسمي و علني
ازجمله اجلاس گروه 8 و تصميماتي که در آنها «اعلام مي شود»، فقط يک «نمايش» است.

بيلدربرگ به دنبال ايجاد يک دولت جهاني است. دولتي که اقتصاد و سياست و حتي مذهب آن فقط يک بعد داشته باشد: صهيونيسم.

از عمر بيلدربرگ 58 سال سپري شده و اين بار هتل «نفسيکا آستير» در چند کيلومتري شمال آتن پايتخت يونان ميزبان ميهمانان ويژه خود است. نيم قرن اما براي تشکيل آن «دولت جهاني» فرصت کمي نيست و مي بينيم که خبري هم از آن نيست. اين روزها که پنجاه و هشتمين نشست بيلدربرگ در حال برگزاري است، بي وجه و بي مناسبت نيست که اين سؤال اساسي را مطرح کنيم که چرا بيلدربرگي ها تاکنون موفق به تشکيل دولت واحد جهاني تحت رهبري صهيونيسم نشده اند؟ در اين برهه زماني، بايد پرسيد کساني که انگيزه و داعيه شان از جهانگيري جدا نبود و شايد بهتر آن باشد که بگوئيم عين آن بود، هم اکنون به چه امري مشغولند؟

پايگاه اينترنتي يوناني GR Reporter چندي پيش گزارش داد که بيلدربرگي ها امسال نيز در همان محل برگزاري نشست سال 1993، يعني هتل «نفسيکا آستير»، گردهم خواهند آمد.روز پنجشنبه 24ارديبهشت ماه همزمان با آغاز نشست 2009بيلدربرگ، روزنامه انگليسي تايمز در اقدام بي سابقه اي تصوير صفحه 9 شماره روز هجدهم آوريل 1977 خود را در وب سايت رسمي اين روزنامه قرار داد. در اين نسخه قديمي از تايمز که براي اولين بار در اينترنت منتشر شد، سازمان سري بيلدربرگ معرفي، و خبر نشست آن سال بيلدربرگي ها نيز درج شده است.

تايمز يادداشت جديدي نيز به قلم «روبرت بويز» و «جان کار»، خبرنگاران مستقرش در آتن، به اين نسخه قديمي اضافه کرده و در آن، به نقل از «دنيس هيلي» قائم مقام سابق حزب کارگر انگليس و از اعضاي معروف بيلدربرگ مي نويسد: «اينکه مي گويند ما به دنبال تشکيل دولت جهاني هستيم، کمي مبالغه آميز است، اما نادرست نيست. ما اعضاي بيلدربرگ به اين نتيجه رسيده بوديم که نمي توانيم براي هميشه با يکديگر بجنگيم. بنابراين براي ما يک جامعه واحد جهاني مي توانست چيز خوبي باشد.»

تايمز موضع صريح و قاطعي در مورد نشست آتن نمي گيرد، اما با تفتيش در مورد برنامه کاري اعضاي معروف و شرکت کنندگان احتمالي بيلدربرگ به اين نتيجه مي رسد که،به گفته «الکس اوبرايان» سخنگوي بانک جهاني، «روبرت زوليک» رئيس اين بانک دقيقاً در 24 ارديبهشت براي کار نامعلومي به يونان سفر کرده است. برنامه کاري «تيم گيتنر» وزير خزانه داري آمريکا به طور عجيبي در دو روز آينده خالي است. «جو آکرمن» رئيس بانک هلند قرار است به «جايي در اروپا» سفر کند؛ و «جين کلاد تريچت» رئيس بانک مرکزي اروپا تا پايان هفته برنامه اي ندارد... و اين يعني حضور قطعي اين افراد در هتل نفسيکا آستير آتن.

جالب اينکه روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز در شماره روز پنجشنبه گذشته خود ضمن اشاره به گزارش روزنامه تايمز، خبر اجلاس آتن را تائيد کرد و با کنايه نوشت «شايد نشست امسال توسط برخي رسانه هاي انگليسي پوشش داده شود، اما از روزنامه هاي آمريکايي واشنگتن پست و وال استريت ژورنال انتظار اخبار بيلدربرگ را نداشته باشيد، سران آنها خودشان در جلسات حضور دارند.»

براي آگاهي از دستور کار سال جاري بيلدربرگ، بهترين مرجع «جيم تاکر» خبرنگار جسور نشريه آمريکن فري پرس است که از سال 1975در تعقيب بيلدربرگ بوده است. او امسال نيز به يونان سفر کرده و توانسته به اطلاعات قابل توجهي از دستور کار نشست آتن به دست آورد. وي مي نويسد: «يکي از مهم ترين مباحثي که در اين نشست مطرح مي شود چگونگي بهره برداري از بحران اقتصادي جهاني در جهت اهداف بيلدربرگ است. آنها کشورهاي اروپايي و آمريکاي شمالي را تحت فشار قرار خواهند داد که سياست «حمايت گرايي» را کنار بگذارند. چيزي که سرمايه گذاران بين المللي و سران دولت ها، که از اعضاي ثابت بيلدربرگ به شمار مي روند، بدان وفادارند، نه ملت و کشور خود، که حساب بانکي شان است.»

دانيل استالين ديگر خبرنگاري که به مفتش بيلدربرگ مشهور است، درباره نشست 24 تا 27 ارديبهشت در آتن مي نويسد: «بيلدربرگي ها در حال نمايش يک تصوير غيرواقعي از بهبود وضعيت اقتصادي جهان هستند تا سرمايه گذاران را تحريک کرده وادارشان کنند که دوباره پول هايشان را وارد بازار کنند. هدفشان از اين کار کليد زدن پروژه جديدي است که در ماه هاي آينده رکود اقتصادي ديگري را رقم زده و بسياري را متضرر خواهد کرد.»

براساس اخبار رسيده از منابعي که «استالين» به آنها دسترسي دارد، بيلدربرگ دوباره تلاش خواهد کرد پيمان ليسبون، که از آن به عنوان طرح جايگزين قانون اساسي اتحاديه اروپا ياد مي شود قدم ديگري در راستاي هماهنگي کشورهاي اروپايي برداشته شود. ايرلندي ها سال گذشته به اين پيمان راي منفي دادند و همين امر باعث شد که پروسه«وحدت» در اروپا بار ديگر متوقف شود. اين بار اما بيلدربرگي ها تدارک ويژه اي براي مردم ايرلند ديده اند.

آنها دريافته اند تنها کاري که براي مقابله با مخالفت ايرلندي ها مي توان کرد، اين است که با «دکلان گانلي» در افتاده و وي را براندازند. گانلي رهبر مخالفان پذيرش پيمان ليسبون از سوي ايرلند است و بيلدربرگي ها مي خواهند با انتشار شايعه اي مبني بر وابستگي وي به دلالان اسلحه مرتبط با ارتش آمريکا، کارش را يکسره کنند.

در ميان اين همه اما واقعيتي که نمي توان چشم بر آن بست اين است که اکنون تمام موجوديت غرب، و به خصوص سياست واقتصاد آن، در يک دوره بحراني وارد شده است. دوره اي که در آن روند امور از دست صحنه گردانان پنهان خارج شده و عقربه ساعت در جهت عکس منافع آنها در حال گردش است.

بيلدربرگي ها اگرچه توانسته اند در جاهايي اعمال قدرت کنند وامور را بر وفق مراد خويش رقم زنند، اما هنوز پس از گذشت بيش از نيم قرن نتوانسته اند به هدف اصلي خود، يعني تشکيل دولت واحد جهاني، دست يابند؛ و به گواه شبح سياه گردبادهايي که در افق ديده مي شود، در آينده نيز اگر بناست بيلدربرگي وجود داشته باشد، بايد به نوعي از اعمال نفوذ حداقلي اکتفا کند.

«مارگارت تاچر» نخست وزير سابق انگليس که در دهه 1980 از سوي بيلدربرگ روي کار آورده شده و سپس به دليل حمايت از تماميت ارضي کشورش و اتخاذ مواضع ناسيوناليستي کنار گذارده شد، زماني ضمن افتخار به اينکه سازماني قدرتمند چون بيلدربرگ او را از اريکه قدرت به زير کشيده، پيش بيني کرده بود که سال 2002 ميلادي پايان بيلدربرگ و روياي تشکيل يک دولت واحد جهاني است. تاچر هم اکنون به بيماري آلزايمر گرفتار شده و توان يادآوري خاطراتش را ندارد، اما گويا پيش بيني او به حقيقت پيوسته است.

بررسي دقيق تحولات بين المللي پرده از اين واقعيت به کنار مي نهد که ناسيوناليسم، بزرگترين و جدي ترين دشمن بيلدربرگ، در فرآيندي رو به رشد قرار گرفته و به هر سو که مي نگريم، از آمريکاي لاتين گرفته تا آسيا، ملت ها حاضر به فدا کردن گرايشات ملي خود در برابر تمايلات فراملي نيستند.

لازمه حکومت يک دولت واحد بر جهان، هماهنگي بازوهاي سياسي، اقتصادي و ايدئولوژيک همه کشورها در راستاي اين هدف است. اما همان اتحاديه اروپايي که براساس اسناد منتشر شده ازسوي شبکه پرآوازه خبري بي بي سي، نطفه آن در بيلدربرگ بسته شد، به عنوان سمبلي از ادغام چندين کشور در يک سيستم واحد، به هيچ وجه نتوانسته به اهداف اوليه خود که واحد سازي مواضع کشورهاي عضو در قبال مسائل مختلف است، دست يابد. از دو دستگي بر سر جنگ ادعايي آمريکا با تروريسم گرفته تا نحوه برخورد با پرونده هسته اي ايران، شکاف ميان کشورهاي اروپايي، عميق تر از آن است که بتوان ناديده اش گرفت. در بحبوحه تنش هاي هسته اي و تهديدات و تحريم ها عليه ايران به ناگاه خبرگزاري ها اعلام مي کنند که تنها در سال 2008 مبادلات تجاري ايران و آلمان 5/10 درصد رشد داشته است!

سازمان پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) به اذعان روزنامه انگليسي گاردين توسط بيلدربرگ پايه گذاري شد تا پروژه ادغام نظامي- امنيتي کشورهاي دو سوي آتلانتيک را عملي کند، گرچه تا چند سال گذشته توانسته يارگيري کرده و به تعداد اعضاي خود بيفزايد، اما هم اکنون به شدت از اختلافات دروني رنج مي برد. اعضاي اروپايي ناتو با تمام قوا و در اعتراض به سلطه آمريکا بر اين سازمان، در حال نهايي کردن پيمان مستقل دفاعي و امنيتي اروپا به نام ESDP هستند تا راه خود را از واشنگتن جدا کرده و پروژه واحد سازي نيروهاي نظامي و به خدمت گرفتن آنها توسط دولت نامرئي جهان را به محاق ببرند.

براساس اطلاعاتي که تاکر از نشست سال 86 بيلدربرگ به دست آورده بود و بعدها توسط منابع خبري تاييد شد، بيلدربرگ ها قصد داشتند طرح ادغام اقتصادي اروپا و آمريکاي شمالي را نيز عملي کرده و با تعريف واحد پولي به نام آمرو (AMERO) که ترکيبي از معادل انگليسي دو واژه آمريکا و اروپاست، قدم ديگري در راستاي تشکيل دولت واحد جهاني بردارند، اما با شدت گرفتن اختلافات آمريکا-اروپا اين طرح نيز روي کاغذ جا ماند.

بيلدربرگ با تاسي به پروتکل هاي يهود، اساس خود را پنهان کاري قرار داده بود، اما در اين سياست هم توفيقي نيافت. مگر مي شود در روزگاري که بشر خلوت خود را به ناگاه در برابر چشم جهانيان مي بيند، بتوان پشت درهاي بسته بر دنيا حکومت کرد؟!

طرح تشکيل دولت واحد جهاني به رهبري صهيونيسم هم اکنون گرفتار بحران و در پايان راه خود است. مي خواستند، اما نتوانستند و اراده اي فوق اراده آنها چيده هايشان را به هم پيچيد. بيداري ملت ها خواب غرب را پريشان کرد و اينک دين مايه اضطراب آنهاست.

يادمان نمي رود که اسقف اعظم کانتربري انگليس در پاسخ به اين سوال که آيا ممکن است اين کشور براساس قوانين اسلام اداره شود، گفته بود «اين امر اجتناب ناپذير است». جهان در حال حرکت به سمت نظم جديدي است که صحنه گردانان آن کسان ديگري خواهند بود.

نويسنده: سيدياسر جبرائيلي

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر