( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: یکی از این فرقه‌های مدعی اسلام، جریان بدعتگرای « وهابیت» می‌باشد که در عصرحاضر در عربستان سعودی، توسط محمد بن عبدالوهاب و با سرمایه اقتصادی و سیاسی آل سعود شکل گرفته و خللهای جبران ناپذیری در بنای رفیع دین اسلام، ایجاد کرده است. این فرقه بدعت‌گرا، به پشتوانه ثروت و قدرت از یک طرف و جهالت و تعصب از سوی دیگر، سعی در تبلیغ و گسترش جریان ساختگی خود می‌باشد و به همین دلیل، تمام امکانات خود را در گستره سرزمین های اسلامی آغاز نموده و از آنجا که سرزمین وحی از ابتدا در حیطه سیاستهای ویرانگر این فرقه بوده است، توانسته نفوذ بسیاری در برخی سرزمینهای مسلمان نشین داشته باشد.
از آنجا که محیط شروع فتنه وهابیت، جزیره العرب بود، تهاجم تبلیغی و اعتقادی وهابیون ابتدا متوجه اهل سنت و باورها و عقائد آنان در تعظیم و بزرگداشت پیامبر(ص) و توسل و شفاعت‌خواهی از آن حضرت شد و به همین دلیل مورد مخالفت شدید از سوی مسلمانان بویژه دانشمندان اهل تسنن، قرار گرفتند. به منظور بررسی این فرقه بدعت‌گرا و دیدگاه اهل سنت و شیوه‌های تبلیغی آنان در کشورهای اسلامی، با حجت الاسلام عبدالرحیم پارسه، کارشناس مسائل وهابیت، گفت و گو کرده‌ایم.

مهمترین رویکرد اعتقادی و سیاسی فرقه وهابیت چیست؟
-وهابی‌گری و سلفی‌گری، یک مکتب ساختگی است که در جزیره العرب شکل گرفته و بسیاری از کشورهای اسلامی را مورد هجوم عقائد ضاله خود قرار داده است. وهابیت دو ریشه آشکار و پنهان دارد. ریشه آشکارش این است که مدعی توحید کامل و خالص برای خدا و جنگ در مقابل شرک و بت‌پرستی است، اما ریشه پنهان وهابیت، اختلاف افکنی بین مسلمانان است و از این طریق، به استعمارگران غربی خدمت می‌نمایند و همین اصل پنهان، محور تمام کوشش وهابیت از آغاز تاکنون بوده است. سرچشمه افکار و اندیشه‌های ساختگی و تفرقه‌انگیز وهابیت ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب می‌باشند.
ابن تیمیه که به پدر فکری وهابیت، شناخته می‌شود، احیا کننده اعتقاد به تجسم و تشبیه خداوند، داشت. وی علاوه بر فتوای به حرمت زیارت رسول خدا، احادیث مرتبط با فضائل اهل بیت(ع) را مورد انکار قرار داد. محمد بن عبدالوهاب، نیز از دیگر بنیانگذاران این مکتب بدعت‌گرا بود. مهم‌ترین کار وی این بود که عقائد ابن تیمیه را به صورت یک فرقه و مذهب جدید در آورد که با تمام مذاهب اسلامی، تفاوت داشت. وی هنگام فراگیری علوم دینی، به مطالعه درباره مدعیان نبوت از قبیل مسیلمه کذاب، سجاج و اسود عنسی پرداخت و از همین رو، دچار گمراهی و انحراف شدید شد، تا آنجا که بسیاری از جمله نسبت به آینده وی، اعلام خطر کردند.
از سوی دیگر زمانی که جاسوسان انگلیسی به دنبال شخصی مناسب برای اجرای اهداف حکومت بریتانیا بودند، با محمد بن عبدالوهاب آشنا شدند و کم کم وی را برای شروع به دعوت جدید (بدعت) تشویق نمودند و به محمد بن عبدالوهاب، القاء نمودند که به وی الهام می‌شود!

وهابیت در عرصه تبلیغی و فکری چه رویکردی دارند؟
-حرمت زیارت قبور و ساختن گنبد بر روی آنها، حرمت توسل به پیامبران و اولیای الهی، حرمت شفاعت از اولیای الهی، بدعت بودن زیارت حرم نبوی (ص)، شرک بودن استغاثه به غیر خدا، حرمت و مخالفت با برگزاری مراسم جشن میلاد پیامبر و سایر اولیای الهی و مراسم عزاداری از جمله مهم‌ترین رویکردهای فکری وهابیت بود. از مجموع این ممنوعیتها و تحریمها یک نکته به دست می‌آید که توحید آنها یک توحید قبرستانی است و اگر انسان‌ها از قبور و زیارت اموات دورشوند، به خدا و توحید نزدیک‌ شده‌اند!! توحیدی که در واقع در آن از اخلاق، معنویت، عرفان، عشق، سلوک روحی، نوع دوستی، بزرگداشت، شعائر دینی، عبادت با روح و ...خبری نیست.

آیا حرکت ارتجاعی و ویرانگری وهابیت، صرفا محدود به آثار اسلامی بود یا اینکه کلا با ساخت مقبره و بزرگداشت مردگان، مشکل اعتقادی دارند؟
- در حالی که حرکت ارتجاعی سلفی‌گری در حرمین شریفین، ضررهای بزرگی پدید آورد و همه آثار اسلامی به جا مانده از صدر اسلام را، بی‌رحمانه تخریب کردند، اما در واقع، لبه تیز تبلیغ، متوجه آثار اسلامی بوده است و در مقابل، اسامی بعضی از مشرکان را احیاء کردند و خیابان‌ها و بازارها را به نام آنها همچون ابوسفیان، معاویه و غیره، نامگذاری نمودند. از همه عجیب‌تر اینکه خیبر و قلعه کعب بن اشرف یهودی را در مدینه بازسازی کرده و از آن نگهداری کردند. وهابیان سلفی، با بی‌خردی تمام این آثار اسلامی را نابود کردند.

آیا عقائد و دیدگاه‌های وهابیت صرفا از جانب شیعه، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و یا اینکه علمای اهل تسنن نیز، آن را مورد نقد قرار داده‌اند؟
- همانطور که اشاره کردم، تهاجم تبلیغی و اعتقادی وهابیون، ابتدا متوجه اهل سنت و باورها و عقائد آنان شد و به همین دلیل با مخالفت شدید دانشمندان اهل سنت، مواجه شد. علمای سنت بشدت با افکار و عقائد نادرست و اختلاف‌برانگیز وهابیت، مخالف بودند و به همین جهت، به طور جدی او را مورد نقد خود قرار دادند. از جمله‌ علما و بزرگان اهل سنت که در زمینه نقد وهابیت، آثاری تالیف کردند، می‌توان به افراد سرشناسی چون ایوب صبری پاشا، احمد بن ‌زین‌بن احمد دحلان مکی شافعی، محمد بن علوی مالکی مکی، البوطی، شیخ حسن‌بن فرحان مالکی و عمر عبدالسلام اشاره کرد که رویکرد وهابیون را در مخالفت با قرآن و سنت نبوی، مورد انتقاد شدید قرار دادند.

وهابی‌ها از چه شیوه‌هایی برای گسترش آموزه‌های خود استفاده می‌کنند؟
- وهابیت از شیوه‌ها و ابزارهای مختلفی برای کارهای خود استفاده می‌کنند. البته ناگفته نماند که در لایه‌های زیرین و درونی وهابیت، ارتباط با سازمان‌های جاسوسی وکشورهای استکباری وجود دارد که در صدد تضعیف اسلام واقعی و تحریف آئین محمدی هستند. در هر حال، وهابیون از شیوه‌هائی برای پیشبرد کارهای خود همچون فعالیت‌های روانی استفاده می‌کنند.
شیوه دوم، بر محور فعالیتهای مالی می‌چرخد. قدرت مالی وقتی زیاد می‌شود، قدرت جذب آنان زیاد می‌شود و گروه‌های بسیاری به خاطر پول به وهابیت پیوستند. اکنون نیز با تکیه بر پول‌های نفت و شرکت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، با تقویت مالی طرفداران خود و ارائه وعده‌های مالی، ساختن مساجد و مراکز بزرگ در دنیا و اعطای سفرهای حج، موفق شدند عده‌ای را به خود جذب کنند.
محور سوم، نوع تبلیغ و بیان معارف دینی است. اینها با تکیه بر موضوعاتی که برای همه مسلمانان قابل اهمیت است، به خدشه در بسیاری از مبانی اعتقادی پرداخته و به عنوان « پالایش دینی» به ضدیت با ولایت و ولایتمداری پرداخته‌اند. تکیه زیاد آنها بر توحید، شرک‌زدائی، پیوند با سلف صالح، و غیره منجر شده است که بسیاری از مردم کم‌اطلاع به آنها گرایش پیدا کنند تا شاید دین واقعی را پیدا کنند.
محور چهارم، استفاده از ابزار روز می‌باشد. به دلیل برخورداری از ثروت و قدرت مالی در عین تحجر و عقب‌ماندگی فکری، از وسائل پیشرفته و به روز برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند. به طور مثال می‌توان به توزیع تعداد زیادی سی‌دی، کتب، کاست در ایام حج و راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای و وب سایت‌های متعدد اشاره کرد. حتی به دلیل برخورداری از بودجه کلان خود، گروه‌های علمی و متحجر بسیاری در اختیار دارند که با مطالعه منابع دیگران، به ایجاد شبهه در عقائد دیگران می‌پردازند. در واقع مهم‌ترین پیشرفت آنان، نه اثبات خود، بلکه خدشه در اعتقادات دیگران و اتهامهای دروغین و تحریف حقائق می‌باشد.

نفوذ وهابیت در سایر کشورهای اسلامی تا چه اندازه بوده است؟
- وهابیت با روحیه قومی‌گرایی و قبیله‌گرایی و خشونت ذاتی، از طریق تشدید اختلافهای قومی و مذهبی، جلوگیری از انسجام و همدلی مسلمانان، تشدید رفتارهای خشونت‌بار و تروریستی در کشورهای اسلامی، ترویج اندیشه‌های متحجرانه، کمکهای مالی به گروه‌های سلفی و رساندن آنان به مناصب بالای حکومتی، در جهت تقویت جبهه استکبار قدم برداشته‌اند زیرا با ارائه چهره منفی از اسلام و پیامبر اکرم(ص) و آموزه‌های دینی، موجب تنفر بسیاری از مردم دنیا از اسلام شده‌اند.

ما چگونه باید با سیل ویرانگر وهابیت و شیوه‌های تبلیغی آنان برخورد کنیم؟
- برای مواجهه با این جریان، چندین رویکرد لازم است. رویکرد اول، رویکرد عالمانه است که باید به تعمیق مبانی اسلام ناب محمدی و سیره پیامبر(ص)، بپردازیم. در این رویکرد، ارتباط مستمر بین دانشمندان شیعه و سنی، لازم است. رویکرد دوم، قرار نگرفتن در دام وهابیت است. در واقع، نباید در مقابل رفتارهای افراطی آنان، به تخریب و رفتارهای تند علیه اهل تسنن روی بیاوریم، زیرا این کار باعث کمک به اهداف وهابیت می‌شود.
رویکرد سوم، نیز آشکار کردن چهره و سیمای پرتزویر وهابیت و خطر آن برای جهان اسلام، می‌باشد. با توجه به رفتارهای خشن وهابیت که موجب تنفر اکثر مسلمانان شده، باید کمال استفاده را از این مطلب کنیم و با تکیه بر رفتار اخلاقی و حسن خلق، مسلمانان را با یکدیگر متحد کنیم.
منبع: قدس آنلاین


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر