حرمت غنا؛ قول مشهور فقهای شيعه; نظر وزارت ارشاد حجت شرعی نيست
صدای شیعه: حجتالاسلام و المسلمين مهدی رستمنژاد، عضو هئيت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمية در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايکنا) درباره مسائل فقه غنا و موسيقی و احکام مرتبط با آن گفت: در باب غنا ما نه تعريف لغوی خاصی و نه تعريف شرعی دقيقی داريم و غنا از موضوعاتی است که تقريبا مجهول است و به خاطر همين هم اختلاف پيچيدهای در اين زمينه از حيث فقهی و لغوی وجود دارد.
وی ادامه داد: پيچيدگی مسئله غنا به اين است که موضعش دقيقا معرفی نشده است؛ از حيث لغوی، برخی غنا را به معنای صوت و بلند کردن صدا به صورت پی در پی دانستهاند و يا به معنای صدای طربانگيز و به معنای ايجاد طرب و صدای آهنگين و همچنين به معنای آواز هم معنا کردهاند که اختلاف نظر لغوی در آن است.
رستمنژاد تصريح کرد: مشهور فقهای شيعه غنا را به معنی «مدالصوت المشتمل علی ترجيع المطرب» دانستهاند؛ يعنی کشيدن صدا به گونهای که دارای ترجيع مطرب باشد و طربانگيز و دارای آهنگی باشد که ايجاد طرب برای مستمع کند؛ شيخ انصاری هم هر صدايی را داری کيفيت لهوی باشد و برای مجلس اهل فسوق و اهل عصيان و معصيت، با لحن آهنگين باشد، غنا دانسته؛ همچنين امام خمينی(ره) غنا را صدای انسانی میداند که دارای رقت و زيبايی ذاتی است.
وی ادامه داد: اجمالا اقوال فقها و لغويون در مسئله غنا اختلافی است و از ناحيه شرع، موضوع غنا دقيقا تعريف نشده است و فقط حکم حرمت غنا مطرح شده است.
رستمنژاد اظهار کرد: موسيقی را برخی مترادف غنا میدانند، ولی موسيقی غير از غنا است؛ غنا در صوت انسان است ولی موسيقی مربوط به ابزار میشود و از حيث حکمی، حکم غنا دارای اختلافاتی است اما فقهای شيعه فیالجمله و نه بالجمله اختلافی در حرمت آن ندارند غير از اينکه بعضی قيودات درباره علت حرمت آن مطرح شده؛ مثل ملا محسن فيض کاشانی در «الوافی» که حرمت غنا را به مقارنات آن میداند؛ يعنی خود غنا فی ذاته حرام نيست اما وقتی غنا با آلات لهوی همراه باشد و اختلاط مرد و زن همراه باشد و اشعاری که خوانده شود کلام باطلی باشد موجب حرمت غنا میشود البته مسئله غنا در نزد اهل سنت اختلاف شديدی دارد به طوری که دامنه حکم آن شامل استحباب و حرمت و... میشود.
وی اضافه کرد: در ارتباط با فقهای شيعه، مشهور اين است که اختلافی در حرمت غنا نيست؛ محدث کاشانی قيدی آورده که علت حرمت غنا را منحصر به زمان بنیاميه میداند؛ چون در زمان بنیاميه غنا همراه با آلات موسيقی و اختلاط زن و مرد همراه بوده، اهل بيت(ع) غنا را حرام دانستهاند که البته اين قول رد شده؛ شيخ انصاری نيز تناسب با مجلس اهل فسوق و نحوه خواندن و کيفيت لهوی متناسب با مجلس اهل فسوق را در حرمت آن دخيل دانسته است.
عضو هئيت علمی جامعةالمصطفی(ص) به ادله فقهی حرمت غنا اشاره کرد و افزود: ادله فقهی غنا سه دليل است؛ اول تمسک به اجماعی که وصل به زمان اهل بيت(ع) است و آياتی از قرآن نظير آيه 6 سوره لقمان «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِيثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ» است، در روايتی امام صادق(ع) میفرمايند: «الغناء مجلس لاينظر اللّه الى اهله و هو مما قال اللّه عزّوجل و من الناس من يشترى لهو الحديث ليضل عن سبيلاللّه».
رستمنژاد تصريح کرد: البته از اين آيه علت حرمت غنا مبنی بر لهو الحديث بودن استفاده نمیشود بلکه حکمت و علت حرمت غنا در ادامه آيه میآيد که آن ضلالت و گمراهی از سبيل خدا بدون علم است، اين گمراه کردن است که موجب حرمت میشود و طبيعتا اگر غنا دارای ترجيع هم همين معيار گمراهی را داشته باشد، حرام است.
عضو هئيت علمی جامعةالمصطفی(ص) ادامه داد: يکی ديگر از آياتی که بر حرمت غنا دلالت دارد آيه 30 سوره حج «ففَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» است که امام صادق(ع) فرمودند: «قولالزور الغنا» البته آيات ديگری هم دلالت بر حرمت دارد زياد دلالتشان قوی نيست همچنين راويات زيادی هم برای حرمت غنا مطرح شده است؛ مانند روايتی از امام صادق(ع) که فردی به امام صادق میگويد من به خاطر استماع غنا همسايهام بيتالخلا را طول میدهم که امام(ع) میفرمايند: تو گناه بزرگی مرتکب شدهای و بعد آيه «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا» را منطبق بر اين مسئله بيان میکنند.
وی افزود: تا اينجا سه مطلب بيان شد، اختلاف شديد در لغت، اختلاف در موضوع و مفهوم غنا، اما درباره حکم غنا تقريبا علمای شيعه اتفاق بر حرمت دارند. ولی مشکل اينجاست که چون موضوع غنا در حال تغيير است و مصاديقش مشخص نيست اين حکم جز شبهات مصداقيه است و حکمش مبهم است و حتی بعضی فقها مثل صاحب جواهر گفتهاند که ما کاری به موضوع نداريم و موضوع موکول به عرف است هرچه از ناحيه عرف عام غنا محسوب شود، حرام است.
رستمنژاد در ادامه به تبيين مصداق مجالس لهو پرداخت و گفت: برخی مجالس فرح و و حتی حزن جزو لهو محسوب میشوند، ملاک در لهويت، خروج از حد اعتدال است و اعتدال میتواند از لحاظ فرح و شادی باشد يا از طريق حزن؛ ما بايد در زمينه شناخت عرف و مصاديق عرفی ارتکاز ذهنی عرف را از خود ذهن خودمان دريافت کنيم و نه سؤال کردن از عرف.
وی به مستثنيات غنا اشاره کرد و گفت: در روايتی از ابابصير از امام صادق(ع) نقل شده که «اجر المغنيه التی تضف العرائس ليس به باس» يعنی پاداش زن خواننده در عروسیها اشکال ندارد البته قيد «التی لايدخل به الرجال» يعنی در صورت عدم اختلاط مردان اشکال ندارد و از مفهوم اين روايت روشن میشود که اگر اجر و مزد و پاداش برای خواننده زن اشکال ندارد پس خوانندگی زن در اين مجالس هم اشکال ندارد که بعضی علما در اين زمينه نيز فتوا دادهاند.
رستمنژاد ادامه داد: يکی ديگر از مسثنيات آواز، حدی است که برای شتر است و از محل بحث ما خارج است، ولی علما اهل سنت غنا را در ايام شادی و استقبال مسافر و غنا در تلاوت قرآن و اذکار و ادعيه را مسثتنی کردهاند که البته برخی علما شيعه مثل محقق نراقی اغنا در قرآن و ادعيه را نيز مباح دانستهاند.
عضو هئيت علمی جامعةالمصطفی(ص) فروع مرتبط با غنا را برشمرد و گفت: اجرت گرفتن برای غنا حرام است همچنين تشويق، اهدا جوائز، استماع غنا و حضور در مجلس غنا هم حرام است.
رستمنژاد تصريح کرد: در نهايت آنچه مهم است اينکه غنا از مصاديق شبه مصداقيه است؛ يعنی حکمش را میدانيم ولی مصداقش را نمیدانيم و در چنين موردی که مربوط به شبهه مصداقيه است بايد به قدر متيقن عمل کنيم؛ يعنی غنايی را که قطعا غنا است و شرايط غنا را اعم از صوت مرجع و مناسب با لهو باشد، عرفا حرام است و بايد از آن پرهيز کرد و بقيه موارد مشکوک است که در اين موارد برخی علما حکم به احتياط دادهاند.
وی در پاسخ به اين سؤال که آيا نهی ارشادی متوجه غنا و ترانههای مشکوک میشود يا خير؟ گفت: «اخوک دينک فاحتط لدينک»، ما در قيامت نمیدانيم حساب و کتاب چگونه است؛ قطعا جای احتياط وجود دارد، موارد قطعی و قدر متيقن را قطعا بايد کنار گذاشت و از موارد مشکوک احتياط کرد.
عضو هئيت علمی جامعةالمصطفی(ص) در پاسخ به اين سؤال که آيا پخش شدن برخی ترانهها از صدا و سيما و صدور مجوز برای ترانه از سوی وزارت ارشاد موجب جواز برای استماع اين ترانهها میشود يا خير؟ عنوان کرد: نمیشود وزات ارشاد و صدا و سيما را حجت شرعی و فقهی در حليت موسيقی دانست، به خاطر اينکه آنها مرجع تقليد ما نيستند، البته در وزارت ارشاد فيلترها و افرادی برای اين مسائل وجود دارند اما اشتباهاتی هم صورت میگيرد و قطعا اينها نمیتواند برای ما حجت شرعی باشد، بله اگر اين ترانهها نزد مرجعی يا عالم بزرگ متقی خوانده شود و او اعتراضی نکند و حرفی نزند باعث جواز است ولی صدا و سيما و ارشاد، مرجع تقليد و فقهی و حجت شرعی ما نيستند.
رستمنژاد درباره خريد و فروش آلات موسيقی با توجه به اينکه در کتاب مکاسب محرمه به حرمت آن اشاره شده است، گفت: حکم حرمت اين مسئله در هيچ زمانی تغيير نمیکند، ولی حرمت لهويت است اگر بر اين ابزار لهويت بيهودگی صدق کند قطعا مؤمن بايد از آن اجتناب کند اما اگر عرف، لهو بودنش را تأييد نکند، اشکالی ندارد که البته فروش برخی از اين ابزار حرام قطعی است.
انتهای پیام