السلام عليک يا عقيله بني هاشم؛ خورشيدي که هرگز غروب نخواهد کرد
صدای شیعه:
ماه رجب الحرام که يکي از ماههاي سرور و شادي مسلمانان و پيروان خاندان اهلبيت عصمت و طهارت(ع) است، نيمه اين ماه يعني 15 رجب، حزن و اندوه و مصيبتي را در تقويم اسلامي ميبينيم که دلها را به ياد کربلا، کوفه و شام مياندازد؛ اين روز سالروز وفات مادر صبر، بانوي ايثار و فداکاري و علمدار صبح حضرت زينب کبري(س) در سال 62 هجري است که عمر شريفش قريب به يکسال و نيم پس از عاشورا از نظر ظاهر خاموش شد، ولي سخنانش مسير تاريخ را تغيير داد.
* مولودي که اسمش در لوح محفوظ نوشته شده بود
حضرت زينب کبرى عليها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم يا ششم هجرى قمرى در شهر مدينه منوّره متولّد شدند. در آن زمان که صديقه کبري(س) به اين گوهر درياي عصمت و طهارت باردار بود، پيامبر اکرم(ص) در مدينه حضور نداشتند و به سفري رهسپار بودند. هنگامي که وجود مقدس زينب کبري(س) متولد گشت، صديقه طاهره(س) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدينه حضور ندارد، شما اين دختر را نام بگذاريد. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمي گيرم، صبر نما که به اين زودي رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامي که صلاح داند بر اين کودک مي نهد. بعد از سه روز که رسول خدا از سفر بازگشتند و همانگونه که رسم و سيره رسول اکرم(ص) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا رفتند. علي(ع) خدمت آن حضرت عرض کرد: يا رسول الله! خداوند متعال دختري به دخترت عطا فرموده است، نامش را معين فرماييد. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من ميباشند، لکن امر ايشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحي ميباشم. در اين حال جبرئيل نازل شد وعرض کرد: يا رسول الله! حق تو را سلام ميرساند و ميفرمايد: نام اين مولود را " زينب" بگذار، چراکه اين را در لوح محفوظ نوشتهايم. رسول اکرم(ص) قنداقه آن مولود گرامي را طلبيد و به سينه چسبانيد، ببوسيد و نامش را زينب نهاد و فرمود: به حاضرين و غايبين امت، وصيت مي نمايم که حرمت اين دختر را پاس بدارند. همانا که او به خديجه کبري(س) شبيه است.
* کنيه و القاب حضرت
نام مبارک آن بزرگوار زينب، ام الحسن و ام کلثوم، ام عبدالله، ام الحسن، ام المصائب، ام الرزايا، ام النوائب، و... کنيههاي اين بانوي بزرگوار است و القاب مبارکش که بيش از 60 مورد ذکر شده عبارتند از: عالمه غيرمعلمه، فهيمه غيرمفهمه، کعبة الرزايا، نائبة الزهرا، نائبة الحسين، مليکة النساء، عقيلة النساء، عديلة الخامس من اهل الکساء، شريکة الشهداء، ناموس رواق العظمة کفيلة السجاد، سيدة العقايل، سرابيها، سلالة الولاية، سقيقة الحسن، عقيلة خدر الرسالة، وليدة الفصاحة، رفيعة الولاية، البليغة، الفصيحة، الکاملة، عابدة آل علي، صديقة الصغري و...
* ازدواج با عبدالله بن جعفر
پس از شهادت حضرت زهرا عليهاالسلام يگانه پناهگاه حضرت زينب، پدر بزرگوارش علي بن ابيطالب عليهماالسلام بود و در همين دوره بود که حضرت زينب ازدواج کرد. وقتي وي به سن بلوغ رسيد، بزرگان قبايل براي ازدواج با اين ستارهي خاندان اهل بيت(ع) اعلام آمادگي مي کردند. يکي از کساني که به منزل حضرت رفت و آمد ميکرد، عبدالله بن جعفر بود که حيا مانع او از ابراز کلامي در زمينه ازدواج ميشد. بالاخره يک نفر از طرف او خدمت حضرت آمد و گفت: «يا اميرالمؤمنين! شما ميدانيد که رسول خدا به اولاد جعفر چقدر علاقه داشت و روزي نظر به آنها کرد و فرمود: دخترانمان براي پسرانمان و پسرانمان از آن دخترانمان هستند. بنابراين مناسب است زينب را به ازدواج عبدالله بن جعفر در آوريد. و صداق او را صداق مادرش فاطمه(س) چهارصد و هشتاد درهم معين فرماييد. حضرت پذيرفت و ازدواج در سال هفدهم هجري سرگرفت و به زودي جعفر بر اثر دعاي حضرت به مال زيادي دست يافت و به جواد بخشنده معروف شد.»
* شرط ازدواج
حضرت زينب با عبدالله شرط کرد که من به برادرم علاقه دارم و بايد همه روزه به من اجازه دهي، حسين را زيارت کنم و حضرت علي عليه السلام نيز شرط کرد که هرگاه حسين عليه السلام اراده ي سفر کرد و زينب خواست همراهش باشد، عبدالله مانع نشود. نتيجه اين ازدواج چهار فرزند پسر (علي، عون اکبر، محمد، عباس) و يک دختر به نام ام کلثوم بود. اميرمؤمنان هر روز به خانه دخترش سر مي زد و هرگاه که زينب عليهاالسلام قصد زيارت قبر پيامبر را مي کرد، امام حسن(ع) از يک طرف و امام حسين(ع) از طرف ديگر او مي رفتند و اميرمؤمنان کسي را مي فرستاد که چراغهاي مسجد را خاموش کند تا کسي او را نبيند.
* مهر برادر
از همان کودکي علاقهاي عجيب به برادرش امام حسين(ع) داشت. چنان که زينب کوچک هنگامي که گريه ميکرد، تنها در آغوش برادرش آرام مي گرفت. اين رفتار فاطمه زهرا(س) را شگفت زده کرده بود. به رسول خدا(ص) عرض کرد: پدر من از چنين رفتاري تعجب مي کنم. اين گونه محبت بيش از حدّ معمول است. زينب بدون ديدن حسين شکيبايي ندارد و اگر بوي حسين را نشنود، جان از تنش بيرون مي رود. رسول خدا وقتي اين حکايت را شنيد، آه از سينه برکشيد و اشک بر چهرهاش روان شد و فرمود: اي نور چشم من اين دختر با حسين(ع) به سفر کربلا خواهد رفت و رنجها خواهد ديد...
* کرامات و استجابت دعا
به غير از انوار مقدسه چهارده معصوم(ع)، در ميان خاندان رسالت و اهل بيت گرامى پيامبر اکرم ، افرادى هستند که در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفيع و والايى ميباشند و توسل به ايشان، موجب گشايش مشکلات و معضلات امور ديگران است. حضرت زينب(س) نيز بانويى بزرگوار از اين دودمان پاک است که توسل به آن حضرت براى حل مشکلات بزرگ بسيار تجربه شده است و کرامات بسيارى از آن بانوى گرامى نقل شده است. هر چند هزاران کرامت از اين بانوي بزرگوار بروز کرده امّا فقط نمونهاي را نقل ميکنيم. مرحوم ثقة الاسلام نوري از سيدمحمدباقر سلطان آبادي نقل ميکند: «به چشم درد شديدي در چشم چپ مبتلا شدم. هرچه درمان کردم، اثري نداشت، به سلطان آباد آمدم و نزد پزشکان رفتم. آن جا هم فايدهاي نکرد و بر عکس مريضي ام شديد شد. بعضي از دکترها مي گفتند قابل علاج نيست. برخي هم قول شش ماه بعد ميدادند و من هر روز از روز قبل نالان تر مي شدم تا اين که سياهي چشمم گرفته شد و ديگر نمي توانستم بخوابم. در آن اوقات يکي از دوستانم براي خداحافظي به ديدنم آمد. او مي خواست به کربلا برود. من هم با او راهي شدم. در منزل اول درد چشم شديدتر شد و همه، مرا شماتت ميکردند مگر يک نفر. بالاخره، به منزل دوم رسيديم درد شديدتر از قبل شد و ورم چشمم افزونتر. تا اينکه نزديک سحر آرامش پيدا شد. در عالم رؤيا عقيله بني هاشم زينب کبري را ديدم که گوشهي مقنعهاش را به چشمم ميکشيد. از خواب بيدار شدم و چشمم خوب شد. دوستانم باور نميکردند، سوار شديم، در بين راه درد و ناراحتي احساس نميکردم. من که هميشه ناراحت و عاجز بودم، پيش خود گفتم: کاش بستهي روي چشمم را باز مي کردم. تا باز کردم، ديدم همه چيز را مي بينم. صدا زدم که رفقا بياييد، همه آمدند و گفتند: کدام چشمت درد ميکرد؟ گفتم: چشم چپم بود، هرچه نگاه کردند تفاوتي بين چشم چپ و راستم نديدند.
* علم و دانش
بخشي از علم و دانش حضرت زينب(س) از نوع اکتساب نيست، بلکه همچو ساير اهل بيت عليهم السلام از منبع علوم غيبي است. از اين روست که امام زين العابدين به وي «عالمه غيرمعلمه» لقب مي دهد. آري، اين بانوي بزرگوار چنان مقام علمي والايي داشت که يک سال پس از ورود اميرمؤمنان عليه السلام به کوفه زنان آن شهر از وي خواستند اجازه کسب فيض دهد و او در ايامي که در کوفه بود، مجلسي تشکيل داد و در خانه خود به زنان تفسير قرآن درس ميداد.
* حضرت زينب(س)، اسوه صبر و ايثار
اما حضرت زينب(س) با تمام خصائص و کمالات و مراتب معنوي و علمي و اخلاقي که داشتند وقتي اسم مبارک ايشان برده ميشود ناخودآگاه صبر، استقامت، ايثار، عاشورا، کربلا، حسين(ع) و... را به ذهن تداعي ميکند زندگي سراسر حادثه و مصيبت ايشان که با حادثه جانسوز کربلا گره خورده، تبيين کننده اهداف نهضت عظيم عاشورا و رسالت جدّ بزرگوار و امامان خويش است. زينب(س) پس از شهادت برادر عهدهدار رسالتي بزرگ يعني سرپرستي زنان و کودکان و از همه مهمتر رساندن پيام عاشورا به گوش مردمان فريب خورده و غافل از حق و باطل ميشود.
آن بانوي بزرگوار در شجاعت و شهامت، سخنوري و نطق، عقل و تدبير و هدايت و رهبري هر آنچه را که از محضر پيامبر (ص) و علي و فاطمه و حسنين(ع) آموخته بود در مرحله عمل پياده کرد و ذرهاي ضعف از خود نشان نداد. پيروزي نهضت عظيم حسيني(ع) مرهون زحمات و تلاشهاي بيوقفه زينب کبري(س) بوده و ويژگيهاي خاص اين بانوي بزرگوار در اسارت، موجب شد که اين نهضت جاويد و ماندگار مانده و به سرمنزل مقصود برسد و چه زيبا سروده شاعر: کربلا در کربلا ميماند اگر زينب نبود، سِرّ ني در نينوا ميماند اگر زينب نبود.
* وفات و مرقد حضرت
حضرت زينب(س) پس از برادرش امام حسين(ع) مدت زيادي زندگي نکرد، اما در همين مدت کوتاه توانست مسير تاريخ را تغيير دهد. ايشان در مدت حيات خود پس از عاشورا لحظهاي آرام ننشست و در امر پيام رساني با زبان حال و زبان قال فعاليت داشت. در تاريخ وفات و مدفن حضرت زينب(س) اختلاف است. همانطور که در تاريخ ولادت و وفات برخي از ائمه هم اختلاف است. در هر حال به احتمال قوي آن حضرت در پانزدهم رجب سال 62 هجري رحلت نمود و به نقل از کتاب "اخبارالزينبيات" در مصر خانه مسلمة بن مخلد الانصاري دفن گرديد. و عده کثيري از مورخين اين خبر را قبول دارند و گروهي ميگويند: زينب مدفون در شام، زينب صغري است؛ چنانچه روي سنگ قبرش ترسيم شده است و زينب کبري در مصر از دنيا رفت.
پي نوشت:
- زندگاني زينب کبري، شهيد دستغيب
- سيماي حضرت زينب(س)، محمدمهدي تاج لنگرودي
- ويژگيهاي حضرت زينب(س)، ناصر باقري بيد هندي
- زينب(س) فروغ تابان کوثر، محمدمهدي اشتهاردي
- زينب کبري(س) عقيله بني هاشم، حسن الهي
انتهای پیام