(
امتیاز از
)
و ما ادريک ما يومالحسين
صدای شیعه: در شب 17 رمضان خاتمانبيا به معراج رفت و همه معنا و اضلاع خلقت از ابتدا تا انتها بر حضرت نمايان شد.
خاتم رسل(ع) از لحظه خلقت آدم و حوا تا زمان حشر و نشر فرزندانشان را مشاهده کرد!
پيامبر در آن شب، لحظه تلخ رانده شدن آدم و حوا و هبوط و ناله و انابه جانگذار آن دو و لحظه وحشتناک فوران آب از تنور خانه پيرزن و بارش باران ترسناک و وقوع سيل جهان افکن و غرق شدن خداگريزان را در عصر نوح و لحظه دهشتناک در آتش افکندن ابراهيم توسط نمروديان و آن غربت دلسوز ابراهيم در ميان آتش و لحظه امتحان سخت ابراهيم براي به مسلخ بردن اسماعيل جوان و مثله کردن زکريا با اره توسط بني اسرائيل و بريده شدن سر يحيي در عميق ترين غربت دوران و شکافته شدن رود نيل و گذر بني اسرائيل از متن آن و غرق شدن فرعونيان و صحنه هاي تلخ و دلسوز و مظلوميتها و مصيبتها از اول تا پايان عالم را ديد و اين ديدگان که حامل جوامعالکلم است وهمه و همه را ديده آنگاه که به حسين(ع) مي رسد فرياد ميزند: «لا يوم کيومالحسين!» هيچ روز مانند روز حسين نميشود. حقيقتاً اين چه روزي است که آن روزها در برابرش ديده نميشوند!؟
فقط و فقط او نيست که صاحب چنين صلاو ندايي است. علي که غريو «اني اعلم بعلوم السموات» او را همراه «سلوني قبل ان تفقدوني» همه گوشها شنيده است او هم در بازگشت از صفين در راه کوفه در سرزميني غريب از اسب فرود آمد و خم شد و مشتي خاک برداشت و بوييد و اشک ريخت و فرمود «لايوم کيومک يا ابا عبدالله.»
يومالحسين را احدي از اولين تا آخرين ادراک و افهام نکرده است.
اما اين همه بيان کننده اين حقيقت است که ما درباره اين روز و صاحب آن و آنچه توسط او در جريان قيامش رخ داد تأمل کنيم و به سوگ بنشينيم.
يومالحسين(ع) هم مقتل دارد هم مطلب و همانقدر که مقتلش عميق و جانسوز است مطلبش هم جانافروز است.
پيرو حسين همانطور که از مقتل يوم الحسين آگاه و مجذوب آن است؛ بايد به مطلب آن عالم و عامل باشد و مطلب آن نه آن است که برخي قلم بزنند که فلسفه قيام را از دريچه محدود خود تنديس سازي کنند؛ بلکه مطلب يومالحسين بايد مانند مقتلش که نقل مظلوميت و غربت است، روايت معصوميت و طهارت باشد تا اخلاق را صيقل و روح را پرواز دهد؛ چنان که مقتلش چنين ميکند.
اهل افهام بايد بنشينند و مطلبهاي يومالحسين را مانند مقتل يومالحسين فصلبندي و موضوعسازي کنند و در کنار مقتلش، سياست، اقتصاد، گفتار، همسرداري، تربيت فرزند، حق خالق، حقوق مخلوق و غيره را بازگو کنند.
آري يومالحسين(ص) داراي 2 بال است که هر کس بخواهد در متن و آسمانش پرواز کند بايد به هر دو بال مفتخر و مسلح شود.
بال اول حسن فطرت و سوز درون و اشک چشم و بال دوم تدبر در متن و عمق عظمت کار ابا عبدالله براي درس گرفتن و پيروي نمودن.
پيامبر اکرم(ع) فرمود هر کس نسبت به حسين بيتفاوت باشد و بغض او را در دل داشته باشد در قيامت شفاعت من به او نميرسد «بحار، ج43، ص270). فرمود «احبالله من احب الحسين»؛ هر کس حسين را دوست بدارد خدا او را دوست دارد.
سوز درون و اشک روان که امام رضا(ع) فرمود «ان المحرم شهر کان اهل الجاهليه يحرمون فيه القتال فاستحلت فيه دماؤنا و هتکت فيه حرمتنا و سبي فيه ذرارينا و نساؤنا...» بعد فرمود «ان يوم الحسين أقرح جفوننا و اسبل دموعنا»، روز حسين اشکهاي ما را جاري کرده تا آن حد گريه ميکنيم که پلک چشمهايمان زخم ميشود! (بحار، ج44، ص 284).
در حالات امام کاظم(ع) است از روز اول محرم تا 10 روز «کانت الکابه تغلب عليه»؛ بر اثر مصيبت امام حسين هرگز خندان نبود و در عذاب و رنج سختي بود.
ريان بن شبيب ميگويد در اول ماه محرم بر امام هشتم شرف ورود يافتم حضرت فرمود روزه داري؟ عرض کردم خير! فرمود روز اول محرم روزي است که دعاي زکريا مستجاب شد پس هر کس اين روز را روزه بگيرد و سپس دعا کند دعايش مانند زکريا مستجاب ميشود.
امام صادق(ع) در زيارت امام حسين(ع) چنين جملات رشيقي دارند که احدي تا به ابد ژرفاي معناي آن را درک نميکند و خود حضرت با اشک چشم اين سلامها را ادا ميفرمود: «السلام عليکم يا حجهالله و ابن حجته، السلام عليکم يا قتيل الله و ابن قتيله... اشهد ان دمک سکن في الخلد و اقشعرت له اظله العرش و بکي له جميع الخلائق و بکت له السماوات السبع و الرضون السبع و ما فيهن و ما بينهن» و عميقترين و بالاترين متن اين زيارت متين که احدي آن را نميتواند تفسير و معنا کند اين فراز زيارت است که امام صادق(ع) ميفرمايد: «بکت من في الجنه و النار من خلق ربنا ما يري و ما لا يري!».
مگر بهشت جاي شادي نيست؟ پس روز حسين چه روزي است که من خلق في الجنه؛ آناني که بهشتي هستند و در بهشت قرار دارند هم براي او اشک ميريزند و يوم الحسين چه روزي است که اهل جهنم هم براي حسين اشک ميريزند و هر آنچه که ديده شود و هر آنچه که به چشم نيايد بر حسين گريانند... و اينها يعني چه؟ کسي نميداند! اما بال دوم، درس آموختن از صاحب اين روز است! اينکه انسان بياموزد که او چگونه براي اطاعت از امر خدا و حفظ دين خدا هيچ سستي و بهانهاي را بها نداد و خود به همراه بهترين از خلايق که نه در قبل و نه هرگز در بعد نظير و مانند دارند به مذبح رفت و فرمود «والذي نفس حسين بيده لايهني بني اميه ملکهم حتي يقتلوني... لاتقوم الساعه و علي الارض هاشمي يطرف»؛ سوگند به خدايي که جان حسين در دست اوست بنياميه از حکومت خود لذت نميبرند تا اينکه مرا بکشند و تا فرزندي از اولاد رسولالله (هاشمي) پلک ميزند و زنده است قيامت برپا نميشود.
در حقيقت اين معنا که بايد به يوم الحسين و آفريننده آن اقتدا کرد و درباره فعل او تدبر نمود اين روايت محيرالافهام از امير بيان حضرت علي(ع) بسيار رسا و تمامکننده است.
آن حضرت به فرزندش امام حسين فرمودند: يا ابا عبدالله اسوه انت قدما؛ حسين از قديم تو را الگو معرفي کردهاند! بنابراين هرکس ميخواهد از حسيني که پيامبر در شب معراج ديد بر طاق عرش نوشته است «ان الحسين مصباح هدي و سفينئ نجائ» حسين چراغ هدايت و کشتي نجات است؛ پيروي کند هم بايد آه سوزان داشته باشد هم فهمي خلاق، پيرو حسين هم اشک دارد هم فکر! و اينکه روايت معروف «ان الحسين مصباح هدي و سفينئ نجائ» بدون وجود «ال» در اول «هدي و نجات» ثبت شد خود خبر از بسط معنا ميدهد که بر اهل فهم پوشيده نيست و لذا اين روايت در هيچ مأخذي و منبعي با «ال» ثبت و ضبط نشده است.
انتهای پیام