(
امتیاز از
)
کيف انگليسي در دستان تروريستهاي دردانه
در واقع مي توان گفت ،از منظري که بريتانيا به اين مقوله مي نگرد ، تروريستي که به گمان لندن "بد" است در هر نقطه زمين که باشد بايد محو و نابود گردد ولي تروريستي که به زعم داونينگ استريت "خوب" است ، حتي مي تواند در لابي هاي وست مينستر به جمع آوري امضا عليه ايران بپردازد.
يک نمونه عيني و دم دستي از تروريستهاي نازپرورده انگليس ، منافقين هستند. اين گروهک در عين ناباوري و بدون هيچ مقدمه اي به ناگهان از ليست گروههايي که از ديد پارلمان انگيس تروريست خوانده مي شوند ، خارج شد و به اين ترتيب راه براي پولشويي ، تامين منابع مالي ، برقراري ارتباطات با احزاب و شخصيتها و تبليغات به نفع اين گروهک هموارتر گرديد.
اما پارادوکس مضحک قضيه اين است که منافقين تمام مختصات و متشابهاتي را که از ديدگاه غرب خاصه لندن مصداق تروريست هستند ، با خود يدک مي کشند اما مستندات، رد پا و اعمال فشار دولت انگيس براي حفظ و نگهداري باقيمانده عناصر اين گروهک در اردوگاه مضمحل شده اشرف تا تعيين تکليف و اقامت آنان در اروپا، جايي براي انکار نمي گذارد.
دلواپسي هاي لندن پس از خروج سرکرده هاي منافقين از عراق هم به پايان نرسيد و ديپلماتهاي انگليسي دست از تلاش برنداشتند تا براي واپس ماندگان منافقين در عراق نوعي مصونيت کسب کنند ولي پس از انکه هيچ کشوري حاضر به پذيرش منافقين نشد ، در اقدامي که بايستي قبح آن براي دستگاه عريض و طويل ديپلماسي انگيس مايه شرمساري باشد ، بريتانياي کبير در قواره و نقش يک دلاله ظاهر شد تا با چانه زني و گفت و گوهاي پشت پرده ، پروژه انتقال منافقين به کشورهاي ثالث را عملي سازد.
به گزارش برخي نشريات انگليسي ، هم اينک برخي عناصر رده بالاي منافقين در لندن ، ليدز، يورکشاير و بيرمنگام رحل اقامت افکنده اند و در ظل توجهات دولت فخيمه بريتانيا وظيفه هماهنگي اقدامات ضد انقلابي عناصر خود را بر عهده دارند.
نکته ديگري که در تعاملات ميان انگليس و منافقين مشهود است ، شتاب لندن براي رفع و رجوع موانعي است که مانع ارتباطات گسترده تروريستها و تشکيلات انگليسي است. بدون ترديد اسکاتلنديارد قطعا از آنچه درون خانه هاي امن منافقين مي گذرد ، باخبر است اما تجاهل نسبت به واقعيات ، امريه اي است که اعضاي وست مينستر جديدترين پاراگراف آن را نوشته اند.
تاريخ روابط ايران و انگليس با تطوراتي مذموم همراه بوده است اما تغذيه و تجهيز عناصر گروهک عبدالمالک ريگي که همگي با اسامي مجعول ، تحت يک لوا فعاليت مي کنند ، صفحه سياهي را به آن افزوده که لندن بايد مسووليت مستقيم آن را بر عهده بگيرد. در حقيقت مي توان گفت ماموران اينتليجنت سرويس و ام.آي.6 اين بار همان نقشي را ايفا مي کنند که سيا و اس.آي.اس پاکستان براي تربيت بن لادن و اعوان و انصارش ايفا کردند ، با اين تفاوت که اين بار طرف مقابل جمهوري اسلامي ايران است که با تيزبيني و هوشياري تحرکات دشمنانش را رصد مي کند.
بر اساس اظهارات عناصري از گروهک ريگي که توسط ماموران امنيتي ايران دستگير شده اند ، تجهيزات و مهمات مورد استفاده آنان ساخت انگيس بود و افسران انگليسي براي شبيه سازي هر چه بيشتر با عمليات واقعي ، در نزديکي نقطه صفر مرزي تروريستها را آموزش داده اند. علاوه بر اين انگيسيها به کمک ابزاروآلات ارتباطي و الکترونيکي در هدايت تروريستها به سوي اهدافشان نقش اساسي داشته اند.
لندن در باره قضيه حمايت از منافقين مي تواند بگويد ، دايه دلسوزتر از مادر است که براي منافقين سرشگ غم جاري مي سازد و ماواي امن مي جويد. در مورد گروهک ريگي هم لابد مدعي مي شود که آنان تحت فشار و تهديد مجبور به اعتراف شده اند. اما پاسخ هر چه باشد در نتيجه قضيه تفاوتي ندارد ، تحرکات اخير لندن اهداف به شدت مشکوکي را دنبال مي کند که پيامدهاي خطرناک آن ، پيش از همه گريبان خود انگليسيها را خواهد گرفت.
به راستي انگليس بايد پاسخ دهد که به اتکاي کدام تشابهات و يگانگي ها با منافقين و ديگر تروريستهاي محبوبش ، مغازله مي کند و با استناد به کدام اختلافات و کين و نفرتي است که در نقش دشمن جنگي ايران ظاهر شده است . جنگي که منافقين و تروريستهاي ريگي پياده نظام آن هستند.
از طرف ديگر دستاورد حاصله و کل ماجرا اين است که ماحصل اقدامات تروريستهاي نازپرورده لندن ، فاقد هرگونه ارزش نظامي و امنيتي است و هيچ تشکل شناسنامه داري بلاهت ريگي را مرتکب نمي شود که کشتن زنان و مردان نمازگزار را در خانه خدا بر عهده بگيرد هر چند که اينها فاکتورهايي نيستند که موجب سلب مسووليت انگيسيها شوند.
بديهي است از آنجا که قربانيان حرکات سبعانه تروريستي ، اتباع و شهروندان ايراني هستند ، جمهوري اسلامي خود را محق مي داند تا به راهکارهاي متناسب روي آورد و رويه وسمت و سوي متنوعي را پيشه سازد تا از امنيت و حريم زندگي مردمش صيانت و پاسداري کند.
لندن مي تواند مطمئن باشد که تحرکاتش عليه اقتدار جمهوري اسلامي در قلمرو ايران زمين ، ناديده نمي ماند ، اما ايا مي تواند با همين قاطعيت اطمينان داشته باشد که ماه عسل روابطش با منافقين و ديگر تروريستها ، به فرجامي خوش و عاقبتي شيرين ختم خواهد شد ؟
منیع : ایرنا
انتهای پیام