( 0. امتیاز از )


محمدجواد لاريجاني در جلسه ماهانه جامعه اسلامي مهندسين، حضور وسيع مردم را يکي از دو ويژگي اصلي انتخابات اخير بر شمرد و اظهار کرد: در انتخابات اخير آراي مردم پراکنده نبود، بلکه هم آن‌هايي که با انگيزه رضايت آمدند تعداد قابل توجهي داشتند، هم کساني که براي اعتراض آمدند. چه کساني که به آقاي احمدي‌نژاد راي دادند و چه کساني که به وي راي ندادند پويش و بيان روشني داشتند.

وي افزود: کساني که به آقاي احمدي‌نژاد راي داده‌اند، همان شيوه کار فعلي را دوست داشتند. آن‌ها از يک رييس‌جمهور متدين، مردمي و سخت‌کوش با گفتمان عدالت و مورد توجه مردم مناطق محروم و با تبعيت از رهبري حمايت کردند و انتظار داشتند اين حرکت ادامه پيدا کند.

وي با بيان اين‌که " آن‌هايي که داعيه عدم راي به احمدي‌نژاد داشتند و به موسوي راي دادند سه محور مهم مدنظرقرار داده بودند" در اين‌باره گفت: محور اول اين‌که اين افراد از نحوه تنظيم رابطه ما با دنيا رضايت نداشتند و معتقد بودند دولت در اين زمينه ديپلماسي درستي ندارد و حتي گفتمان آقاي احمدي‌نژاد در خارج از کشور را هم دوست نداشتند. ملت يک مشي با عزت و آرام را دوست دارد و غوغا‌سالاري را نمي پسندد.

اين فعال سياسي مساله گفتمان داخلي احمدي‌نژاد و نحوه برخورد با وي و مسايل را محور دوم دانست و افزود: محور سوم، نحوه تصميم‌گيري آقاي احمدي‌نژاد بود. کشورداري يک کار جمعي است و قانون اساسي ما نيز مبتني بر مشارکت مردم است. در اين نظام حکومتي نمي‌توانيم تصميم گيري فردي داشته باشيم. در تصميم‌سازي بايد ديگران را شريک کنيم و اين کار آساني نيست.

وي با تاکيد بر اين‌که " تصميم‌گيري فردي تبعات منفي مختلفي دارد" خاطرنشان کرد: اين نکته‌اي بود که حتي برخي اصولگرايان هم به خاطر آن به آقاي احمدي‌نژاد بي‌رغبتي نشان دادند. به طور مثال در بحث انتخاب آقاي مشايي اين مساله را شاهد بوديم. البته صحبت کردن راجع به شخص آقاي مشايي کار چندان اصولگرايانه‌اي نيست و برداشتي که از مقام معظم رهبري داريم اين است که آقاي مشايي نيز مانند بقيه افراد اين کشور مشمول لطف و رحمت ايشان هستند. مساله‌اي که ايشان مي‌فرمايند مربوط به شخص مشايي نيست، بلکه مربوط به پروسه تصميم‌سازي است و ايشان مي‌خواهند اين مساله را در دور دوم دولت اصلاح کنند. نه تنها در مورد مشايي بلکه در بقيه تصميمات نيز بايد اين مساله مورد توجه قرار گيرد و رايزني به هيچ وجه به معناي باج دادن نيست بلکه نشان تيزهوشي است.

وي خاطرنشان کرد: برخوردي که مقام معظم رهبري در مورد مساله مشايي داشتند، فراتر از مساله شخصي است و علاج يکي از مشکلات دولت احمدي‌نژاد است که ان شاءالله در اين دوره برطرف خواهد شد. علقه افراد به يکديگر بايد معقول باشد و ما نياز به مديران سينه چاک نداريم، بلکه به مديراني نياز داريم که اصولگرا، شجاع، امين، صادق و توانمند باشند، ولي لازم نيست مريد باشند؛ چراکه آدم عاقل مريد کسي نمي‌شود.

لاريجاني تصميم‌گيري براي منصوب کردن افراد جهت تصدي امور و عزل سريع آن‌ها از سوي رييس‌جمهور را يکي ديگر از نمونه‌هاي محور سوم مطالبات راي دهندگان به کانديدايي غير از محمود احمدي‌نژاد عنوان کرد و افزود: مثلا رييس بانک مرکزي چند بار تغيير کرد و اين براي کشور سنگين است. در نمونه‌اي ديگر مي‌توان به انحلال سازمان مديريت اشاره کرد. اين سازمان نياز به تغيير اساسي دارد ولي انحلال يکباره آن بسيار سوال برانگيز است. سازمان مديريت بايد بازسازي شود ولي آن‌چه الان اتفاق افتاده اين است که تاثير اين سازمان در برنامه و بودجه در ابتدا بسيار ضعيف شده بود و کم کم دارد خود را بازسازي مي‌کند.

وي معتقد است: مشکلات احمدي‌نژاد با مجلس نشان مي‌دهد که پروسه تصميم‌سازي در دولت به درستي انجام نشده است.

وي به دومين ويژگي انتخابات اخير اشاره کرد و گفت: ويژگي دوم انتخابات اخير اين بود که مشارکت جبهه اصلاحات با يک خلافکاري بزرگ و همراه با فتنه‌انگيزي بود. چرا جبهه اصلاحات به خلافکاري افتاد و به اين‌جا کشيده شد؟ اگرچه در جبهه اصلاحات شخصيت‌هايي هستند که با امام(ره) مانوس بوده‌اند ولي فعاليت سياسي اين جبهه پايگاه بزرگ تفکر سکولارليبراليسم است. در بهترين و مناسب‌ترين موضع نسبت به اسلام به اين قائل هستند که اسلام مربوط به حوزه خصوصي است و حوزه عمومي حتما بايد بر مبناي سکولار اداره شود. حتي برداشت من اين است که بعيد است اين دوستان چندان پايبند دموکراسي باشند و سابقه اين‌ها در ده سال اول انقلاب نشان داد که آدم‌هاي بسيار تندي هستند و قائل به دموکراسي نيستند. به زعم آن‌ها در فضاي دموکراتيک و جمع مردمي که قائل به نظام جمهوري اسلامي هستند، ديکتاتوري سکولار بيشتر مدنظر است تا دموکراسي سکولار.

دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه با بيان اين‌که " جبهه اصلاحات پروسه کانديداتوري موسوي را به نفع اغراض خود به کار گرفت" افزود: يک هدف جبهه اصلاحات اين بود که کشور به سمت حکومتي برود که اسلام در آن مربوط به حوزه خصوصي باشد و تنها يک نماي دموکراسي داشته باشد. نقشه راه اين بود که انتخابات و کمپين موسوي را به دست بگيرند و اگر پيروز شدند چالش‌ها را بعد از آن شروع کنند و اگر پيروز نشدند با بحران‌سازي يک انقلاب مخملي به راه بيندازند و مساله بحران‌سازي را دنبال کنند.

وي با بيان اين‌که " مفهوم بحران در ادبيات اصلاح‌طلبان جايگاه جالبي دارد" افزود: براي مثال آقاي خاتمي مي‌گفت هر 9 روز يک بحران داشتند واين نشان مي‌دهد که اين‌ها تلقي جالبي از بحران دارند. در ادبيات آن‌ها بحران مورد نياز است و بايد مقدمات آن فراهم شود، بدين ترتيب در چند روز نزديک به راي‌گيري جناح اصلاحات متوجه شد که شانس زيادي براي پيروزي ندارد پس به دنبال استراتژي دوم رفتند.

وي با ابراز اين عقيده که " قويا معتقدم جناح اصلاحات به دنبال انقلاب مخملي بود" اظهار کرد: جاي تعجب نيست که در چنين شرايطي روز پنج شنبه خانم رهنورد با BBC مصاحبه کند و بگويد شوهر من بايد چهار به يک برنده شود و بعد هم آقاي موسوي چنين مساله‌اي را بيان کند و آقاي خاتمي نيز به او تبريک بگويد.

اين فعال سياسي گفت: اصلاحات در ايران به يک افتضاح بي‌نظيري رسيد و ما بايد در کشور يک مشي اصلاح طلبي مبتني بر قانون داشته باشيم. پايه اصلاحات از ابتدا کج بود و انحرافات بسيار داشت. عجيب نيست کسي که آن‌قدر تکبر دارد که حتي افلاطون را به حساب نمي‌آورد از کروبي حمايت مي‌کند؛ چراکه کروبي براي آن‌ها يک نردبان بود. اصلاحات مُرد و اصلاحات خلافکار در کشور ما جايي ندارد، ولي بايد جريان اصلاحي مومن به نظام و قانون اساسي وجود داشته باشد.

وي در بخش ديگري از سخنان خود با تاکيد بر " توجه نيروهاي کارآمد" خاطرنشان کرد: من قائل به کابينه ائتلافي نيستم ولي ما نبايد به تفکرات مختلف به صورت سياه و سفيد نگاه کنيم. اين انتخابات بايد تبديل به فرصتي براي اداره بهتر کشور توسط اين دولت شود.

وي هم‌چنين در ارزيابي خود از مناظره‌هاي کانديداهاي رياست جمهوري اظهار کرد: مناظره‌ها کار خوبي بود ولي هر کار خوب اشکالاتي دارد که اين اشکالات فقط مربوط به صداوسيما يا مجري برنامه مناظره‌ها نبود. علي‌رغم همه ضعف‌ها نفس اين بنا، بناي بسيار خوبي است و بايد اين را ادامه دهيم. يکي از نقاط ضعف همه کانديداها در اين زمينه اين بود که تجربه‌اي در اين زمينه نداشتند و به جاي گفتن حرف حساب بيشتر به پروپاي همديگر مي‌پيچيدند ولي به هر حال ادامه اين کار، کار مبارکي خواهد بود.

لاريجاني درباره اهميت احزاب در کشور گفت: دليل وجود پديده‌هاي افراطي و عدم آمادگي‌ها در ادامه مملکت اين است که اهميت احزاب را نمي‌دانيم. در ضمن حزب لنگر هم هست که سبب مي‌شود کسي که مي‌خواهد تصميم‌سازي کند نوسانات زيادي نداشته باشد. مساله احزاب بسيار مهم است و من اگر کارهاي زياد امروز را نداشتم، قطعا بقيه عمرم را به ايجاد يک حزب صرف مي‌کردم.

وي در پاسخ به سوالي درباره بحث‌هاي مطرح شده درباره هاشمي‌رفسنجاني اظهار کرد: آقاي هاشمي ضمن اين‌که ممکن است با برخي از آراي ايشان موافق نباشم، ولي از شخصيت‌هاي برجسته کشور هستند و دامن زدن به اختلافات به نفع کشور نيست. اگر راه حل بهتري در چهار سال گذشته پيش مي‌گرفتيم بهتر بود و مي‌شد از ظرفيت‌هاي ايشان نيز استفاده کنيم.

وي هم‌چنين درباره نقش هاشمي‌رفسنجاني و محمد خاتمي در جبهه اصلاحات پاسخ داد: نقش آقاي هاشمي و آقاي خاتمي در جبهه اصلاحات دو نقش متفاوت است. آقاي هاشمي از جبهه اصلاحات استفاده کرد و همچنان هم استفاده مي‌کند، ولي تمام حيات آقاي خاتمي همين اصلاحات مندرسي است که در کشور داريم.

دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه هم‌چنين درباره ارزيابي خود از سخنان هاشمي‌رفسنجاني در خطبه‌هاي نماز جمعه گفت: قسمت‌هاي کاربردي سخنان ايشان خوب بود و ايشان مي‌گفتند که بايد براساس قانون حرکت کرد و طبيعي بود که جناح اصلاحات از اين مساله استقبال نکند. مطلب ديگر ايشان اين بود که زندانيان آزاد شوند که اين يک درخواست برادرانه بود و بايد طبق قانون انجام شود و يک دستور نيست. بخش عمده‌اي از زندانيان آزاد شده‌اند و کساني که به اموال مردم تعرض کرده‌اند بايد مجازات و کساني که مسبب اين‌ها بودند نيز بايد محاکمه شوند. ما مخالف اين نيستيم که جناح اصلاح‌طلب کار تبليغاتي انجام دهد ولي اين جناح تخلف بزرگ در انتخابات اخير صورت داد.

وي با اشاره به اين‌که " خيلي از خواص اصولگرا از مشي دولت راضي نبودند، ولي در نتيجه انتخابات ترديد نداشتند" افزود: در يک لحظه خط رقابت عوض شد و رقابت تبديل به جبهه‌اي شد که در يک طرف اجانب بودند و در طرف ديگر طرفداران نظام قرار داشتند. بحث فقط احمدي‌نژاد نبود بلکه ما بايد در مقابل اين هجمه مي‌ايستاديم.

وي ادامه داد: ترديد مصنوعي که درباره صحت انتخابات تزريق شد، فتنه‌انگيزي بود، ولي برخي از کاستي‌ها نيز به توسعه اين فتنه کمک کرد؛ مثلا تشکيلات وزارت کشور مي‌تواند رشد اين فتنه را کُند کند. ارقام اوليه آرا که اعلام شد در ابتدا به گونه‌اي بود که خود من هم تعجب کردم؛ چراکه براي اولين بار بود که آرا تجميع مي‌شد. مطلب ديگر اين‌که وزير کشور در طول شمارش آرا تقريبا غايب بود، در حالي که بايد لحظه به لحظه حاضر باشد و از آرا حمايت کند.

اين فعال سياسي ابراز عقيده کرد: در مشي اصلاح‌طلبان يک پرده نفاق آشکار بود و اين شبيه همان کاري است که مجاهدين انجام دادند، با اين تفاوت که آن‌ها اسلام را با مارکسيسم مخلوط کردند و اصلاح‌طلبان هم مي‌خواستند اسلام را با ليبراليسم مخلوط کنند. پيامبر(ص) در مقابل منافقين هيچ ترديدي نداشت و روش مقام معظم رهبري نيز درست مانند همان شجاعت و قاطعيت پيامبر اسلام است. ترديد صورت گرفته، مصنوعي و يک بهانه بود و قاطبه مردم اين ترديد را نداشتند.


منبع : ایسنا


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر