(
امتیاز از
)
دلايل خدشه دار بودن انتخابات ايران غير قابل قبول است
" فرانکلين لمب " رييس موسسه آمريکايي هاي هوادار صلح در خاورميانه - معاون رييس برنامه صبرا و شاتيلا براي کمک هاي تحصيلي در اين مقاله نتيجه گيري کرده است که دلايل مطرح شده در باره خدشه دار بودن انتخابات منطقي و قابل پذيرش نيست.
دراين مقاله آمده است :
ساعتي پس از بسته شدن حوزه هاي راي گيري روز جمعه بيست و دوم خرداد ماه (دوم ژوئن 2009) مير حسين موسوي در کنفرانسي مطبوعاتي، اعلام کرد که بر اساس اطلاعاتي که از مناطق مختلف ايران به او رسيده، خودش را پيروز انتخابات مي داند.
بدون شک، کسي نمي توانست از محتواي صندوق هاي راي گيري مطلع باشد، به علاوه ستاد ميرحسين موسوي بارها نارضايتي خود را از متوقف شدن پيامک ها اعلام کرده بود. بنابراين چرا اين نامزد انتخابات رياست جمهوري پيروزي خود را زود اعلام کرد؟ درحالي که نتايج شمارش آرا تقريبا هر ساعت از سوي مسئولان برگزاري انتخابات از طريق پايگاه اطلاع رساني وزارت کشور اعلام مي شد. درخبرهاي منتشر از سوي وزارت کشور، آقاي محمود احمدي نژاد بالاتر از همه قرار داشت. (همانطور که بسياري از تحليل ها از جمله تحليل سازمان "آينده بدون ترس" که مرکز آن در واشنگتن قرار دارد، اين خبر را اعلام کرده اند).
از آن زمان آقاي موسوي و همسرش زهرا رهنورد در مصاحبه اي با بي بي سي، از وجود اطلاعاتي غير مستند خبر دادند که از نمايندگان خود در استانهاي مختلف ايران به گوش آنها رسيده است. اين دو عنوان کردند که اين اطلاعات دقيق و قابل اعتماد است. اين امر به سادگي قابل نقد و بررسي است.
محسن مخملباف کارگردان سينما ومعاون آقاي موسوي ادعا کرده است که يک مقام رسمي در تماس با اين نامزد انتخابات رياست جمهوري، پيروزي او را در اين انتخابات به او تبريک گفته، و اين تلفن از سوي رياست برگزاري انتخابات در تهران با او صورت گرفته شد و تاکيد شده بود که او با اکثريت آرا در اين شهر بزرگ پيروز شده است. آيا ممکن است که آقاي موسوي بر اثر سوء تفاهم، اين گونه برداشت کرده باشد که در اين انتخابات در سراسر ايران پيروز شده است؟ بسيار خوب، زمان خود اين مسئله را روشن خواهد کرد!. به هر حال مسئله موجود در پس پرده اين کشمکش ها، آن است که جزئيات شکايت موسوي نه تنها بسيار ضعيف، بلکه سرشار از ادعاها و ملاحظاتي درباره دوران قبل از انتخابات است و ادعاي او را درباره تقلب در انتخابات، اثبات نمي کند.
در ادامه با توضيح تناقض ها، به ضعف اساسي ادعاهاي مطرح شده درباره تقلب در انتخابات و درخواست براي برگزاري مجدد انتخابات پرداخته شده است.
1- اين مسئله ارتباطي با فرايند راي گيري ندارد. بلکه بالعکس مستقيما با مناظره هاي تلويزيوني و سخنان آشکار و صريح آقاي احمدي نژاد درباره برخي از شخصيت هاي نظام که آنها را به فساد و به کارگيري خويشاوندان در پست هاي دولتي متهم کرد ، در ارتباط است.
2- همچنين ، اين شکايت به مسائلي مرتبط است که در مناظره هاي تلويزيوني مطرح شد که در آن آقاي احمدي نژاد به توهين به امام خميني (قدس سره) و به خطر انداختن امنيت ملي به دليل افشاي برخي از اسرار دولتي، متهم شد.
3- شکايت هايي هم درباره برخي از نمايندگان آقاي موسوي و ديگر نامزدها مطرح شده که وزارت کشور براي آنان کارت شناسايي صادر نکرده و در نتيجه آنان نتوانسته اند بر فرايند راي گيري و پس از آن شمارش آرا نظارت کنند.مشکل اينجا است که اين ادعا هيچ دليلي را براي وجود تقلب يا دستکاري نتايج انتخابات در بر نمي گيرد، و در اينجا نامزدها فراموش کرده اند که به هزاران ناظر مستقل که از سوي خود آنها براي حضور در حوزه هاي انتخاباتي در نقاط مختلف کشور، برگزيده اند اشاره کنند. واقعيت آن است که اگر آقاي موسوي شکايتي قانوني داشت، آن را به صورت کامل به ادعاهاي نمايندگان خود اضافه مي کرد!
4- اين شکايت وزارت کشور را به، شمارش نکردن همه راي ها و اعلام نتايج نهايي آن هم درحالي که هنوز برخي از مراکز در حال راي گيري بودند، متهم مي کند. اين امر جاي نگراني دارد، ولي بار ديگر اشاره مي شود که در برخي از حوزه هاي انتخاباتي در استان تهران اقاي موسوي بيشتر آرا را کسب کرده است، بنابراين اين امر وجود هرگونه تقلب يا دستکاري نتايج را منتفي مي کند، به خصوص اگر توجه کنيم که ادعاي تقلب درباره بيش از ده ميليون راي مطرح شده است، رقمي که باعث پيش افتادن آقاي احمدي نژاد از آقاي مير حسين موسوي شد.
5. بر اساس ادعاي مطرح شده در شکايت نامه ، صدها حوزه راي گيري فاقد تعرفه هاي کافي براي راي گيري بودند و ساعت ها طول کشيد تا تعرفه به اين حوزه ها رسانده شود. بار ديگر اين مساله نمي تواند دليلي بر تقلب باشد آن هم در انتخاباتي با مشارکت گسترده مردمي در جهان بي نظير است و هشتاد و پنج درصد واجدان شرايط در آن شرکت کردند. نکته تعيين کننده آن است که اکثر حوزه ها ساعت هاي اخذ راي را چندين ساعت تمديد کردند تا امکان مشارکت مردم که براي راي دادن صف هاي طولاني تشکيل داده بودند، فراهم شود.
در اين شکايتنامه همچنين ادعا شده است که شرکت کنندگان در انتخابات در برخي شهرها بيش از کساني است که نام آنها ثبت شده است. آنچه در اين جا مطرح است اين است که حقيقت با اصل موضوع مرتبط است براي مثال در برخي از اماکن مثل يزد موسوي برنده مطلق بود، آيا اين به آن معني است که آقاي موسوي را به دستکاري نتايج انتخابات متهم کنيم؟
6. در شکايتنامه مطرح شده از سوي اقاي موسوي همچنين آمده است : علاوه بر تخلفات سابق انتخاباتي در روز انتخابات بيش ازهشتاد نامه به آقاي کدخدايي سخنگوي رسمي شوراي نگهبان ارسال کردم.
اين درحاليست که هيچ اشاره اي به محتواي آن نامه ها نشده و روشن است که هدف از اين موضوع القاي اين تفکر است که آقاي موسوي دلايلي بيش از آنچه در اين شکايتنامه ارائه کرده است، در اختيار دارد.
7. در اين شکايت نامه آمده است: آقاي احمدي نژاد از وقت اضافه اي که صدا و سيماي وابسته به دولت به او اختصاص داد استفاده کرد و پيش بيني بروز فعاليت هايي ضد امنيت عمومي را مطرح و رقباي خودو را به توطئه چيني متهم کرد. بر همين اساس خبرگزاري فارس و ايرنا و پايگاه اينترنتي رجانيوز چند ساعت پيش از پايان راي گيري پيروزي احمدي نژاد را اعلام کردند. در واقع موسوي پس از پايان راي گيري خود را پيروز بلامنازع انتخابات اعلام کرد ! بار ديگر اين موضوع ربطي به ادعاي آقاي موسوي درباره وجود دلايل محکوم درباره دستکاري نتايج انتخابات ندارد.
8. آقاي موسوي آقاي ، محمود احمدي نژاد را به نقض قوانين از طريق جلوگيري نکردن از دخالت بسيج و نيروهاي مسلح در سياست متهم مي کند. اين ادعايي جدي است اما ارتباطي به شکايت مطرح شده يا دستکاري انتخابات ندارد. از آن گذشته آقاي موسوي خود، به همين مساله متهم است زيرا واقعيت حاکي از آن است که ستاد انتخاباتي وي حاوي يک مرکز بسيج بود.
منبع : العالم
انتهای پیام