( 0. امتیاز از )


مدت ها بود پخش شده بود نه تنها در پايتخت که به يمن پيشرفت ابزار رسانه اي و دهکده شدن جهان، شهرها و روستاها هم از خبر آگاه بودند. به ميزاني که خبر بزرگترها را نگران و يا بهتر وحشت زده مي کرد جوانان و نوجوانان را کنجکاو مي نمود. صحبت از هيولاي خونخوار و جنايت پيشه اي است که مي کشد، نابود، ويران و هلاک مي کند و با اينکه همگان از ماهيت خبيث و پليد آن اطلاع دارند گويا پذيرفته اند که چاره اي ندارند جز اينکه بپذيرند بايد با اين پديده درنده خوي قرن بيست و يکم همزيستي داشته باشند و شاهد بلعيده شدن عزيزان و سرمايه ها توسط اين هيولاي خطرناک باشند. سخن از اينترنت است نه اينترنتي که آخرين اخبار علمي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي و غيره در آن است. روي سخن با اينترنتي است که ميدان جولان دشمنان با به نمايش در آوردن قبيح ترين تصاوير است اينترنتي که سرمايه ها را به تاراج مي برد و به شکل ناگهاني خرمن سال ها زحمت و تلاش خانواده ها را به يکباره به آتش مي کشد و تبديل به خاکستر مي کند. دردآورترين نکته همين پذيرفته شدن است. وقتي چيزي پذيرفته شده يعني مشروعيت يافته و بايد با آن ساخت و نبايد درصدد حذف و نابودي آن برآمد هر چند که اين پديده پذيرفته شده ويرانگر و هلاک کننده باشد، زيرا ويرانگري و هلاک کنندگي آن هم پذيرفته شده است. اين پذيرش فاقد توجيه و عقلانيت مي تواند آن قدر خطرناک باشد که ملتي را از هستي ساقط کند و انقلابي هر چند عظيم و عميق را بر زمين زند.
ناتوي فرهنگي امروزه به شکل واقعيتي انکارناپذير و قدرتمند به پيش مي تازد و با بهره گيري از ده ها سال تجربه و تحول شگرف در تجهيزات و ابزار رسانه اي براي توانمند ترين جوامع و کشورها نيز تهديدي جدي محسوب مي شود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان نهادي که وظيفه آن پاسداري از انقلاب و دستاوردهاي آن است با هوشياري ذاتي با پي بردن به اين تهديد و مشاهده پيکان زهرآگين آن که در اينترنت بدون هر گونه دغدغه به جولان و ميدان داري مشغول است با سعي و تلاش وافر و بي وقفه توانست حلقه قدرتمند و پنهان اين بخش از ناتوي فرهنگي را کشف و منهدم سازد.
چند سال پيش مقام معظم رهبري در سفر به سمنان هنگامي که براي اولين بار عبارت «ناتوي فرهنگي» را به کار بردند اصطلاحي بر ذخاير اصطلاحات فرهنگي - سياسي افزوده شد. اين افزوده شدن به معناي نو بودن و ذکر اولي از سوي معظم له نبود، بلکه با توجه به اينکه ايشان پيش از دو اصطلاح «تهاجم فرهنگي» و «شبيخون فرهنگي» استفاده کرده بودند، به کارگيري اصطلاح «ناتوي فرهنگي» نو و جديد بود . سوالي که در اينجا مطرح مي شود اين است که چه تفاوتي ميان اين سه اصطلاح و چه ضرورتي براي به کارگيري سه اصطلاح در يک موضوع وجود دارد. با يافتن پاسخ تفاوت سه اصطلاح پاسخ ضرورت هم روشن مي شود. «تهاجم فرهنگي» دلالت بر حرکت تهاجم گونه دشمن در عرصه فرهنگ مي کند که آثار آن از پيش به چشم مي آيد و امکان آمادگي براي مقابله وجود دارد زيرا تحرکات دشمن قابل مشاهده و ارزيابي است در حالي که در «شبيخون فرهنگي» دشمن بدون نشان دادن هر گونه اقدام و بر جاي گذاشتن هر گونه اثري خود را مهيا ساخته تا با استفاده از غفلت و بي خبري به شکل ناگهاني حرکت خود را آغاز کند. به عبارتي اقدام دشمن در «شبيخون فرهنگي» بسيار خطرناک تر از اقدام وي در «تهاجم فرهنگي» است. اما «ناتوي فرهنگي» با لحاظ پيشينه آن، خبر از اقدامي کاملاً مطالعه شده و دقيق مي دهد که در يک بازه زماني آثار منفي و خطرناک خود را بر جاي مي گذارد در «ناتوي فرهنگي» بسياري از افراد حرکت و نوع و ميزان تلاش دشمن را مي بينند اما به سبب اينکه بخش قابل توجهي از مردم به برنامه هاي دشمن خو گرفته اند و با آن زندگي مي کنند و آن را ترجيح داده اند مقابله با آن بسيار مشکل خواهد بود. امروزه اين واقعيت انکارناپذير در همه جا رخنه کرده است. هر جا که رايانه باشد اين واقعيت نيز حضور دارد. اگر قرار باشد براي پرهيز از اين واقعيت از اساس رايانه را از زندگي حذف کرد بسياري چيزها که هستي آنها به وجود رايانه بستگي دارد از دسترس جامعه دور مي ماند.
امروزه محروم بودن از رايانه يعني سال ها به عقب رفتن يعني به انتهاي راه پيشرفت و تعالي رسيدن يعني پشت کردن به بسياري از اهداف و آرمان ها يعني در کمترين زماني پوچ شدن و از گردونه زندگي در جامعه رشديافته حذف شدن. چون نمي توان از اين امور چشم پوشيد و بايد از رايانه حداکثر و به احسن وجه استفاده کرد، ناتوي فرهنگي هم که در حال حاضر مهمترين ابزارش رايانه است در شکل بزرگترين واقعيت زندگي در آغاز هزاره سوم خودش را عرضه مي کند. آنچه که امروز «ناتوي فرهنگي» از طريق رايانه انجام مي دهد محصول ده ها سال تجربه در انواع شيوه ها است.
چند سال بعد از جنگ جهاني دوم در زماني که آمريکايي ها خود را با خطر گسترش تفکرات کمونيستي در اروپا مواجه ديدند تصميم گرفتند حرکت رو به جلوي کمونيسم در اروپا را مهار کنند ورود به اين عرصه بستر ولادت «ناتوي فرهنگي» بود در آن زمان تا سال هاي طولاني ابزار ناتوي فرهنگي روشنفکران، نويسندگان، اساتيد دانشگاه ها، مطبوعات، کتاب، سينما، راديو، تلويزيون و... بودند. طراحان ناتوي فرهنگي از اين ابزار بهترين و بيشترين استفاده ها را بردند تا جايي که توسط آن توانستند بزرگترين دشمن خود شوروي را در مسير فروپاشي قرار دهند و در نهايت شاهد فروپاشيده شدن آن باشند.
با عمومي شدن استفاده از رايانه در ده پانزده سال اخير تمامي تجربه سال هاي گذشته به کمک قابليت هاي گسترده رايانه آمد و رايانه به قدرتمندترين و خطرناک ترين ابزار «ناتوي فرهنگي» تبديل شد. امروز کساني در پشت صحنه «اينترنت» قرار دارند که راه و مسير طي شده توسط «ناتوي فرهنگي» را به خوبي مي دانند و از اين رو بهره مندي آنها از «اينترنت» در راستاي هدايت و آسيب رساني توسط «ناتوي فرهنگي» بسيار زياد است. ميزان آسيب رساني «اينترنتي» که در خدمت «ناتوي فرهنگي» است در کشورهاي مختلف متفاوت است، اما آنچه که با قطعيت قابل اذعان است گريزناپذير بودن از اين آسيب هاست. قدرت مخرب «اينترنت» تا آنجا پيش رفته که قدرتمندترين و پيشرفته ترين کشورهاي جهان هم نمي توانند ادعا کنند که خود را از آسيب هاي «اينترنت» مصون داشته اند. در حال حاضر «اينترنت» براي تمام کشورها يک تهديد است اما در نسبت هاي مختلف. درصد آسيب پذيري کشورهاي پيشرفته از «اينترنت» به سبب آن است که آنها با آگاهي پيش رس از خطرات «اينترنت» براي مقابله با اين خطرات تمهيداتي را فراهم آورده اند، با اين حال آنها هم نمي توانند نسبت به اين تمهيدات دلخوش باشند زيرا پيشرفت هاي لحظه اي در عرصه «اينترنت» هر از گاهي آنها را در غفلت و عقب ماندگي نگه مي دارد و همين غفلت ها و عقب ماندگي ها مقطعي کافي است تا آسيب خطرناک و زهرکشنده «اينترنت» کار خود را صورت دهد. تجربه نشان داده است که کشورهاي پيشرفته تا مدتي قادر به حفظ و حراست از توليداتي هستند که خود آن را توليد کرده اند و پس از گذشت مدتي نظارت و حفاظت آنها از آن توليد به پايان رسيده و اتفاقات پيش بيني نشده اي رخ داده که حاکميت آنها را در آن عرصه از بين برده و ديگراني هم به آن حريم هاي ممنوعه وارد شده اند. به نظر مي رسد رفته رفته همين موضوع درخصوص «اينترنت» هم در حال رخ دادن است. از اين رو جوامع غربي نيز بيش از پيش در معرض خطرات ناشي از «اينترنت» هستند به عبارتي «اينترنت» با وضعيت فعلي در حال تبديل شدن به ابزاري براي نابودي و هدم زندگي اجتماعي و عفيفانه مردم در نقاط مختلف جهان است و دير نيست زماني که همه کشورها بالاتفاق فريادشان از اين خطر بلند شود و احتمالا براي مقابله با آن يک پيمان بين المللي شکل بگيرد. در حال حاضر تمام مخاطرات ناشي از «اينترنت» مانند بسياري از معضلات جامعه جهاني ناشي از تفکر و بينش مکاتب غربي بويژه ليبرال دموکراسي درباره انسان و موضوعات مرتبط با آن است. ايران هم يکي از کشورهاي جهان است که چند سالي است که شبکه جهاني «اينترنت» به آن وارد شده است و جميع پيامدهاي منفي را نيز با خود به همراه آورده است. از زمان ورود «اينترنت» به ايران، چند سال اخير از بازه هاي زماني محسوب مي شود که از طريق «اينترنت» بيشترين خطرهاي غيراخلاقي متوجه ايران شد، زيرا دشمنان توانستند سايت هاي غيراخلاقي به زبان فارسي راه اندازي کنند و تا حدودي نيازهاي غيراخلاقي را نيز از داخل تأمين کنند. اين حرکت مسئولان را به فکر چاره جويي عاجل انداخت و عرصه جديدي شد براي خودنمايي سپاه.
اينکه چرا سپاه نامزد مبارزه با سايت هاي غيراخلاقي و خانمانسوز شد به جايگاه سپاه در نظام و شرح وظايفش در قانون اساسي باز مي گردد که عهده دار حفاظت و پاسداري از انقلاب و دستاوردهاي آن است و نيز به آمادگي و انگيزه سپاه در برخورد با هرگونه اقدام تهديدآميز عليه نظام مربوط است. با عهده دار شدن اين مأموريت سپاه آن را به يکي از پنهان ترين مجموعه هاي خود يعني معاونت اطلاعات واگذار کرد و بخشي در اين مجموعه با برنامه ريزي و رديابي هاي پيچيده، دقيق و هوشمندانه کار را آغاز کرد و با دقت و حوصله آن را به پيش برد تا سرانجام توانست با شناسايي کامل اعضاي ترويج دهنده فساد، چشم مفسده را از کاسه بيرون آورد. سپاه در اين عمليات طولاني، حساس ، فني و پيچيده 26 نفر از افراد تأثيرگذار از رهبري شبکه تا مديران را دستگير و به مقامات قضايي تحويل داد. اعضاي دستگير شده از اهالي شهرهاي تهران، مشهد، شيراز، کرج، گرگان، يزد و شاهرود بودند. در ميان آنها يک مرد ساکن آمريکا نيز ديده مي شود ميانگين سن دستگير شدگان 28 سال است که جوانترين آنها 19 سال و مسن ترين آنها 54 ساله است. از نظر تحصيلات 7 نفر دانشجو 4 نفر ليسانس 9 نفر ديپلم و يک نفر داراي تحصيلات ابتدايي است. از لحاظ جنسيت 5 نفر زن و مابقي مرد هستند. از ويژگي هاي اين عمليات، نامحسوس و پنهان بودن آن است تا جايي که برخي از اين افراد که در خارج بودند با برنامه ريزي هايي بدون اطلاع از هر گونه برنامه عملياتي با خيالي آسوده پذيرفتند به ايران سفر کنند. که پس از سفر به ايران به همراه ساير اعضاي گروه شيطاني دستگير شدند.
با دستگير شدن اعضاي سايت هاي غير اخلاقي اينترنتي معلوم شد که بخش اعظم بودجه هايي که دشمن براي مقابله با انقلاب اسلامي ايران اختصاص داده در برنامه هاي «ناتوي فرهنگي» که بخشي از آن به در اختيارگذاشتن تسهيلات براي اين گروه شيطاني اختصاص يافت هزينه مي شود. برنامه پردازان «ناتوي فرهنگي» دريافته اند که «اينترنت» در مقايسه با ساير ابزار «ناتوي فرهنگي» از قابليت هاي بيشتري برخوردار است و به زعم خودشان عواملي که در راستاي «ناتوي فرهنگي» در اينترنت کار مي کنند از امنيت بيشتري برخوردار هستند. با دستگيري اين عوامل توسط سپاه احتمالا از اين به بعد آنها به دنبال راهکارهايي با امنيت بيشتر خواهند بود. دستاوردهاي عمليات «ناتوي فرهنگي» براي دشمن اين ارمغان را به همراه داشته که با وجود اينکه امکان شناسايي عمليات فرهنگي و برخورد با آن وجود دارد اما دشمن حاضر نيست به سادگي از اين اقدام دست بردارد و با فروپاشي باندهاي شيطاني در اشکالي ديگر اين اقدامات را دنبال خواهد کرد. ورود موفق سپاه به اين عرصه که براي اولين بار انجام گرفت براي دشمن نمايشي بود از توانمندي هاي سپاه در حوزه اي که دشمن گمان مي کرد دست نيروهاي ايراني از آن حوزه کوتاه است با اين عمليات سپاه يک رخنه بزرگ دشمن را که مي توانست پيامدهاي بسيار خطرناک و تهديدکننده اي داشته باشد را سد کرد و سرمايه گذاري عظيم دشمن در اين مورد و مواردي که براي آينده در نظر گرفته بود را هدر داد.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر