( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: انقلاب اسلامی موجب احیای فکر دینی، بویژه فکر اسلامی و اسلام سیاسی شد. در برابر این فکر دینی، مخالفان به هر وسیله‏‌ای متوسل شدند تا اسلام سیاسی را بدنام کنند یا با فشارهایی که بر آن وارد می‏‌آورند، آن را از میدان به در کنند. بنابراین یکی از وظایف مهم عالمان دینی، بویژه در این روزگار، این است که اولا، باطل بودن تفکر ظاهرگرا و جامد و عقل‌ستیز را در جهان اسلام بخوبی و به صراحت اعلام نمایند و ثانیا، آثار زیانبار اين تفکر را بر شمارند و ثالثا، در مقام عمل با آن مبارزه کنند. در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین ، عضو هیات علمی و مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مورد چالش‌های پیش روی تشیع به گفت‌وگو نشستیم که اکنون از نظر شما می‌گذرد.

در حال حاضر مهم‌ترین چالش‌هایی که شيعيان از حیث فکری، در جهان حاضر با آن روبه‌رو هستند، در ارتباط با سایر مذاهب اسلام، سایر ادیان و در ارتباط با جریان‌های غیر دینی و سکولار چیست و به طور کلی جهان تشیع با چه چالش‌هایی در این سه‌حیطه روبه‌روست؟

در رابطه با چالش‌های فکری که به طور معمول شیعه با آن روبه‌روست باید گفت که در گستره جهان اسلام، وجود چنین امری طبیعی است. مساله اعتقاد به امامت و لزوم وجود امام معصوم(ع) از مسائل مهمی است که در کل جهان اسلام، شیعه با آن روبه‌روست و این اساسی‌ترین منشأ چالش با شیعه در طول تاریخ بوده و هم‌اکنون هم وجود دارد و چیز جدیدی هم نیست، البته طبیعتا در چند قرن اخیر فضاهای جدیدی باز شده که چالش‌های دیگری را در عرصه مواجهه با برداشت‌های دینی و سلوک دینی شیعه پدید آورده است. بخصوص جریانی مانند وهابیت که تا حدودی می‌توان گفت که فضای چالش فکری با شیعه را عوض کرده است؛ یعنی به‌ جای این‌که به اصل مباحث مربوط به امامت و رهبری دینی پرداخته بشود، به مسائل فرعی‌تر کشانده شده که آن برخورد را با بسیاری از اهل سنت هم دارد، ولی در عين حال این را با سیاست‌های خاصی مستقیم متوجه شیعه می‌کند و این موضوع باعث می‌شود که در آن حوزه‌هایی هم که دیگر برادران مسلمان ما مثل اهل سنت با ما نگاه مشترکی داشتند، با شیوه کاری که وهابیت انجام داده بخش دیگری از جهان اسلام و بخش زیادی از جهان اهل سنت را هم در این قضایا روبه‌روی شیعه قرار دهد و آن جهات مشترک و وحدت‌شان را تا حدودی خدشه‌دار کند؛ بنابراین اگر بخواهیم با توجه به موج جدیدی که وهابیت در دنیا به راه انداخت، به قضیه نگاه کنیم چالش‌هایی که با شیعه ‌‌پدید می‌آید، در حوزه مسائلی مانند شفاعت، توسل، تبرک و بخصوص مسأله توسل و شفاعت است.

اگر بخواهیم فراتر از گرایش‌های مذهبی درون جهان اسلام به قضیه نگاه کنیم و بخواهیم دیگر ادیان را مد‌نظر قرار دهیم، چالش پیش‌روی شیعه چیست؟

چالش ویژه و به ‌طور مشخص ناظر به شیعه در میان پیروان ادیان نمی‌بینیم؛ یعنی چالش‌هایی پیش روی شیعه وجود دارد که به طور کلی با اسلام وجود دارد. در رابطه با تفکر سکولار، این تفکر طبیعتا اصطکاک بیشتری با تشیع و اندیشه‌های شیعه دارد تا با اهل تسنن؛ به خاطر این‌که شیعه در اندیشه سیاسی خود بسیار تعلق دینی قوی و نیرومندی دارد و این باعث می‌شود که شدیدا با تفکر سکولار درگیر شود و با آن معارضه کند، البته به‌ این معنا نیست که اندیشه سیاسی اهل سنت یک اندیشه سکولار باشد و لذا از این بابت سکولاریست‌ها با آ‌نها کمتر معارضه داشته باشند، اما اگر ما بخواهیم فاصله بین شیعه و سکولاریست‌‌ها را ببینیم، بسیار فاصله بیشتری است، به‌ طوری که بعضی از محورهای اندیشه سیاسی اهل سنت، آنها را می‌تواند به سکولاریسم نزدیک‌تر کند و فاصله‌شان را کمتر کند، نه این‌که سکولار باشند، اما اندیشه سیاسی شیعه یک اندیشه تمام‌عیار دینی است و همین مساله باعث می‌شود که با سکولاریسم فاصله بسیار بیشتری پیدا کند؛ یعنی با توجه به این‌که در اندیشه سیاسی شیعه نه‌‌تنها دین در حوزه رفتارهای اجتماعی و سیاسی ملاک عمل است، بلکه رهبری دینی اساسا با معیارهای دینی انتخاب می‌شود و تمام ابعاد یک نظام سیاسی بر شالوده تفکر دینی پایه‌ریزی می‌شود. این امر طبیعتا با تفکر سکولار چالش خیلی جدی دارد؛ لذا این حدود و گستره پیوند دین و سیاست در تفکر شیعی با تفکر سکولار چالش دارد.

در سطح جهانی چه چالش‌هایی وجود دارد؟

اگر بخواهیم در سطح جهانی نگاه ‌کنیم، بزرگ‌ترین مشکلی که فراروی شیعه و اندیشه‌ها و تفکر شیعه وجود دارد این است که اولا شیعه در جهان شناخته ‌شده نیست و این شاید علل مختلفی داشته باشد، ولی بخشی به خود شیعه بر‌می‌گردد که آن‌گونه که باید در صحنه جهانی برای معرفی خودش و تفکر و اندیشه‌هایش تلاش کند، آن تلاش لازم و حضور جدی در عرصه‌های جهانی و عرصه‌های فکری را نداشته است، البته این امر علل متعددی می‌تواند داشته باشد ولی به هر جهت این وضعیت وجود دارد و ناگوارتر این‌که متاسفانه در خود جهان اسلام و به‌خصوص توسط جریاناتی مانند وهابیت، تلاش شد که تشیع بسیار به صورت منفی و بد معرفی شود. از یک‌سو حرکتی از درون جهان اسلام توسط وهابی‌ها در این جهت شکل گرفت، از طرف دیگر هم حرکت شیعه‌هراسی که بخش مهمی از پدیده اسلام‌هراسی است که غرب دنبال می‌کند، اینها باعث شد که نه‌‌تنها شیعه آن ‌گونه که باید شناخته نشود، بلکه یک نگاه بسیار منفی و نادرست و غیرمنطقی از شیعه معرفی شود و طبیعی است که آن‌ طرف قضیه را هم اگر نگاه کنیم، شیعه جاذبه‌هایی دارد که اگر به ‌درستی از آن جاذبه‌‌ها و از آن پتانسیل خودش استفاده کند، به سرعت می‌تواند بر این مشکلات فائق بیاید و بتواند خودش را به جهان معرفی کند.

ديدگاه شيعي چه جذابیت‌هایی براي جهان امروز دارد؟

شیعه بخصوص از چند جهت جاذب است؛ یکی مساله پیوستگی با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. وقتی انسان با بسیاری از کسانی که به اسلام و به تشیع راه پیدا کردند برخورد مي‌کند می‌بیند که یکی از جاذبه‌های بسیار نیرومند همین مساله اهل بیت(ع) و معارف اهل بیت(ع) و آموزه‌ها و تعالیمی است که آن بزرگواران دارند و جذابیت فوق‌العاده نیرومندی که این معارف دارد، بسیار گنجینه بزرگی را برای تشیع فراهم کرده که اگر به‌درستی از آن استفاده شود، می‌تواند بسیاری از این مشکلات را برطرف کند.

براي ترويج فرهنگ شيعه در جهان امروز هم در سطح جهانی هم در سطح منطقه چه ابزارها و لوازمی نیاز است و از سوی دیگر، چه موانعی فراروی این حرکت وجود دارد؟

وقتی می‌گويیم ابزارها و لوازم ترویج فرهنگ شیعه، طبیعی است که واژه ابزارها و لوازم یک واژه بسیار فراخ‌دامن‌و وسیع است، منتهی من به چند عامل در حدی که بتوانم، اشاره می‌کنم.

شاکرين: بزرگ‌ترین مشکلی که فراروی شیعه و تفکر‌آن وجود دارد این است که ‌شیعه در جهان شناخته ‌شده نیست و این شاید علل مختلفی داشته باشد ولی بخشی به خود شیعه بر‌می‌گردد که‌‌ تلاش لازم و حضور جدی در عرصه‌های جهانی و عرصه‌های فکری را نداشته است

یک مساله بسیار مهم که وجود دارد، این است که در درجه اول جهان تشیع باید یک بازشناسی از خودش داشته باشد و به نظرم این موضوع بسیار مهم هم هست. تا خودمان را آن‌گونه که باید باشیم و آن‌گونه که نصوص دینی و اهل‌بیت(ع) معرفی کرده‌اند، نشناسیم، حتی خودمان هم از آن هویت اصلی خودمان فاصله می‌گیریم؛ یعنی خودمان آن که باید باشیم نخواهیم بود، چه رسد که بخواهیم خود را به دیگران معرفی کنیم و در جهان بسط دهیم و فرهنگ و عقاید و آداب و مذهب خودمان را ترویج کنیم. بنابراین در درجه اول تشیع برای معرفی خودش در سطح جهان نیاز به بازشناسی و شناخت درست از خودش دارد و وقتی این شناخت حاصل شد، در درجه بعد شیعه باید آنچه‌ حقیقت و گوهر تشیع است را در خودش جدی‌تر تجلی کند.

وقتی که به روایات اهل بیت(ع) مراجعه می‌کنیم، آنچه ‌آنها در معرفی شیعه بیان کرده‌اند و خصایص شیعه را توضیح دادند، می‌بینیم که حداقل از بعضی از اینها بسیار فاصله گرفته‌ایم ‌یا چیزهایی در میان ما ‌رواج یافته و نام تشیع به خودش گرفته که شاید بعضی از آنها آنقدرها در میان آموزه‌های اهل بیت(ع) دیده نمی‌شود و یا نگاه خیلی مثبتی روی آن نیست؛ پس اگر ما اول خود را بشناسیم و ارزش‌های واقعی و حقیقی شیعه اهل بیتی را همان‌‌گونه که اهل بیت(ع) معرفی کرده‌اند در خودمان زنده کنیم، این مهم‌ترین زمینه و گام برای این است که خودمان را به دنیا معرفی کنیم، «دو صد گفته چو نیم‌ کردار نیست»

اگر ما آن‌گونه شدیم که باید باشیم، دیگران هم وقتی ما را ببینند، طبیعتا تحت تاثیر قرار می‌گیرند، کسانی که با کوچک‌ترین سخنی از اهل ‌بیت(ع) جذب می‌شوند، اگر آن را در شیعه ببینند و شیعه آینه‌ای باشد که بازنمود معارف و آموزه‌های اهل ‌بیت(ع) باشد، این از هر چیزی جاذب‌تر و مؤثرتر خواهد بود. پس یک بخش، بازشناسی صحیح و بعد بازگشت به اصالت‌های حقیقی تشیع و آنچه ‌ اهل ‌بیت(ع) از شیعه انتظار دارند، است.

نکته دیگری که باید در این زمینه‌ها به آن توجه داشت، این است که ما امروزه طبیعتا در برابر ‌‌رفتارهایی قرار داریم که ما را به دنیا بد و نادرست معرفی می‌کند و نمونه‌هایی از اینها زمینه‌هایی است که در میان خود شیعه وجود دارد و این باعث بد معرفی ‌کردن شیعه‌ می‌شود.

اکنون بعضی جریان‌های افراطی در سطح جهان وجود دارد که به نام تشیع حرکت‌هایی انجام می‌دهند که بسیار برای شیعه ، گران تمام می‌شود و او را به دنیا بد معرفی می‌کند. رفتارهای تند و افراطی که بخشی از شیعیان در گوشه و کنار جهان از خودشان نشان می‌دهند و متاسفانه اینها به پای تمام شیعه نوشته می‌شود و در تبلیغات به نام شیعه معرفی می‌شود، اینها را باید شیعه در درون خودش اصلاح و پاکسازی کند تا تاثیرات این تبلیغات سوء خنثی شود. نکته دیگر این‌که ما باید از همه ابزارهای نوین و ابزارهای موجود برای گستراندن فرهنگ شیعه استفاده کنیم، اما مهم این است که این را با چه ادبیاتی به‌کار بگیریم.

امروزه ابزارهای موجود بسیار فراوان هستند و از همه این ابزارها می‌توان استفاده کرد، اما زبان و ادبیاتی که ما برای معرفی تشیع در جهان استفاده می‌کنیم؛ خیلی اهمیت دارد که باید از زبان و ادبیاتی استفاده کنیم که در واقع جذب‌ کننده باشد حتی اگر کسی نخواهد شیعه شود، اما همین‌ قدر که یک نگاه به گفتار تبلیغات، سخنان و مطالب شیعه می‌اندازد، آن را درست ادراک کند که بالاخره یک مذهب است که منطق استواری دارد، پشتوانه‌های قوی و بسیار غنی و ذخایر گرانقدر علمی دارد.

اینها را باید در نوع ادبیاتی که استفاده می‌کنیم نشان دهیم و از ابزارهای موجود برای این مساله استفاده کنیم، شخصیت‌های برجسته خودمان را باید به دنیا معرفی کنیم، منابع علمی خودمان را باید به دنیا معرفی کنیم، معارف خودمان را عرضه کنیم، این کارها برای این‌که قضاوت‌هایی که نسبت به شیعه وجود دارد تغییر کند بسیار کمک می‌کند. در نتیجه این اقدامات فرهنگ شیعه بسط پیدا می‌کند.‌ در قالب هنر می‌توان بسیاری از آموزه‌ها و معارف بلند شیعه و میراث گرانقدری را که شیعه از اهل‌‌بیت(ع) و علمای خودش دارد، در دنیا استفاده و عرضه کرد. وقتی هنر را یاد می‌‌کنیم، به گونه‌های مختلفی این هنر می‌تواند نمود پیدا کند، در قالب فیلم، شعر، ادبیات، معماری و حتی مراکز دینی ما و مراکز مربوط به اهل ‌بیت(ع) که حتی شیوه‌های معماری‌ این اماکن هم بسیار می‌تواند موثر و برای جهانیان جذاب باشد. ‌در هر صورت ما باید از تمام ابزارهای مشروعی که هم از لحاظ شرعی مشکلی ندارد و هم این‌که به لحاظ عقلایی و در سطح جهانی جالب توجه است استفاده کنیم تا بتوانیم معارف اهل‌ بیت(ع) را عرضه کنیم.

وضعیت فعلی شیعیان جهان را در مقایسه با دوره‌های گذشته تاریخی و از لحاظ تحلیل تاریخی چگونه ارزیابی می‌کنید و چشم‌اندازی که برای آینده شیعه پیش‌بینی می‌کنید، چگونه است؟

پیش از انقلاب اسلامی تشیع در سطح جهان بسیار ناشناخته بود؛ یعنی بسیار شناخت محدود و فوق‌العاده اندک از شیعه وجود داشته و شیعیان در واقع چیزی به حساب نمی‌آمدند، در کشورهای اسلامی هم در وضعیت اسفباری به سر می‌بردند، وضعیت بعد از انقلاب اسلامی واقعا وضعیت بسیار متفاوتی شد. در هیچ ‌کجای تاریخ نمی‌توانید ببینید که مثل امروز شیعه در سطح جهان سرفرازی داشته باشد و اینها از برکات انقلاب اسلامی است.

وقتی انقلاب اسلامی رخ می‌دهد، در بسیاری از نقاط جهان برخی به تشیع روی می‌آورند مثلا در تایلند علاوه بر آن گروه شیعه که از نسل احمد جولای هستند، بخشی از وهابی‌های روشنفکر آنجا بلافاصله شیعه ‌شدند، حرکت‌های شیعی جان تازه‌ای می‌گیرد، آنچه‌ در لبنان اتفاق افتاد و در نقاط دیگر، شیعه را به عنوان یک مکتب قرار داد که هم به لحاظ اندیشه‌ای و معارف دستمایه بسیار نیرومند و قوی دارد و هم به لحاظ ایمان و وابستگی دینی از شور ایمانی و معنوی بسیار نیرومندی برخوردار است.

اکنون می‌بینید که تشیع جهان اسلام را تکان داده است، حتی شما در کنفرانس اسلامی می‌بینید که در بخش فقه، شیعه در پاسخگویی به مسائل مستحدثه جهان امروز و آنچه ‌ نیاز جهان اسلام امروز است، بسیار خوش می‌درخشد و مذاهب فقهی گوناگون واقعا احساس می‌کنند که تشیع از یک فقه فوق‌العاده غنی برخوردار است که می‌تواند بسیاری از نیازهای جهان اسلام را پاسخ دهد، حتی شما در مواضع اخیر برخی از علمای مصر خیلی جدی این مساله را می‌بینید، در حالی‌که مصر در جهان تسنن بزرگ‌ترین و غنی‌ترین پایگاه علمی و دینی بوده و وقتی در آنجا چنین موضعی گرفته می‌شود، این نشان می‌دهد که قوت شیعه از نظر منابع دینی و قوت فکری شیعه برای آن متفکران بسیار حائز اهمیت بوده است؛ بنابراین امروز شیعه توانسته جایگاه بسیار ممتازی را کسب کند، علی‌رغم همه توطئه‌هایی که علیه شیعه می‌شود و در آغاز سخن به آن اشاره کردم، ولی امروز خداوند متعال شیعه را عزت و اعتلای بالایی بخشیده و مهم این است که جهان تشیع در همین عرصه نیز دقیقا موقعیت خود را بشناسد و به یک بالندگی جدی بیندیشد و فکر و تلاش کند و اگر این امر صورت گیرد، طبیعتا توطئه‌هایی هم که در برابر شیعه هست، خنثی خواهد شد و این می‌تواند روز‌به‌روز وضعیت بهتری را برای شیعه رقم بزند، اما اگر خدای نخواسته ما از لوازم این مساله غافل شویم و از مسوولیتی که این شرایط به دوش ما می‌گذارد، غفلت کنیم معلوم نیست که آینده چه وضعی خواهد داشت.

سيدحسين امامي / جام جم

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر