( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: تکرار حج ابراهیمی در هر سال و تجمیع مسلمین از سراسر جهان در سرزمین وحی برای بجای آوردن این فریضه عبادی سیاسی، بررسی ویژگی های آن را که به تکرار هر ساله اش ضرورت می بخشد، لازم می کند. در بررسی مسائلی همچون چگونگی بخشش گناهان پس از حج و بری شدن او از گناه همچون زمان ولادت در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رییس دانشگاه مذاهب اسلامی و استاد حوزه و دانشگاه به به بحث گذاشته شده است که مشروح آن در ذیل می آید:
 

چه راز و فلسفه ای در حج نهفته است که آن را در مقایسه با دیگر اعمال و فرایض منحصر کرده به گونه ای که حاجی برکات و ثمراتی از اعمال آن کسب می کند؟
حج برنامه ای اسلامی با ابعادی خاص و استثنایی است و نمی توان برنامه ای همانند آن با چنین مختصاتی را یافت، از این رو مرور حج نیازمند مطالعات گسترده است.
در وهله نخست جامعیت حج مدنظر است، یعنی حج از جنبه های مختلف جامعیتی را در خود محقق کرده اولا متضمن رابطه انسان با خالق است، دوما متضمن رابطه انسان با انسان است، پس از آن رابطه انسان با حیوانات و نیز رابطه انسان با طبیعت که اعم از حیوانات است.
به بیان بهتر، همه این روابط در حج به نحوی ویژه تجلی یافته است و حج برنامه سمبلیکی برای هر یک از این روابط چهارگانه دارد و در هر یک از این برنامه ها و روابط هم جامعیت نهفته است، به عنوان مثال در ارتباط انسان با خدا لایه های آن به خوبی لحاظ و با رفتارهای سمبلیک تعبیه شده است به گونه ای که رابطه بندگی هم به صورت فردی هم به صورت جمعی تجلی می یابد و نیز رابطه عاطفی انسان با خدا.
شاید در دیگر اعمال رابطه عاشقانه انسان با خدا به شیوه حج تجلی نیافته است، اما دعای عرفه در روز عرفه اوج این رابطه را به تصویر می کشد و عشق انسان به معبود را در بالاترین شکل آن نمایش می دهد.
دعای عرفه امام حسین (ع) عشق را به معنای خاص و سرورآور و سبک کننده و لذتبخش به تصویر می کشد. چراکه رابطه ای از نوع احساس برداشته شدن حجاب ها در حج وجود دارد، یا وقتی لبیک می گوییم که هم رابطه عبودیتی است هم رابطه عاشقانه، یعنی با حج در ارتباط با خدا وضعیت جدید و ویژه ای دیده می شود.


به روابط چهارگانه اشاره کردید، حج چه تاثیری بر روابط انسان ها با یکدیگر می گذارد؟
در حج رابطه انسان با انسان ها آهنگ دیگری می یابد، یعنی ابتدا همسان شده بعد ارتباط می گیرند این به یک معنا ایجاد وضعیت حداکثری برای ارتباط است. یعنی گونه ها و جلوه های خاصی از ارتباط انسان با انسان در حج دیده می شود به گونه ای که حتی از جدال با یکدیگر نهی می شوند که اگر این الگو در طول زندگی پیاده شود روابط انسانی را از هر حیث تلطیف می کند اما متاسفانه ما اهل کپی برداری از این مدل نیستیم.
مچنین، رابطه انسان با طبیعت و ممانعت از ظلم به آن و نیز حفظ حرمت حیوانات و حریم آنها نیز در حج محقق می شود. به عبارت بهتر انواع این روابط با لایه های مختلف و نیز رفتارهای سمبلیک و شفاف و گویا و هماهنگ با هم در حج تجلی دارد و انسانی که طالب اسلام و خدا است باید مدل حج را در زندگی خود پیاده کند.

 

گفته می شود که حاجی پس از ادای اعمال حج گناهانش آمرزیده شده و همچون روز ولادت از مادر بری از گناه می شود، این مسئله چگونه توجیه پذیر است؟
انسانی که در چنین چرخه روابط انسانی، دینی و الهی با همه لایه های آن قرار بگیرد، طبیعی است که گناهانش آمرزیده می شود چراکه مدلی بدیع را در زندگی خویش پیاده کرده است.
اگر واقعا انسان به معنای واقعی حاجی باشد و اعمال حج را به خوبی و معنادار انجام دهد گناهانش آمرزیده می شود و چون پس از بازگشت از حج درپی پیاده کردن این مدل بدیع است، زندگیش دگرگون می شود، اما مشکل این است که ما حج را به آداب ظاهری محدود کرده ایم به گونه ای که نه خودمان و نه زندگی ما متحول نمی شود!
در حالی که حج محتوای غنی شده، جامع، انسانی، الهی و کمال یافته دارد که در صورت بازشناسی، انسان را متحول می کند و بعد از این تحول، انسان پا به جامعه می گذارد و می کوشد مدل حج را به زندگی خود برای بازسازی در سطوح چهارگانه روابطی که ذکر شد، تسری دهد.
البته ما باید حجاج را به حاجی بی معنا که فارغ از محتوا حج بجای می آورد و آمرزیدگی گناه برایش معنا ندارد و نیز حاجی واقعی تقسیم کنیم؛ اگر حضور حاجی معنادار باشد و به حج وقوف یافته و در جان خود این آموزه ها را تعبیه کند متحول می شود و این انسانی دیگر است.
اینجا اصل اسلامی که اگر انسانی به معنای واقعی کلمه نسبت به گذشته متحول شد، پاکیزه شده و همچون زمان ولادت از گناهان بری می شود. از این رو حج واقعی، معنادار و سبب ساز تحول خط بطلان بر گذشته انسان می کشد.

 

این بخشودگی گناهان بعد از اعمال حج چگونه توجیه پذیر است، به عبارت دیگر چطور انسانی در طول عمر گناه کرده و سپس با بجای آوردن آیین حج گناهانش بخشوده می شود؟
در پاسخ به این سوال باید گفت ما یک ذهنیت اشتباه را پیش فرض گرفته ایم و تصور می کنیم که گناه به خودی خود موضوعیت دارد نه فرد گناهکار! در حالی که بندگی خدا موضوعیت دارد گناه از آن جهت گناه است که با بندگی خدا در تعارض است، از این رو، حج به دلیل زمینه سازی برای نزدیکی بنده به خدا منجر به زدودن گناه از دل و روح انسان می شود و چنین تحولی که با رعایت حقوق خدا و دیگران همراه است، بخشودگی گناهان را درپی دارد.
از این رو، خط بطلان کشیدن بر گناهان شخصی که حج واقعی را بجای آورده نه تنها با عدل الهی در تعارض نیست بلکه عین عدالتی است که کرم و رحمت در آن موج می زند.
قدس آنلاین


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر