( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: آنچه در پي مي‌آيد، گزيده‌اي از جلسه سي‌ويکم مبحث «غيرت مؤمن» است که در درس اخلاق آيت‌الله مجتبي تهراني، از سوي اين مرجع تقليد و استاد اخلاق مطرح شده است. اين سخنان با عنوان «تربيت در محيط شغلي» به تازگي بر روي خروجي پايگاه اطلاع‌رساني اين مرجع تقليد به نشاني www.mojtaba-tehrani.ir قرار گرفته است.

* مروري بر مباحث گذشته

بحثِ ما راجع به تربيت به معناي روشِ رفتاري و کرداري دادن است. انسان به طورِ معمول در چهار محيط خانوادگي، آموزشي، رفاقتي و شغلي روش مي گيرد؛ البته فضاي پنجمي هم بر آنها حاکم است که بعداً مي‏گوييم. بحثِ ما به محيطِ چهارم، يعني محيط شغلي رسيد و عرض کرديم که مباحث مربوط به محيط شغلي، در سه رابطه مطرح است. نخست؛ نفس شغل، دوم؛ فضايي که انسان در آن محيط کار مي‏‏کند و سوم؛ مراجعان.
مبحث اول و دوم را بحث کردم و گفتم که بعضي از شغل‌ها نقشِ سازندگي و بعضي نقشِ تخريبي دارند. آن فضايي هم که انسان در آن کار مي‏کند نيز چنين است. در آخرِ جلسه گذشته عرض کردم که خودِ فضاهايي که انسان در آنها قرار مي‏گيرد، يا فضاهايي است که بُعدِ شيطاني و حيواني را در انسان زنده مي‏کند و يا فضاهايي است که بُعدِ معنوي و الهي انسان را شکوفا مي‏کند. در اين مورد رواياتي را خواندم و مثال‏هايي هم زدم.

* بُعد سوم؛ مراجعه‏کنندگان

همين بحث درست در باب بُعدِ سوم مسأله محيطِ شغلي، يعني مراجعين نيز است. برخي از مراجعيني که انسان در محيطِ شغلي خود با ايشان سروکار دارد، بُعدِ شيطاني و حيواني و هواهاي نفساني و امثالِ اينها را در آدم زنده مي‏کند. يک سنخ از مراجعين بر عکس هستند و آن بُعدِ الهي و رحماني را در انسان زنده مي‏کنند. حالا تا جايي که فرصت دارم مصاديقِ آن را هم عرض مي‏کنم.
من در مورد مراجعين، به حداقل اکتفا مي‏کنم. انسان حداقل بايد آن محيطِ شغلي يا شغلي را انتخاب کند که مراجعينِ آن زنده کننده بُعدِ شيطاني انسان نباشند. گفتم حداقل؛ يعني آن بُعد شيطاني را زنده نکند؛ لازم نيست که مراجعه کننده، بعدِ رحماني و الهي را در انسان زنده کند. مثلِ معروفي است که مي‏گويند: "مرا به خيرِ تو اميد نيست، شر مرسان! " اصل و مهم اين است.
برخي به عنوان اعتراض به من مي‏گويند: "فلاني بچّه‏هاي مردم را به انزوا مي‏کشاند! " اينها شعارهاي بدون ‏شعور است که مي‏دهند و مسائلي از اين قبيل که مي‏خواهند لاابالي‏گري را ترويج دهند. اين مطلب را دقّت کنيد که من به اين نکته توجه دارم؛ من گفتم آنچه در محيط شغلي بايد به عنوان معيار حداقلي رعايت شود اين است که مراجعه‌کنندگاني که پيشِ انسان مي‏آيند، او را فاسد نکنند! اين دعوت به انزوا نيست؛ اين دعوت به رعايت حدود الهي است.

* از روابط مخرب به خدا پناه مي‏برم!

بحثِ تربيت، يک بحثِ تدريجي‏الحصول است و يکي پس از ديگري اثر دارد. خدا در آخرين سوره قرآن، يعني سوره ناس که خطاب به خودِ پيغمبر هم هست، مي‏فرمايد: ‏ "قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ؛ مَلِکِ النَّاسِ؛ إِلهِ النَّاسِ؛ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ؛ الَّذي يُوَسْوِسُ في ‏صُدُورِ النَّاسِ؛ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ " اين سوره به طورِ کلي براي روابطِ اجتماعي است. اي پيغمبر بگو: به خدا پناه مي‏برم که با افرادي که به من شر مي‏رسانند، مواجه نشوم.
حالا من از شما سؤال مي‏کنم شرّ چيست؟ "مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ؛ الَّذي يُوَسْوِسُ في ‏صُدُورِ النَّاسِ " شرّي که بُعدِ دروني شيطاني من را زنده مي‏کند. در تفاسير مي‏گويند: خناس، شيطان است. توجه کنيد اين شيطان دروني است، حالا مي‏خواهد پنهاني باشد يا آشکار. چون مي‌فرمايد: "مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ " جنّ پنهان است و ناس آشکار است. مسأله اين است که اينها در بحثِ روابط است.
خدايا از اين روابطي که من را خراب مي‏کنند، به تو پناه مي‏برم. من اين بحث را به طور کلّي، يعني اثر برخوردِ انسان با انسان مطرح کردم؛ روابطِ شغلي يکي از مصاديقِ آن مي‏شود. اثري که اين رابطه روي من مي‏گذارد، نبايد نقشِ تخريبي داشته باشد. بعدِ دروني شيطاني و هواهاي نفساني من را شکوفا و زنده نکند؛ اين يک قانونِ کلّي است که يک مصداقِ آن محيطِ شغلي است. شما بايد شغلي را انتخاب کنيد که مراجعيني که به شما مراجعه مي‏کنند، بُعدِ شيطاني‏تان را تحريک نکنند. لازم نيست که قصدي در کار باشد؛ نخير! اصلاً و ابداً قصد تأثيرپذيري مهم نيست.
لذا در بابِ محيطِ شغلي، بحث را در سه رابطه مطرح کردم: نفسِ شغل، محيطِ شغلي و مراجعينِ، هر سه مي‏تواند هم نقشِ تخريبي و هم نقشِ سازندگي داشته باشد. من در مورد مراجعين گفتم حداقل اين است که مرا خراب نکنند و بيش از اين هم نمي‏گويم.

* مراجعه جنس مخالف، زمينه‌ساز تخريب

من به طور مفصل در باب اثر تخريبي وارد مي‏شوم، چون ممکن است که مراجعينِ انسان در روابطِ گوناگون ديداري، رفتاري و شنيداري نقشِ تخريبي داشته باشند. همان‏طور که اينها مي‏توانند نقشِ سازندگي داشته باشند، نقشِ تخريبي هم دارند و اينها هم در سه رابطه مطرح است: ديداري، شنيداري و گفتاري. مثلاً افرادي که مراجعه مي‏کنند در موردي که خيلي بارز هم هست مراجعين به شخص، از جنسِ مخالف باشند. اين مسأله چون مورد ابتلا است، عرض مي‏کنم که اگر شخص زن است، مراجعه کننده او مرد باشد و اگر مرد است، مراجعه کننده او زن باشد. اين از آن جاهايي است که زمينه براي تخريب آماده است. من نمي‏خواهم به‏طور مفصّل وارد اين مورد شوم، فقط به‏طور گذرا به آن اشاره مي‏کنم.
در روايتي از پيغمبر اکرم داريم که فرمودند: "قال رسول‌الله صلي‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلم: ما من صباح الا و ملکان يناديان: ويل للرجال من النساء و ويل من نساء من الرجال! " هيچ روزي نيست مگر اين‏که دو فرشته با هم ندا مي‏کنند و داد مي‏زنند که "واي بر مردان از زنان و واي بر زنان از مردان! ".
نکته‏اي در اين روايت است که من اين را عرض مي‏کنم. در روايت دارد "ما من صباح " يعني هيچ روزي، هيچ صبحي نيست دو ملک ندا مي‏کنند "واي بر مردان از زنان و واي بر زنان از مردان "؛ حالا چرا نمي‏گويند: هيچ شبي نيست مگر اين‏که...؟ جهت اين است که روابط اجتماعي در روز برقرار مي‏شود. شب هر کسي در خانه‏ خود است. در روز است که هم‏جنس‏ها و مخالف جنس‏ها در صبح روابطِ اجتماعي دارند. سخن پيغمبر اکرم در مورد اختلاف جنسيتي است.
يکي از خطرات مهم مراجعين اين است که هم‏جنس نباشند، اينجا است که زمينه فراهم مي‏شود آن بعد شيطاني را شکوفا و زنده کند و نقشِ تخريبي داشته باشد. مخصوصاً اين‏که شرايط هم طوري باشد که جنبه خصوصي پيدا کند. يک وقت به قول ما طلبه‏ها در ملا عام است و يک وقت رابطه شکل پنهاني دارد و در برابر ديگران نيست. آن‏ رابطه‏اي که جنبه خصوصي دارد، بدتر است.

* در خلوت با نامحرم، شيطان نفر سوم است

روايتي است از پيامبر که فرمودند: "قال رَسُول اللَّهِ صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسلم: لَايَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامَرَأَةٍ فَإِنَّ ثَالِثَهُمَا شَيْطان " حضرت چه قدر زيبا مطلب را بيان مي‏فرمايند! خيال نکنيد در ملاقاتِ خصوصي زن و مرد نامحرم، فقط شما دو نفر هستيد، در واقع شما سه نفر هستيد و سومين نفر شما شيطان است! چشمهايتان نمي‏بيند. بي برو برگرد شيطان سومين نفر است. من نمي‏خواهم واردِ مسائل فقهي شوم، فکر کنم در توضيح‏المسائل نوشته‏ام که "خلوت با اجنبي حرام است ".

* دوري از نامحرم، بهترين صفت زنان

خلوت کردن با نامحرم در روابطِ گوناگون که سرآمدش ديداري و شنيداري و رفتاري است، اثر گذار است. روايتي از حضرت زهرا(سلام‏الله‏عليها) است که از حضرت سؤال کردند بهترين صفت زن‏ها چه چيزي است؟ حضرت فرمودند: "خَيْرٌ لَهُنَّ أَنْ لَايَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَايَرَاهُنَّ الرِّجَال " بهترين صفت براي زنان اين است که مرد، زن نامحرم را نبيند و زن، مرد نامحرم را نبيند.
اگر کساني که شعار مي‏دهند، امّا شعور ندارند، بگويند: خودِ حضرتِ زهرا رفتند مسجد و خطبه خواندند و يا حضرت زينب هم خطبه خواندند؛ ما در جواب مي‏گوييم: وقتي حضرت زهرا به مسجد رفتند، بحثِ وظيفه شرعي و واجب الهي مطرح بود و بايد حضرت به مسجد مي‏رفتند و به وظيفه‏شان عمل مي‏کردند. بحث وظيفه غير از بحثي است که ما مي‏کنيم. آنجا بحث مراجعه نيست، يک وقت اشتباه نشود! گاهي عوام چنين مغالطه‏هايي مي‏کنند. حضرت وظيفه‏اش بود که برود و رفت.
من در مورد اين خطبه حضرت زهرا بحث کرده‏ام و آن را نوشته‏ام که الحمدلله منتشر هم شده است. نوشته‏ام به چه صورت و با چه پوششي به مسجد رفتند؛ حتي زناني آمدند و اطراف حضرت زهرا را گرفتند که حتي پيکره‏اش هم معلوم نشود.
حضرت زينب هم در مجلسي که رفتند، به يزيد گفتند: "أَمِنَ الْعَدْلِ يَاابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا " آيا اين عدالت است که زنهاي خود را آن طور پوشش دهي، امّا ما را جلوي مردان بياوري؟ در جايي که بحث وظيفه‏ مطرح است، بايد به وظيفه عمل کرد اما ما اينجا داريم در مورد شغل که انتخابي است و مراجعين آن بحث مي‏کنيم.

* انسان به راه‏هاي جلب توجه آگاه است

روايتي از امام علي عليه‏السلام است که فرمودند: "صِيَانَةُ المَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا ". اين‏که زن خود را بپوشاند و حفظ کند براي خودش و زيبايي‏اش بهتر است. طرفين خودشان بهتر از همه مي‏فهمند که در اين روابط شغلي و کاري که مراجعه کننده دارند، رابطه‏شان چگونه است؛ آيا رابطه با حفظ صيانت است، يا براي جلب توجه و پرده‏دري است؟! طرفين خوب مي‏داند که مراجعه‏ کننده جنسِ مخالف چه منظوري دارد. هر دو طرف مي‏دانند که فرد با چه پوششي چگونه آمده و چه غرضي دارد. از نظرِ رفتاري و حرکاتشان هم، هر دو خوب مي‏فهمند که به دنبال چه هستند.
بنده اينجا ننشسته‏ام مسائل شيطاني‏شان را بگويم که چگونه مي‏توان قواي شيطاني کسي را تحريک کرد. خودشان مي‏فهمند که از نظرِ گفتاري چه مي‏گويند و از نظر رفتاري چه‏کار مي‏کنند و يا چه پوششي از نظر ديداري دارند.
رابطه از نظر گفتاري، هم در مورد موادِّ گفتار است که فرد چه سخني را مي‏گويد و يکي هم درباره کيفيت ادا است که حرفش را چگونه مي‏زند. يکي اين‏که از چه کلماتي در صحبتِ خود استفاده مي‏کند و ديگر اين‏که وقتي که مي‏خواهد حرف بزند، چه‏طور کلمات را ادا مي‏کند که جلبِ نظر شود.

* خانم‏ها مراقب حرف زدنشان باشند

در سوره احزاب، خطاب به همسرانِ پيغمبر مي‏فرمايد: "فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً " دستورِ "فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ " در مورد کيفيتِ ادا کردن کلمات است. قرآن خطاب به همسرِ پيغمبر مي‏گويد: صدايتان را نازک نکنيد! اگر کيفيتِ گفتار، شيطاني باشد "فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ " آن شيطاني که "يُوَسْوِسُ في ‏صُدُورِ النَّاسِ " است، طرف مقابل را به وسوسه مي‏اندازد. "وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً " يعني گفتارِ پسنديده و خداپسندانه داشته باشيد؛ چه از نظرِ مواد و چه از نظرِ کيفيتِ ادا.
من مي‏خواستم اين را عرض کنم که در باب محيط شغلي تنها شغل نيست که اثرگذار است. ممکن است "خود شغل " خيلي خوب باشد، "محيط " آن هم محيطِ بدي نباشد، اما از راهِ "مراجعه‏کنندگان " خراب شوي. ما در اين بحث فقط به دنبالِ جلوگيري از خرابي هستيم و به سازندگي فعلاً کاري نداريم. اين حداقل مطلب است که مراجعين روي تو نقشِ تخريبي نداشته باشند. من به صراحت مي‏گويم که محيطِ شغلي از آن محيط‏هايي است که در تربيت انسان، خيلي نقش دارد.

* عادي‏سازي روابط با نامحرم

اگر اين حداقل رعايت نشود، کم‏کم رابطه با نامحرم برايت عادي مي‏شود و نعوذبالله يک سنخ محرمات اصلاً قباحتش از بين مي‏رود. به خاطر مراوده با نامحرم‏ها به اقتضاي شغل خود، ديگر قبحي سرت نمي‏شود. البته فرض من در جايي است که همه جهاتِ شرعي به طورِ ظاهري حفظ مي‏شود والّا آنجاهايي که شرع رعايت نشود، ديگر وا مصيبت است! چون جلسه آخر بحث است، اين مطالب را کمي فشرده کرده‏ام.
يک بحثي هم وجود دارد که مراجعينِ انسان، آن بُعدِ رحماني را در ما تقويت کنند، يعني انسان را به يادِ خدا بيندازند، نه به يادِ شيطان که گفتم اينها پيش کشتان. اين بحث ديگري است که ديگر به آن نمي‏پردازيم.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر