آیت الله کاشانی در پیشگاه قضاوت تاریخ
تولد و مقام علمی:
حضرت آیت الله المجاهد آقای حاج سیدابوالقاسم کاشانی فرزند مرحوم آیت الله حاج سید مصطفی کاشانی (که از علماء درجه اول عراق بود) در سال 1300 هجری به دنیا آمد. در 15 سالگی به عراق رفت و در حوزه علمیه نجف به درس و بحث پرداخت. پس از طی مراحل نخستین، از محضر اساتیدی چون: آیت الله آخوند ملاکاظم خراسانی، آیت الله حاج میرزاحسین میرزا خلیل، آیت الله والدش، استفاده ها نمود و در جوانی به درجه اجتهاد رسید و از مراجع تقلید بزرگ از قبیل: آیت الله میرزامحمدتقی شیرازی، آیت الله شریعت اصفهانی، آیت الله آقاضیاء عراقی، آیت الله آقاسید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله حاج سید اسماعیل صدر، اجازه اجتهاد اخذ نمود و مورد توجه مردم مسلمان و علمای اسلامی قرار گرفت.
در مقام علمی حضرت آیت الله کاشانی هیچگونه تردیدی نیست، و دوست و دشمن به جامعیت و کمال علمی آن فقید سعید اقرار داشته و دارند...1
طرز فکر آیت الله کاشانی:
آیت الله کاشانی معتقد بودند که سیاست از دیانت جدا نیست و اسلام یک دین اجتماعی است و بایست علمای اسلامی، همانند پیشوایان بزرگ دین، در امور اجتماعی پیشقدم باشند و برای همین منظور در مبارزات اجتماعی برای طرد استعمار، همیشه پیشقدم و پرچمدار بود که شاید اشاره به دو نمونه آن، کافی باشد:
1ـ انقلاب عراق و جهاد برای استقلال: با آغاز جنگ جهانی اول، قوای استعماری به عراق حمله کرد، علماء بزرگ برای دفاع از سرزمین اسلامی عراق، فتوای جهاد دادند، نیروهای ملی به رهبری علماء و از جمله پدر آیت الله کاشانی و خود وی قیام کردند و این جهاد 14 ماه طول کشید و در همین جنگ بود که پدر آیت الله کاشانی به درجه شهادت رسید...
هنگامی که قرارداد استعماری 1919 م در عراق امضاء شد، آیت الله کاشانی با همکاری علماء بزرگ و عشایر عرب بر ضد این قرارداد قیام کرد و فتوای جهاد داد و علیه نیروهای استعماری اشغالگر به جنگ پرداخت و خود نیز با مرحوم آیت الله آقا سید محمدتقی خوانساری اسلحه برداشته و به میدان جنگ رفتند.
آیت الله کاشانی علاوه بر اینکه عضو «هیئت عالی دینی انقلابیون» بود یکی از چهار عضو «کمیته عالی جنگ حکومت انقلاب» هم بود.2 این جنگ بیش از 6 ماه طول کشید و سرانجام هم به پیروزی و استقلال عراق منجر شد که تفصیل آن را باید در کتاب های مربوط به تاریخ عراق مطالعه کرد.
روی همین اصل بیگانگان یکی از شرایط صلح را تسلیم آیت الله کاشانی قرار دادند، کتابخانه بزرگ خانوادگی آیت الله را از بین بردند و چون مقدمات دستگیری ایشان را فراهم می کردند از راه پشتکوه و لرستان به ایران آمدند.
2ـ نهضت ملی ایران و ملی شدن صنعت نفت:... پس از جنگ جهانی دوم، نیروهای استعماری، آیت الله کاشانی را به بهانه همکاری با آلمانی ها!، دستگیر و 28 ماه تمام در اراک و کرمانشاه و رشت زندانی نمودند، ولی علت اصلی این توقیف و تبعید آن بود که آیت الله کاشانی مبارزه شدیدی را علیه نیروهای متجاوز شروع کرده بود و استعمار که از سابقه امر در عراق اطلاع داشت، آیت الله را دستگیر کرد...
آیت الله کاشانی پس از آزادی در فعالیت های اجتماعی و مبارزات سیاسی شرکت کردند و در نتیجه در خرداد ماه 1324 دستگیر و 22 ماه تمام در بهجت آباد قزوین تبعید بودند و سپس به «بیروت» تبعید شدند...
جریانات بعد از این، خیلی مفصل است و بهتر این است که چند جمله کوتاه را در این باره از زبان دیگران بشنوید: «... حضرت آیت الله کاشانی از بنیانگذاران نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و جبهه ملی بودند که شعار ملی شدن صنعت نفت را عنوان کردند.
در دوره 16 این مبارزه به اوج شدت رسید و سرانجام به ملی شدن نفت ایران منجر شد. در جریان اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت حضرت آیت الله کاشانی به وسائل مختلف دولت را تقویت می کردند و با نفوذ و محبوبیتی که در کشورهای اسلامی داشتند ملل مسلمان جهان را به پشتیبانی از مبارزات ملت ایران دعوت می نمودند.
در فروش اوراق «قرضه ملی» فتواهای حضرت آیت الله نقش عمده ای داشت. روز سی ام تیر حضرت آیت الله طی اعلامیه ای مردم را به تظاهر مقاومت دعوت کردند و اعلام داشتند که اگر پای یک نفر انگلیسی به ایران برسد کلیه تأسیسات نفتی کشور را نابود خواهیم کرد. در دوره 17 حضرت آیت الله به ریاست مجلس شورای ملی انتخاب شدند.»3
رحلت آیت الله کاشانی
آیت الله کاشانی در تاریخ 23 اسفند ماه ـ 7 شوال 1381 ـ پس از مدتی کسالت به رحمت ایزدی پیوست و رحلت ایشان موجب تأثر و تأسف مردم مسلمان ایران و جهان گردید. سیل تلگرافات تسلیت از سراسر جهان به بازماندگان آن مرحوم واصل شد. در تشییع جنازه معظم له که از مسجد سپهسالار به عمل آمد، دهها هزار نفر از مردم تهران، علماء اعلام وعده زیادی از فضلای قم شرکت کردند.
خبرگزاری های خارجی خبر رحلت آیت الله کاشانی را به دنیا مخابره کردند و رادیو کراچی، آنکارا، قاهره و کشورهای اسلامی دیگر به مردم ایران تسلیت گفتند. در قم، تهران، مشهد، اصفهان، کاشان، آبادان، گیلان و سایر شهرستان ها، مجالس ترحیم مفصلی از طرف آیات عظام و علماء اعلام و مردم برپا شد...
قضاوت تاریخ
آری: بدین ترتیب حضرت آیت الله کاشانی درگذشت، و از مال دنیا جز یک منزلی که آن هم در رهن است (در مقابل ده هزار تومان قرضی که دارد) چیزی از خود باقی نگذاشت، در حالی که با آن قدرت و مقامی که چند سال پیش داشت، می توانست مانند دیگران! صاحب آلاف و الوف و مالک کاخ ها و باغ ها گردد...
در فوت حضرت آیت الله کاشانی دنیای اسلام متأثر شد، اما متأسفانه در ایران، عده ای؟! طور دیگر بودند! و قضاوت های ناروائی کردند... ما در این باره دیگر از خود چیزی نمی گوییم و قضاوت صحیح را به عهده تاریخ و مردم با انصاف می گذاریم و وجدان آنهایی را که آن همه فداکاری و جانفشانی و مبارزه و جهاد و کوشش آیت الله کاشانی را در اثر تبلیغات دشمنان و اتهامات بی اساس بیگانگان فراموش کردند، به داوری می طلبیم تا درباره مرد بزرگی که شخصیت جهانی داشت، با منطق بهتر و تحقیق بیشتر قضاوت کنند.
(مقاله در سال 1341 در شماره 3 سال چهارم ماهنامه «مکتب اسلام» صفحه 59 ـ 61، درج شده است.)
--------------------------------------------------------------------------------
1 . برای مزید اطلاع از شرح حال و مقامات علمی آیت الله کاشانی به کتاب های: «طبقات اعلام الشیعه» و «نقباء البشر» (تألیف علامه آقاشیخ آقابزرگ تهرانی) و «علماء معاصرین» تألیف خیابانی و «ریحانه الادب» تألیف «محمدعلی تبریزی» مراجعه شود.
2 . الثوره العراقیه الکبری (انقلاب بزرگ عراق) تألیف استاد سید عبدالرزاق حسنی مورخ معاصر عراقی چاپ صیدا ـ لبنان ص 188.
3 . نقل از «کیهان» 23 اسفند ماه 1340.
منبع : فصلنامه تاريخ و فرهنگ معاصر شماره 6 و 7
انتهای پیام